وقتی قلعه نویی مربی تیم بود اگر یک همچین رفتاری را با باشگاهها میکرد دارش می زدند اما این دایی .... زاده با اون پارتی کلفتش باعث شده صدای هیچکس در نیاد!
اینجا حق با باشگاهها هست و باشگاهها خیلی راحت می تونند شکایت کنند اما امان از فوتبال دولتی!
============
كوه، موش مى زايد!
۴۰ ساعت بى خوابى به احترام گاليسي
حميد رضا عرب
اگرچه على دايى در مقام مربى تيم ملى سعى مى كند از برنامه اردويى و سفر به اسپانيا حمايت كند اما ترديدى وجود ندارد كه اگر امروز على دايى خود سرمربيگرى تيم ملى را در دست نداشت، در صف اول منتقدان اين برنامه اردويى قرار مى گرفت و ۴۰ ساعت بى خوابى براى سفر به اسپانيا و بازگشت به تهران را به تمسخر مى گرفت. سفر خسته كننده و فرسايشى به اسپانيا و ايالت گاليسيا را بايد يكى از معدود برنامه هاى عجيب تيم ملى لقب داد چرا كه تيم ملى بالاجبار بايد در كمتر از ۴ روز خود را به اسپانيا، شهر موردنظر رسانده، با ايالت گاليسيا بازى كند و پس از آن به سرعت عازم تهران شود تا بازيكنانش در لباس باشگاهى تنها يك روز پس از بازگشت مقابل حريفان قرار بگيرند. به يقين مى توان گفت ملى پوشان كشورمان از لحظه اى كه وارد فرودگاه خواهند شد ولو اگر به طور مستقيم به فرانكفورت و از آنجا به مادريد يا نزديك شهر به گاليسيا سفر كنند دست كم ۲۰ ساعت از زمان خود را براى رسيدن به اين شهر از دست خواهند داد و طبيعى است كه در بازگشت هم چنين شرايطى را تجربه خواهند كرد. اگرجاى قلعه نويى بودى... تصور كنيد على دايى امروز در جايگاه كسى قرار داشت كه به واسطه عدم حمايت رسانه اى و شايد فدراسيون فوتبال تيم ملى را از دست داد و بالاجبار حضور در مس كرمان و پس از آن استقلال را كه تجربه كرد در شرايط مشابه چه واكنشى نسبت به برنامه و زمانبندى هاى تيم ملى نشان مى داد. آيا على دايى اگر امروز مربى سايپا بود و امير قلعه نويى در مقام مربى تيم ملى، دست به برگزارى چنين اردوى طاقت فرسايى مى زد او زمين و زمان را به هم نمى دوخت و بسيارى را به مخالفت هاى جهت دار با خودش محكوم نمى كرد على دايى در زمانى كه مربيگرى سايپا را برعهده داشت به واسطه مشكلات معمول چندبار اطرافيان را به دست هاى پشت پرده محكوم كرد به ياد داريم وقتى قلعه نويى مربى تيم ملى بود تا چه حد رعايت باشگاه ها را مى كرد و سعى مى كرد برنامه هاى تيم ملى را طورى تنظيم و تدوين كند كه هيچ كس متضرر نشود. اما به نظر مى رسد رفاقت دايى با همكارانش اتوبان يكطرفه اى است كه خيلى زود به بن بست خواهد خورد و چالش هاى تازه اى ميان او و مربيان باشگاهى ايجاد خواهد كرد. چندان بيراه نيست كه ادعا كنيم ادامه اين رويه خودمحورى، باشگاه ها را به زودى عليه تيم ملى خواهد كرد و آنها را مقابل على دايى قرار خواهد داد... پيرو فيفا يا پيرو منافع ملى قوانين فدراسيون جهانى فوتبال مشخص و واضح است. فيفا مى گويد: «بازيكنان ملى پوش باشگاهى حداكثر ۷۲ ساعت قبل از هر بازى مى توانند اردوى باشگاهى را ترك كنند و با تيم ملى باشند و همين بازيكنان «بايد» حداقل ۴۸ ساعت قبل از بازى باشگاهى از اختيار تيم ملى درآيند!» همين قوانين در فوتبال ايران تحت هيچ شرايطى اجرايى نمى شود چون على دايى استدلال خاص خودش را دارد: «اينجا ايران است و ما بايد قبول كنيم كه در ايران زندگى مى كنيم!» باشگاه ها از سفر تيم ملى چقدر متضرر مى شوند استقلال قرار است بدون طالب لو، قربانى و برهانى مقابل سپاهانى بازى كند كه جمشيديان، بنگر و حاج صفى را در اختيار ندارد. براى صبا بازى كردن در غياب محمد نورى و غلامرضا رضايى ساده نيست و همين زجر را ذوب آهن بى وجود خلعتبرى و اشجارى مى برد. باشگاه ها متضرر مى شوند. نتايج آنها در گرو اما و اگرها قرار مى گيرد و البته وقتى مى بينند كادر فنى تيم ملى در قبال وضعيت آنها بى تفاوت است، سرانجام يك راه حل بيشتر نخواهند داشت. چنگ زدن به قوانين فدراسيون جهانى! اگر استقلال، صبا، سپاهان، ذوب آهن و پرسپوليس براساس قوانين فيفا حاضر نشوند بازيكنان را تا ۷۲ ساعت قبل از بازى هاى رسمى به تيم ملى بدهند، چه كارى از دست تيم ملى برمى آيد چرا اسپانيا چرا گاليسيا ! جاده يكطرفه به كجا مى رسد تصور كنيد اتوبانى صاف و هموار و ۵ بانده از تهران تا اصفهان كشيده ايد كه فقط راه رفت دارد... آيا حاضريد در حالى كه مى دانيد در آن بازگشتى نيست رانندگى كنيد ! داستان زندگى تيم ملى و باشگاه ها همين شده است. على دايى تيمش را به اسپانيا مى برد. يك روز در رفت، يك روز در بازگشت، يك روز براى بازى و قاعدتا يك روز باقى مانده هم صرف تمرينى سبك مى كند! اما قرار است در اسپانيا به چه چيزى برسيم تطبيق آب و هوايى اسپانيا با كجا تمرين براى شكست دادن كدام تيم در حالى كه بايد در تهران با سنگاپور پيكار كنيم، چرا بايد اسپانيا مقصد نهايى شود ! جاده يكطرفه با آسفالت بى برنامگى و لجاجت ساخته مى شود. على دايى به خوبى مى داند تضرر باشگاه ها به معنى سقوط كيفيت ليگ است و سقوط كيفيت ليگ در نهايت افت تيم ملى را در پى خواهد داشت. آيا دايى نبايد در شكل برنامه نويسى تيم ملى تجديدنظرى داشته باشد او ناخواسته و غيرمستقيم به خودش ضربه مى زند!اگر فردا تيم هاى باشگاهى سرسختانه مقابل درخواست تيم ملى بايستند و بازيكنان شان را تا فاصله ۲۷ ساعت پيش از مسابقه آزاد نكنند على دايى چه واكنشى نشان خواهد داد اين حق طبيعى باشگاه ها است.