گفت‌وگوي جنجالي بالاك: فوتبال آلمان به كجا مي‌رود؟!
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: ورزشي - فوتبال
ميشائيل بالاك، هافبك 32 ساله تيم ملي آلمان در گفت‌وگويي جنجالي مسايلي را به زبان آورد كه در فوتبال كشورش سروصداي زيادي به پا كرده است.
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، هافبك چلسي در گفت‌وگو با پايگاه اينترنتي روزنامه آلماني "فرانكفورتر آلگماينه سايتونگ" به دفاع از همبازيان قديم و جديدش پرداخت. بازيكناني كه به گمان او ناجوانمردانه از تيم ملي آلمان كنار گذاشته شده‌اند. او اين روند را دامنه‌دار مي‌داند. روندي كه از اوليور كان و كريستين ورنز در جريان جام جهاني 2006 شروع شد و حالا به او و تورستن فرينگز رسيده است.
متن اين گفت‌وگوي جنجالي كه صداي همه از جمله يوآخيم لو، تئوسوانسيگر و حتي فرانس بكن‌بائر را درآورده در زير مي‌آيد. ميروسلاو كلوزه، مهاجم تيم ملي آلمان در واكنش به اين مصاحبه گفته است، اگر جاي بالاك بودم، در افكار عمومي اين مسايل را مطرح نمي‌كردم.
* شما هفته پيش عمل جراحي كوچكي را روي هر دو پايتان انجام داديد. در اين عمل دو غده خوش خيم از پاي شما درآورده شد. روند بهبود شما چگونه پيش مي‌رود؟
- به پزشكاني كه مي‌گويند دوباره خيلي زود مي‌توانم در تمرين‌ها حاضر شوم، اعتماد دارم. يك يا دو هفته ديگر بر مي گردم. از اين گذشته پيام‌هاي خوشحال كننده زيادي را با مضمون آرزوي سلامتي‌ام دريافت مي‌كنم. پس ديگر هيچ چيز نمي‌تواند بي‌نتيجه بماند.
* چه كساني با تو تماس گرفتند؟
- فليپه اسكولاري، مربي‌ام در چلسي. بسياري از همبازيانم و همچنين برخي از بازيكنان بايرن مونيخ و البته ژوزه مورينيو.
* آيا سرمربي تيم ملي [آلمان[ هم از حال تو جويا شد؟
- خير
* آيا اين كه يوآخيم لو سلامت كاپيتانش را جويا نشده است، برايتان شگفت‌آور است؟
- چرا. اين كار باعث تعجب من شد، چرا كه از گذشته تاكنون اوضاع هميشه به شكل ديگري بود.
* يوآخيم لو به تازگي از رقابت شديد سخن گفت و اعلام كرد نيروهاي موفق را در نظر گرفته است. علاوه بر اين او گفت، از اين به بعد تنها با عملكرد بازيكنان كار دارد و همه بازيكنان بايد تابع اين موضوع باشند. آيا در حال حاضر در تيم ملي [آلمان[ باد ديگري مي‌وزد؟
- اين موضوع را اساسا خوب مي‌دانم. اين كه همه چيز رقابتي باشد. اما با اين حال آنچه گفته شده، موضوع ويژه‌اي نيست بلكه براي هر يك از ما [بازيكنان] عادي است. بديهي است كه در نتيجه از خودم بپرسم، آيا در گذشته در تيم ملي مواردي بوده كه در آنها عملكرد بازيكنان ناديده گرفته شده‌اند؟
* دقيق‌تر بگوييد، منظورتان چيست؟
- شكل و شيوه اعلام رقابت پس از سپري شدن رقابتي موفق چون جام ملت‌هاي اروپا كه در آن بازيكناني همانند تورستن فرينگز، ميروسلاو كلوزه يا خودم به طور ناگهاني مورد سوال واقع مي‌گيريم و در افكار عمومي مورد هجوم واقع مي‌شويم. به طور خاص به ياد تورستن فرينگز مي‌افتم و به او فكر مي‌كنم. او بازيكن ثابت تيم بوده و هست، بازيكني كه در باشگاهش پيوسته در سطحي بالا بازي مي‌كند و اين را به ويژه در ليگ قهرمانان اروپا نشان مي‌دهد. او در هنگام برگزاري جام ملت‌هاي اروپا دچار شكستگي استخوان دنده بود و خود را در خدمت تيم ملي قرار داد. تورستن را از زمان بازي در تيم زير 21 ساله‌هاي آلمان به خوبي مي‌شناسم. مي‌دانم چگونه فكر مي‌كند و اميدوارم مجبور نشود تصميمي بگيرد كه خودش و بسياري ديگر بعدها دچار پشيماني بشوند.
* آيا سرمربي نمي‌خواهد تنها فشار روي با زيكنان اصلي را به سادگي زياد كند و به ديگران نشان دهد، در راه جام جهاني از شانسي واقعي برخوردارند. آيا اين مورد به جا نيست و بي‌مورد است؟
- بديهي است، با اين حال باز هم مي‌گويم چرا من بايد در برابر اين اعلام مبارزه قرار بگيرم و چيزي از خودم نشان بدهم؟ خوشحال مي‌شوم اگر سرمربي تيم ملي آلمان از بازيكنان ديگر بخواهد، مسووليت بيشتري را به عهده بگيرند. اين كار وظيفه من را ساده مي‌كند و فشارهاي روي من را مي‌كاهد.
* اين حرف براي فرينگز چه معنايي دارد؟
- تورستن نزديك به 80 بازي ملي انجام داده است و همواره در ليگ قهرمانان اروپا در سطحي بالا بازي مي‌كند. براي آنكه او تحت فشار قرار بگيرد، اين ديگري است كه بايد بهتر باشد و عملكردي سطح بالا را آن هم در مدتي طولاني به طور ثابت از خود نشان دهد. شايد تورستن در حال حاضر در آمادگي آرماني نباشد، با اين حال او هنوز هم در سطحي بالا بازي مي‌كند. هيچ كس نمي‌تواند اين حقيقت را با بحث و گفت‌وگو فراموش كند. از اين رو احساس خوبي ندارم، كه او بتواند در اين نبرد رقابتي پيروز بشود.
* آيا سرمربي تيم ملي فرينگز را پيشاپيش كنار گذاشته است؟
- نمي‌دانم. با اين حال وقتي كسي شخصي ديگر را نمي‌خواهد، بايد صادقانه آن را بيان كند. احترام و صداقت كمترين چيزي است كه يك بازيكن شايسته تيم ملي انتظارش را دارد. اكنون به اين مورد يا مورد ديگري در گذشته فكر مي‌كنم، به عنوان نمونه به اوليوركان فكر مي‌كنم.از آن هم به عنوان نبرد رقابتي با ينس لمان ياد شد كه به نظر من كان هرگز نمي‌توانست برنده از آن خارج شود.
درمورد كريستين ورنز كه برخلاف كريستف متسلدر در همان باشگاه بازي مي‌كرد و نيمكت نشين نبود. اميدوارم كه با حدسم درباره تورستن فرينگز اشتباه نكرده باشم و حق با من نباشد.
* فرينگز آن طور كه خودش مي‌گويد، به خداحافظي فكر مي‌كند.
- همين كه اوضاع تا به اين اندازه پيش رفته به اندازه‌ي كافي ناگوار است. تورستن شواهد و قراين را مي‌شناسد. او بازيكن با تجربه‌اي است و به درستي درمي‌يابد كه در اطرافش چه مي‌گذرد. كناره‌گيري تورستن را حيف مي‌دانم. چرا كه او باور دارد ديگر مورد استفاده قرار نمي‌گيرد.
* آلمان در بازي حساس برابر روسيه [از رقابت‌هاي انتخابي جام جهاني 2010] بدون فرينگز و با بازي توماس هيتسلزپرگر خوب بازي كرد.
- هرگز بحث بر سر اين نيست كه نخواهيم به هيچ بازيكن ديگري فرصت بازي بدهيم. با اين حال روسيه براي ما مهمترين بازي سال بود، از همين رو بديهي است كه تورستن به فكر بيفتد، وقتي در اين بازي به ميدان فرستاده نمي‌شود، در بازي بعد هم اوضاع همين طور خواهد بود. از اين گذشته ما در اين بازي‌هاي با اهميت پيروز شديم، اما به اين معنا نيست كه با تورستن فرينگز در اين بازي‌ها مي‌باختيم.
* درمورد كوين كوراني هم اوضاع همين طور است؟
- روشن است كه واكنش او در ترك ورزشگاه پذيرفتني نيست. با اين حال به خوبي مي‌توانم سرخوردگي شديد كوين را درك كنم، او مي‌ديد كه اوضاع برايش دشوار است اگرچه هر سال در ليگ قهرمانان اروپا بازي مي‌كند و از سال‌ها پيش در باشگاهي برجسته از بوندسليگا حضور دارد. او در بازي‌هاي مهمي براي باشگاه و تيم ملي آلمان ثابت كرد كه مي‌تواند گلزني كند. اينها همه مهمترين ملاك‌ها درمورد تيم ملي آلمان هستند. چنانچه اين موارد ديگر به شمار نمي‌آيند، پس چه موردي ملاك است. ما به كجا مي‌رويم؟ از سال‌ها پيش بازيكن بايد در باشگاه در طول چند فصل عملكرد بالا و ثابتي نشان مي‌داده تا آن كه به تيم ملي فراخوانده شود. اين روزها از كنار اين معيارها عبور مي‌كنيم، چرا كه بازيكنان در باشگاه‌هايشان به طور پيوسته نمي‌توانند خود را در برابر رقيبان خارجي نشان داده و اثبات كنند.
* خود شما در اين اواخر ديگر آن چنان كه بايد با حمايت سرمربي تيم ملي آلمان روبه‌رو نشديد. در درگيري ميان شما و اوليور بيرهوف لو آشكارا به پشتيباني از مدير تيم‌هاي ملي آلمان پرداخت.
- نمي‌خواهم در اين باره حرفي بزنم.
* پيشنهاد يا دفاعيه شما ممكن است اين اتهام را به وجود بياورد كه بازيكنان تثبيت شده و با سابقه تيم ملي مي‌كوشند، در خزان دوران ورزشي خود با تمام توان به حفظ جايگاه‌شان بپردازند.
- بديهي است كه اين حرف در حال حاضر اين گونه تفسير و تلقي خواهد شد. با اين حال من روي فاكتور عملكرد تاكيد مي‌كنم. هيچ يك از ما هم تا به حال خواستار داشتن جايگاهي ثابت در تركيب تيم ملي نشده است. آيا شما چيزي در اين مورد شنيده‌ايد؟
* اگر براي حرفهاي شما گوش شنوايي پيدا نشود، چه چيزي را احتمال مي‌دهيد؟
- عملكرد تيم ملي تعيين مي‌كند. مي‌توان نتايج را به تماشا گذاشت. تيم به بلوغ رسيد، به ويژه به اين خاطر كه نظام خوب و هماهنگي در كار بود. ما به واقع بازيكناني توانمند و غير قابل چشم‌پوشي داريم. همانند فيليپ لام و يا پرمرته ساكر، كه به بزرگاني تبديل شده‌اند. در رقابت‌هاي يورو 2000 به عنوان بازيكني جوان حاضر بودم و توانستم ببينم كه چگونه تيمي با بازيكنان خوب به خاطر آنكه سلسله مراتب در آن درست نبود، به جايي نرسيد. بايد در زير فشار بردن بازيكنان در يك پست احتياط كرد. مي‌خواهم با اين تيم قهرمان جهان بشوم و اين شدني است.
* يكي از بازيكنان تيم جام جهاني 1990 به نام "اولاف تون" هفته گذشته در يك نشريه مصاحبه‌اي انجام داد و در آن گفت‌وگو انتقاد شديدي از شما و عملكردتان در دو پيروزي اخير تيم ملي آلمان داشت. او شما را همانند فرينگز به زودي نيمكت نشين مي‌داند و از همين رو "شواين اشتايگر" را كاپيتان واقعي خواند. اين حرف به نظر شما تا چه اندازه تحريك آميز است؟
- اين حرف به نظر من گستاخانه و وقيح است. هيچ نمي‌دانم آيا اولاف تون در سه هفته اخير يك بازي من را در چلسي ديده است يا نه، چه رسد به دو سال اخير. او حرف‌هايي مي‌زند كه هرگز درست نيستند. با اين حال اين درست همان روندي است كه از چند هفته پيش به آن پي برده‌ام. اين كه تلاش مي‌شود، برخي بازيكنان در تيم خرابكاري كنند و ديگران از همين راه به تيم ملي وارد شوند. تقريبا هر ساعت منتظر مقاله لوتار ماتيوس و قلم به مزد هاي او هستم.
* آيا شواين اشتايگر، آن طور كه اولاف تون باور دارد، كاپيتان آتي تيم ملي آلمان است؟
- باستين براي ما بازيكن بزرگي است، كه در بايرن مونيخ پيشرفت مي‌كند. او در باشگاهش در ماه‌هاي اخير كار ساده‌اي نداشت. وقتي بايرني‌ها كامل بودند، او به طور پيوسته بازي نمي‌كرد. با اين حال او بدون ترديد پيشرفت خواهد كرد، چرا كه بسيار حرفهاي نشان مي‌دهد و بازيكن با كلاسي است.
* آيا اين كه انتقادها از بازيكنان بالاي 30 سال با حضور نيروهاي جوان در پشت سر افزايش مي‌يابد، در فوتبال عادي نيست؟
- چند لحظه پيش بود كه گفتم، به اين روند در روزهاي اخير پي برده‌ام. بحث بر سر ارث و ميراث نيستف بلكه تنها و تنها بحث عملكرد در ميان است. چيزي كه بايد برايش تفاوت قايل شد، زمان و مكاني است كه اين كاركردها به ثمر مي‌نشيند. اگر سرمربي تيم ملي بخواهد كه جوانان فشار بيشتري وارد كنند، همه چيز كاملا عادي است، ما نبايد بازي را بيش از اندازه گسترده كنيم.
* آرسن ونگر، سرمربي آرسنال به تازگي شما را يك "بازيكن فرمانده" خواند كه مي‌تواند نتيجه بازي را رقم بزند و با شيوه بازي‌اش ابعاد تازه‌اي را به بازي ببخشد. شما هم تنها بازيكن آلماني حاضر در فهرست يوفا براي انتخاب مرد سال فوتبال اروپا هستيد. اين موضوع با جو كنوني در حاشيه تيم ملي آلمان جور درمي‌آيد؟
- بسيار خوشحالم كه مي‌بينم كاركرد من در تيم ملي آلمان و چلسي اين گونه مورد ستايش قرار مي‌گيرد. به ويژه خوشحالم كه يك مربي همانند آرسن ونگر تا اين اندازه مثبت درباره من اظهارنظر مي‌كند.
جواب بصورت نقل قول.gif "N Aggressive (33)")
دیگه داره موتور بایرن با کلینزمن روشن میشه..gif "N Aggressive (27)")
