درگيري قلعهنويي در يوسفآباد :با يك طرفدار پرسپوليسي
امير قلعهنويي قبل از آغاز اين فصل در شرايطي به استقلال پيوست كه اين تيم با دو سرمربي ناكام روي نيمكت (حجازي و كريمي) در رده پايين جدول و در جايگاه سيزدهم دست و پا ميزد و جامحذفي آخرين كورسوي اميد براي نجات از آن وضعيت نابسامان و بغرنج بود. قلعهنويي با كسب جامقهرماني مسابقات حذفي در نقش يك منجي براي آبيها ظاهر شد و همين باعث شد تا روز اول حضور او در تمرينات اين فصل با استقبال اكثر خبرنگارها و رسانههاي گروهي روبهرو شود. آنهايي كه دوباره بهخاطر حضور امير قلعهنويي در راس كادرفني استقلال بهسراغ سوژه جذابي آمده بودند تا خوراك حاشيههاي خود را از لابهلاي صحبتها و مصاحبههاي او جور كنند. حضور او با قتلعام گوسفندها آغاز شد و با شادكامي طرفداران ادامه يافت. با اين حال قلعهنويي از يك زاويه خاص زير ذرهبين مطبوعاتيهاست. حاشيههاي اميرخان از داربي شروع شد؛ زماني كه او بعد از سوت داور از لاي دست چند نفر فرار كرد تا به بيژن كوشكي برسد و حق او را كف دستش بگذارد. بعد هم ماجراي ساكتكردن خبرنگار ناراضي در كنفرانس مطبوعاتي بود. كاري كه قرار بود «علي حاجمحمد» دوست نزديك اميرخان آن را انجام دهد. اين علي، علي گفتن كه در برنامه90 به تصوير كشيده شد، شمايي از خاستگاه مردي است كه گرچه در مربيگري بيرقيب است اما هنوز برخي درسها را خوب نياموخته؛ مردي كه با استقلال تا رده 17 جدول سقوط كرد و در نهايت به صدر رسيد؛ مردي كه در 90درصد روزها خود را كنترل كرد، اما امان از همين يك روز... آقا امان!
ديروز باخبر شديم سرمربي استقلال در محله يوسفآباد با يك طرفدار سرسخت پرسپوليس دچار درگيري لفظي شده و كار تا آنجا بالا گرفته كه پليس هم مجبور به مداخله شده است. ظاهرا قلعهنويي در حال گذر از اين محله بوده كه يكي از كسبه، با صداي بلند و لحن بد شروع به خواندن كري عليه استقلال ميكند. اين دوست فوتبالدوست در اين شوخي خياباني، دز لازم را رعايت نكرده و فضا را به سمت الفاظ پشت وانتي برده، كاري كه باعث عصبانيت قلعهنويي شده. اين دو لحظهاي با هم درگيري لفظي پيدا ميكنند و قلعهنويي براي شكايت به كلانتري عارض شده است.
قلعهنويي هر روز در مجموعه انقلاب تهران مشغول ورزش است و با كمترين مشكل بعد از ورزش به منزل برميگردد. آنچه پريروز براي سرمربي استقلال اتفاق افتاده، نشاندهنده اين است كه طرفداران هم بايد حد و مرز كري و متلك را بشناسند. به هر حال يك مربي در درجه اول يك انسان است.