تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1445 از 2734 اولاول ... 44594513451395143514411442144314441445144614471448144914551495154519452445 ... آخرآخر
نمايش نتايج 14,441 به 14,450 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #14441
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    عجب اوضاعی شد! دوستان ویرایش کنید لطفا

    محمد چه خبر؟ نبودی

  2. #14442
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    مانده ام بر گل غم بر نفس تنگ غروب،
    تشنه جام مي ات اين دل شيدايي من
    نه طبق سپهر و آن قرصه ماه و خور که هست
    بر لب خوان قسمتت سهلترين نواله باد
    دختر فکر بکر من محرم مدحت تو شد
    مهر چنان عروس را هم به کفت حواله باد


    خوبی جلالی

    رفته بودم مرخصی
    Last edited by mohammad99; 15-08-2007 at 23:49.

  3. #14443
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    به خاطر تشریف فرمایی محمد ادامه دادیم!

    دلم را لرزاندی و رفتی
    چو مرغ شب خواندی و رفتی
    تو اشک سرد زمستان را
    چو باران افشاندی و رفتی
    سیاه شب لاله افشان شد
    کویر تشنه گلستان شد
    تو می آیی ،آی تو می آیی، آی تو می آیی، وای تو می آیی

    ز باغ قصه به دشت خاک
    ز راه شیری پر مهتاب
    تو می باری چون گل باران
    به جان نیلوفر مرداب
    سیاه شب لاله افشان شد
    کویر تشنه گلستان شد
    تو می آیی، وای تو می آیی ،آی تو می آیی، وای تو می آی


    خوش گذشت؟

  4. #14444
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    ياد باد آنكه زما وقت سفر ياد نكرد
    به نگاهي دل غمديده ما شاد نكرد

  5. #14445
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    دم به دم افسانه میخواند
    در کنار گوشمان باد
    نغمه های عاشقی را
    باد و باران یادمان داد
    می توانستم چو لبخند
    بر لبانت جان بگیرم
    یا بلغزم همچو اشکی
    کنج لبهایت بمیرم
    اگر از آنهمه شوق و آرزو
    مانده در قلب تو هم بگو بگو
    زمزمه کن همه را به گوش من
    تا بگیرم بوی باران
    گل همیشه بهار من بیا
    با گل خنده کنار من بیا
    تا همه هستی ام از حضور تو
    گل کند همچون بهاران

  6. #14446
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    نه تنها شد ايوان و قصرش به باد
    که کس دخمه نيزش ندارد به ياد
    همان مرحله‌ست اين بيابان دور
    که گم شد در او لشکر سلم و تور

    بهش خیلی احتیاج داشتم.بد نبود.شما چه خبر ما نبودیم خوش میگزشت؟

  7. #14447
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    روي چشمم همه آه است و سياهي و صليب
    رفته شمع و سحر و ياور بينايي من ...
    Last edited by gazall; 16-08-2007 at 00:13.

  8. #14448
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    نگهت آتشین سخنت دلنشین
    شکوه هستی بود پیام ز رخسار تو

    چو نسیم سحر بگشا بال و پر
    بیا که روشن شود دلم ز دیدار تو

    تو همانی که دلم بوده در آرزوی او
    شب و روزم همه بگذشته به جستجوی او
    تو همانی که دلم بوده در آرزوی او
    شب و روزم همه بگذشته به جستجوی او

  9. #14449
    اگه نباشه جاش خالی می مونه gazall's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    419

    پيش فرض

    وقتي دل سودايي مي رفت به بستانها
    بي خويشتنم كردي بوي گل وريحانها

  10. #14450
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    آتشی ز کاروان جدا مانده
    این نشان ز کاروان به جا مانده

    یک جهان شرار تنها
    مانده در میان صحرا
    به درد خود سوزد
    به سوز خود سازد

    سوزد از جفای دوران
    فتنه و بلای طوفان
    فنای او خواهد
    به سوی او تازد

    من هم ای یاران تنها ماندم
    آتشی بودم برجا ماندم

    با این گرمی جان در ره مانده حیران
    این غم خود به کجا ببرم؟

    با این جان لرزان
    با این پای لغزان
    ره به کجا ز بلا ببرم؟

    می سوزم با بی پروایی
    می لرزم بر خود از این تنهایی

    آتشی خو هستی سوزم
    شعله جانی بزم افروزم
    بی پناهی محفل آرا
    بی نصیبی تیره روزم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •