دو سه روز که دلم بدجوری هواتو کرده
باز دوباره هوس گرمی نگاتو کرده
چندشبه که باز دوباره تو به خوابم نمیای
تو سراغ این دل خونه خرابم نمیای...
دو سه روز که دلم بدجوری هواتو کرده
باز دوباره هوس گرمی نگاتو کرده
چندشبه که باز دوباره تو به خوابم نمیای
تو سراغ این دل خونه خرابم نمیای...
یاد باد آنکه نیاورد ز من روزی یاد شادی آنکه نبودم نفسی از وی شاد
شرح سنگین دلی و قصه شیرین باید که بکوه آید و برسنگ نویسد فرهاد
گر بمرغان چمن بگذری ای باد صبا گو هم آوای شما باز گرفتار افتاد
دوباره روز عاشقی یادم آمد
هوای دلگیر غریبی یادم آمد
دلم را مشکن و در پا مینداز
که دارد در سر زلف تو مسکن
بقول دشمنان بر گشتی از دوست
نگردد هیچکس با دوست دشمن
ببار ای شمع اشک از چشم خونین
که شد سوز دلت بر خلق روشن
مکن کز سینه ام آه جگر سوز
بر آید همچو دود از راه روزن
ناز كن تا ميتواني غمزه كن تا ميشود
دردمندي را نديدم عاشق اين تاز نيست
امام خميني(ره)
سلام دوستان حالتون چطوره؟
سلام آقا جلال حال شما؟
چقدر بايد اين دفعه تبريك بگم:كلي آواتار عوض شده بعضي ها فعال شدن بعضي ها اينويزيبل شدن و...
تو با خداي خود انداز کار و دل خوش دار
کـه رحـم اگر نکـند مدعي خدا بکـند
بسوخـت حافـظ و بويي به زلف يار نبرد
مـگر دلالـت اين دولتـش صـبا بکـند
سلام پایان عزیز:
ممنون
کم پیدا؟
در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد
كس جاي در اين خانه ي ويرانه ندارد
دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد
كس تاب نگه داري ديوانه ندارد
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
سعدی فغان از دست ما لایق نبود ای بیوفا
طاقت نمیارم جفا کار از فغانم میرود
در بزم جهان جز دل حسرت كش ما نيست
آن شمع كه مي سوزد و پروانه ندارد
در انجمن عهد فروشان ننهم پاي
ديوانه سر صحبت فرزانه ندارد
دلداده را ملامت گفتن چه سود دارد
مي بايد اين نصيحت كردن به دلستانان
دامن زپاي برگير اي خوبروي خوشرو
تا دامنت نگيرد دست خداي خوانان
من ترك مهر اينان درخود نمي شناسم
بگذارتا بيايد بر من جفاي آنان
روشن روان عاشق از تيره شب ننالند
داند كه روزگردد روزي شب شبانان
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)