تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 15 از 65 اولاول ... 511121314151617181925 ... آخرآخر
نمايش نتايج 141 به 150 از 650

نام تاپيک: بانك اطلاعاتي در مورد بيماريها !! [مقالات] ← فهرست تاپیک باز نویسی شد!!

  1. #141
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    2 آنفولانزاي مرغي يا طيور بيمازري بسيار خطرناك

    آنفلوانزاي طيور يكي از مهمترين بيماريهاي تنفسي طيور است كه عفونت هاي شديدي را ايجاد كرده و خسارات اقتصادي سنگيني را به صنعت مرغداري در سرتاسر دنيا وارد نموده است . اين ويروس واجد 3 تيپ A, B, C ميباشد كه تيپ B,c فقط در انسان و تيپ A اين ويروس ها در انسان، خوك، اسب و در بسياري از گونه هاي پرندگان بيماريزا ميباشد. تيپ A داراي زير گروههاي H1 تا H15 ميباشد كه در پرندگان همه زير گروههاي H1 تا H15 مشاهده اما در انسان بيشتر زير گروههاي 1 و 2 و3 و 5 و7 ديده شده است كه بين انسان و طيور مشترك ميباشند. زير گروههاي H5 و H7 غالباً در طيور بشدت بيماريزا ميباشند و منجر به تلفات سنگيني در گله ها ميگردند و بعضاً نيز مشكل و عوارض و تلفاتي را در انسان ايجاد مينمايند از نيمه دوم قرن گذشته تا كنون بيش از20 مورد واگيري با زير گروههاي H7 و H5 در طيور و ماكيان رخ داده است مانند واگيريهاي سالهاي 1924، 1929، 1983 آمريكا، سال 1994 پاكستان، سال 1995 مكزيك، واگيريهاي سالهاي 1976، 1985، 1992، 1994 استراليا، سال 1997 هنگ كنگ، واگيري سالهاي 1997 و 1999 ايتاليا، سال 1997 ماكيان هنك كنگ (منجر به عبور ويروسهاي H5n1 از سد بين گونه اي انسان شده و موجب مرگ 5 كودك گرديد) سال 2003 هلند و بلژيك و بالاخره اواخر سال 2003 و اوايل سال 2004 به كشورهاي خاور دور كه موجب مرگ 22 انسان گرديد.
    گزارش هايي از عفونت هاي آنفلوانزا طيور در ماكيان در چندين كشور از جمله امريكا، بلژيك ، اسكاتلند، ايتاليا، شوروي سابق، استراليا، هنك كنگ فرانسه، انگلستان، مجارستان، ايرلند، كانادا گزارش گرديده كه اين امر نشان دهنده وجود يك چرخه ويروس در بين پرندگان در سراسر دنيا ميباشد. در ايران بيماري آنفلوآنزاي طيور در تير ماه سال 1377 با تحت تيپ H9n2 بروز نمود كه اين تحت تيپ در گروه غير بيماريزا و يا نه چندان بيماريزا طبقه بندي گرديده و براي انسان نيز مخاطره اي نداشته اما بهر حال اين بيماري خسارات اقتصادي هنگفتي را بر صنعت طيور تحميل نمود و در نهايت، با تلاش هاي انجام گرفته و اقدامات پيشگيرانه از سوي سازمان دامپزشكي كشور اين سازمان موفق به كنترل بيماري در سطح كشور گرديد. در مورد رخداد اخير بيماري در كشور هلند كه با ويروس آنفلوانزاي H7n7 به وقوع پيوست دولت هلند سريعاً‌ اقدام به معدوم سازي كليه گله هاي مشكوك به آلودگي و گله‌ هاي آلوده نموده و حدود 770 ميليون يورو به عنوان خسارت به پرورش دهندگان غرامت پرداخت كرد.آخرين مورد واگيري آنفلوانزا، شيوع سويه H5n1 در كشورهاي آسياي جنوب شرقي در اواخر سال 2003 و اوايل سال 2004 شامل تايلند، ويتنام، چين، كره جنوبي، ژاپن، لائوس، اندونزي و ...در بين ماكيان و اردك بوده كه منجر به تلفات و حذف 100 ميليون قطعه پرنده گرديداين سويه همچنين تا بحال باعث مرگ 22 نفر انسان در تايلند و ويتنام شده است. در حال حاضر هيچ نوع واكسني عليه سويه H5n1 شايع در آسياي جنوب شرقي وجود ندارد. علت شيوع جهاني اين بيماري، تنوع وسيع ميزباني اين ويروس ميباشد بطوريكه بسياري از گونه هاي اهلي و وحشي پرندگان توسط ويروس آنفلوانزا آلوده ميگردند در بسياري از پرندگان از قبيل بوقلمون، طيور، مرغ شاخدار، كبك خاكستري، بلدرچين، غاز، يلوه، قرقاول، اردك ، قو، حواصيل و همچنين از پرندگان زينتي از جمله مينا، طوطي، سهره جدا گرديده پرندگان آلوده، ويروس را از طريق مجاري تنفسي، ملتحمه چشم و مدفوع دفع مينمايند بدين جهت احتمالاً نحوه انتقال ويروس به دو روش انتقال مستقيم بين پرندگان آلوده و حساس و نيز انتقال غير مستقيم شامل ذرات آئروسل و يا وسايلي كه در معرض آلودگي به ويروس هستند صورت مي گيرد. از آنجايي كه پرندگان مبتلا مقادير زيادي از ويروس را توسط مدفوع خود دفع ميكنند بنابراين آلوده شدن آب، دان، تجهيزات، سيلوي دان، قفس ها، لباس ها، وسايط نقليه و حشرات با مواد دفعي باعث پخش و انتشار ويروس ميگردد. از اينرو انتقال ويروس ها به مناطق ديگر توسط افراد، سرويس هاي تهيه و توزيع مواد و تجهيزات به سهولت انجام مي گيرد. بطور كلي منابع اصلي آلودگي طيور شامل 1- گونه هاي مختلف پرندگان اهلي 2- پرندگان زينتي 3- پرندگان وحشي 4- ساير حيوانات ميباشند كه در بين گروههاي نامبرده پرندگان وحشي عمده ترين منبع آلودگي براي طيور اهلي بوده بخصوص در اين گروه مرغان آبي مهاجر از نقش بسزايي برخوردارند. از علائم بيماري در طيور ميتوان از كاهش فعاليت، بي اشتهايي، لاغري مفرط، افت توليد و علائم خفيف تا شديد تنفسي شامل سرفه، عطسه، ترشح زياد اشك، ادم در سر و صورت و اختلالات عصبي و اسهال نام بردكه هر يك از علائم فوق ممكن است به تنهايي يا به صورت مجموعه اي از علائم بروز نمايند واگيري و تلفات بسته به سويه ويروس و سن ميزبان متفاوت است بطوريكه در واگيريهاي با ويروس هاي با بيماريزايي بالا واگيري و تلفات به 100 درصد هم ميتواند برسد. بمنظور پيشگيري و كنترل ويروس بايد به منابع انتقال دهنده ويروس توجه نمود عمده ترين منبع ويروس براي پرندگان، ساير پرندگان آلوده ميباشند لذا رعايت موارد قرنطينه اي و بيوسكيوريتي كه اولين خط دفاعي در مقابل هر بيماري عفوني ميباشد بمنظور مقابله با ويروس از اهم موارد ميباشد بر اين اساس پيشگيري از عفونت با ويروس آنفلوانزا شامل جدا كردن پرندگان حساس از پرندگان آلوده و دور نگه داشتن پرندگان حساس از ترشحات و محتويات دفعي پرندگان آلوده ميباشد كه اينگونه عفونت ها ميتوانند بوسيله‌آلودگي تجهيزات، وسائط نقليه، وسايل تلقيح و مايه كوبي، دان، آب و غيره جابجا شوند. تصميم به ريشه كني بر اساس طبيعت، ابعاد مشكلات و خصوصيات بيولوژيكي متفاوت ميباشد كه بدين منظور حذف يك منبع عفوني از جمله مزارع عفوني و آلوده و همچنين پرندگان زينتي و زنده موجود در فروشگاههاي پرندگان زنده الزامي ميباشد تصميم گيري در خصوص استفاده از واكسن در واگيري هاي ويروسي كه بيماريزايي بالايي دارند در كشورهاي مختلف متفاوت است.
    ضمناً با توجه به شيوع بيماري انفلوانزاي فوق حاد در آسياي جنوب شرقي و پاكستان مواردي به شرح زير جهت برخورد با بيماري مذكور در سازمان دامپزشكي انجام شده است.
    1- تشكيل ستاد آنفلوانزا با عضويت سازمان دامپزشكي كشور‏، وزارت جهاد كشاورزي (معاونت امور دام)، دامپزشكي ارتش،‏ سازمان حفاظت محيط زيست‏، ناجا،‌ وزارت بهداشت و ساير ارگانهاي مربوطه
    2- برقراري مقررات شديد در مورد واردات هر گونه پرنده و فرآورده هاي طيور از مبادي ورودي كشور
    3- محدوديت جابجايي طيور زنده در داخل كشور
    4- پيگيري سياست معدوم سازي در صورت تشخيص هر گونه كانون مشكوك و آلوده
    5- پيگيري تصويب اعتبار جهت تإمين خسارات ناشي از معدوم كردن كانونهاي فوق
    6- تشكيل سمينار آنفلوانزا جهت توجيه مسئولين فني و مسئولين طيور و آزمايشگاههاي بخش دولتي
    7- تشكيل جلسات توجيهي جهت مديران كل استانها
    8- صدور اطلاعيه هاي بهداشتي از طريق رسانه هاي گروهي ادارات كل دامپزشكي استانها به توليدكنندگان و واردكنندگان و ...
    9- تشكيل جلسات متعدد فني با حضور نمايندگان بخش خصوصي، دانشگاهها، مؤسسه رازي و ...
    10- تشديد مقررات بهداشتي قرنطينه اي در مزارع پرورش طيور
    11- طراحي و چاپ پوستر و بروشور آموزشي
    12- تعيين يك بخش ويژه در داخل سازمان بعنوان دفتر ستاد آنفلوانزا جهت اطلاع رساني و اطلاع گيري و پيگيري لازم

  2. #142
    Banned مومن خدا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,266

    پيش فرض صرع پس لرزه زندگى زنان

    صرع (epilepsy) عبارت است از اختلال يا از بين رفتن موقتى هشيارى كه به صورت ناگهانى رخ مى دهد و غالباً همراه با حركات عضلانى كه ممكن است به صورت حركت كوچك پلك ها ظاهر شود و يا با تكان هاى خيلى شديد همراه باشد و تمام بدن را در بر گيرد.

    صرع عبارت است از تغييرات ناگهانى اختلاف پتانسيل بين داخل و خارج سلول عصبى و برحسب نوع سلولى كه در معرض اين تغيير قرار مى گيرد تظاهرات بالينى گوناگونى به صورت تغيير در سطح هشيارى، فعاليت هاى حركتى، تغييرات رفتارى، تغييرات حسى و سيستم عصبى خودكار ايجاد مى شود.


    به طور كلى علل صرع را مى توان در دو گروه كلى زير قرار داد:

    1 - صرع اوليه (ايديوپاتيك): كه اختلال مشخصى در سيستم عصبى مركزى وجود ندارد و اغلب زمينه ژنتيكى دارد.

    2 - صرع ثانويه يا علامتى: كه با اختلال مشخص در سيستم عصبى مركزى تعريف مى گردد. در مجموع اين دو گروه طيفى از ضربات ناگهانى سر، عفونت ها، تومورهاى مغزى، اختلالات متابوليك مغز، مشكلات زايمان و فاكتورهاى ژنتيك را در بر مى گيرند.

    بعضى از زنان دريافته اند حملاتشان درست قبل يا در دوران قاعدگى شان رخ مى دهد. اكثر زنانى كه متوجه تأثيرات دوره قاعدگى در حملاتشان هستند، مى دانند كه در هر زمان ديگرى نيز ممكن است دچار حمله شوند، اما ميزان بروز اين حملات در حوالى زمان عادت ماهانه بيشتر است. هنگامى كه زنى نزديك به دوران قاعدگى دچار حمله مى گردد، اين نوع صرع به عنوان «صرع قاعدگى» شناخته مى شود. دليل اين مسئله هنوز به طور كامل روشن نيست، و ممكن است ناشى از تغييرات هورمون هاى جنسى (استروژن و پروژسترون) در زمان قاعدگى و يا در اثر افزايش مايعات بدن در اين زمان باشد. براى بعضى از اين افراد، افزودن برخى از داروها در هفته قبل از دوران قاعدگى مى تواند مفيد باشد كه در هر حال انجام اين كار بايد طبق دستور پزشك صورت گيرد.

    از آنجا كه امروزه روش هاى مؤثر جلوگيرى در دسترس است، داشتن فرزند به صورت امرى انتخابى درآمده است. زنان مبتلا به صرع مى توانند از همه روش هاى مرسوم جلوگيرى استفاده كنند كه متداول ترين آنها قرص ضدباردارى است. طبق شواهد موجود، قرص هاى ضدباردارى هيچگونه تأثير نامطلوبى بر روى صرع ندارد. اما داروى ضدصرع مى تواند روى سوخت و ساز اين قرص ها تأثير بگذارد و اثر آن را كاهش دهد. يعنى مصرف همزمان قرص هاى ضدباردارى و داروى ضد صرع، مى تواند اثر قرص ضدباردارى را تا حدى كم كند. اگر داروهاى ضد صرع مصرف شده، حاوى آنزيم هاى القا كننده كبدى نباشد، قرص هاى ضدباردارى تركيبى با مقادير كم هورمون استروژن، معمولاً اثر خوبى خواهند داشت. ديدن هر لكه خون بين عادت ماهانه مى تواند نشان دهنده اين باشد كه مقادير هورمون استروژن كافى نبوده است. در صورت مشاهده اين رخداد بايد احتياط هاى لازم (استفاده همزمان از يك روش ديگر جلوگيرى از باردارى) به عمل آيد. در چنين مواقعى احتمال دارد كه نياز به افزايش استروژن وجود داشته باشد. در اين شرايط، افزايش ميزان بروز عوارض جانبى استروژن با مقادير بالا، چندان در نظر گرفته نمى شود. چون در اين وضعيت، قرص ضدباردارى با سرعت بيشترى توسط بدن از بين مى رود. حتى با وجود استفاده از تركيب با مقادير بالاى استروژن، اثربخشى قرص ضدباردارى در مقايسه با زمانى كه بدون داروهاى القا كننده مصرف مى شوند، كاهش خواهد يافت. با اين حال اثر آن با روش هاى ديگر قابل مقايسه است. مسائل مربوط به قرص هاى ضدباردارى با مقادير پايين نبايد در كل نشانه نامناسب بودن اين قرص ها براى زنان تلقى شود. در همين حال در زمان تجويز قرص هاى ضدباردارى براى زنان مصروع، مى بايست عوامل خطرزاى ديگر نظير سن، چاقى، افراط در سيگار و غيره را در نظر گرفت.




    باردارى

    براى يك زن مبتلا به صرع، ضرورت دارد قبل از باردارى و در دوران باردارى تحت نظر يك پزشك متخصص قرار گيرد. اگر زن مصروعى كه داروى ضد صرع مصرف مى كند، تصميم به باردارى بگيرد، بايد قبل از آن خوردن اسيد فوليك مكمل (4 تا 5 ميلى گرم در روز) را شروع كند، زيرا ثابت شده است كه مكمل اسيد فوليك قادر است خطر به وجود آمدن اختلالات عصبى را در جنين كاهش دهد.

    صرع و وراثت

    دو عامل تعيين كننده پيشرفت صرع عبارت اند از: ميزان آمادگى شخص براى تشنج و نيز وجود سابقه صدمه مغزى. در صورت وجود شرايط مساعد كننده صرع، فرد مستعد ابتلا به اين بيمارى است. همچنين هر شخص داراى يك «آستانه حمله» با سطح مقاومت مشخص نسبت به حملات است. آستانه حمله نشان دهنده ميزان آمادگى شخص براى تشنج است. اگر آستانه حمله خيلى پايين باشد، يعنى آمادگى شخص براى تشنج زياد است. در اين صورت اغلب بيمار دچار حملات خود به خودى مى شود. اگر آستانه حمله بالا باشد، آنچنان كه در بيشتر مردم چنين است، آمادگى شخص براى تشنج كم است. چنين فردى به آسانى دچار تشنج نمى شود و تعدادى عوامل محيطى مانند صدمه به مغز لازم است تا حمله آغاز شود. اين آستانه بخشى از آستانه ژنتيكى شخص است و به طور ژنتيكى قادر به انتقال به هر كودك است. بنابراين براى بروز صرع در هر فردى يك عامل ژنى لازم است. اما ميزان بروز آن متغير است. در بعضى خانواده ها ممكن است صرع در تعداد زيادى از افراد آن بروز كند و در خانواده اى ديگر تنها يك عضو مبتلا وجود داشته باشد. خطر وجود صرع در كودكى كه از والدين مصروع به دنيا مى آيد بستگى به ماهيت صرع والدين و سطح آستانه حمله آنها دارد.

    اگر يكى از آنها مصروع باشد احتمال ابتلا به صرع در نوزاد افزايش مى يابد، اما ميزان اين افزايش اغلب كم است. اگر والدين هر دو مبتلا به صرع باشند، در آن صورت خطر بيشترى بچه را تهديد مى كند.

    يائسگى

    ميانگين سن زنان براى پايان دوره هاى ماهانه و دوران بارورى، حدود پنجاه سالگى است. زنان در اين زمان اغلب دچار گـُر گرفتگى و تغيير سريع حالات روحى مى شوند. براى گـُرگرفتگى و ديگر نشانه هاى مربوط به يائسگى، اغلب درمان به روش جايگزينى هورمون استروژن، توصيه مى شود. اگر با خوردن هورمون جنسى، كنترل حملات مشكل شود، بايد قطع هورمون مدنظر قرار گيرد. مكمل هورمون استروژن اغلب براى پيشگيرى از كاهش كلسيم تجويز مى شود.

    در بعضى از زنان، صرع مى تواند در اين مرحله از زندگى پيشرفت كند. بعضى از زنان كه سال ها دچار حمله بودند ممكن است متوجه بهبودى يا از بين رفتن حملات در اين زمان شوند.

  3. #143
    Banned مومن خدا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,266

    پيش فرض آبله مرغان و درمان آن

    بيمار) خانم 27ساله‌اي هستم که يک فرزند 2 ساله دارم، و از طرفي حدود 7 ماه است که حامله مي‌باشم. وقتي براي معاينه به پزشک مراجعه کردم پزشک به من گفت که مبتلا به آبله مرغان شده‌ام و اين موضوع من را بسيار نگران کرده است. لطفاً مرا راهنمايي کنيد آيا خطري فرزند من را که هنوز به دنيا نيامده است تهديد مي‌کند؟

    *آبله مرغان چيست؟

    آبله مرغان يک بيماري عفوني و مسري است که به وسيله ويروس «واريسلا» ايجاد مي‌شود. وقتي اين ويروس وارد بدن شود، براي هميشه در عقده‌هاي عصبي- حسي باقي مي‌ماند و فعال شدن مجدد آن موجب بروز بيماري «زونا» مي‌گردد. اين بيماري اغلب يک بيماري خفيف و شايع در کودکان مي‌باشد، ولي در برخي افراد به خصوص بالغين و افراد دچار نقص ايمني و نوزادان مي‌تواند موجب بيماري شديد نيز شود.

    *علايم آبله مرغان چيست؟

    آبله مرغان يک بيماري بثوري تب‌دار است که معمولاً خفيف و خود به خود بهبود شونده مي‌باشد. ابتدا فرد بيمار دچار علايم تب، بي‌حالي، بي‌اشتهايي، سردرد و گاه درد خفيف شکمي مي‌شود که بعد از 2- 1 روز بثورات قرمز رنگ خارش‌دار معمولاً در ناحيه سر، صورت يا تنه ظاهر مي‌شوند، اين بثورت به تدريج حاوي مايع روشن مي‌گردد که 2- 1 روز بعد مايع فوق به تدريج کدر مي‌شود.

    به تدريج بثورات فوق در قسمت‌هاي ديگر بدن نيز ظاهر مي‌شوند. تعداد بثورات مي‌تواند بين 1500- 10عدد باشد.

    *روش‌هاي سرايت آبله مرغان کدام است؟

    ويروس آبله مرغان از طريق ترشحات تنفسي و نيز تماس با مايع موجود در ضايعات پوستي از فرد مبتلا به افراد ديگر منتقل مي‌شود، افراد مبتلا به آبله‌ مرغان از 2- 1 روز قبل از ظهور بثورات جلدي تا حدود 7 روز پس از بروز بثورات مي‌توانند منتقل کننده بيماري باشند.


    *آبله مرغان معمولاً در چه سني ديده مي‌شود و آيا جنبه ژنتيکي دارد؟

    آبله مرغان يک بيماري ويروسي است که بيشتر در سنين کودکي مشاهده مي‌شود و اغلب کودکان تا سن 15سالگي به آن مبتلا مي‌شوند. بيماري جنبه ژنتيکي ندارد، ولي اگر مادر در دوران بارداري مبتلا شود، ويروس مي‌تواند از طريق جفت به جنين منتقل شود.

    *راه‌هاي تشخيص آبله مرغان کدام است؟

    تشخيص آبله مرغان بيش‌تر باليني مي‌باشد و براي تشخيص معمولاً نياز به انجام بررسي‌هاي آزمايشگاهي نيست. هر وقت در کودکي علايم بيماري مانند بثورات قرمز رنگ خارش‌دار ديده شود که ابتدا بيشتر در قسمت‌هاي سر و صورت و تنه به صورت روشن و متعاقب آن به صورت بثورات کدر مشاهده مي شود و در مرحله بعدي تمام قسمت‌هاي بدن از جمله اندام‌ها و تنه را درگير مي کند و همچنين فرد داراي علايمي مانند تب، بي‌حالي، بي‌اشتهايي و سردرد خفيف باشد، احتمال وجود بيماري آبله مرغان داده مي‌شود.

    *درمان آبله مرغان کدام است؟

    همان‌طور که ذکر شد آبله مرغان يک بيماري خود به خود بهبود شونده با دوره حدود 9- 7 روز است. معمولاً نياز به درمان اختصاصي ندارد. استفاده از داروهاي ضد خارش موجب راحتي بيمار و نيز کاهش احتمال عفوني شدن بثورات مي‌شود.

    در صورت داشتن تب براي مدت کوتاه مي‌توان از داروهاي کاهنده تب استفاه کرد.

    فقط در موارد شديد، افراد بالاي 13 سال يا کمتر از يک سال و با نظر پزشک ممکن است نياز به تجويز داروي ضد ويروسي باشد.

    ادامه دارد...

  4. #144
    Banned مومن خدا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,266

    پيش فرض نخاع و آسيب هاي نخاعي

    طناب نخاعي استوانه اي از بافت عصبي كه ضخامت آن تقريباً به اندازه انگشت كوچك است و 38 تا 45 سانتي متر طول دارد. اين طناب از سوراخ جمجمه شروع مي شود به طوري كه از بالا با بصل النخاع در ارتباط است و درون كانال ستون مهره اي تا سطح قاعده بدنه الويه مهره كمري 1 L پائين كشيده شده است و در آنجا به دسته اي از رشته هاي عصبي به نام اعصاب دم اسبي ختم مي شود. اين اعصاب از مناطق كمري و خاجي ستون فقرات بيرون مي آيند. طناب نخاعي از 31 قسمت تشكيل شده است كه از هر كدام يك جفت عصب خارج مي شود. ضخامت اين طناب در نقاط مختلف متفاوت است و در نواحي گردني و كمري قدري ضخيم تر است. زيرا در اين ناحيه عصب بزرگي براي نواحي دست و پا از نخاع خارج مي شود. اين دو ناحيه را برجستگي هاي گردني و كمري نخاع مي گويند.

    اعمال طناب نخاعي

    1 – رابط ميان مغز و اعصابي است كه به بخش هاي طرفي تنه و دست و پا مي روند.

    2 – مركز مهم اعمال رفلكسي است .

    اعصاب نخاعي شامل : 8 جفت گردني ، 12 جفت توراسيك ( سينه اي )، 5 جفت عصب كمري ، 5 جفت خاجي ، 1 جفت دنبالچه اي

    معلول ضايعه نخاعي

    به فردي اطلاق مي شود كه به هر علتي اعم از تروما يا ضربه، بيماري هاي مادرزادي، بيمارهاي عفوني، تومور مغزي يا سرطان، بيماري هاي مغزي و عروقي و يا حتي مراحل پيشرفته ضايعات ديسكوپاتثي، نخاع از زير منطقه بصل النخاع تا ناحيه انتهاي شبكه دم اسبي كه توسط ستون فقرات محافظت مي شوند دچار آسيب شده و مقدار ضايعه آن از قسمتي تا قطع كامل و يا له شدگي و تغييرات استحاله اي باشد كه نتيجه آن ايجاد عوارض حركتي و حسي و يا اتونوميك يك يا چند اندام و تنه است.

    ضايعات طناب نخاعي و ريشه هاي آن

    1 – كنكشن Concussion كه باعث ايجاد علائم عصبي خفيفي شده و پس از چند ساعت بهبود مي يابند.

    2 – كوفتگي نخاع : Contusion كه منجر به ادم و خونريزي سطحي طناب نخاعي مي شود.

    3 – فشردگي نخاع : Compression كه با ادم وايسكمي شديد همراه بوده و منجر به نكروز مي شود. اين ضايعه ممكن است دائمي باشد و يا اين كه پس از مدتي به آهستگي تخفيف يابد.

    4 – قطع كامل نخاع : كه منجر به از بين رفتن كليه اعمال فيزيولوژيكي نخاع در زير محل ضايعه به طور دائمي مي شود. اين ضايعه در اثر زخم شدن به عقب؛ چرخيدن و فشردگي نخاع ايجاد مي شود.

    اتيولوژي آسيب هاي نخاعي

    1 – عوامل با منشاء خارجي : ضربات شديد و ناگهاني ، تصادف رانندگي ، سقوط از بلندي ، صدمات زمان تولد، صدمات ناشي از گلوله ، صدمات ناشي از ورزش

    2 – عوامل با منشاء داخلي : تومورهاي معزي و نخاعي ، عفونت ها ؛ ميليت ، اختلالات عروقي ، تغييرات دژنراتيو( تخريب ديسك) ، ادم ، هماتوم و پارگي ديسك ،مولييپل اسكلزوزيس ، اختلالات مايعات نخاعي ، التهاب سلول هاي نخاعي

    عوارض آسيب هاي نخاعي

    1 – سيستم تنفس: صدمه و آسيب به مهره هاي گردني يا شكستگي بالاي 4 C مشكلات خاصي را در عمل تنفس به وجود آورده و باعث توقف كامل تنفس مي شود صدمه زير 4c در صورت فعال بودن عصب فرنيك باعث تنفس ديافراگماتيك خواهد شد.

    2 – سيستم قلبي و عروقي : هرگونه قطع عرضي در طناب نخاعي بالاتر از سطح T5 ا ثر اعصاب سمپاتيك را بر سيستم قلبي و عروقي از بين مي برد و باعث مشكلات فوري شامل برايكاردي – هيپوتانسيون و كاهش برون ده قلبي مي شود.

    3 – سيستم ادراري: رتانسيون ادراري يك علامت شايع در صدمات حاد نخاعي و شوك نخاعي است. مثانه با توجه به فقدان اثر مهاري مغز بسيار تحريك پذير مي شود در نتيجه مكرراً مقدار كمي ادرار دفع خواهد كرد كه دفع مثانه به طور كامل صورت نگرفته و اين امر منجر به اتساع مثانه و احتباس ادرار و بروز عفونت و سنگ هاي ادراري مي شود.

    4 – سيستم معده اي – روده اي: چنانچه طناب نخاعي بالاتر از 5 T و به طور عرضي قطع شود فقدان عصب رساني سمپاتيك ممكن است كه منجر به ايجاد اتساع ايلئوس و معده شود.

    مشكلات دفعي ؛ سختي و احتباس مدفوع نيز ايجاد مي شود.

    5 – شوك نخاعي و هيپورفلكس خود به خودي: شامل انبساط مثانه (در اثر استاز ادراري) و انبساط روده و زخم فشاري .

    6 – Autonomicdysreflexia (hyper Reflexia)

    هايپرورفكسي معمولاً در ضايعات نخاعي بالاي سطح 6 T به وجود مي آيد. اگر يك محرك شديد احشايي و يا يك محرك دائمي روي استخوان هاي زير ناحيه ضايعه وجود داشته باشد و يا مثانه اين بيماران تحت كشش بيش از حد قرار گيرد. علائم آن عبارت اند از سردرد؛ عرق نواحي بالاي سطح ضايعن؛ گرفتگي بيني؛ تيره شدن بينايي؛ فشارخون؛ تندي و يا كندي ضربان قلب؛ كشش بيش از اندازه مثانه در اين بيماران به علل زير حادث مي شود :

    الف ) گرفتگي سوند تخليه كننده

    ب ) پر شدن كيسه ادرار

    ج ) غلط بسته شدن سوند

    د) عمل تعويض سوند

    هـ ) اتساع بيش از حد مثانه

    و) افزايش گاز در روده ها و افزايش و تجمع مدفوع و يا هر نوع تحريك روي ركتوم ( مثل هموروئيد)

    ز) تحريكات پوستي مثل سوختگي – كه جت جلوگيري از آن بايستي عوامل ايجاد كننده را حتي الامكان برطرف نمود.

    7 – هايپروترميا :hyperthermia

    ممكن است دماي بدن اين بيماران تحت تأثير محيط گرم؛ افزايش يابد كه باعث علائم زير مي گردد:

    الف ) پوست گرم؛ قرمز و خشك

    ب ) احساس ضعف

    ج) سرگيجه

    د) اختلال بينايي

    هـ) سردرد

    و) تهوع

    ز) دماي بالا

    ج ) نبض نامنظم و ضعيف

    جهت كاهش هايپروترميا و تنظيم دماي بدن بيمار بايستي از روش هاي زير استفاده نمود

    بيمار به طور خودكار مدت زماني را كه مي تواند در يك محيط گرم باقي بماند را به دست آورد. از مايعات استفاده كند. از لباس هاي نازك نخي و سبك استفاده كند. جهت جلوگيري از آفتاب زدگي از كلاه استفاده كند. از اسپري خنك كننده استفاده نمايد. اطراف بيمار جريان هوا برقرار باشد و اگر دماي بدن بيمار از 40 سانتي گراد بيشتر شد به پزشك مراجعه كند.

    8 – هيپروترميا Hypothermia

    همچنين وقتي كه يك بيمار نخاعي در محيط سرد به مدت طولاني قرار گيرد علائم زير به وجود مي آيد:

    الف ) پوست سرد

    ب ) لرز

    ج ) كاهش دماي بدن

    د) كاهش فشارخون؛ نبض و تنفس

    هـ) پريشاني كه بايستي براي رفع آن از لباس گرم استفاده نمود و بيمار از محيط سرد خارج شود و اندام هاي او را با حوله هاي گرم پوشاند.

    9 – Orthostatic Hypotension (postural Hypotension)

    از آنجا که اين بيماران اكثراً در وضعيت درازكش قرار دارند هنگام تغيير وضعيت و قرار گرفتن در حالت نشسته و يا ايستاده به علت تجمع خون در اندام هاي تحتاني و محوطه شكم دچار كاهش ناگهاني فشارخون همراه با سرگيجه مي شوند كه با استفاده از جوراب كشي در ناحيه اندام هاي تحتاني و شكم بند در ناحيه شكم و همچنين تغيير وضعيت بيمار به صورت تدريجي مي توان از آن جلوگيري نمود. اگر در روي ويلچر بيمار دچار اين حالت شد با افقي نمودن ويلچر مي توان از كاهش فشارخون جلوگيري نمود و پس از بهبود حالت بيمار به تدريج به وضعيت اوليه برگرداند. البته كاهش فشارخون مي تواند به علت كاهش دفع ادرار نيز باشد كه پس از دفع ادرار بهبود مي يابد.

    10- Spinal Cord Cyst

    تجمع مايع داخل كانال نخاعي به علت تغييرات نرولوژيكي در 5 تا 10% بيماران نخاعي به وجود مي آيد كه ممكن است از چند ماه تا چند سال بعد از ضايعه به وقوع بپيوندد علائم آن بشرح زير است: كاهش ناگهاني درد و يا حس بيمار و يا افزايش ناگهاني و زياد درد – افزايش عرق و تعريق غير طبيعي – اتونوميك ديسرفلكس.

    همچنين در بيماران ضايعه نخاعي سطوح 4 T به بالا به علت فلج عضلات بين دنده اي بيمار؛ فعاليت هاي تنفسي كاهش يافته و به علت كم شدن و يا از بين رفتن رفلكس سرفه و بازدم قوي زمينه مناسبي جهت ايجاد بيماري هاي ريوي مثل پنوموني ؛ آتكلتازي و غيره ؛ فراهم مي گردد كه Chest Pt و آموزش هاي لازم تنفسي براي جلوگيري از عوارض ريوي اهميت فراواني دارد.

  5. #145
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Aug 2005
    محل سكونت
    Tabriz
    پست ها
    3,505

    پيش فرض خون دماغ

    طبق آمار به طور تقريبي يك نفر از هر 10 نفر دست كم يكبار سابقه خونريزي شديد از بيني داشته است. خونريزي ممكن است جزئي و يا خيلي شديد باشد. بعد از خونريزي‌هاي قاعدگي، خونريزي بيني شايعترين خونريزي خودبخودي در انسان است كه به علت پارگي عروق مخاط بيني كه بدون محافظ مي‌باشد اتفاق مي‌افتد. شايعترين محل خونريزي در اطفال و بالغين جوان قسمت قدامي تيغه بيني است ( كه ناحيه كيسلباخ kisselbakh يا ليتل little ناميده مي‌شود). خونريزي اين ناحيه را مي‌توان به آساني كنترل نمود. مشكل‌ترين و پيچيده‌ترين محل خونريزي در قسمت خلفي – فوقاني جدار خارجي و تيغه‌ي وسط بيني در اشخاص مسن است.
    شايعترين علت خونريزي بيني ضربه يا تروما است. ضربه‌هاي شديد باعث شكستگي استخوان بيني شده و ضربه‌هاي خفيف نظير دستكاري بيني با انگشت آسيب به ناحيه ليتل وارد آورده و سبب از بين رفتن موكوس محافظ آن ناحيه مي‌شود.
    عوامل مهم در كنترل خونريزي‌هاي بيني عبارتند از: علت، محل خونريزي، نحوه معالجه آن.
    علت شناسي : عوامل موضعي و عوامل سيستميك
    عوامل موضعي:
    در ميان عوامل موضعي كه سبب خونريزي بيني مي‌شوند، مي‌توان از ضربه‌هاي وارده به صورت، واكنش التهابي تغييرشكل ساختماني، وجود جسم خارجي، تماس با مواد شيميايي سمي، مداخله جراحي و تومورهاي داخلي بيني نام برد. ضربه‌ي موضعي يكي از شايعترين علل خون دماغ است. وارد كردن لوله بيني- معدي (افزايش مداوم فشار هوايي بيني) دستكاري داخلي بيني و بازيابي جسم خارجي داخل بيني كه سبب پاسخ التهابي شديد شده است، همه مي‌توانند مسئول خونريزي بيني باشند عمل‌هاي جراحي داخلي بيني و شكستگي‌هاي استخوان بيني، ديواره سينوس‌هاي صورت- كاسه چشم و قاعده جمجمه هم مي‌تواند سبب خون دماغ شوند.
    بد شكلي‌هاي ساختماني:
    به شكل مادرزادي يا اكتسابي مي‌توانند سبب درگيري قسمت غضروفي يا استخواني تيغه‌ي بيني يا شاخك‌ها شوند. در اين حالت هواي دميده شده با سرعت و تلاطم بيشتري وارد بيني مي‌شود. اين مسئله سبب خشكي غشاي مخاطي- التهاب و دلمه بستن مي‌شود. برداشتن دلمه‌ها از طريق پاك كردن بيني يا با فشار وارد كردن هوا از راه بيني انسداد يافته عروق خوني سطحي را در معرض قرار مي‌دهد و موجب خونريزي مي‌شود.
    سرطان‌هاي متعددي مي‌توانند با خونريزي‌هاي خودبخودي بيني تظاهر كنند يكي از عوامل خونريزي شديد بيني در پسران، آنژيوفيبروم است. اين تومور خوش خيم عروق كه از ناحيه بيني- حلقي منشاء مي‌گيرد ممكن است به صورت خودبخودي يا در پاسخ به ضربه خونريزي كند.
    علائم باليني
    بيماران از خونريزي هر دو بيني معمولاً شكايت دارند در حالي كه در حقيقت يك بيني خونريزي دارد. از بيمار بايد پرسش كرد اگر دو طرف خونريزي دارد شدت كدام بيني بيشتر است. بهتر است لخته‌هاي خون خارج شود بعد به دقت داخل بيني معاينه شود تا محل خونريزي مشخص گردد.
    درمان كلي
    1- حفظ خونسردي
    2- بيمار بايد بنشيند و بالاتنه‌ي خود را به جلو خم كند و دهان خود را باز نمايد او در اين حالت مي‌تواند خون را تف كرده و آن را قورت ندهد سرانجام بالاتنه بايد به حالت معمول در آيد.
    تنها اگر به مدت 5 دقيقه قسمت جلوئي بيني را در سمت خونريزي به روي تيغه‌ي بيني با انگشت دست بفشاريم بسياري از خونريزي‌هاي بيني مهار مي‌شوند به بيماران گوشزد مي‌شود كه پنبه يا دستمال در بيني خود نگذارند. زيرا ممكن است هنگام در آوردن آنها دچار مشكل شوند و مخاط بيني بيشتر دچار آسيب شوند. اگر سابقه خونريزي شديد يا طولاني وجود دارد يا در حين معاينه بيمار دچار افت فشار خون ارتوستاتيك (كاهش فشار خون وضعيتي) مي‌شود. تعيين سطح هموگلوبين و هماتوكريت جهت تصميم‌گيري در مورد ضرورت تزريق خون به بيمار الزامي است.
    3- كمپرس‌هاي سرد بايد پشت گردن و همچنين پشت بيني گذارده شود.
    4- پايين آوردن فشار خون
    5- قطع داروهاي ضد انعقادي
    درمان موضعي
    - كوتر كردن (cautery)
    - تامپوناد قدامي و خلفي
    مهار خونريزي احتياج به همكاري بيمار و وسايل معاينه دقيق از جمله چراغ پيشاني و ساكشن دارد روش‌هاي متعددي براي هموستاز (توقف خونريزي) وجود دارد كه مي‌تواند از كوتريزاسيون شيميايي (اسيد‌تري كلرواستيك و نيترات نقره) و الكتريكي تا تامپون قسمت قدامي و خلفي بيني متفاوت باشد. البته روش‌هاي ديگري از جمله كوتريزاسيون با كمك آندوسكوپي- بستن شريان‌هاي اصلي‌تر جراحي‌هاي سپتوپلاستي تيغه‌ي بيني و ... وجود دارد.
    بايد در ابتدا خون، لخته‌ها و اجسام خارجي را خارج شود. سپس از فنيل افرين و ليدوكائين جهت ايجاد انقباض عروقي و بي‌حسي لازم به شكل موضعي شود. مي‌توان درست روي همان مخاط شكننده به آرامي يك قلم آغشته به نيترات نقره را به عروق خوني كه به موضع خونريزي مي‌رسند تماس دهيم بهتر است آن رگ خوني كه به محل خونريزي دهنده مي‌رسد سوزانده شود تا اين كه مستقيماً خود محل را بسوزانيم.
    در صورتي كه امكان كوتريزاسيون نباشد يا با كوتريزاسيون خونريزي كنترل نشود بايد از تامپون استفاده كرد.

    بدون توجه به روش اقدامي، تامپون بيني بايد دست كم 72-48 ساعت باقي بماند هم به دليل اينكه اين پانسمان راه تخليه سينوس‌هاي اطراف بيني را مي‌بندد و هم به خاطر اينكه احتمال سندرم شوك عفوني كاهش يابد از آنتي بيوتيك استفاده مي‌شود.
    حدود 10% خون دماغ‌هاي خلفي به روش‌هاي درماني معمولي پاسخ نمي‌دهد و مداخله جراحي لازم است.
    راهنمايي‌هايي جهت ارجاع به متخصص
    خون دماغ مداوم نيازمند به ارزيابي توسط متخصص گوش، حلق و بيني دارد. بيماري كه به بستن قسمت خلفي بيني نياز دارد بايد حتماً توسط پزشك متخصص گوش، حلق و بيني درمان شود. آزمايش‌هاي معمولي كه شامل PT و PTT شمارش پلاكت و زمان سيلان است.

    بايد در موارد خونريزي شديد بيني انجام شوند سطح هموگلوبين و هماتوكريت بايد تعيين شود تا تصميم بگيريم كه بيمار احتياج به تزريق خون دارد يا خير. هنگامي كه خونريزي بند آمد استفاده از قطره كلرورسديم - اجتناب از دستكاري داخل بيني و استفاده از پماد مناسب بر روي تيغه بيني مي‌تواند از خونريزي مجدد بين جلوگيري كند.

    دكتر محسن شريفی

  6. #146
    آخر فروم باز Venus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,607

    11 هاليتوز؛ نفس بدبو!!

    نويسنده : دكتر آيت اللهي

    «هاليتوز» از واژه «halitus» به معناي بازدم گرفته شده است و عبارت از نفس بدبو، زننده يا ناپسندي است كه از حفره دهان يا بيني خارج مي شود و به آن «fetor oris» يا «fetor ex ore» نيز مي گويند. به عبارتي به هر بوي بدي كه از حفره دهان يا بيني بيرون آيد، صرف نظر از آنكه منشأ آن در همين حفره باشد يا از ساير نقاط بدن منشأ گيرد «هاليتوز» گفته مي شود.


    هاليتوز يا بدبويي دهان يك شكايت شايع در بين بيماران مراجعه كننده به مطب متخصصان داخلي و گوش و حلق و بيني، دندانپزشكان و پزشكان عمومي مي باشد. بسياري از بيماران بدون گرفتن نتيجه خاصي، از مراكز درماني خارج مي شوند و گاه اين پديده باعث بروز مسايل جدي در خود و خانواده آنان مي گردد. هاليتوز مشكلي شايع است و گفته مي شود كه مي تواند به طور متناوب بيشتر افراد بالغ را دچار كند.


    اهميت بررسي هاليتوز
    - با آزار ديگران به صورت يك مانع در برخوردهاي اجتماعي عمل مي كند و باعث كاهش كارايي فرد مي شود.
    - فردي كه از بوي بد دهان خود آگاه است، ممكن است به گونه اي نسبت به پاكي دهان دچار وسواس شود كه به كارايي وي خدشه وارد كند.
    - هاليتوز نشانه اي از يك وضعيت غير طبيعي است كه نياز به تشخيص و درمان دارد.


    عوامل مؤثر در ايجاد هاليتوز
    هميشه نمي توان علتي براي هاليتوز يافت و معمولاً نيز چنين است. اين امر به دليل تنوع علل آن و اندك بودن بررسي هاي انجام شده است. بيمار شاكي از هاليتوز به سه گروه «اتيولوژيك» تقسيم مي شوند: گروه غير پاتولوژيك، گروه پاتولوژيك و گروه با منشأ رواني. اينها عمده ترين دلايل بروز هاليتوز هستند.


    ارزيابي هاليتوز
    در برخورد با بوي بد دهان اولين كار تعيين اين نكته است كه آيا بوي بد فقط توسط بيمار احساس مي شود يا آنكه توسط پزشك يا ديگران نيز قابل تشخيص است. چنانچه وجود بو توسط پزشك يا فرد ديگري غير از بيمار تأييد نشود، مشكل رواني در كار است و مي تواند حتي دلالت بر بيماري هاي رواني جدي، چون اسكيزوفرني نمايد. اما در اين نتيجه گيري كه بويي وجود ندارد نبايد شتاب كرد؛ زيرا هاليتوز ممكن است منقطع باشد.
    به طور نمونه، بسياري از بيماران به دليل پديده انطباق از بوي بد دهان خود بي خبرند و توسط يك عضو خانواده يا دوست از آن آگاه مي شوند. اگر بو براي پزشك آشكار نباشد، به چند روش مي توان احتمال آگاهي از آن را افزايش داد. يك روش آن است كه پزشك در كنار بيمار بايستد و با برگه اي جريان هواي بازدم بيمار را به سمت خود منحرف كند. ديگر آنكه اگر پزشك در معاينه منشأ بالقوه اي بيابد، با «آپليكاتور پنبه دار» نمونه اي از آن منطقه تهيه نمايد و خود يا يكي از اعضاي خانواده بيمار آن را بو كنند. اين كار نه تنها در تأييد وجود هاليتوز، بلكه در تعيين علت آن نيز مي تواند مفيد باشد.
    بايد از بيمار خواست كه ابتدا با بيني بسته از راه دهان و سپس با دهان بسته از راه بيني تنفس كند، اگر فقط بازدم دهاني بدبو بود، بايد بيشتر به علل دهاني انديشيد و در غير اين صورت بايد به فكر علل ناشي از بيني يا ريه يا علل سيستميك بود. پس از تأييد وجود هاليتوز، بايد شرح حالي دقيق بويژه درباره حفره هاي دهان، بيني و سينوسها، دستگاه گوارش و ريه گرفت. مروري بر رژيم غذايي، سيگار و مصرف دارو مي تواند مفيد باشد. به دليل آنكه مري معمولاً بسته است، برخي از بيماري هاي مري و معده به طور پيوسته بو توليد نمي كنند و بو با آروغ ايجاد مي شود. وجود چنين شرح حالي و تأييد آن از سوي اعضاي خانواده مي تواند به تشخيص كمك كند. معاينه دقيق دهان، دندانها، بيني و حلق لازم است؛ زيرا اينها شايع ترين محلهاي هاليتوز هستند. معمولاً وضعيت پاتولوژيك جزيي نيست و براحتي يافت مي شود.


    درمان
    اغلب توجه به بهداشت دهان و رسيدگي به پاتولوژي دنداني مشكل را برطرف مي كند. مسواك زدن ساده، بخصوص اگر همراه با مسواك زدن سطح زبان باشد، براي صبحگاه كافي است. شستشوي دهان با يك محلول دهان شويه آنتي سپتيك نيز مفيد است. نفس گرسنگي پس از خوردن غذا يا حتي آب كشيدن دهان برطرف مي شود. هاليتوز ناشي از خشكي دهان به هر دليل كه باشد با مرطوب كردن دهان بهبود مي يابد. اين كار مي تواند به كمك جرعه هاي مكرر آب، جويدن آدامسهاي بدون قند، تركيبات حاوي «كربوكسي متيل سلولز سديم» يا داروهاي محرك ترشح بزاق مثل «بتانكل» يا «پيلوكارپين» انجام شود.

    «پريودنتيت»، «ژنژيويت»، دندانهاي مصنوعي يا پرشده نامناسب يا ساير علل دنداني بايد به طور مناسب درمان شوند. ضايعات ويژه دهان، بيني، سينوسها، حلق، معده، ريه ها و بيماري هاي سيستميك بايد تشخيص داده و درمان شوند. طفره رفتن از بررسي بيمار و اكتفا كردن به توصيه استفاده از دهان شويه فقط تشخيص را عقب مي اندازد. استفاده از مسهل ها در درمان هاليتوز تأثير ندارد و نبايد تحت فشار بيماراني كه معتقدند يبوست سبب بوي بد دهان آنها شده، اين مسهل ها تجويز شود. در صورت وجود بيماري هاي رواني بايد به طور مناسب درمان شود.
    اثر رژيمهاي درماني مختلف در از بين بردن عفونت «هليكوباكترپيلوري» ثابت شده است و پيشنهاد مي شود در بيماراني كه علتي براي هاليتوز در آنان يافت نمي شود، يك دوره درماني تجويز گردد. ممكن است استفاده از دهان شويه ها به طور موقت باعث كاهش هاليتوز گردد، بويژه دهان شويه هاي حاوي «كلرهگزيدين» مفيد گزارش شده اند. محصولات حاوي روي يا اسيد آسكوربيك بوي دهان را كم مي كنند.

  7. این کاربر از Venus بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #147
    آخر فروم باز Venus's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,607

    11 بيماري هاي مقاربتي (std)


    بيماري هاي مقاربتي (std)

    نويسنده : دکتر بابک جمشیدیان-جراح و متخصص بيماريهاي كليه

    بيماري هاي مقاربتي با اصطلاحاً(std) از بيماري هاي نسبتاً شايعي هستند كه از شخصي به شخص ديگر به دنبال تماس جنسي منتقل مي شوند. بطوري كه از بيست نوع مختلف آن حدود 13 ميليون نفر در آمريكا گرفتار آن هستند كه خوشبختانه بيشتر آن ها قابل درمان است. شما با مطالعه اين مقاله چگونگي ابتلا به آن، بهترين روش درمان و ساير اطلاعات لازم را كسب خواهيد كرد.
    اين گروه از بيماري ها مي توانند صدمه زا، دردناك، تحريك كننده يا حتي براي ادامه زندگي خطرناك باشند.


    علت Std ها چيست؟
    باكتري يا ويروس هايي هستند كه در محيط گرم و مرطوب بدن رشد كرده، ايجاد علايم مي كنند.


    Std ها چگونه منتشر مي شوند ؟
    بيشتر آن ها از طريق مايعات بدن از فردي به فرد ديگر در اثر فعاليت جنسي منتقل شده، بعضي نيز در اثر تماس با خون آلوده قابل انتقال هستند.
    براي مثال بعضي از آن ها با استفاده از سرنگ مشترك از فردي به فرد ديگر جابجا مي شوند و يا از مادر آلوده به نوزاد و حين زايمان يا شير دادن منتقل مي شود.


    علامت آلودگي به آن ها چيست؟
    ترشحات بدو و نيز معمول از دستگاه تناسلي خانم ها، درد از ناحيه ناف تا دستگاه تناسلي، درد در كشاله ران ها و اطراف دستگاه تناسلي، سوزش و خارش در دستگاه تناسلي، خونريزي سوزش و خارش در دستگاه تناسلي، خونريزي غير معمول رحم، درد دستگاه تناسلي خانم ها حين نزديكي يا ترشحات از مجرا در آقايان، برجستگي هاي دردناك در اطراف دستگاه تناسلي، مقعد ، دهان يا كشاله ران ها؛، درد سوزش در هنگام دفع ادرار يا مدفوع، تكرر ادرار يا زخم هاي تناسلي.


    چه كسي در خطر Std است؟
    خانم ها يا آقايان در هر سطح و توانايي اقتصادي، جوانان مخصوصاً آن ها كه با افراد مختلف نزديكي دارند، بالغيني كه از سوزن ها آلوده جهت تزريق داخل وريدي استفاده مي كنند.


    چگونگي تشخيص ؟
    توسط معاينه پزشك، كشت ترشحات يا آزمايش خون.


    شايع ترين آن ها كدام است و چگونه درمان مي شوند ؟
    ـ كلاميديا: شايع ترين نوع بوده كه 8-4 ميليون نفر را در سال مبتلا مي نمايد و از طريق تماس جنسي با راه هاي متعارف و غير متعارف منتقل مي شود.
    بعضي از آن ها بعلت نداشتن، علامت خاص تشخيص داده نمي شوند. در آقايان ادرار كردن دردناك و ترشحات مجزا و در خانم هاي دردهاي تحتاني شكم و ترشحات رحمي جزو علايم آن محسوب مي گردد و درمان با آنتي بيوتيك است.
    ـ سوزاك : تقريباً سالانه 000/400 مورد در آمريكا گزارش مي شود. علايم آن شبيه كلاميديا بوده با آنتي بيوتيك درمان مي شود.
    ـ سيفليس: آلودگي با ان خطرات جاني دارد. راه هاي انتقال مانند قبل است ولي گاهي اوقات تماس با زخم پوستي ناشي از بيماري به ساير افراد قابل انتقال است. معمولاً اولين علامت آن زحم روي دستگاه تناسلي، لب ها و ساير نقاط تماس است.
    درمان انتخاب آن پني سيلين بوده موارد درمان نشده بصورت مزمن به ساير دستگاه هاي بدن مانند دستگاه عصبي اثر كرده گاهي باعث التهاب پرده مغز و مرگ مي گردد.
    ـ هرپس يا تبخال: اصطلاحاً Hsv-2 خوانده مي شود، در اثر تماس پوست به پوست آلوده(در هنگام فعاليت جنسي) منتقل مي شود.
    نوع شماره 1 آن با تب خال لب نيز مي تواند منتقل مي شود.
    علايم آن را مي توان داروهاي ضد ويروس كنترل كرد ولي درمان قاطع ندارد.
    ـ ايدز (aids) : عامل آن ويروس است، قابل درمان نبوده و كشنده است. اين ويروس با فلج سيستم دفاعي بدن باعث بروز بيماري هاي خطرناك مانند سرطان يا عفونت همه گير در بدن مي گردد. از طريق تماس جنسي، سوزن آلودگ قابليت انتقال دارد. ابتداي آلودگي بدون علامت است. بعضي علايم سرماخوردگي را تجربه مي كنند كه در مدت چند هفته از بين رفته و ويروس تا سال ها در بدن بدون فعاليت مي باشد و بعداً علايم بصورت بيماري هاي مختلف كشنده بروز مي كند.
    ـ هپاتيت B : عامل آن ويروس خطرناك و به كبد حمله مي كند از طريق فعاليت جنسي و يا خون و سوزن آلوده منتقل مي شود.
    000/120 مورد جديد در سال گزارش مي شود. 30% بدون علامت و سايرين سردرد، تب ، درد عضلاني، تهوع، بي اشتهايي خواهند داشت. با گرفتار شدن كبد بيماري سيروز يا نارسايي كبد و احتمالاً سرطان كبد بروز مي كند. همراه با آن زردي و تيره شدن ادرار خواهد بود.
    ـ زگيل تناسلي: عاملي آن ويروس Hpv است از طريق فعاليت جنسي منتقل و بصورت برجستگي گوشتي قارچي شكل بر روي آلت ظاهر مي شود. اغلب متعدد است گاهي داخل مجراي ادرار نيز گرفتار مي شود. سالانه 5/5 ميليون مورد جديد در آمريكا گزارش مي شود. با استفاده از يخ زدن، ليزر، شيمي درماني مي توان علايم را برطرف نمود ولي درمان قاطع ندارد.


    نحوه پيشگيري :
    ـ پرهيز از تماس جنسي با افراد آلوده
    ـ ارتباط جنسي خانوادگي (با همسر)
    ـ استفاده از كاندوم
    ـ پرهيز از تماس با سوزن هاي مصرف شده


    آيا عوارض ديگر نيز بدنبال دارد؟
    - ناباوري در خانم ها و آقايان
    ـ آلودگي نوزداني كه با شير مادر تغذيه مي شوند.
    ـ سرطان دهانه رحم در صورت وجود ويروس Hpv در همسر


    آيا من بايد از نظر Std كنترل شوم ؟
    اگر هر يك از علايم فوق را داشتيد يا اگر نزديكي مشكوكي تجربه كرديد، بهتر است نظر Hiv يا ويروس ايدز، Hbv يا ويروس هپاتيت و سيفليس آزمايش شويد.

  9. #148
    کـاربـر بـاسـابـقـه Behroooz's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    6,208

    12 فلج خواب - بختك

    فلج خواب(sleep paralysis) به حالت ناتواني در
    انجام حركات ارادي حين خواب اطلاق مي شـود.
    فلج خواب يـك تـجربـه ي دلــهره آور و هراس انگيز
    مي بـاشد. فـلـج خـواب اغـلب اوقات هنگام بيدار
    شـدن از خـواب و يـا در مـوارد نـادر در لحظه ي به
    خـواب رفتن رخ ميدهد. فلج خواب از چند ثانيه تا
    چـند دقيـقه بـه طـول مي انجامد. 25 تا 30 درصد
    جـمعيت كشـور حـداقل يكبار در طول زندگي خود
    اخـتـلال فلج خـواب را تـجـربه كرده اند. فلج خواب
    ميتواند در هر سني روي دهد.

    علايم فلج خواب:

    1- ناتواني در حركت دادن تنه، دستها و پاها و صحبت كردن (فرد از فرط ترس ميخواهد فرياد بكشد و براي بيدار شدن تقلا ميكند، اما گويي تلاش وي بي نتيجه است).

    2- فلج تمام و يا بخشي از عضلات اسكلتي ي بدن.

    3- احساس خفگي و نزديك بودن زمان مرگ (گويي موجودي روي قفسه سينه ي شما قرار گرفته است).

    4- وحشتزدگي و اضطراب.

    5- توهمات خواب(hypnagogic hallucinations): به توهمات شنيداري، ديداري و لمسي ي رويا مانند اطلاق ميشود. احساس حضور يك انسان ديگر در اتاق، احساس فشردگي در قفسه سينه، ديدن سايه ي افراد، ديدن منبع نوراني، شنيدن صداي افراد، شنيدن صداي قدمهايي كه نزديك ميشوند، ديدن شبح، تجربه خروج از بدن، احساس شناور شدن در هوا، شنيدن صداي بازو بسته شدن درها.

    تصورات غلط نسبت به فلج خواب و يا بختك:

    آزار و اذيت توسط جن، شيطان، ديو و يا موجودات فرازميني، و يا اشتباه گرفتن آن با تجربه خروج از بدن.

    علت ايجاد فلج خواب:

    عوامل ژنتيكي، اضطراب و استرس، اختلال هراس و اختلال در نظم خواب را در پيدايش فلج خواب دخيل ميدانند.

    مكانيسم ايجاد فلج خواب:

    در طي خواب در مرحله ي حركات سريع چشم(REM)، يعني مرحله اي كه رويا بيني در آن روي ميدهد، مغز انتقال سيگنالهاي عصبي بسوي عضلات اسكلتي (به استثناي عضله ديافراگم و عضلات چشم) را مسدود و متوقف ميسازد، تا شما روياهاي خود را برون ريزي نكنيد (يعني مثلا وقتي خواب ميبيند در حال دويدن هستيد، از رختخواب بلند نشويد و شروع به دويدن نكنيد). هنگامي كه شما قصد داريد از خواب بيدار شويد، مغز مجدداً كنترل عضلات را به دست ميگيرد. اما گاهي اوقات قبل از اينكه مغز كنترل عضلات اسكلتي را بدست گيرد و عضلات از حالت فلج بودن خارج گردند، شما هشياري خود را باز مي يابيد. كه نتيجه ي آن احساس هراس آور فلج بودن بدنتان خواهد بود. نقطه ي مقابل اين عارضه زماني است كه برخي افراد هنگام رويا ديدن دستها و پاهاي خود را تكان ميدهند و يا در موارد شديد تر دچار خوابگردي ميشوند.

    چه چيزهايي احتمال تكرار فلج خواب را افزايش ميدهند:

    1-كساني كه بطور طاق باز و رو به پشت ميخوابند بيشتر به فلج خواب دچار ميشوند.

    2-برنامه ي خواب نامنظم و محروميت از خواب.

    3-افزايش استرس و اضطراب.

    4-تغييرات ناگهاني در سبك و يا محيط زندگي.

    5-مصرف قرصهاي خواب آور و آنتي هيستامينها.

    چگونه هنگام تجربه فلج بدن خود را از اين وضعيت هراس آور خلاصي بخشيم:

    1-سعي كنيد انگشتان دست و يا پاي خود را تكان دهيد.

    2-چشمان خود را به شدت تكان دهيد، به دنباي آن پلكها و سر خود را.

    3-سعي كنيد وضعيت خروج از بدن را در خودتان القا كنيد.

    درمان فلج خواب:

    فلج خواب يك اختلال خواب بي خطر است. تنها با رعايت اصول بهداشت خواب، خودداري از طاق باز خوابيدن و كاهش استرسها و هراسها ميتوان تكرار آن را به حداقل رساند. افرادي كه هفته اي يكبار به فلج خواب دچار ميشوند لازم است تحت درمان دارويي (مصرف ضد افسردگي ها) قرار گيرند.

  10. #149
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    11 اچ‌آی‌وی یا ایدز

    اچ آی وی (HIV) حروف اول نام «ویروس نقص ایمنی انسانی» به زبان انگلیسی است، که عامل ایجاد ایدز شناخته شده است.اچ.آی.وی ویروسی است که با مختل کردن عملکرد و متلاشی کردن نوعی از یاخته‌های مسؤول ایمنی منجر به نقص دستگاه دفاعی بدن انسان می‌شود.



    آیا ابتلا به اچ.آی.وی علامت دارد؟
    حدود نیمی از افرادی که تازه به اچ آی وی آلوده می‌شوند در عرض دو تا چهار هفته به علائمی شبیه آنفولانزا مبتلا می‌شوند. این علائم شامل تب، خستگی، ناراحتی پوستی، درد مفصل، سردرد و تورم در غدد لنفاوی است. البته چون این علائم در بیماریهای بسیاری دیده می‌شوند اگر بیمار به پزشک در مورد رفتارهای پرخطر قبلی خود چیزی نگوید، ممکن است از تشخیص اچ.آی.وی غفلت شود.


    آیا افراد به ظاهر سالم ممکن است دچار اچ.آی.وی باشند؟
    در برخی از افراد دچار اچ.آی.وی سالها طول می‌‌کشد تا مرحله ایدز ظاهر شود (بسته به راه سرایت، تعداد ویروس وارد شده، وضعیت دستگاه ایمنی و تغذیه فرد و ....) و در این مدت آنها احساس سلامت کرده و هیچ علائم آشکاری از حضور این ویروس ندارند. حدود ۹۰ درصد مبتلایان به اچ.آی.وی حتی خودشان نمی‌دانند که به این ویروس دچار هستند. بنابراین نظرهایی از قبیل جداکردن افرادی که با اچ.آی.وی/ایدز زندگی می‌کنند از جامعه و قرنطینه ایشان غیرممکن، غیرمنطقی و غیر انسانی است.


    چگونه HIV به ایدز تبدیل می‌شود؟
    هنگامی HIV مبدل به ایدز می‌گردد که تعداد گویچه‌های سفید CD4+T آنقدر کم شود که در انجام وظیفه معمولی آنها تداخل ایجاد شود. CD4+T یاخته‌های سفید خون می‌‌باشند که واکنش‌های ایمنی بدن را موزون و کنترل می‌کنند. این مشکل در طول مدت زیادی هنگامی که شخص + HIV می‌‌باشد، اتفاق می‌‌افتد. البته افراد در طول این مدت بسیار خوب و سالم به نظر می‌‌رسند و احساس خوبی نیز دارند. اما در این مدت تعداد ویروس چند برابر می‌شود که در حدود 5 الی 15 سال به طول می‌‌کشد. براساس این تعریف ایدز هنگامی است که شمار سلول‌های CD4+T به کمتر از ۲۰۰ عدد در هر میکرولیتر خون می‌‌رسد و یا هنگامی که بدن فرد دچار عفونت‌های فرصت طلب بشود (که گاهی با وجود ۲۰۰ تا ۸۰۰ یاخته CD4+ رخ می‌‌دهد).

  11. این کاربر از soleares بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #150
    آخر فروم باز soleares's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اراج ...
    پست ها
    3,803

    9 پندارها و باورهای غلط درباره اچ.آی.وی/ ایدز کدامند؟

    زندگی و کار در کنار افراد مبتلا برای ما خطرناک است. خطر ایدز من/ فرزندم / خانواده ام را تهدید نمی‌کند. اگر کسی برای برقراری روابط جنسی تا ازدواج صبر کند امل است. اگر مردی تنها با همسر خود روابط جنسی داشته باشد بی عرضه است. همبستر شدن با یک دختر باکره بیماری آمیزشی را درمان می‌کند. صحبت با فرزندان در مورد روابط جنسی یا مزایای کاندوم آنها را تشویق به تجربه می‌کند. اچ.آی.وی/ایدز فقط تن فروشان شهرها را می‌‌کشد. ایدز فقط بیچاره‌ها و افراد مطرود جامعه را مبتلاء می‌کند. فقط مردان هم جنس باز مبتلا به HIV می‌شوند. اچ.آی.وی/ایدز بیشتر به مردان ختنه نشده آسیب می‌‌رساند. رابطه جنسی تا هنگامی که شریک جنسی قوی و سلامت به نظر می‌‌رسد، بی خطر است. افراد مبتلاء قصد انتقام از جامعه را دارند. عمده افراد مبتلاء گناهکارند. اچ.آی.وی/ ایدز به‌وسیله پشه منتقل می‌شود. رابطه جنسی یک مسئله طبیعی است که مانند غذا لذت بخش است. ما نمی‌توانیم شهوت جنسی را مهار یا متوقف کنیم زیرا مربوط به احساسات است. رمالان و طبیبان سنتی می‌توانند یک داروی گیاهی تهیه کنند که اگر قبل از رابطه جنسی استفاده شود می‌تواند از انتقال ویروس HIV جلوگیری کند. افراد مبتلا به ایدز افرادی مسحور یا نفرین شده اند. اچ.آی.وی/ ایدز نفرین شیطان است. می‌توان تمام خون آلوده شده را عوض کرد و بدن شخص مبتلا را با خون تازه و سالم پر نمود. رابطه جنسی با یک باکره بیماری را درمان می‌کند. برخی می‌توانند با دعا اچ.آی.وی / ایدز را شفا دهند. رابطه جنسی با یک کودک ایدز را درمان می‌کند.

    بر اساس یافته‌های علمی همه باورهای فوق نادرست اند و باید از آنها بپرهیزیم



    چگونه تشخیص می‌‌دهند فردی مبتلاء به اچ.آی.وی/ایدز است؟
    موقع مواجهه با عفونت، دستگاه دفاعی بدن پادتن‌هایی تولید می‌کند که در خون گردش و به عوامل بیماری‌زا حمله می‌کنند. پادتن‌ها بر بسیاری از عوامل بیماری‌زا غلبه می‌کنند اما در مورد اچ.آی.وی با این که پادتن‌ها تولید می‌شوند ولی نمی‌توانند از تکثیر ویروس جلوگیری کنند و فقط وجود آنها در خون برای تشخیص ابتلاء بکار می‌رود. نکته مهم آن است که هیچ آزمونی نباید بدون مشاوره قبل و بعد آزمایش انجام شود. چون تفسیر نتیجه آزمایش کاری تخصصی است و فشار روانی نتیجه مثبت را هیچ فردی نمی‌تواند در تنهایی تحمل کند.


    آزمایش‌های اچ.آی.وی کدامند؟
    الف) آزمایش‌های پادتن اچ.آی.وی
    ۱)آزمایش الیزا (ELISA) آزمایشی حساس که آزمون استاندارد در کشور ما برای غربالگری خون و فرآورده‌های خونی و نیز افرادی است که می‌خواهد از وضعیت اچ.آی.وی خود آگاه شوند. این آزمایش ممکن است بصورت کاذب نتیجه مثبت گزارش کند.

    ۲)آزمایش سریع (Rapid) آزمایشی که در برخی کشورها موجود است ولی انجام آن بطور خودسرانه توصیه نمی‌شود چون دقت آن کمتر از آزمایش الیزای استاندارد است.

    ۳)آزمایش وسترن بلات (Western Blot) آزمایشی که دقت بیشتری از الیزا دارد و برای تأیید نتیجه مثبت آن بکار می‌رود. در کشور ما فقط در آزمایشگاه‌های سازمان انتقال خون با معرفی از کلینیک‌های مشاوره بیماریهای رفتاری یا پزشکان انجام می‌گیرد.

    ب) آزمایش‌های سنجش خود ویروس
    ۱)HIV PCR پی.سی.آر وجود ژنهای ویروس را در نمونه خون بررسی می‌کند. برای تأیید وجود ویروس از آن استفاده می‌کنند اما گران است.

    ۲) Viral Load سنجش بار ویروس که در آن تعداد ذرات ویروس را در یک میلیمتر مکعب خون می‌سنجند. برای تعیین شدت عفونت اچ.آی.وی بکار می‌رود و بسیار گران است.

    چرا آزمایش‌ها در چند مرحله انجام می‌شود؟
    به دلیل مسائل علمی پیرامون توان تشخیصی آزمایش‌ها و نیز مسائل اخلاق حرفه‌ای و قانونی، آزمایش پادتن اچ.آی.وی در کشور ما در دو مرحله انجام می‌شود در مرحله اول که الیزا است، نتیجه مثبت نشان می‌‌دهد که فرد به احتمال زیاد مبتلاء به ویروس شده است، سپس به فاصله چند روز آزمایش الیزای دوم و وسترن بلات انجام می‌شود تا نتیجه مثبت نخستین را تایید کند. اگر نتیجه آزمایش دوم پادتن اچ.آی.وی مثبت درآید فرد مبتلا به اچ.آی.وی در نظر گرفته می‌شود و اصطلاحاً به او اچ.آی.وی-مثبت می‌گویند. اما اگر نتیجه آزمایش دوم پادتن اچ.آی.وی منفی درآید (مانند گلاره)، لزوماً به معنی آن نیست که او اچ.آی.وی-منفی است چون گاهی مدتی طول می‌کشد تا بدن بتواند پادتن تولید کند. این دوره را دوره پنجره می‌گویند. بنابراین لازم است این فرد شش ماه بعد آزمایش‌های پادتن اچ.آی.وی را تکرار کند تا به شرطی در این مدت رفتارهای پرخطری هم نکرده باشد، از اچ.آی.وی-منفی بودن خود مطمئن شود.

    من نمی‌خواهم کسی بداند من آزمایش اچ.آی.وی می‌دهم، آیا ممکن است؟
    آزمایش اچ.آی.وی باید تنها با کسب رضایت آگاهانه فرد و داوطلبانه انجام شود که این رضایت در طول مشاوره قبل از آزمایش بدست می‌آید، وقتی شخص کاملاً مفاهیم آزمایش و گرفتاری‌های آن را و نیز تأثیرات ناشی از نتیجه را بر زندگی خود درک کرده باشد. همچنین نتیجه آزمایش محرمانه تلقی می‌گردد و فقط به خود شخص داده می‌شود (یا در صورت بستری بودن به پزشک او). همچنین اگر افراد از طریق مراکز مشاوره بیماریهای رفتاری به آزمایشگاه ارجاع داده شوند، معرفی آنان بدون نام و به صورت شماره کد خواهد بود تا هویت آنان فاش نگردد.


    چه زمانی بعد از رفتار خطرناک بایستی آزمایش اچ. آی. وی. داد؟
    اولین آزمایش 8 هفته بعد از رفتار خطرناک
    تکرار آزمایش 6 ماه بعد از رفتار خطرناک
    (به شرط پرهیز از تکرار رفتارهای پرخطر)


    چرا آزمایش اچ.آی.وی اجباری نمی‌شود (برای ازدواج، ورود به کشور و...)؟
    همان گونه که گفته شد انجام آزمایش تنها پس از مشاوره منطقی است و از طرفی با در نظر گرفتن دوره پنجره که در آن علیرغم وجود ویروس در بدن، نتیجه آزمایش منفی خواهد بود، اجبار افراد در مکان یا زمانی خاص به انجام آزمایش معقول، به صرفه و کارآمد نیست.



    اگر برای اطلاع از صحت مزاج از پزشک بخواهم آزمایش بنویسد، اچ.آی.وی هم بررسی می‌شود؟
    آزمایش اچ. آی. وی. به جز در موارد خاصی، جزو آزمایش‌های ازپیش‌مشخص پزشکی جهت وارسی کامل نیست. بایستی که در برگه دقیقاً نام آزمایش اچ. آی. وی ذکر شود تا آزمایشگاه آن را انجام دهد. در صورتی که تمایل به انجام آزمایش اچ.آی.وی دارید، بایستی دقیق آن را با پزشک خود در میان بگذارید.

  13. این کاربر از soleares بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •