سلام به بروبچ.
عقد خالم بود و کلی تزیینات کرده بودیم(مخصوصا با بادکنک)
منم همینجوریش تیریپ شیطانی بودم چه برسه به اینکه جشن قاطی هم باشه
موقع عکس انداختن با خالم و داماد شد.منم خیلی شیک با کت و شلوار و کراوات
و با اعتماد به نفس رفتم عکس انداختم.همون دختره که باهاش کل کل دارم
هم اومد گفت امشب حالتو می گیرم.موقع عکس انداختن یه چیزی انداخت
طرف من که عکس درست و حسابی نشد و حالم گرفته شد.دیگه قاطی کردم.
موقع عکس اون شد و منم رفتم پشتشون و با سوزن یه بادکنک بزرگ رو ترکوندم.
وااااااااااای.....دختره دیگه خیس کرده بود خودشو از ترس و همون لحظه عکس گرفته شد.
جمعیت اینجوریداماد اینجوری
خالم اینجوریدختره اینجوری
منم که اولش اینجوریبعد
اخرشم
هر وقت اون عکسو میبینم کلی حال میکنم