سلام به بروبچ.
عقد خالم بود و کلی تزیینات کرده بودیم(مخصوصا با بادکنک)
منم همینجوریش تیریپ شیطانی بودم چه برسه به اینکه جشن قاطی هم باشه
موقع عکس انداختن با خالم و داماد شد.منم خیلی شیک با کت و شلوار و کراوات
و با اعتماد به نفس رفتم عکس انداختم.همون دختره که باهاش کل کل دارم
هم اومد گفت امشب حالتو می گیرم.موقع عکس انداختن یه چیزی انداخت
طرف من که عکس درست و حسابی نشد و حالم گرفته شد.دیگه قاطی کردم.
موقع عکس اون شد و منم رفتم پشتشون و با سوزن یه بادکنک بزرگ رو ترکوندم.
وااااااااااای.....دختره دیگه خیس کرده بود خودشو از ترس و همون لحظه عکس گرفته شد.
جمعیت اینجوریداماد اینجوری
خالم اینجوریدختره اینجوری
منم که اولش اینجوریبعد
اخرشم
هر وقت اون عکسو میبینم کلی حال میکنم




داماد اینجوری
دختره اینجوری
بعد
اخرشم
جواب بصورت نقل قول
ديدم فقط دسته كيسه مونده تو دستم
ديدم بله چه دسته گلي به آب دادم!!!!
چون الان كه دارم واستون اين سوتي رو تعريف ميكنم به لقاالله پيوسته
)

