من ار حق شناسم وگر خود نماي
برون با تو دارم، درون با خداي
چو ظاهر به عفت بياراستم
تصرف مکن در کژ و راستم
اگر سيرتم خوب و گر منکرست
خدايم به سر از تو داناترست
تو خاموش اگر من بهم يا بدم
که حمال سود و زيان خودم
سعدی
من ار حق شناسم وگر خود نماي
برون با تو دارم، درون با خداي
چو ظاهر به عفت بياراستم
تصرف مکن در کژ و راستم
اگر سيرتم خوب و گر منکرست
خدايم به سر از تو داناترست
تو خاموش اگر من بهم يا بدم
که حمال سود و زيان خودم
سعدی
ما بدهکاريم
به کساني که صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت مي خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم
چونکه مرداد
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است
حسین پناهی
تا کی باید به نیمه شبها بشمارم
من ستاره ها را بس کن دوری تو بیا
عشق و بی تابی ها رنج و بی خوابی ها
تو بیا خوابم کن آتشم آبم کن
نرم نرمك خدای تيره ی غم
می نهد پا به معبد نگهم
می نويسد به روی هر ديوار
آيه هايی همه سياه سياه
فروغ فرخزاد
هان کوزهگرا بپاي اگر هشياري
تا چند کني بر گل مردم خواري
انگشت فريدون و کف کيخسرو
بر چرخ نهاده اي چه ميپنداري
خیام
سلام دوست عزیز
شعری که نوشتی قشنگه ولی باید با حرف آخر شعر قبلی بنویسی
با تشکر
باور کن قبلش یه چیز دیگه بود با الف نوشته بود
به هر حال اگه اشتباه کردم ببخشید![]()
یار مردان خدا باش که در کشتی نوح
هست خاکی که به آبی نخرد طوفان را
برو از خانه گردون به در و نان مطلب
کان سیه کاسه در آخر بکشد مهمان را
حافظ
اگر مهري رخشد تو آن مهري اگر ماهي تابد، تو آن ماهي
اگر هستي پايد تو هستي اگر بودي بايد تو بودي
بي لطف و صفا باشد به خدا بي تو هستي ها
از ديدارت از رخسارت اي جان بينم سرمستي ها
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)