تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1401 از 2734 اولاول ... 40190113011351139113971398139914001401140214031404140514111451150119012401 ... آخرآخر
نمايش نتايج 14,001 به 14,010 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #14001
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    بود عمری به دلم با تو که تنها بِنِشینم
    کامم کنون که برآمد بنشین تا بنشینم
    پاک و رسوا همه را عشق به یک شعله بسوزد
    تو که پکی بِنِشین تا منِ رسوا بنشینم
    بی ادب نیستم اما پی یک عمر صبوری
    با تو امشب نتوانم که شکیبا بنشینم
    شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان
    خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم
    من و دامان دگر از پی دامان تو؟ حاشا!
    نه گیاهم که به هر دامن صحرا بنشینم
    آن غبارم که گرَم از سر دامن نفشانی
    برنخیزم همه ی عمر و همین جا بنشینم
    ساغرم، دورزنان پیش لبت آمدم امشب
    دستگیری کن و مگذار که از پا بنشینم.
    ...
    Last edited by saye; 07-08-2007 at 06:21.

  2. #14002
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من چه ناتوانم از سرودن نگاه تو
    ببين چه طور مانده چشمهاي من به راه تو

    ببين كه روز و شب نشسته منتظر كنار در
    دلي غريب، گمشده و تشنه نگاه تو

    كجاست همت بلند راستين مرد عشق
    بگو كجاست عمق چشمهاي بي گناه تو

    بيا دوباره از وراي عكسها نگاه كن مرا
    چرا نمي رود ز دل حماسه نگاه تو؟

  3. #14003
    اگه نباشه جاش خالی می مونه nkhdiscovery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان،مسافر خانه ای به نام تن....
    پست ها
    331

    پيش فرض

    وای! جنگل را بیابان می کنند
    دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند!
    هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
    آنچه این نامردمان با جان انسان میکنند!

  4. #14004
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    در می زنند
    کسی
    کسانی
    که تنهایی شان بر دوش و
    فراخ حوصله شان تنگ
    من خسته ام
    لبالب از میل عمیق فروشدن در خویش
    در می زنند
    کسی
    کسانی
    کلید قفلهای جهان را
    به آب های رفته سپردم
    من خسته ام از گشودن درهای بی دلیل
    از دیدن و
    شنیدن و
    گفتن
    ...

  5. #14005
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نرم نرمک ميرسد اينک بهار
    خوش بحال روزگار
    خوش بحال چشمه‌ها و دشتها
    خوش بحال دانه‌ها و سبزه‌ها
    خوش بحال غنچه‌های نيمه‌باز
    خوش بحال دختر ميخک که ميخندد به ناز
    خوش بحال جام لبريز از شراب
    خوش بحال آفتاب

  6. #14006
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    بس که مشت کوفته ام
    بر جای جای این در بسته
    انگشتری که مهر تو را داشت
    ماندست با نگین شکسته
    از راه دوری امده ام
    بر گیسوان من
    لای و لجن ستاره و باران
    میراث سالیان
    هر روز یک قدم
    با شور و ولوله به تو نزدیکتر شوم
    هر روز پله پله مرا برد

  7. #14007
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دل من شور عشقو ، نمی شناسه عزیزم
    ولی تو هر نگاهت ، یه الماسه عزیزم
    مثل اینه که صد سال ، گذشته از جوونی
    چه دردی داری ای دل ، از این بی آشیونی ؟

  8. #14008
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    یک آلاله را
    فرصت یک ستاره نیست
    و به ناگاه
    بسته خواهد شد
    پنجره های دیدار
    در اجبار تقدیر
    کاش می دانستی
    ...

  9. #14009
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یه سرگردون صحرا
    یه مجنونم یه شب گرد
    نمی دونی چه تنها
    نمی دونی چه پر درد

  10. #14010
    اگه نباشه جاش خالی می مونه nkhdiscovery's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    اصفهان،مسافر خانه ای به نام تن....
    پست ها
    331

    پيش فرض

    یک آلاله را
    فرصت یک ستاره نیست
    و به ناگاه
    بسته خواهد شد
    پنجره های دیدار
    در اجبار تقدیر
    کاش می دانستی
    ....
    یادم آید تو به من گفتی:
    -" از این عشق حذر کن!
    لحظه ای چند بر این آب نظر کن،
    آب آیینه ی عشق گذران است،
    تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است؛
    باش فردا ، که دلت با دگران است!
    تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!"


    یه سرگردون صحرا
    یه مجنونم یه شب گرد
    نمی دونی چه تنها
    نمی دونی چه پر درد
    دلم گرفته آسمون
    نمیتونم گریه کنم
    شکنجه میشم از خودم
    نمیتونم گریه کنم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •