برادرم جری یک آدم اهل مطالعه بود ، یک کرم کتاب حسابی ، اگه عضو خونواده ما نبود ممکن بود یه چیزی بشه . اما چون پسر بابا ننه دزد ما بود ، قاطی یه باند زیر زمینی سارقین ادبی شد . اونا یه حوزه کاری گسترده داشتند ، آثار ادبی گمنام به اسم نوشته های نویسنده های جدید جا می زدن ، به اسم نویسنده های معروف کتابای جعلی ی نوشتن و دنباله شاهکار های بزرگ ادبی رو چاپ می کردند . وقتی جری گیر افتاد در حال نوشتن آخرین فصل کتاب جدید هومر با اسم« اولیس علیه جنرال گرانت » بود ، خلاصه داداش بی نوای ما رو به ده سال آب خنک خوردن با اعمال شاقه محکوم کردند . اما گاس ویلکز بچه پولداری که همونروز به جرم نوشتن بازگشت کمدی الهی بازداشت شده بود ، با اخ کردن ده هزار چوق دو روز بیشتر تو هلفدونی نموند . این همون چیزیه که تو آمریکا یا هر کشور خرابشده دیگری بهش می گن قانون .
اعترافات یک سارق مادرزاد-وودی الن
ببخشید که همش ازین داستان میذارم ولی هربار میخونم جملاتشو لبخند میزنم.دست خودم نیست![]()