چگونه انسان ملهد و دروغگو را رسوا کنیم؟
چگونه انسان ملهد و دروغگو را رسوا کنیم؟
دوستان لطفا من رو تو این موقعیت راهنمایی کنید ، بدجوری گیر کردم،
بلاخره من بعد از 1 ماه 1 ماه و نیم به یه دختری که باهم صحبت میکردم و هفته ای هم 2 3 بار همدیگر رو میدیم ، گفتم پنج شنبه وقت داری بریم کافه؟ بعد گفت آره حتما ، امروز تو گروپ مینویسم همه بریم ،( یه گروپی هم داریم که همه باهم فقط دوستیم ، 4 5 نفر هم بیشتر نیستیم) ، حالا مسئله اینه که من اصن منظورم این نبود که با اونا بریم بیرون ، خودمون 2 نفره منظورم بود، حالا نمیدونم اینو چجوری بهش بگم؟ اگر پای موبایل بهش بگم که من منظورم، "ما 2 تا بودیم" زشته؟ اگر بگه نه من اصن خوشم نمیاد 2 نفره بریم ، اصلا مشکلی ندارم (با اینکه ناراحت میشم) ، ولی بلاخره نمی خوام بعدا حسرت بخورم که چرا نگفتم بهش.
با تشکر.
سلام لطفا کمی بیشتر توضیح بدید در چه موقعیتی و در مورد چه قضیه ای
مثلا طرف دوستتون هست استادتون هست مغازه دار هست یا...؟
سلام دوست گرامی بنظرم مثلا برای هماهنگی بیشتر با ایشون پیامی بهشون بزنید (اس ام اس) و مثلا بگید چه خبر و این حرفا بعد که جوابتون رو داد بگید : راستشو بخواید خیلی خوبه که با بچه ها دور هم باشیم اما من منظورم دعوت شما برای یک دیدار دونفره بود.
میتونید این رو هم اضافه کنید که ایشالله دفعه بعد این امکان میسر بشه نظرتون چیه؟
حالا اگر صمیمیتتون در حدی هست که روتون بشه پای تل بگید چه بهتر
وگرنه همین اس ام اس خوبه
در ضمن اگر اس ام اس بزنید یک کمی هم برای خودتون بهتره چون جواب نه شنیدن در پیام از پشت تلفن شنیدن بهتره و یجورایی جنبه منفی که براتون داره کمتره
در هردوصورت حتما حرفتون رو بهش بزنید
اینجا اینترنت است صدای مارو از تاپیک آداب معاشرت می شنوید![]()
دوستان يكي از رفقا هست خيلي ادعا داره و متاسفانه خالي بنده.
من يه داستاني موضوعي چيزي رو كه براش تعريف ميكنم بعد يه هفته يا وقتي موقعيتش مثلا پيش بياد يه چيزي از خودش در مياره و ميزاره روش و همون رو براي خودم ميگه.
يا وقتي بحثي ميشه كه مشخصه اصلا نميدونه چيه يا اصلا تجربه ش نكرده ميگه بلهمنم يه بار ......
من چه طوري باهاش برخورد كنم ؟!
Sent from my iPad using Tapatalk
به نظر من یا باید طرف رو دست بندازید یا دوستانه شوخی کنید یا کلا جلوش هیچی تعریف نکنید
مثلا بگید : اااا نه بابا !!!!!!!!! راست میگی؟؟؟؟؟؟؟؟جون من؟؟؟؟ بابا کم خالی ببند که خب احتمالا طرف یه کم ناراحت میشه
یا بگید: به نظرم این حرف ها رو قبلا شنیدم...حالا یادم نمیاد از کی.....فکر کنم قبلا این حرف ها رو خودم به تو گفتم نه؟!
سلام دو تا سوال داشتم
یه دوستی دارم بعد مدتها همدیگه رو دیدیم ی بچه چند ماهه هم داره . از قبل بهم می گفت باید ی وعده بیای خونمون..اصرار اصرار .الان که دیدمش هم باز بهم گفت آره فلان جائیم حتمن بیا..مرسی و ممنون و محبت داری و...هیچی لغت کم آوردم ..آخرش
بعدم طفلی خودش به اندازه کافی دردسر کارش و بچش رو داره .نمیخوام اذیت بشه . موندم اینطوری میگه چی بگم؟
سوال دومم هم
من تو خابگا دانشجویی ام. چند وخ پیش که خواستم بیام خبر دادم تو راه بودم هم گفتم بهشون"باشه و مشکلی نیستو". اومدم دیدم خ قیافه گرفته بود سرپرست خابگا؟ بعدن هم بهم گفت" آره من دلم سوخت به حالت اون موقع صب رسیدی دم در بمونی درو باز کردم "که من هنگ کردم اینو گفت!
بعد شهریه خابگا رو هم از دوستام پرسیده بودم چقد شده قیمت دستم بود. تا رفتم بهم گفت فلان قدر که 100 تومن بیشتر بود! بقیه روهم ظاهرن چون خودش پولو میگیره و فک می کرد من نمی دونم میخواس تلکه کنه!
که منم گفتم عه..جدن ..بچه ها پس به من اشتباه گفتن..گیج می زنن ..به من گفتن فلان قدره..! هیچی به روش نیاورد یهو گفت آره نرخ شما و فلان جا فرق می کنه خلاصه ماس مالی کرد..و بعدن اون حرف بالا رو گفت
ولی من بهم برخورد می دونم هم به روش نیارم و نگم هفت قورتونیم اش باقی میشه. ده تا اضافه هم بعدن میگه
حالا باید باهاش برخورد کنم بنظرتون ؟ ضمن اینکه بسیار بهم برخورد حرفی که زد ! نمی خوام هم رو دنده لج بیفته باهام ولی میخوام دوزاری اش بیفته که گوشای ملت مخملی نیست!
سلام
اصولا دوستا ازین تعارفا زیاد میکنن. اگه میدونین تو زحمت میوفته:سلام دو تا سوال داشتم
یه دوستی دارم بعد مدتها همدیگه رو دیدیم ی بچه چند ماهه هم داره . از قبل بهم می گفت باید ی وعده بیای خونمون..اصرار اصرار .الان که دیدمش هم باز بهم گفت آره فلان جائیم حتمن بیا..مرسی و ممنون و محبت داری و...هیچی لغت کم آوردم ..آخرش
بعدم طفلی خودش به اندازه کافی دردسر کارش و بچش رو داره .نمیخوام اذیت بشه . موندم اینطوری میگه چی بگم؟
مثلا بگین دوس ندارم تو زحمت بیوفتی.
یا
آخه تو زحمت میوفتی، منم که گرفتاریای دانشگامو دارم. ولی حتما یه روز بهت زحمت میدم.
بعد مثلا به شوخی بگین که: به شرطی که اومدم بذاری بچه ت و برات نگه دارم.
اینطوری خودشون متوجه میشن بخاطر بچه میگید که تو زحمت نیفته.
ولی اگه اصرار کرد بگید:
همینروزا مزاحمت میشم.
اگر بازم اصرار کرد
بگید بابا من که خیلی دوستدارم مزاحمت بشم، ولی درسام نمیذاره.
و اگه بعدا بازم اصرار کرد
بدونین تعارف نمیکنه، حتما یه قرار بذارید برید خونشون
فوقش اگه دیدید تو زحمت افتاده در حد یه چای، کوتاه.
باید بگم اصولا مسئول خوابگاه ها واسه مسئولیتی که دارن مجبورن خیلی سخت بگیرن.سوال دوم
اگه خوب برخورد نمیکنن به خودتون نگیرید، چون درست نیست مدتی قراره اونجا بگذرونید
اونوقت خودتون تمام مدتی که خوابگاه هستید بهتون سخت میگذره.
و پول خوابگاه ها هم با هم فرق میکنه. اگه دوستاتون خوابگاه دیگه ای هستن بدونید که
ممکن هست مسئول خوابگاهتون درست میگه.
موفق باشید
مرسی نداجان جواب سوال اولم رو کامل گرفتم
و راجع به سوال دوم من طرف رو کامل می شناسم الانم آخرین ترم ام هست. می دونم چه تیپ شخصیتیه . دوستام هم مال همون جا بودن که قیمت رو گفتن..آلزایمر هم نداره
بحث سر این نیست که سختگیری هست و نباید باشه. بحث سر اینه که فک می کنه من لنگه اینم داره طاقچه بالا میزاره ...وگرنه وقتی من قبل اومدن ام میگم تو راهم میگم رسیدم میگم. دیگه این چه حرفی بود که میزنه؟!
سلام
من 24 سالمه و در بانک کار میکنم
خواستم بدونم اگر در بانک یهو از یه دختری ( مشتری ) خوشم اومد چجور بهش پیشنهاد آشنایی بدم که قبول کنه و بدش هم نیاد ؟
از طرفی هم میگم یهو یه چیزی نگم باشه بره به رییس بگه
فقط جهت آشنایی اونم در محیط کار چی باید گفت دقیق ؟
آخه مثل بیرون نیست که دست آدم باز باشه
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)