شماها هم عجب جوکی هستین واسه خودتوناینجور که بوش میاد از اولتا آخر بازی دارین فرار میکنین
لوووووووووول
شماها هم عجب جوکی هستین واسه خودتوناینجور که بوش میاد از اولتا آخر بازی دارین فرار میکنین
لوووووووووول
آلن ویک قسمت 1 : کابوس، بخش 2: به بریت فال خوش اومدین
بعد از آن صدا آلن از خواب بیدار می شود (پس تمام ماجرای قبل یک کابوس بیش نبوده!!!)
همسرش(آلیس) میگوید که چیزی نیست عزیزم بازم یه کابوس دیگه بود،خوشحال باش ما رسیدیم!
در همان حال گوشی آلن زنگ می زند آلن به آلیس می گوید "barry " است (بری بهترین دوست آلن است).
بری می گوید که در خدمت آلن است و هر چی بخواد محیا می کنه آلن هم تشکر می کنه اما به نظر می رسه که آلیس از این بابت خوشحال نمی شه!!!
(آلن و آلیس برای خلاص شدن از دست اون کابوس های آلن به یک روستا یا شهر کوچک به اسم بریت فال اومدن) بعد از آن آلن و آلیس باهم به شهر می روند(با ماشین) آلیس به آلن می گوید که من یه چرخی میزنم تو برو به رستوران شهر و از آقای استاکی آدرس و کلید اون جایی رو که برامون کرایه کرده بیار، آلن هم قبول می کند و وارد رستوران می شود.
در رستوران آلن عکس خود را می بیند و میفهمد که این جا هم شناخته شده است واز این امر خوشحال نمی شود چون او برای رهایی از کار و گرفتاری به مسافرت آمده است، خلاصه از بدشانسی یا خوشانسی آلن خدمتکار رستوران او را می شناسد و یکی از فن های آلن است اما آلن به دلیلی که گفتم از این موضوع خوشحال نمی شود( خودمونیم خیلی سعی کرد مخمونو بزنه ولی گول نخوردیم تازه زنیکه پر رو می خواست شهر رو نشونمون بده!!!) آلن از خدمتکار در مورد استاکی سوال می کند خدمتکار که اسمش رو میگه(رز) میگه که استاکی روم به دیوار اون پشت تو دستشوییه!!! آلن به سمت سرویس بهداشتی می رود اما چراغ های راهرو رستوران سو سو می کنند و یک پیرزن هم به آلن هشدار می دهد که تو تاریکی آسیب می بینی، آلن توجهی نمی کند و حرکت می کند اما هرچه در دستشویی را میزند استاکی جواب نمی دهد، ناگهان یک پیرزن سیاه پوش که یک تور روی صورتش است به آلن می گوید که متاسفانه آقای استاکی مریض بودن و بجاشون من کلید رو آوردم آلن تشکر می کند و می رود.
در بیرون رستوران با همسرش به سمت آن آدرس می روند و کمی که دور شدن مردی را می بینیم که با عجله از رستوران بیرون می آید ومی گوید"خانم ویک کلیدتون" (اون مرد استاکی بود).
آلن و آلیس به خانه می رسند(در راه آلن توضیح می دهد که قبلا یک نویسنده ی موفق بوده ولی الان 2 ساله که هیچ داستانی ننوشته) و منظره ی زیبایی رو مشاهده می کنند(یه خونه که روی توی یه جزیره ی کوچیکه وسط دریاچه ست) آن ها وارد خانه می شوند آلن بیرون می رود تا چرخی بزند.
بعد از چند دقیقه آلیس آلن را صدا می زند که یک سورپرایز برات دارم آلن وقتی وارد خانه می شود می بیند که آلیس برای او یک دستگاه نمی دونم چی چی (همونایی که می نویسی سریع چاپ می کنه) با چند تا ورق آماده کرده تا آلن آنجا داستان جدیدش را بنویسد . آلن از این بابت بسیار ناراحت می شود اما آلیس برای او توضیح می دهد که با یک روانشناس تماس داشته و اون می تونه به اونا کمک کنه آلن این بیشتر عصبانی می کند و با آلیس جر و بحس می کند(در همان حال برق خونه یه لحظه می ره و همان پیرزن که کلید رو به آلن داد ظاهر می شه اما آلن و آلیس اونو نمی بینن وقتی که برق میاد اونم ناپدید می شه) آلن از خانه بیرون می زند اما بعد از چند لحظه صدای جیغ آلیس می آید که از آلن درخواست کمک می کند اما آلن دیر به خانه می رسد و آلیس به داخل آب افتاده پس آلن نیز برای نجات آلیس به داخل آب شیرجه می زند در این هنگام صدای پیرزنی (شاید همان پیرزن سیاه پوش ) می آید که می گوید "ادامه بده"
نتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
Last edited by ALI&SOAP; 16-03-2012 at 00:46.
تشکر علی جان
امیدوارم مرتب به روزش کنی و قسمتهای جدیدشو بگذاری
موفق باشی
براووو نتیجش جالب بودنتیجه تا الان: 1بخش یک فقط یک کابوس بود2 آلن در قدیم یک نویسنده موفق بوده که 2ساله هیچی ننوشته 3 به نظر می رسه که یه پیرزن سیاه پوش با الن دشمنی داره وسعی می کنه به همسر آلن آسیب بزنه4 آلیس داخل آب دریاچه افتاده و آلن برای نجات او به داخل آب شیرجه می زنه
حالا که داری داستان رو مینویسی سانسور نکن دیگه![]()
منظورت اوقسمتیه که الیس نیمه برهنه ستهمونی که آلن فکر میکنه که آلیس خودشو برا .... لخت کرده؟
سانسور نکردم فقط چون دوستان گفتن خلاصه تر بنویس منم این قسمت رو چون مهم نبود ننوشتم
فامیلی الن جالبه { ویک : یعنی بیداری یا شب زنده دار.}
ممنون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] که داستانو دقیق گذاشتی . اگه برا همه بازیها هم همینکارو کنیم عالی میشه.
مثلا در مورد منظور داستان هم حرف بزنیم که (در اینجا) نویسنده الن ویک هدفی داره از داستان جز سرگرمی؟ و حرفی داره با این بازی میزنه؟ با دنیای واقعی ادما ارتباطی داره؟ یه جورای نقد داستان بعد از گفتن داستان اصلی.
قسمت به این مهمی رو حذف کردی ؟سانسور نکردم فقط چون دوستان گفتن خلاصه تر بنویس منم این قسمت رو چون مهم نبود ننوشتمبه فکر ما جوونا باش دیگه رفیق
هوای مارو داشته باش
این قسمت ها رو بولد کن![]()
دوستان ...
دی ال سی ها کجا تاثیر میزارن ؟؟
دی ال سی ها بیشتر برای فهمیدن کامل داستانه برای مثال تو دی ای سی اول الن تو تاریکی گیر کرده اما کدام تاریکی نمی گم تا بعد
---------- Post added at 12:38 AM ---------- Previous post was at 12:36 AM ----------
آلن طوری تو این بازی حرف می زنه که این اتفاقا براش افتادن یعنی مثل کسی که ازش باز جویی بشه (دقیقا عین مکس پین)
تازه صدای درهای قفل هم همون صدای مکس پین 1 هست
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)