تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 144 از 208 اولاول ... 4494134140141142143144145146147148154194 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,431 به 1,440 از 2073

نام تاپيک: Assassin's Creed: Brotherhood

  1. #1431
    آخر فروم باز M A X I M U M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    1,809

    پيش فرض

    کاری رو به زور اجبار کردن

  2. #1432
    اگه نباشه جاش خالی می مونه RoyalFalcon1994's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2011
    محل سكونت
    شيراز
    پست ها
    364

    پيش فرض

    کاری رو به زور اجبار کردن
    خوب چطور اين كار رو بكنم؟

  3. #1433
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    59

    پيش فرض

    با تشکر از جناب Дttractive ζ من در مورد الطائر و زمان زندگیش و اتفاقات اون زمان دوست دارم اطلاعاتتون رو بشنوم .
    Last edited by mb_stfu; 16-04-2011 at 21:58.

  4. #1434
    آخر فروم باز B.3.S.T's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,956

    پيش فرض

    - حین بازی اشیایی از صندوقچه های گنج و بدن راهزن ها و دشمن ها و انجام تعدادی از ماموریتهای بخصوص آدمکشی در اروپا بدست میارین که وجود تعدادی از اونها, برای خریدن یه سری تجهیزات و اسلحه ها از مغازه های اطراف مخفیگاه اتزیو لازمه. (Shop Quest بعد از پایان سکانس چهارم باز میشه)
    اوه یا حضرت عباس!!!
    من هر چی پیدا کردم یا دزدیدم همرو فروختم که..!!!!
    ای باوو..شانس ما رو

  5. #1435
    آخر فروم باز M A X I M U M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    پست ها
    1,809

    پيش فرض

    خوب چطور اين كار رو بكنم؟
    روی شورتکاتش راست کلیک کنید تب Compatibility رو انتخاب کن بعد تیک گزینه run in 640x480 screen resolution رو بزن

    با تشکر از جناب Дttractive ζ من در مورد الطائر و زمان زندگیش و اتفاقات اون زمان دوست دارم اطلاعاتتون رو بشنوم .
    در مورد زندگی الطایر میخوای بدونی ؟
    الطایر رو که تو چندین پست اخیر گفتم بیشتر از اون اطلاعاتی ازش نیست متاسفانه اما جایی سوالی برات پیش اومده بپرس تا جاییکه میدونم بهت میگم

    ---------- Post added at 11:59 PM ---------- Previous post was at 11:58 PM ----------

    اوه یا حضرت عباس!!!
    من هر چی پیدا کردم یا دزدیدم همرو فروختم که..!!!!
    ای باوو..شانس ما رو
    خسته نباشی

    من پدرم دراومد این shrunken head از کجا گیر میاد اخه یه دونه دیگه میخوام تا اون کوئست زره تموم بشه

  6. #1436
    آخر فروم باز B.3.S.T's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2010
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    1,956

    پيش فرض

    خسته نباشی

    من پدرم دراومد این shrunken head از کجا گیر میاد اخه یه دونه دیگه میخوام تا اون کوئست زره تموم بشه
    الان هیچ راهی نیست برم به زور ازشون پس بگیرم!؟:نه دیگه خودم میدونم نیست..بدبخت شدیم رف!
    حالا بهترین زره و شمشیر هم داشته باشی می خوای باهاش چیکار کنی وقتی مآموریتی نیست ازش استفاده کنی!
    پس بدین شکل ac:bh هم به آرشیو میپیوندد!

  7. این کاربر از B.3.S.T بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1437
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    4,487

    پيش فرض

    من پدرم دراومد این shrunken head از کجا گیر میاد اخه یه دونه دیگه میخوام تا اون کوئست زره تموم بشه
    این Shrunken Head ها فقط دو جا موجوده; داخل یکی از صندوقچه های گنج تو منطقه Antico + داخل یه صندوقچه گنج دیگه تو مموری The Sixth Day (یکی از لوکیشن های مخفی)

  9. 3 کاربر از havas_1980 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #1438
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    59

    پيش فرض

    بیشتر در مورد حال و هوای اون زمان و اینکه آیا به این راحتی میتونست به تمام مناطق نفوذ کنه و اصلا ثبات تاریخی داره ؟!

  11. #1439
    ناظر انجمن عکاسی masoudtr's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    نقطه مرزی
    پست ها
    4,562

    پيش فرض

    اونجایی که اتزیو
    چزاره را تعقیب میکنه بعد از اینکه چزاره پاپ را میکشه و 4 دقیقه هم وقت دارین چکار باید کرد من به محلی که علامت زده میرسم ولی هر کار میکنم نمیتونم ناشناس بمونم یعنی از لحظه ای که 4 دقیقه شروع میشه این سربازها تعقیبم میکنن تا دم در اونجایی که باید برم
    چاره چیه؟

  12. #1440
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2011
    پست ها
    211

    پيش فرض

    سلام به همه
    امروز به یکی از بزرگترین سوتی تاریخ گیمریم پی بردم و حسابی به خودم خندیدم !
    واستون تعریف می کنم اما شما نخندید
    من فکر می کردم اول بازی که شروع میشه و صحنه ای جنگ ویانا رو نشون میده فقط یه شروع معمولیه و داستان اصلی بازی از همون بازگشت اتزیو به مونترجیونی و حمله و بقیه ماجراها شروع میشه اما الان فهمیدم داستان بازی طور دیگه ایه :

    بازی از قلعه ویانا شروع میشه که زیر حملاته و به توپ بسته شده ( مارس 1507 )
    همون موقع اتزیو به اونجا میرسه ( ما الان داخل انیموس هستیم ) و می بینه که قلعه زیر حملات شدید نیروهای چزاره بورجاست . چزاره بورجایی که الان باید تو زندان باشه چون بعد از مرگ پدرش پاپ جدید یعنی پاپ جولیوس دوم
    دستور دستگیریشو میده که تو بازی خودتون دیدید نیروهای اورسینی دستگیرش می کنن اما چطور آزاد میشه رو هم میگم الان
    داشتم می گفتم اتزیو به جنگ میرسه ...



    اتزیو خسته و کوفته میرسه از راه و می بینه بله قلعه زیر حملات شدیده که یه دفعه انیموس Force میشه !!
    اینجاست که من اشتباه کردم انیموس بجای دنبال کردن اتفاقات سال 1507 مموری رو ورمیداره می فرسته به سال 1499 اما چرا ؟!! جوابش فوق العاده سخت گیر میاد اما جوابش آسونه
    اتزیو همینطور که داره به قلعه ویانا نگاه می کنه یه دفعه یاد قلعه مونترجیونی میفته که در سال 1499 همچین اتفاق مشابهی به یاد اومده و در واقع مموری در مموری میشه و دزموند مجبور میشه اون قسمت هایی که در واقع به خاطر اتزیو میان رو هم بررسی کنه که ما اونجاهارو بازی می کنیم یعنی دقیقا اتفاقات 1499 تا 1507
    که جالب از همه اینه که بازی وجود اینکه ما داریم در داخل یک خاطره بازی می کنیم یه خاطره دیگه ای رو هم تجربه می کنیم اونم مراحل کریستیناست که در واقع تو بازی به یاد اتزیو میاد و ما اونو بازی می کنیم
    بطور خلاصه در واقعا وقتی اتزیو قلعه ویانا رو می بینه اتفاقات سال های 1499 تا 1507 به یادش میفته
    خب اتفاقات این سال ها رو ماشالله همه تون بلدید چون بازی کردید اما از اونجایی میخوام شروع کنم که چزاره بورجا دستگیر میشه یعنی سال 1504 :

    در سال 1504 به دستور پاپ جدید جولیوس دوم چزاره بورجا به اسپانیا تبعید میشه و برای چند سال در قلعه لاموتا زندانی میشه. در سال 1506 کونت شهر بهش کمک می کنه که فرار کنه با نفوذش برای چزاره یک طناب بلند آماده می کنه و در شب فرار چزاره با طناب از سلول خودش بر بالای قلعه که با زمین 70 متر فاصله داشته فرار می کنه موقع فرار از بلندی پرتاب میشه و زمین میخوره و با وجود شکستن چند تا استخوان هاش با کمک کسی که پیشش بوده موفق میشه که با پوشیدن لباس تاجر فرار کنه. چزاره خودش رو به برادر زنش پادشاه جان سوم ناوار میرسونه و با شانسی که میاره اون هم بهش کمک می کنه و فرماندهی کل ارتش ناوار رو بهش میده.
    در این زمان در تیمبر آلند در مقر اساسین ها اتزیو با دوستش لئوناردو داوینچی داره در مورد چزاره صحبت می کنند و اتزیو از تهدیدهای بعدی چزاره که فکر می کنه الان تو زندانه نگرانه. داوینچی بهش میگه از اپل استفاده بکنه تا وضعیت چزاره رو در آینده ببینه تا تصمیم بهتری بگیره



    اتزیو از اپل استفاده می کنه و اطلاعاتی بدست میاره و بدون کوچک ترین درنگی داره رم رو ترک می کنه. اپل به اتزیو نقشه چزاره و حملاتش به ویانا رو نشون داده و اتزیو از فرار چزاره از زندان توسط اپل آگاه میشه. وقتی داره میره لئوناردو بهش میگه : برادرهود اساسین ها به تازگی بنا شده به نظر درست نمیاد این اساسین های جوون رو تنها بذاری بری
    اتزیو جواب میده : من این برادرهود برای همه کسانی ساختم که تا آخر باهاش خواهند ایستاد ، چه با من و چه بدون من و رم رو ترک می کنه و میره به ویانا که میشه سال 1507
    تا اینجاش اتزیو داره خاطره گذشته رو مرور می کنه و ما داریم در ذهن اتزیو اون چیزی که اون داره به یاد میاره رو بازی می کنیم توسط انیموس که در اینجا اتزیو خاطره اش تموم مییشه و ما مستقیم وارد مموری سال 1507 میشیم
    پس تا اینجا خیلی چیزا مشخص شد مثلا نحوه فرار چزاره و نحوه ردیابی اتزیو از چزاره
    اما برسیم به جنگ ویانا
    اتزیو پس از بررسی خاطراش ( 1499-1507 ) به سمت قلعه به سرعت حرکت می کنه. نیروهای حکومتی و نیروهای ناوار با هم دیگه درگیر شدن و شهر از آتش توپ ها نابود شده. اتزیو وقتو هدر نمیده و مستقیما سراغ چزاره میره و اونو در کنار سربازاش پیدا می کنه که داره با نیروهای دشمن می جنگه اتزیو به سمت چزاره میدوه و سعی می کنه با Hidden Blade چزاره بکشه که چزاره حمله اتزیو رو دفع می کنه
    چزاره به اتزیو میگه تو چطور محل منو پیدا کردی که اتزیو جواب میده :

    اپلی که تو از ماریو اودیتوره دزدیدی منو به اینجا هدایت کرد.

    و ............................. بقیه داستان که خودتون بهتر میدونید تا جاییکه چزاره از اون بالا میفته پایین و میمیره



    پس از انتشار خبر چزاره بورجا حمله سریعا متوقف میشه و جنگ تموم میشه. جسد چزاره بورجا پیدا میشه و در معبد ماربل در زیر محراب کیسای سانتا ماریا دفن میشه. روی سنگ قبر چزاره این نوشته شده بوده :

    اینجا آرامگاه کسی است که در این جهان کوچک همه ازش می ترسیدند ، کسی که صلح و جنگ را در دو دست خود کنترل کرد

    بعد از آن چه شد ؟

    پس از مرگ چزاره بورجا ، اتزیو به رم برگشت و به بقیه اساسین ها ملحق شد. در ژوئن 1507 اتزیو ، لئوناردو داوینچی و نیکولو ماکیاولی همدیگه رو در مقر اصلی اساسین ها بخاطر تولد اتزیو ملاقات می کنند و با هم گپ دوستانه میزنند و از برنامه آینده همدیگه می گن
    لئوناردو داوینچی میگه بزودی عازم سفر به فرانسه است و میخواد در یک شهری بعنوان یک لرد خدمت کنه
    نیکولو ماکیاولی هم میگه میخواد به فلورنس برگرده و کارش رو روی کتاب هاش تموم کنه و حالا در آرامش به کار مورد علاقش نویسندگی بپردازه
    به هر حال اتزیو تصمیم می گیره در رم بمونه و بعنوان استاد بزرگ برادرهود اساسین ها ایفای نقش بکنه. به این ترتیب این سه شخص بزرگ داستان و ما و سه دوست از هم جدا میشن و تا حالا که آرامش و صلح و صفا به زندگی برگشته با خیال راحت از پایان وظیفه شون به زندگی عادی ادامه بدن

    چند سال بعد اتزیو با دختری از رم ازدواج می کنه و ازش صاحب چند فرزند میشه که متاسفانه اسم دختر و تعداد فرزندان مشخص نیست و اطلاعات یو بی سافت هم تا همین اندازه است.

    به این ترتیب داستان اتزیو اودیتوره دا فیرنزه به پایان می رسه و با پیدا شدن اپل در زمان کنونی داستان جدیدی شروع میشه ...
    خود ربکا اینو میگه اما ما دقت نکرده بودیم . من فکر میکردم باگ Animus بود . نگو اولش میگه Mario Auditore Led Me here آخرش میگه apple led me here . این دو تا رو ربط بدیم میشه همونی که شما گفتی .
    حالا با کی ازدواج میکنه ؟ آشناس؟

    اونجایی که اتزیو
    چزاره را تعقیب میکنه بعد از اینکه چزاره پاپ را میکشه و 4 دقیقه هم وقت دارین چکار باید کرد من به محلی که علامت زده میرسم ولی هر کار میکنم نمیتونم ناشناس بمونم یعنی از لحظه ای که 4 دقیقه شروع میشه این سربازها تعقیبم میکنن تا دم در اونجایی که باید برم
    چاره چیه؟
    از رو پشت بوما برید

    ----------

    خفن ترین زره که همون زره گرگی هستش ولی من ازش خوشم نمیاد . خیلی بی ریخته
    و خفن ترین شمشیر یه Heavy Weapon هست به نام stolo یا همچین چیزی . اگه از Heavy ها خوشتون نمیاد برید assassins Challenge رو تموم کنید و شمشیر الطائر رو بگیرید

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •