دوبار ارسال شد ویرایشیدیم
دوبار ارسال شد ویرایشیدیم
Last edited by dizgah; 06-01-2008 at 15:11.
اینو خوب اومدی.
سري جديد رمان پدرام رول شده:
يكي بود يكي نبود
تو يكي از ورلدها يك جواني بود كه خدا خيلي دوستش ميداشت.
اين جوون پايش را در هر ترايبي ميگذاشت ظرف 48 ساعت ترايب يا منحل ميشد يا جنگزده ميشد
يك روز صبح زود ساعت 11 كه از خواب پا شد ديد كه اي دل غافل چرا روستاهاش كم شده؟!!!
نشست از اول شمارد.پيش خودش گفت:
ديشب كه به اندازه انگشتهاي اين دستم با اون دستم روستا داشتم،ولي الان چرا 2 تا انگشتم كمه؟؟
زنگ زد خونه برديا:
-الو برديا؟؟؟
-- هيس ارومتر، من بايد برم مامانم پشت در كمين نشسته....
- الو الو الووووووووو؟؟
-- بوق بوق بوق
شماره مصطفي را گرفت:
-الو ؟؟
--مشترك مورد نظر در خط مقدم ميباشد ، لطفا مجددا تماس نگيريد
شماره علي را گرفت(انتقام)
-الو؟؟
--حاجي اينجا نخود از اسمون مياد،حاجي بچه ها را از طرف من ببوس،حاجي كاري باري داشتم در خدمتم ، حاجي.......
بوق بوق بووووووووووووق
- الو الو الو ؟؟؟
شماره گرفتن را بيخيال شد.
رفت تو حياط و برف بازيهاي دخترهاي همسايه را نگاه كرد و كلا بيخيال تي دبليو و هر كوفت مشابه ديگه اي شد
داستان ما همچنان ادامه دارد
============
آيا اشنا برميگردد؟؟
ايا دنياها از هم ميپاشد؟؟؟
آيا سوپرمن ميايد و در اخرين لحظات 100000 پوينت برايش نوبل ميكند؟؟؟؟؟؟
منتظر قسمتهاي بعدي باشيد
قسمت بعدیش را اتفاقا دیشب داد و همین چند دقیقه پیش هم تکرارش را پخش کرد
فیلمش هم یک تراژدی واقعی است
پس فرداش که پدرام میاد می بینه کاملا بدون انگشت شده سوپر منم با خانومش رفته ماه عسل
تازه از پی سی هم به مدت 64 سال بن موقت میشه
آی پی اش را هم بلوکه میکنن تو بازی و پی سی
اینترنتش را هم قطع می کنن و یه خط با سرعت 5 پیکو بیت در ثانیه بهش میدن
پدرام هم که رفته بود رو دیوار تا برف بازی دخترهای همسایه را ببینه داداش دخترها با برف میزنه پدرام از دیوار می افته و از این دنیا نوبل میشه
بعدش The End![]()
آقا من وارد جنگ با ترایب Taow و لیدرشون Ltcl شدم.مرتیکه خر بهم گفتش احمق منم گفتم وایسا همچین ترایبتو Rim میکنم.سریع هم چغولیشو به ترایبم کردم.گنده هامون گفتن سریع ترتیبشو میدیم.
راستی آقا کسی نیست اکانت ورلد12 منو بخواد؟حاضرم تا تابستون اجارش بدم.این مصطفی پدرش درمیاد بخواد ادارش کنه.
راستی مصطفی از بس امضا امضا کردی گفتی برو امضا گیر بیار منم رفتم یه دونه محض رضای خاطر تو گیر آوردم.
[village]467|551[/village]
اقا نفری چندتا فیک تو ورلد 12 به این بدید
نه نیاید تموم شه باید یه انفجار رخ بده و گوشتای این یارو بچسبه به در و دیواربعدش اخرش بنویسه
To Be Continue
امرا ...........
این و جدی گفتی یا شوخی کردی ؟
دیواری کوتاه تر از من پیدا نکردید !!!!؟؟
اگه دستم بهت نرسه یوسف که من و کردی سوژه بچه ها![]()
راستي از علي(آلكس) خبري نداريد؟ من سيترش بودم .منتقل كردم به يكي ديگه و مال خودم را كنسل كردم.الان نه من سيترشم نه طرف.
اكانتش را اگر كسي داره بگه يا از خودش خبر داره.
يارو شما هم اگر ميدونيد بگو
هم اکنون 8 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 8 مهمان)