تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 141 از 720 اولاول ... 4191131137138139140141142143144145151191241641 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,401 به 1,410 از 7196

نام تاپيک: ترجمه --------Translation 3

  1. #1401
    پروفشنال Smartie7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    Far away
    پست ها
    877

    پيش فرض

    ترجمه‌ی این جمله چطوره ؟!

    When the developer is ready to make the application live, she uses the Windows Azure portal to request that it be put into production.

    زمانی که برنامه نویس برای تولید برنامه آماده شد، از پرتال ویندوز آژور برای درخواست تولید برنامه، استفاده می‌کند.

  2. #1402
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    Noise aware CS was inaccurate at a reduced number of acquisitions

    aware چه معنی میده اینجا؟ cs نویزی ؟cs با وجود نویز؟

    aware اینجا معنی بازداری ، جلوگیری میده.

    CS هم که مخفف
    Compressive sensing هستش.

    ترتیبش به این حالت میشه :
    CS ِ جلوگیریه پارازیت البته
    بستگی داره CS رو چی معنی کنید، به عنوان اسم ، صفت و ...

    حالا دیگه اصطلاحات تخصصی ترش با خودتون چون رشته ی

    مهندسی الکترونیک هست گویا.
    Last edited by A M ! N; 04-07-2012 at 09:42.

  3. این کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #1403
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    خوبه ، ولی این نکاتم درنظر بگیر.

    ترجمه‌ی این جمله چطوره ؟!

    When the developer is ready to make the application live, she uses the Windows Azure portal to request that it be put into production.

    زمانی که برنامه نویس برای تولید برنامه آماده شد، از پرتال ویندوز آژور برای درخواست تولید برنامه، استفاده می‌کند.
    to request that it be put into production

    درخواست کنه که در مرحله ی تولید قرار بگیره.

  5. #1404
    English | Active member godfather_mk's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    مشهد
    پست ها
    355

    پيش فرض

    a penny saved is a penny earned.
    این ضرب المثل رو تو کتاب 504 دیدم، این کتاب رو فردی با نام رضا دانشوری ترجمه کرده
    ترجمه ایشون از ضرب المثل بالا اینه: یک پنی پس انداز کنی یک پنی سود میکنی.
    ولی من فکر کنم منظور این ضرب المثل اینه : پولی که خودت با زحمت بدست میاری همون پولی که قدرش رو میدونی و پس اندازش میکنی.
    خیلی خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم.

  6. این کاربر از godfather_mk بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #1405
    آخر فروم باز SCYTHE's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    formidable paths
    پست ها
    1,744

    پيش فرض

    a penny saved is a penny earned.
    این ضرب المثل رو تو کتاب 504 دیدم، این کتاب رو فردی با نام رضا دانشوری ترجمه کرده
    ترجمه ایشون از ضرب المثل بالا اینه: یک پنی پس انداز کنی یک پنی سود میکنی.
    ولی من فکر کنم منظور این ضرب المثل اینه : پولی که خودت با زحمت بدست میاری همون پولی که قدرش رو میدونی و پس اندازش میکنی.
    خیلی خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم.
    In my opinion the translation you alluded to is correct. Here "saved" is used as opposite to "spent". So you can say it as follows: l
    یک پنی حفظ کنی کنی یک پنی سود میکنی

  8. 2 کاربر از SCYTHE بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1406
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    2,900

    پيش فرض

    یه جورهایی معنیش شبیه اینه: قناعت توانگر کند مرد را. چون میگه یه پنی صرفه جویی، مثل اینه که یه پنی درآوردی. یعنی صرفه جویی پولدارت میکنه.

  10. 2 کاربر از saeediranzad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1407
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    a penny saved is a penny earned.
    این ضرب المثل رو تو کتاب 504 دیدم، این کتاب رو فردی با نام رضا دانشوری ترجمه کرده
    ترجمه ایشون از ضرب المثل بالا اینه: یک پنی پس انداز کنی یک پنی سود میکنی.
    ولی من فکر کنم منظور این ضرب المثل اینه : پولی که خودت با زحمت بدست میاری همون پولی که قدرش رو میدونی و پس اندازش میکنی.
    خیلی خوشحال میشم نظر دوستان رو بدونم.

    سلام.
    ضرب المثل مترادف به فارسی

    "قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود"

  12. 2 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1408
    کاربر فعال انجمن هنر هفتم بردیا's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    9,715

    پيش فرض

    سلام
    توی فیلم قلعه عقابها یه جایی یه سری وسایل به مامور میدن که این وسایل اینا هستش
    Automatic, field glasses,
    ball of string and lead weight.

    اسلحه اتوماتیک،دوربین،مقداری گلوله و .........؟
    lead weight به چه معنا هستش؟
    lead تکی میشه سرب ولی اصطلاح خاصی برای این ترکیب هستش؟

    ...................
    همچنین این جمله که به نظر ضرب المثل میادش
    Fear let them wings, as the saying goes.
    معادل فارسی داره؟
    Last edited by بردیا; 05-07-2012 at 17:24.

  14. #1409
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    سلام
    توی فیلم قلعه عقابها یه جایی یه سری وسایل به مامور میدن که این وسایل اینا هستش
    Automatic, field glasses,
    ball of string and lead weight.
    اسلحه اتوماتیک،دوربین،مقداری گلوله و .........؟
    lead weight به چه معنا هستش؟
    lead تکی میشه سرب ولی اصطلاح خاصی برای این ترکیب هستش؟

    سلام.

    تفنگ اتوماتیک ، دوربین صحرایی ، توپ ریسمان (
    Ball of string )

    اما
    Lead weight میتونه همون معنی گلوله های سربی رو بده ،
    معنی وزنه ی تعادل میتونه بده ، و نوعی وزنه ی گیره ای که غواص ها حمل میکنند.


    ...................
    همچنین این جمله که به نظر ضرب المثل میادش
    Fear let them wings, as the saying goes.
    معادل فارسی داره؟

    as the saying goes که میشه یه چیزی مث " از قدیم گفتن "

    اما همچین مثلی یعنی
    fear let them wings رو هیچ جا پیدا نکردم.

    مطمئنین همین رو میگه داخل فیلم بردیا جان ؟

  15. این کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #1410
    کاربر فعال انجمن ادبیات silver65's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    پست ها
    535

    پيش فرض

    سلام overdetermined چه معنی میده بجز غیرممکن

    Hyperspectral images are spectrally overdetermined; they provide
    ample spectral information to identify and distinguish between spectrally
    similar (but unique) materials


    ترجمه قسمت bold؟

    Most multispectral imagers (e.g. Landsat, SPOT, AVHRR) measure
    reflectance of Earth’s surface material at a few wide wavelength
    bands separated by spectral segments where no measurements are
    taken
    .
    Last edited by silver65; 06-07-2012 at 09:16.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •