تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 143 از 638 اولاول ... 4393133139140141142143144145146147153193243 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,421 به 1,430 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1421
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    به سرم می زند

    بزنم زیر همه چیز

    همه چیز

    اما سر که کاره ای نیست

    این دل است که

    فرمانروایی می کند…

  2. 8 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1422
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    293

    پيش فرض

    نمی بخشمت !
    بجای آنکه در خلوتِ خویش
    پیاله‌ی شرابِ شادی هایم را
    شعر بریزی
    و از شانه‌هایم تا آسمان بالا روی
    دزدانه
    با تسبیحِ تزویرِ خویش
    کدام خدا را شیطان مانده ای
    که تمامِ حقیقت مرا حقیر می کنی.
    چطور ببخشمت !
    وقتی از عطرِ عریانِ عاطفه ام
    بویی به بالایت نمی بینم .
    و هنوز
    پیراهنِ رؤیاهایت بوی پریروز می دهند
    چطور ببخشمت
    وقتی آهسته پا به خلوتِ خیالم می گذاری
    تمام رؤیاهای روستائی ام را
    رَم می دهی
    نمی بخشمت مگر
    حماقت خویش را
    بر سنگ صداقتم بشکنی
    و ایینه‌ای برایم بیاوری
    تا تمامِ تنهایی هایم را
    قسمت کنم

  4. 2 کاربر از a-r-i-y-a-n-a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1423
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    عدم در آغاز،
    یک هیچ ِ بزرگ بود
    دَلََمه بسته
    بر دیواره ی بی ذهنی ِ وسیع ِ جمجمه ای گیج.
    تکه تکه، جنین وار،
    در خود تکثیر می شد
    و انعکاس ِ هیاهوی سکوت را
    به بی بانگی ِ خاموش ِ یک بی چارچوب می کوبید.


    در آغاز، - یا کمی بعد تر-
    یک هیچ ِ بزرگ،
    به عصیان ِ بی جمجمگی ِ منکسر،
    به خیانت ِ بی چارچوب اندیشید.


    اراده ی زمین واقع شد،
    هیچ، من شدم،
    عصیان، تو.
    کلمه، عبارت شد،
    جنین، انسان؛
    و مخمل ِ گل سنگ
    صخره را
    به خرد شدگی ظریفی بدل کرد.

    عشق، من شدم،
    شک،تو.
    یخ،من،
    آتش،تو،
    عشق،تو،
    آینه،تو؛
    و من در تو تکثیر شدم

    و این گونه...
    نسیم وزیدن گرفت،
    آغاز، بی پایان شد.
    عدم، مسکوت ماند.

  6. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #1424
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    قامت می بندم
    نمازعشقت رابه شکوفه های
    سرخ سیب
    وایمان می آورم به چشمانت
    زمان دیدار
    حالا اذان یک شهر
    حی الا خیرالعمل
    وفقط "من" اینجا بی تاب تر
    حا لا که قلم تند تر می دود
    وضو می گیردآب وآئینه اش
    تمام سپیدی آسمان
    چادرم می شود
    وآبی اش جانمازم
    آن وقت تنها ماه می تواند شود
    مُهر پیشانی ام
    چه منظره ای‌!
    تسبیح دستانم تمام ستاره هاست

  8. #1425
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    حاشا و ابدا !
    كه مرا دلگيري
    از آسمان نيست!
    اين سرشت ابر است كه ببارد .
    اگر نبارد،
    مرا راستي ادامه ي عمر چگونه است؟
    ابر نمي بارد...
    عمر ادامه دارد ..
    و مرا غزلي به ياد مانده است
    كه براي تو بخوانم
    ايستاده بودم كه بهار شد
    و غزل را بياد آوردم
    خواندم
    تو مُرده بودي...

    حاشا و ابدا!
    كه نه تو را بياد دارم
    غزل را بياد دارم
    ابياتش شباهت به قصيده دارد

  9. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1426
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    در می یابم که در زندانم

    از هم سلولی ام جرمش را می پرسم

    عصبی می گوید آزادی را بد تلفظ کرده ام

  11. #1427
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دلم گرفته است

    چه روزهايي

    چه روزهايي كه من در آينه زيسته ام

    چه روزهايي كه من در آينه خنديده ام

    و چه روزهايي كه من در آينه گريسته ام

    و امروز

    آينه

    سفر

    تنهايي . . .

    چقدر خسته ام

    . . .

    چه روزهايي

    چه روزهايي . . .

    دلم مي خواد

    بنشينم و براي روزهايي كه رفته است

    براي روزهايي كه ديگر باز نخواهد گشت

    بي قرار و كودكانه

    گريه كنم






    اكبر ذوالقرنين

  12. #1428
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تو صدای پایت را

    به یاد نمی آوری

    چون همیشه همراهت است

    ولی من آن را به خاطر دارم

    چون تو همراه من نیستی

    و صدای پایت بر دلم

    نشسته است .




    بيژن جلالي

  13. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1429
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من همان گندم و سیبم که نمی باید دید

    وسوسه روی درختی که نمی باید چید


    چشم بر هم بزنی دست تو را می خوانم

    من همان فکر غریبم که به ذهنت پیچید


    بی سبب دور شدی ترس برت داشته است

    ناگزیری تو که تقدیر لبت را بوسید


    این همه معجزه از برق نگاهم پیداست

    بار هم شک و اگر پرسش و اما ... تردید!!!!!!!!


    من همان گندم و سیبم که تو آخر دیدی

    پدرت هم که مرا دید دو پایش لرزید

  15. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #1430
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    مرا به ميهماني چشمانت دعوت كن
    و برايم گلداني بياور
    مي خواهم
    دلم را بكارم
    تا جوانه بزند
    هروقت كه
    پيچك سبز دلم
    تمام خانه ام
    را گرفت
    فرياد خواهم كرد:
    نگاه كن!!
    -تمام خانه ام همرنگ چشم توست




    فريبا شش بلوكي

  17. 3 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •