تو رو بخدا يجوري بگو كه منم بفهمم كدوم تاپيك - كجا - كي - ناشناس - مگه ميشه - آدرس تاپيك ؟![]()
--
--
تو رو بخدا يجوري بگو كه منم بفهمم كدوم تاپيك - كجا - كي - ناشناس - مگه ميشه - آدرس تاپيك ؟![]()
عزيز خوشت مياد منو ضايع كنينوشته شده توسط Mohammad Modarresi
![]()
اصلا چي ميگي بابا كشتي مارو .![]()
نه سامان جان كسي نميخواد تو رو ضايع كنهنوشته شده توسط soleares
و چنين حقي نداره !!!
![]()
محمد جدي سوال پرسيد !![]()
آقا توي اين شهري كه مازندگي ميكنيم حدود 5 سال پيش يه بابائي يه سوتي داد صوتي(نخيردرست خونديد....صوتي) اسمش هم محسن بود طرف..........توي آژانس هم كارميكرد
عرض ميشه كه يه شب ساعت 11يه مسافرآژانس گيرش مياد براي نيروگاه .......خب ميبرتش طرف رو
برگشتن ميبينه كه دم كمپ اولي دونفر ميگن .....شهر باخودش ميگه اين دوتارو سوار كنم برگشتن خالي نيام
يوخده ميره جلوتر......دم كمپ دومي ......يه نفر ميگه شهر........اون رو هم سوارميكنه جلو
خلاصه ميرسه به نزديكاي ميدون اول شهر.........حالا ساعت چنده؟حدود12شب........پرنده توخيابون پرنميزنه...
نفرجلوئي ميگه:
داداش منو همين گوشه موشه ها بنداز پائين..........
ميزنه بغل ......
مسافره ميگه ممنون وپولو ميده ميره .......
مونده حالا دونفر عقب......
حدوده 300متر جلوتر عقبيه با لهجه لاتي ميگه:
دااااااااش قربون دس پنجولت ماااام همينجا پياده ميشيم.............بفرما .....2نفر رو حساب كن
راننده دونفررو حساب ميكنه وراه ميوفته...........
ميگه خب حالا كه ديگه كسي تو ماشين نيست ......اين وقت شب هم كه مسافرتوخيابون نيست.......يه تمدد اعصابي بكنيم...........![]()
دستاشو ميبره بالاي سرش .........بعد يه كش وقوسي به بدنش ميده و..............
زاااااااااااااااااااااااا اااااارررررررررت!!!!!............. ...بعله ديگه..........يك صداي مهيب با مخلفات ازخودش در ميكنه![]()
![]()
آخييييييييييييييييييييييي يش چقدر دلم دردميكرد!!!!!!
![]()
![]()
يوخده ديگه كه ميره جلو..........يهو دستي آروم ميخوره روشونش ويكي با ترس ولرزميگه:![]()
داداش بي زحمت منم همينجا برم پائين.........![]()
![]()
برميگرده نيگا ميكنه عقب........اه توديگه كجابودي؟
![]()
![]()
طرف كه از صداي مهيب ومخلفاتش ترسيده بود .....ميگه :![]()
آآآآقا خب من با اون آقائي بودم كه همين الان پياده شد
راننده ميگه :
پس اينجا چيكارميكني؟![]()
مسافره ميگه:
خب اون اونجاپياده شد مرام گذاشت كرايه منم حساب كرد
راننده:
آقا چشمت روز بد نبينه مياد پائين ومقاديري حرفاي........... به مسافره ميزنه ودوتاهم چپ وراستش ميكنه
![]()
مسافره در ميره..........از ترسش
ولي خب ماشين تابلوي اسم آژانس واسم راننده روداشته
مسافره هم نامردي نميكنه نميره شكايت كنه كه اين منو زده
عوضش از فردا (شهر كوچيك بود اونموقع)........هركي به آژانس زنگ ميزده ميگفته :
آقا هرراننده اي ميخواي بفرستيد بفرست ...........فقط محسن گو...........-و نباشه
ساويس جان خدا بگم چيكارت كنهآخر شبي دل و رودم ريخت
بيرون از خنده....
![]()
مرسي![]()
Saviss جان واقعا قشنگ بود خیلی حال دادی دمت گرم
من کلاً many سوتی میدم.یکیش همین امسال بود که می خوام براتون تعریف کنم.
(اول یه چیزو بگم.ما تو امتحانات نوبت دوم تو مدرسه تو کلاس امتحان می دادیم.آخه تو سالن جا نبود)
آقا ما سر امتحان ریاضی بودیم که تا سوالا رو دیدیم چشممون ار حدقه زد بیرون
خلاصه هر چی بلد بودیم رو نوشتیم.در عرض 16 دقیقه و 15 ثانیه.
گفتم بذار یه حساب سرانگشتی بکنم ببینم چند میشم(حساب کردم دیدم میشم -8-)
خلاصه اینجا بود که فکرای پلید زد به سرم.شروع کردم به چرخیدن چشم و گردن،تا سوژه مورد نظر برای تقلب رو پیدا کنم.
تو این یکی خیلی شانس داشتم آخه شاگرد اول کلاسمون کنارم بود.
خلاصه شروع کردیم به چشم چرانی.و چندتا سوالا رو رو نوشت کردیم.
یه لحظه دیدم که یکی از ناظرا داره نزدیک میشه پس عملیات رو متوقف کردم.
دیدم بهم نزدیک شد و گفت پاشو تو سالن بشین(من که متوجه نشدم چی میگه آخه اینقدر آروم می گفت)
منم فکر کردم کردم می گه حالتون خوبه(منم تو جواب گفتم خیلی ممنون) یه لحظه تو حرفم موند
یه چرخه کوچیکی دور کلاس زد و دوباره اومد به طرف من (البته برای اینکه منو ضایع نکنه)
دوباره همون جمله رو گفت (بازم نفهمیدم)اما ضایع تر کردم(فکر کردم میگه بابات خوبه ) منم گفتم خوبه سلام می رسونن (دیدم چشماش از حدقه زد بیرون... آخرش یه داد یه کم بلند زد گفت می گم برو تو سالن (هاااااااان اینجا بود که متوجه شدم چی میگه)البته اون موقع دیگه کل کسایی که تو کلاس بودن متوجه شد بودند.
ما هم سرخ شدیمو از کلاس رفتیم بیرون... اینم بگم که تمام سوال هایی رو که تقلب کرده بودم جابجا نوشته بودم... یعنی همون 8 عزیز خودم پابرجا بود (معلم ریاضیمون نامردی نکرد و 10 به من داد)
نمی دونم خوبه نمی دونم بده ! جلب !
ساویس جون کشتی مارو با این سوتی که نوشتی.
الان دارم به طرز فجیعی می خندم
کلی حال کردم.مرسی![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)