تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 141 از 638 اولاول ... 4191131137138139140141142143144145151191241 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,401 به 1,410 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1401
    حـــــرفـه ای wordist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ‡‡‡ Icy Heart ‡‡‡
    پست ها
    7,604

    پيش فرض

    رفتم برای دیدن سانسی که هیچ وقت
    اکران نشد شبیه سکانسی که هیچ وقت ...

    یعنی تمام لعنتی ام گوش میشود
    تا بشنوم تو را ( فرکانسی که هیچوقت ...)

    طعم شروع داری و طعم زنی که ... آه ...
    یک طعم خوب ، طعم اسانسی که هیچ وقت ...

    انگار پای رفتن من گیر کرده است
    توی تن تو : صحنه ی دانسی که هیچ وقت ...

    من میروم ... ولی نه ... به من گیر داده است
    بوق پیامگیر آژانسی که هیچ وقت ...

    از روی پله های جهان سر که می خورم –
    قل می خورم به سمت بالانسی که هیچ وقت ...

    ... حالا شروع فلسفه ی مرگ و زندگی ...
    حالا ادامه ی رنسانسی که هیچ وقت ...

    اصلن به من چه ! من تو شوم یا تو من شوی ؟
    نفرین به من ، به تو و به شانسی که هیچ وقت ...


    محمد قائدی

  2. 2 کاربر از wordist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1402
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    293

    پيش فرض

    تو نيستی
    وديگر برای کسی
    چه فرق می کند که من
    شعری گفته باشم يا نه
    وقتی که نيستی
    تمام آوازهایم
    بر دیوارهای سرد
    سُر می خورند
    و پاهايم
    خاطرات خاک خورده آن جاده خاکی را
    مرور می کنند
    نه نيستی
    و ديگر شعر
    بالی برای پرواز نيست
    بنديست که مرا
    در چار ديوار اطاقم
    به زنجير می کشند.

  4. 4 کاربر از a-r-i-y-a-n-a بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1403
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    من هم مي توانم
    تو نديده اي
    باور نكرده اي
    كه من به اندازه ي همان گودال عميق نااميدي ام
    كه مرا همراه هزاران آرزوي دور
    دفن كرده است
    مي توانم صعود كنم اما
    خواستن دليل توانستن
    نيست!

  6. 4 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1404
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    خون دل با جوهر

    چرا بنفش نمی نویسد

    خودکار آبی من؟…

  8. #1405
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    جستجوی بی فایده است

    فکر می کنم

    سر حرفی که باید به تو می گفتم اش

    بلایی آمده…



    کتایون اموزگار

  9. #1406
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یادها آتشی و

    فریادها خواهشی

    بر نمی انگیزند

    دیروز چقدر دور

    فردا چقدر دیر است

  10. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است

    a@s

  11. #1407
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    کسی از کریستف کلمب

    برای ورود به آمریکا گذرنامه نخواست

    که شما برای سرزمین کلمات . . .

  12. #1408
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    چون جاده به زخم رفتن آراست مرا

    یک سینه تپش ، نفس نفس کاست مرا

    این بود تمام ماجرای من و تو

    می خواستمش ولی نمی خواست مرا . . .

  13. #1409
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    293

    پيش فرض

    شبها صبح نشده بیدار میشوم
    صبح ها به شب نمیرسند که خوابم میبرد
    بی تقویم ترین آدمم
    مردم را که آینه میکنم خودم نمیشود

    شنبه هایم :
    شکل گرفته روی دیوار چسبیده به مقدمه کتاب میخواند
    یکشنبه هایم :
    بازی در آورده لنگم را پرت میکند برای دوشنبه
    دوشنبه :
    های ام را نشسته گوشه اتاق سیگار میکشد . به فرش دروغ میگوید به خودش دروغ میگوید
    سه شنبه هایم:
    حالا همیشه عذادار است . یاسین گرفته به دست و در انتظار پنجره ای که زیر پایش باز شود سه شنبه هایم زرد میپوشد وقتی خورشید نیست
    چهارشنبه هایم :
    لج کرده رفته زیر پتو با کسی حرف نمیزند در را به روی خودش بسته در را به روی خدایش بسته چهار شنبه هایم نگرانی مادر است با بشقاب غذا پشت در ...
    پنج شنبه هایم : شعر است . استکان قهوه است . پنج شنبه هایم به انتظار جمعه ی منتظری نیست .
    که ادامه بدهد
    باز هم خودم نشدم ...

  14. #1410
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    293

    پيش فرض

    مسافت شب رامی شمرم
    ونبودنــهایت را
    با بی شمار اشکهایم طی می کنم
    آه سینه با غم نــهان قلبم عـــجین
    ترسیمی ست از تکرار شبانه ام
    بــا خفتنـهای پریشــان
    دست و پنجه نرم می کند خواب آلودگیهایم
    نکند شبی با بی خوابی همبستر شوی
    در این بستر همه چیز سرگردان است
    خوابهای پریده،در پژواک افکاربی رنگ
    دیــگر هیــچ گـاه
    خواب ساعت دیواری اتاقم را نمی پرانم
    دیگر قصه تکرار تیک تاکش را نمی خواهم
    من چشمانم بسته است
    دوســت دارم،
    ذهن پریشان لحظه های گیج شده
    خالی ازهرتصویری باشد
    تنها قاب خــالی اشکـهایم
    در انتظار تصویر آمدن توست

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •