تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 149 از 638 اولاول ... 4999139145146147148149150151152153159199249 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,481 به 1,490 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1481
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سعی کن

    با همه چیز کنار بیایی

    فرار نکن

    زمین به شکل احمقانه ای گرد است



    رسول یونان

  2. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1482
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    این دنیا

    آن نیست که ما می خواستیم

    سراسر خون است و آتش

    یک جهنم واقعی است

    و این آوازها و آهنگ ها

    یعنی زندگی ما

    چیزی نیست

    جز یک کنسرت غم انگیز در جهنم



    رسول یونان

  4. #1483
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دست هایم را می نهم

    بر جای خالی تو…

    جز این بگو چه کنم؟



    یارتا یاران

  5. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #1484
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دیگر به چیزی نمی اندیشم

    در این سیاره پرت

    نمی شود رستگار شد

    امید

    آمدنت بود که نیامدی

    بگذار

    عاشقا نه هایم را باد ببرد

    چرا که…

    تو هرگز وجود نداشته ای




    رسول یونان

  7. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1485
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    وقتی کنار خوابهای تو بیدار می شوم
    وقتی حوالی کوچه راه خانه را گم می کنم
    انگار در لحظه
    همین دم رفتن
    عقربه های ساعت از کار افتاده اند
    خورشید که در کتاب ها نوشته بودند:
    "روشن و فروزان است"
    کنجی
    گوشه ی دنجی پشت ابر
    پلک بسته و من
    کنار پرده ی چشم انتظار روزها
    زانو زدم بر دفتر و کاغذ و کلمه!
    نگو راه ما همان بی راهه هایی بود
    که آن را هم میانبر زدیم
    نگو خانه همان کلبه ی خراب
    آن زاویه ی سترون لب سوخته بود
    بی نور , بی شکاف , بی وزن...
    پرده ها را کشیده بودیم
    دور چراغی که قرار بود تا سحر چشم از چشمانمان بر ندارد
    نگو اشتباه کردیم
    زندگی این زمزمه های لکنت گرفته
    و این جوهر بریده بریده نیست!

  9. #1486
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    ابتدای نگاه را به انتهای واژه بخشیدم...
    در هیاهوی پرشتاب روزها وثانیه ها
    در شکست بی صدا و مدام قلبم
    خواستم اوج را در آخرین قله ی زمان
    کف دستانت بکارم
    رویش سبز نفس هایت همه جا جوانه زند
    و خلقت هستی با ابتدای نوازش همراه شود.
    برایت همه ی نرگس ها را تمنا کردم
    همه ی لاله ها را به دامن دوختم
    تا بیایی و در رنگارنگی خاک
    همسایه ام شوی.
    نگاهم کردی
    و ناپیدا کران دشت هم گندمزار شد.
    همیشه انتهای قصه ها زیبا نیست
    اگر تو نخواهی
    و معراج آنسوتر از افق چشمانت
    که شور جاده را در خود زنده نگاه بدارد.
    می خواستم دریا فقط در دامن تو باشد
    و موج لبخند کوبنده ی ویرانگرت.
    سکوت می آید
    تا واژه های متوالی
    به انحلال دیدگانت بروند..
    خواستم نشانی از تو بخواهم
    باد آمد و رد پایت در شن ها گم شد
    نگاه را به انحنای راه سپردم
    آنجا که گندم ها خوشه بسته بودند.

  10. #1487
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    برايت سرخوشي روزها را سرمشق مي کنم
    قول مي دهي که دگر از سرمستي هاي شبانه ات
    شعري ننويسي؟
    سکوت کن...
    من واژه را از ته خيابان هاي دود زده
    و تنفس اکسيژن سربي
    به قداست پرستيدن چشمانت
    قسم داده ام به تکرار
    من نگاه را از سوسوي هر لحظه ي عابران
    از شهوت شراب خورده ي مردان مست
    و سخاوت بي روزي روزها
    نشانده ام کنار پنجره اي پرده پوش
    پرواز را به پَر پُر نياز دستانت
    و قله را در افق بي آخر بودنمان.
    بيا اين سرمشق را يکبار ديگر
    از نو بنويسيم
    من تو را بي بهانه تکرار مي کنم
    تو زندگي را بي دغدغه انکار

  11. این کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  12. #1488
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    چه خوب است كه هيچ چيز هرگز
    بي نقص نيست
    هميشه مي توان اميد داشت
    قفل بسته ي در
    زنگ زده باشد
    طناب دور گردنت
    پوسيده باشد
    و سياهچاله ي اسارتت
    شكافي داشته باشد براي ورود نور
    يك دنياي ناقص را
    هميشه بيشتر از يك بهشت متعالي
    مي توان دوست داشت!

  13. 6 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1489
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    تو نیستی
    اما من برایت چای می‌ریزم
    دیروز هم
    نبودی که برایت بلیط سینما گرفتم
    دوست داری بخند
    دوست داری گریه کن
    و یا دوست داری
    مثل آینه مبهوت باش
    مبهوت من و دنیای کوچکم
    دیگر چه فرق می‌کند
    باشی یا نباشی
    من با تو زندگی می‌کنم


    رسول یونان

  15. 2 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #1490
    پروفشنال zooey's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    محل سكونت
    Tehran
    پست ها
    879

    پيش فرض

    بدون هیچ پرسشی
    جواب سلامش را دادم
    اما افسوس
    هنگام رفتن
    خدانگهدارش را هم از من
    دریغ کرد ...

  17. 3 کاربر از zooey بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •