من دیدمکدومتون اون زیر زمینو دیده که همش نوشته tom ?تازه یه ساعت داشتم اینور و اونور رور میگشتم یه چیزی پیدا کنم
یکم دست بجنبون من که حالشو ندارم دوباره از اول بازی رو برم اخرشو بفهمم![]()
من دیدمکدومتون اون زیر زمینو دیده که همش نوشته tom ?تازه یه ساعت داشتم اینور و اونور رور میگشتم یه چیزی پیدا کنم
یکم دست بجنبون من که حالشو ندارم دوباره از اول بازی رو برم اخرشو بفهمم![]()
بازی جالبی بود
حال کردم
ولی یکم خشونتش کم بود
آخر بازی هم دقیقا معلوم نشد چی سر آلن آمد!؟
دی ال سی رو حتما برید ...یه ذره روشنتر میکنه قضیه رو ...
DLC ها با خود بازي هستن؟يا بايد جداگانه گرفت؟اخه من هنوز يك نسخه خوب پيدا نكردم!
يك مغازه رفتم 1DVD داشت!
اره داخل خودش هست.توی منو بخش اپیزودها اپیزود 7 و 8 دی ال سیهای بازین
دوسمون توضیح دادن...
خو شاید یه DVD9 بوده ...
نه بابا 4.7 بود...
نسخه فشرده شده بوده.. BlackBox. حجمش هم 3.64 گیگ هست. تکسچرها هم فشرده شدن.
من هم همین نسخه رو از اینترنت دانلود کردم. و بازی هم کردم. نسبت به حجمش کیفیتش خوب بود.
Last edited by pcsoft; 19-03-2012 at 18:50.
یه جا بخر که معتبر باشه تا خیالت راحت باشه و این همه حرف و حدیث هم توش نباشه
اپیزود 2: گرفته شده
بخش 2 : پارک ملی الدر وود
ببخشید به خاطر تاخیر
بعد از خارج شدن از ایستگاه پلیس آلن و بری به خانه ی "Rusty" می روند تا یک کلبه از او اجاره کنند وقتی که به خانه ی او می رسند آلن از راستی درخواست یک کلبه تو الدروود می کند راستی نیز کلید را به آلن می دهد آلن همچنین از او می پرسد که چگونه به لاورپیک برور بعد از آن آلن و بری به کلبه می آیند در راه آلن تمام اتفاقات را برای بری تعریف می کند(حتی این که یک هفته ای گم شده است) اما بری به او باور نمی کند و فکر می کند او به خاطر آلیس مشکل روانی دارد.
در خانه نصفه شب آلن می خواهد به لاورپیک برای ملاقات با آدم ربا برود و بری هرچه از او درخواست می کند تا آلن همه چیز را که برای او تعریف کرده به پلیس نیز بگوید فایده ندارد دست آخر آلن به بری می گوید تا صبح اینجا منتظر باش اگر نیامدم به پلیس خبر بده وبعد می رود.
در راه ناگهان صدای کمک خواستن مردی می آید آلن متوجه می شود که صدای راستی (همان صاحب کلبه ) است سریع به کمک او می رود اما راستی را به شدت زخمی در داخل کابینی میابد راستی به آلن می گوید که:"اون برگه رو خوندم من فهمیدم که به واقعیت تبدیل میشه، می دونم که دوباره تاریکی میاد سراقم باید پاور پرق رو روشن کنی اون تو اتاق کارمه بیا اینم کلیدش، سریع بجنب" آلن کلید را از او می گیرد اما وقتی به پاور برق می رسد می بیند که با تبر کاملا خراب شده همین که می خواهد به پیش راستی برگردد صدای فریاد راستی بلند می شود سریع خود را به محل راستی می رساند اما خبری از راستی نیست و فقط خون روی کف زمین وجود دارد. قسمت راست دیوار کابین خراب شده و آلن از آن جا رد می شود بعد از این که کمی حرکت می کند راستی را می بیند که با یک تبر از بالای کلبه به پایین می پرد وبه آلن حمله می کند و آلن نیز چاره ای به جز کشتن او ندارد بعداز آن بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که از پنجره چیزی دیده بری به آلن می گوید که" تو دیونه نیستی،امیدوار بودم دیونه باشی ولی تو دیونه نیستی " آلن نیز به او می گوید که در کابین رو برای هیچ کس باز نکند. بعد از آن آلن مسیرش را به سمت محل قرار ادامه می دهد و در راه نیز با لشکری از انسان های تسخیر شده ی تاریکی درگیر می شود خلاصه آلن به جایی می رسد که یک تله کابین آن جا است از آن استفاده می کند تا به آن سمت پارک برود اما در وسط راه برق تله کابین قطع می شود و آلن به زمین می افتد و تفنگ و چراغ قوه اش نیز از دستش می افتد در این هنگام تعداد زیادی از موجودات شبه زامبی آلن رو محاسره کردن و به سمتش می آیند اما ناگهان یک مرد به کمک آلن می آید و او را نجات می دهد(اون مرد همون آدم رباست) مرد به آلن می گوید"دنبال من بیا الان بقیشون میان" آلن جواب می دهد"من اسلحه ندارم" اما آدم ربا به اومی گوید که با فلیر اونا رو دور کن تامن با تفنگ بزنمشون.
آلن و آدم ربا بعد از کشتن تعداد زیادی از شبه زامبی ها جای خلوتی را پیدا می کنند تا با هم حرف بزنند.
آلن به آدم ربا می گوید چی از جون من می خوای؟ بذار آلیس بره و در جواب می شنوه که: من انتظار داشتم که اینو بگی چون برگه رو خوندم تو یه نویسنده ی لعنتی عالی هستی، من تمام برگه ها رو می خوام و گرنه زنت مجازات می شه( دستش رو مثل چاقو به زیر گردنش می کشه یعنی این که زنتو می کشم) آلن از این حرف آدم ربا بسیار عصبانی می شود و با مشت به صورت آدم ربا می زند و هردوی آن ها از بلند به پایین پرت می شوند. آدم ربا فرار می کند اما اسلحه اش را جا می گذارد آلن تفنگ او را برمی دارد و می خواهد که شلیک کند اما دیگر دیر شده آدم ربا فرار کرده است.
آلن تصمیم می گیرد که برگردد پیش بری اما برای این کار باید از وسط جنگل عبور کند پس دوباره یک لشکر از شبه زامبی ها را نابود می کند بعد از آن تماسی از آدم ربا دریافت می کند.
آدم ربا به او نشانی محل قرار جدید را می گوید(معدن زغال سنگ) و از او می خواهد که تمام داستان را بیاورد اما آلن می گوید که من 1 هفته وقت می خواهم تا تمامش کنم اما آدم ربا قبول نمی کند و فقط 2 روز به او وقت می دهد. در این هنگام یک بار دیگر بری به آلن زنگ می زند و به او می گوید که تعداد زیادی کلاغ در اطراف خانه اند و سعی می کنند بیایند داخل. آلن نیز به او می گوید: لامپ ها را روشن نگه دار و در را باز نکن تا من بیایم.
بعد از آن آلن یک ماشین پیدا می کند و سریع به سمت کابین می رود، پس از نابود کردن کلاغ ها بری در را برای او باز می کند.
آلن باز تعریف می کند که: بری را به شهر فرستادم تا از مردم در مورد کابین دریاچه و... بپرسد، خودمم باید سعی کنم تا چیزی بنویسم و تحویل آدم ربا دهم تا آلیس را ول کند. ونیز می گوید من همیشه در داستان هایم از نیروی ماوراء طبیعه استفاده کردم با این که خودم هیچ اعتقادی بهش نداشتم اما مثل این که داره به واقعیت تبدیل میشه.!!!!
اما زمانی که پشت دستگاه تایپ می شیند رور بازتاب شده از برگه های سفید مانع او می شوند(پس آلن نمی تواند داستان را خودش ادامه دهد)
سپس یک ویدیو پخش می شود که درآن رز به بری زنگ زده و به او می گوید که تمام برگه هارا پیدا کرده او همین طور می گوید که در یک کابین تو پارک تریلر بیرون از شهر است بری هم تشکر می کند و به رز می گوید که کمتر از نیم ساعت آن جا هستند.
در این هنگام نمای خانه ی رز را می بینیم که در کمال تعجب رز باز تلفن دستش است و با این که صدای بوق آن را می شنود اما باز حرف می زند، سپس دور بین می چرخد و در کنار رز همان پیرزن سیاه پوش(همون پیرزن بدجنس) را می بینیم که به هر صورت رز را تسخیر کرده تا آلن را به کابین رز بیاورد.
در این جا اپیزود 2 به پایان می رسد
نتیجه تا الان: 1 آلن محل قرارش با آدم ربا می رود و می فهمد که آدم ربا تمام برگه های کتاب داستانی را که آلن نوشتنش را به خاطر نمی آورد می خواهد.2 بری اول حرف های آلن را باور نمی کرد اما با دیدن کشته شدن راستی و حمله ی کلاغ ها باور می کند3 آلن یک قرار دیگر با آدم ربا می گذارد ( در معدن زغال سنگ ) 4 آلن می خواهد آدم ربا را دور بزند و خود یک داستان سره هم کند اما نور بازتاب شده از برگه ها مانع این کار می شود5 رز توسط پیرزن تاریکی تسخیر شده و به دروغ به بری می گوید که تمام برگه های آقای ویک را پیدا کرده تا آن ها را طبق خواسته ی پیرزن به خانه ی خودش بکشد.
تو این بخش باز از اون تلویزیون ها می بینیم که خودشان روشن می شوند
نکته ی مهمش این جا است که آلن داخل تلویزیون می گوید اگر داستان نابود شود آلیس نیز نابود می شود!!!!
"راستی سال نو همتون مبارک انشاالله سال خوبی داشته باشین"
Last edited by ALI&SOAP; 19-03-2012 at 21:48.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)