ياد از اين مرغ گرفتار كنيد اي مرغان
چون تماشاي گل ولاله وشمشاد كنيد
ياد از اين مرغ گرفتار كنيد اي مرغان
چون تماشاي گل ولاله وشمشاد كنيد
دگر گردی روا باشد دلم غمگین چرا باشد
جهان پر خوبرویانند آن کن کت روا باشد
ترا گر من بوم شاید وگر نه هم روا باشد
ترا چون من فراوانند مرا چون تو کجا باشد
جفاهای تو نزد من مکافاتش به جا باشد
ولیکن آن کند هر کس که از اصلش سزا باشد
ديدي اي دل كه غم عشق دگربار چه كرد
چون بشد دلبر وبا يار وفادار چه كرد
دختر مهربونم
مثل گل بهاره
قلب کوچیکش اما
تاب سفر نداره
وقتی که دورم از اون
ابری میشه نگاهش
تیره نشه الهی
صورت مثل ماهش
...
شب خسته بود از درنگ سیاهش
نت سایه ام را به میخانه بردم
هی ریختم خورد , هی ریخت خوردم __
خود را به آن لحظه عالی خوب خالی سپردم
می خواد بره بذار بره ابری و دلگیر نمی شه
بی اون گلوم اسیر یک حس نفس گیر نمی شه
خیال نکن اشک چشام بارون می شه می باره باز
محاله پیش چشم تو رسوام کنه دوباره باز
خیال نکن می گم دلم پیش تو بدجور می مونه
وقتی میری بیرنگ می شه گلای سرخ تو خونه
می خوای بری برو ولی شکستی پل رو پشت سر
می ری برو نامهربون قلبمو با خودت نبر
حرفات هنوز تو گوشمه دوست دارم یه عالمه
نمی تونم دل بکنم یادت همیشه با منه
دروغ نگو دروغ نگو برو که خیلی دیر شده
خوب می دونم دل تو باز یه جایی دور اسیر شده
می خوای بری برو بدون دنیا تموم نشد عزیز
دلم میگه به چشم من اشکاتو اینجا دور نریز
...
ز لاشه ام بگذر
چهار تاول چرکین ,
چهار جیب بزرگ,
بدوز بر کفن ات ,
سکوت کن , بگذر
وگرنه این تو و این من ,
وگرنه این تو و این مرز های ویرانی.
بهار بود که من ماندم و پریشانی.
به من نگاه مکن.
نشست به چشمان خون
لب را ستاره خیز گشود از هم
خلقا ! تویی ستایش هر آتش
خلقا! گذار جنگل خاموشی
جز با عبور رعد نینجامد
صد پرده گر به چهره ی خود دوزی
باران به پشت پرده نمی ماند
زرتشت با ستایش خود بنشست
زرتشت مرده بود
آتش وزید
دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد
ابری که در بیابان بر تشنهای ببارد
ای بوی آشنایی دانستم از کجایی
پیغام وصل جانان پیوند روح دارد
سودای عشق پختن عقلم نمیپسندد
فرمان عقل بردن عشقم نمیگذارد
باشد که خود به رحمت یاد آورند ما را
ور نه کدام قاصد پیغام ما گذارد
هم عارفان عاشق دانند حال مسکین
گر عارفی بنالد یا عاشقی بزارد
در خط ارغوانی آتش بر آب ,
می تازند
آنک هزار قایق چابک
پاروزنان تاراجگر
_عشاق طاقه های غنیمت را__
به دودناک سوختگی می برند
هم اکنون 4 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 4 مهمان)