یه مقاله در مورد تاثیر نظم در زندگی تحصیلی و شغلی برای برادر میخوام ... فقط جون من کمک کنید ... ممنون .محتوای مخفی: مقاله اول
تأثیر نظم و برنامهریزی در زندگی
تأثیر و اهمیت نظم در زندگی انسان، انکارناپذیر است. در اسلام نیز نکتههای ارزشمندی در اینباره وارد شده است.
امام علی علیهالسلام در آخرین لحظات زندگی خود، پیروانش را به دو عامل مهم و حیاتی که همانا رمز پیروزی و موفقیتند، سفارش کرده و فرموده است: «اوصیکُم بِتَقْوَی اللّه وَ نَظمِ اَمْرِکُم؛ شما را به پرهیزکاری و نظم در کارها سفارش میکنم».
برای برقراری نظم در زندگی، باید به برنامهریزی کارهای روزانه پرداخت و هر کاری را در وقت مناسب آن انجام داد. امام کاظم علیهالسلام اوقات مسلمان را به چهار بخش تقسیم کرد. اول، راز و نیاز با خدا؛ دوم، کار و تلاش برای کسب روزی؛ سوم، ارتباط سازنده با دیگران؛ چهارم، تفریح سالم.
در سیره امام خمینی رحمهالله نظم و انضباط جایگاه ارزندهای داشت، چنانکه آوردهاند در نجف اشرف شبها وقتی به زیارت حرم حضرت امیر علیهالسلام مشرف میشد، مردم ساعت خود را با ورود وی به حرم تنظیم میکردند.
والِتر اِسکات، شاعر و نویسنده معروف اسکاتلندی، وقتهای کاری خود را به دو قسمت کرده بود: یک بخش را به کارهای اداری و بخش دیگر را به تصنیف و تألیف کتاب اختصاص داده بود. مواظبت وقت در هر کار برایش عادت شده بود و اگر چنین نبود، موفق به نوشتن این همه کتاب باارزش نمیشد.
بنابراین، جوان برای رسیدن به موفقیت باید با یک برنامهریزی دقیق و منطقی برای استفاده بهینه از فرصتها، تمام کارهای روزانه خود را انجام دهد و از درهم ریختگی و بینظمی در زندگی که عامل رکود است، به شدت دوری کند. برنامههای تعیین شده را با سرعت و دقت به انجام رساند و کارهای هر روز را به فردا نیفکند.
محتوای مخفی: مقاله دوم
برنامه ريزي، چراغ راه آينده
نويسنده:يدالله کوثري
ياران نزديک امام خميني مي گويند: «حضرت امام، آن چنان براي شبانه روزش برنامه داشت که دوستان و نزديکانش هر جا که بودند، مي دانستند که امام در اين ساعت به انجام دادن چه کاري مشغول است.
برنامه اي او به قدري دقيق بود که آشنايان، کارهاي خود را با ورود او به صحن مبارک حضرت اميرالمؤمنين(ع) تنظيم مي کردند».(1)
اهميت زمان و برنامه ريزي:
اهميت زمان و عمر بر هيچ خردمندي پوشيده نيست، به طوري که هيچ انسان موفقي را در عالم نمي توان يافت که توفيق خود را مرهون بهره وري درست از عمر خود نداند.
زمان، با ارزش ترين وجه زندگي و سرمايه اي است که خداوند متعال در اختيار انسان قرار داده است. بسياري از امکانات، ممکن است پس از رفتن، دوباره به دست آيند؛ اما زمان، همانند تيري که از کمان رها شود، هرگز باز نمي گردد. زمان را نه مي توان حفظ کرد و نه دوباره تسخير نمود.
قدر وقت ار نشناسد دل و کاري نکند
بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم.
خداوند منان به منظور بيان اهميت «زمان» و «وقت»، بيش از بيست مرتبه در قرآن کريم با واژه هاي مختلف به آن قسم ياد کرده است(2) و بهره وري سريع از زمان را با آيه ي :« به سوي بخشايش پروردگارتان بشتابيد»(3) به منظور رسيدن به اهداف عالي، ترغيب نموده است.
راز موفقيت:
در حقيقت، موفقيت و شکست هر کس بستگي به عوامل چند دارد که اساسي ترين آنها، داشتن برنامه و نظم در کار است. برنامه ريزي صحيح در زندگي و استفاده ي بهينه از «زمان»، ميزان موفقيت يا شکست افراد را مشخص مي سازد.
همسر گرامي شهيد مرتضي مطهري که عمري با او زيسته، درباره ي رعايت نظم و برنامه توسط ايشان در امور فردي و اجتماعي مي گويد: «استاد مطهري در تنظيم وقت، ابتکاري عجيب داشت و اوقات شبانه روزي خود را چنان تنظيم مي نمود که به تمام کارهايش مي رسيد. گويا خداوند به وقت او برکت داده بود!».(4)
به يقين يکي از مهمترين رموز موفقيت آن انديشه مند بزرگ، نظم و برنامه ريزي کارها و وظايف شبانه روزي، هفتگي، ماهيانه و ساليانه ي خود بوده است.
افسوس بي فايده:
انسان ها همواره افسوس زمان از دست رفته را مي خورند، ولي براي زمان حال و آينده برنامه ي مؤثري طرح نمي کنند. براي استفاده از زمان باقي مانده بايد به گونه اي برنامه ريزي کرد که حتي يک لحظه هم تلف نشود. در غير اين صورت، حاصل عمر، پشيماني خواهد بود.
حاصل عمر تلف کرده و ايام به لهو گذرانيده، بجز حيف و پشيماني نيست!
اغلب انسان ها از کمبود وقت، شکوه دارند، در حالي که در واقع، کمبود وقت وجود ندارد. در هر روز، 24ساعت (يعني 1440 دقيقه) زمان داريم. مشکل در نداشتن مهارت و برنامه ريزي صحيح براي استفاده از آن است.
آيا مي دانيد که عمر هفتاد ساله چگونه مي گذرد؟ بر اساس تحقيقات انجام شده، گذر عمر هفتاد ساله به طور متوسط، چنين است:(5)
25سال در خواب.
8سال صرف مطالعه، تحصيل و يادگيري.
6سال در استراحت و بيماري.
7سال صرف تفريح و تعطيلات.
5سال در رفت و آمد.
4سال صرف خوردن و آشاميدن.
3سال صرف آمادگي جهت انجام دادن فعاليت فوق.
به اين ترتيب، فقط دوازده سال صرف کار مفيد مي شود.
امروزه دانش مديريت بهره وري از زمان، و مهارت برنامه ريزي در امور، عهده دار ارائه فنون مناسب جهت استفاده ي بهينه از زمان و زندگي به شمار مي رود.
کارکرد مديرت زمان:
استفاده ي بهينه از زمان و کوشش براي اجراي برنامه ها با جديت و تلاش تمام، و اجازه ندادن به دخالت نارواي امور و حادثه ها در جريان اجراي برنامه، تحقق پذير نمي شود، مگر با «مديريت زمان» به تعبير ديگر، براي کنترل وقت و جلوگيري از اتلاف آن، بايد بنگريم که:
الف) چگونه بايد براي دقايق و ساعات زندگي خود به درستي برنامه ريزي کنيم؟
ب) چگونه براي اجراي آن، جديت و اهتمام مي ورزيم.
ج) چگونه آفات اجراي برنامه ها را بشناسيم و حتي المقدور از دخالت بي جاي امور و حوادث جلوگيري کنيم؟
بنابراين، با مهارت «مديرت زمان و برنامه ريزي»، مي توان شرايط زندگي را بهبود بخشيد و زندگي مطلوب و مفيدي را براي خود رقم زد.
برخي از مزايا و کارکردهاي ديگر مديريت زمان، عبارت است از:(6)
1. ايجاد انگيزه و احساس مطلوبيت و دستيابي به خلاقيت،
2. کاهش اضطراب و فشارهاي فکري و رواني،
3. ايجاد تعادل ميان فعاليت هاي شغلي و زندگي خصوصي،
4. موفقيت و تسريع در کسب هدف ها،
5. ذخيره و کنترل کردن زمان.
ويژگي هاي برنامه ريزي:
بک برنامه ريزي خوب که عبارت است از: «چينش و جايگزيني خردمندانه و آينده نگر فعاليت ها و نيازمندي ها، در ظرف زمان، بر اساس اولويت و متناسب با توان و خواسته ي اجرا کننده»، داراي ويژگي هايي است که به برخي از آنها در زير اشاره مي شود:(7)
1. جهتگيري به سوي اهداف تعريف شده و تأمين اهداف رفتاري،
2. فراگيري زمانمند همه ي وظايف و فعاليت ها و نيازهاي لازم بر اساس اولويت ها،
3. هماهنگي و تناسب با تواناي ها و خواسته ها.
4. رعايت بيشترين بهره وري و پوشش کامل زمان،
5. تنوع و توجه به نشاط و شادابي و تأمين بهداشت جسم و روح.
آثار برنامه ريزي:
برنامه ريزي، آثار بسياري(8) دارد که پاره اي که از مهمترين آنها عبارت است از:
- وظيف و کارها و فعاليت ها با پيش بيني و دقت خردمندانه انتخاب مي گردد،
- خواسته ها و نيازها با اولويت، مورد توجه و گزينش قرار مي گيرد،
- بهداشت جسم و روح و ميزان توانايي هاي آنها مورد توجه قرار مي گيرد،
- از فرصت ها و امکانات، بيشترين استفاده و بهره وري مي شود،
- عادت هاي مفيد، ايجاد مي شود و در نتيجه کارها با سهولت بيشتري انجام مي گيرد،
- بهره وري بيشتر از عمر و توانايي ها به دست مي آيد،
- با انجام دادن پي در پي و بلند مدت کارها و فعاليت ها، آنها مفيدتر و محبوب تر مي شوند،
- از فرسايش توان و پراکندگي و نگراني، تشويش و سرگرداني، پيشگيري مي شود،
- ارزيابي، بررسي و پيگيري درباره ي نحوه ي انجام گرفتن کار و پيشرفت آن ممکن مي شود.
توجه به اين آثار- که ضرورت برنامه ريزي را نيز اثبات مي کنند- رسيدن به اهداف تعريف شده را (با استفاده از پروردگار متعال) آسان و ممکن مي سازد.
مراحل برنامه ريزي:
براي يک برنامه ريزي بايد مراحل زير در نظر گرفته شود.(9)
1. تعيين اهداف اصلي و فرعي لازم است به منظور تعيين اهداف اصلي وفرعي و دستيابي به آنها، به نکات زير توجه شود:
الف) فهرست مقدماتي اي از هدف ها با توجه به ملاک هاي زير تهيه شود:
- نيازها و توانايي ها و علاقه ي شخصي،
- خواسته ها و نيازهاي اجتماع،
- وظيفه و اهداف فردي،
- درک صحيح از شرايط فردي و کاري خود.
ب) تنظيم زمان بندي دستيابي به اهداف،
ج) توجه به بعد کمي و کيفي اهداف،
2.فهرست کردن خواسته ها ونيازهاي لازم،
وظايف و کارها و فعاليت هاي لازم براي وصول به اهداف.
3. فهرست کردن وظايف و کارها و فعاليت هاي لازم براي وصول به اهداف.
4. تعيين اولويت ها و ارزشگذاري فهرست بابا (با امتياز دادن به آنها از يک تا پنج).
5. زمان سنجي براي هر يک از نيازها و فعاليت ها.
6. چينش مهمترين وظايف و کارها و نيازها در ساعات شبانه روز و اوقات هفته و ماه و سال.
7. اجراي آزمايشي برنامه و تصحيح و تکميل آن پس از اجراي يک ماهه.
8. ارزيابي پي در پي برنامه.
دو نکته:
دو نکته اي که در موفقيت و توفيق ما در برنامه ريزي هايمان نقش مؤثر دارند، عبارت اند از:
1. شايسته است هر کس براي موفقيت در برنامه ريزي و اجراي صحيح آن، با يک يا دو نفر از افراد آگاه و دلسوز، مشاوره داشته باشد و از راهنمايي هاي آنان بهره مند شوند.
2. با ياري خداوند متعال و توکل به او، و با پايداري و پايبندي، به صورتي مصمم به اجراي برنامه پرداخته، در صورت تخلف، براي خود تنبيه و جريمه و شيوه ي جبران مناسب در نظر بگيريد.
پيامدهاي اتلاف وقت:
در ذيل به برخي از آفات اخلاقي و رفتاري اتلاف وقت- که عموميت بيشتري دارند- اشاره مي شود؛(10) باشد که با شناخت آسيب ها در جستجوي راهکارهاي درمان برآييم:
الف) علل فردي و دروني:
تنبلي و بي حوصلگي، بي فکري (به خاطر از دست دادن فرصت فکر) و عمل زدگي (به خاطر شتاب و مشغوليت دائم به کار)، اهمال کاري و واگذاري کار امروز به فردا، شتابزدگي، وادادگي به علت انحراف از برنامه و بي علاقگي، دخالت هاي غير لازم در کار ديگران، دغدغه ها و مشغوليت هاي ذهني، بي ارادگي و سست تصميمي، خستگي و دلزدگي، پرحرفي و بيهوده گويي و بيکاري، ناآشنايي به توانايي هاي خويش و بي اعتنمادي به آنها، اضطراب و نگراني و فشارهاي روحي و رواني و احساس حسرت دائمي.
ب) علل بيروني- محيطي:
تعارف هاي بي جا و رودربايستي هاي ناروا، گفتگوي بيش از حد با دوستان و آشنايان، مکالمات تلفني و مراجعات نابهنگام، مسافرت ها و تعطيلات ناحساب.
راهکار درمان:
براي دور ماندن از اين آسيب ها، بايد به برنامه ريزي و اولويت بندي کارها پرداخت.
در مديريت زمان و برنامه ريزي جامع نگر، تعيين هدف ها و اولويت هاي مربوط به کار و درک خواسته ها و نيازها و علاقه مندي ها و طرح ريزي راهکارهاي اجراي صحيح و متناسب با برنامه، از مهمترين امور به شما مي رود که با توجه به آن مي توان از پيامدهاي احتمالي، پيشگيري به عمل آورد، و بدين وسيله، مطمئن گشت که از سرمايه ي برگشت ناپذير وقت و عمر، استفاده ي مطلوب انجام مي گيرد.
همواره به خاطر داشته باشيد: آن کسي که دو روزش مساوي باشد، زيان کار است، و آن که فردايش بدتر از امروز باشد، گرفتار حسرت و پشيماني، و اما آن کسي که فردايش بهتر از امروزش باشد، مشمول لطف و رحمت خداوندي است.
پس تصميم بگيريد با برنامه ريزي مناسب، و استفاده ي مطلوب از اوقات خود، ضمن تضمين موفقيت و سعادت خويش، خود را مشمول لطف و رحمت بي پايان خداوندي قرار دهيد.
پی نوشت:
1- برنامه ريزي در راستاي تحصيل و زندگي طلبگي، گروه نويسندگان، قم: معاونت فرهنگي- تربيتي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص2.
2- واژه هايي چون: والعصر، والفجر، والليل، والنهار، والصبح، لا اقسم بيوم القيامه و... .
3- سوره ي آل عمران، آيه ي 133.
4- برنامه ريزي در راستاي...، ص4.
5- مجله ي تدبير، ش84، مرداد 1377، ص39.
6- مديريت زمان، دبيرخانه شوراي تهذيب و اخلاق مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، ص11-13.
7- برنامه ريزي در...، ص8.
8- همان جا.
9- همان جا.
10- مديريت زمان، ص14.
منبع: نشريه حديث زندگي
محتوای مخفی: مقاله سوم در این ارتباط
برنامه ریزی زندگی تحصیلی
حال چطور برنامه ريزي كني؟
دوست خوبم براي برنامه ريزي نخستين قدم آن است كه همين الان يا امروز به يك فروشگاه لوازم التحرير بروي ، يك دفترچه جيبي كوچك در قطعي كه خودت مي پسندي و بهتر مي تواني آن را همراه خود داشته باشي ، تهيه كني. نمي خواهم از كسي يا جايي تبليغ كنم اما معمولا دفترچه هايي را كه شركت پاپكو ارائه مي دهد ، قطع ها و اندازه هاي شكيل و مناسب تري دارند. اين خيلي مهم نيست .مهم آن است كه اولا جيبي و كوچك باشد ، ثانيا شما آن را بپسندي . يادت باشد كه قرار است اين دفترچه را مانند عينك يا ساعت مچي و حتي مهم تر از آنها هميشه همراهت داشته باشي. آن را براي گذاشتن در قفسه كتاب ها يا تاقچه نمي خواهي . اين دفترچه بايد تا آخر زندگيش با تو همراه باشد. اگر خوب عمل كني احتمالا هر سه ماه به يك دفترچه نياز خواهي داشت.
بعد از تهيه دفترچه محيط ساكتي را پيدا كن تمام عوامل حواس پرتي را از خودت دور كن. موبايل را خاموش كن و ... يك جلسه طولاني مدت اما فوق العاده محرمانه با خودت برگزار كن. در اين جلسه فقط تو هستي و يك نفر ديگر كه تمام اسرارت را مي داند . پس رو در بايستي را كنا بگذار و با خودت راحت باش. شايد اين جلسه دو الي سه ساعت طول بكشد . وقت خودت را طوري تنظيم كن كه مجبور نشوي جلسه ات را تكه پاره كني . دفترچه را براي آخر جلسه مي خواهي اما الان چند تا كاغذ سفيد آماده كن و يك قلم . خوب فكر كن و هر چه را به ذهنت مي رسد روي كاغذ بياور . نه ، نه ؛ عجله نكن . از تو نمي خواهم كه انشاء بنويسي . فقط فهرست افكارت را بنويس. عنوان هر فكر كافي است . چون تنها مي خواهي به افكارت نظم بدهي . همين.
خوب حالا موضوع جلسه چيست ؟
در اين جلسه قرار است شما از اول زندگي ، تا زماني كه آرزو داري زنده بماني را مرور كني . كمي عجيب است ، نه ! ببين دوست عزيز ، شما قطعا از زماني كه خيلي از مسائل را در زندگي متوجه شده اي تا الان ، مهرباني ها و بي مهري هاي زيادي ديده اي ؛ موفقيت ها و شكست هاي بسياري داشته اي . فراز و نشيب هاي زيادي را طي كرده و همچنين تجربه هاي تلخ و شيرين و نيز ارزشمندي را اندوخته اي .
در هر سني كه باشي الان ديگر بايد شروع كني از تجربه هاي گذشته ات بهره بگيري . قرار نيست تا آخر عمر فقط تجربه كني . مقداري را خودت تجربه كردي كافي است . مقداري هم از تجربه ديگران بگير. از الان به بعد بايد به موفقيت هاي بعدي خودت بيانديشي و تجربه ها را به كار بگيري . خوب حالا ديگر شروع كن:
تمام آرزوها ، نقشه ها و اهداف كوچك و بزرگي كه از كودكي در سر داشته اي را روي كاغذ بياور. مطمئنا يك ليست طولاني خواهد شد . ممكن است الان كه بزرگ شده اي بعضي از اين اهداف برايت خنده دار و عجيب باشد . اشكالي ندارد آن ها را هم از ذهن خودت بيرون بريز و روي كاغذ بياور . قرار است ذهن خودت را تخليه كني ، آت و آشغال ها را بيرون بريزي و بعد يك ذهن تميز با اهدافي مشخص و معلوم داشته باشي. اهدافي كه الان داري را هم بنويس . تمام آرزو ها و اهدافي كه مي خواهي درآينده به آنها تحقق ببخشي ، حتي اگر بيش از حد بلند پروازانه باشد را هم بنويس .
حالا يك نگاه كلي به اهدافي كه آنها را زير هم ليست كرده اي بيانداز. بايد آنها را جرح و تعديل كني . بعضي را حذف ، بعضي را اضافه و بعضي را هم اصلاح كني . نخستين قدم براي موفقيت اين است كه اهداف مشخصي داشته باشي و الان بايد اين كار را انجام دهي . دوباره به اهدافت نگاه كن:
تعدادي از آنها قبلا تحقق يافته . خوب پس مبارك است . آنها ديگرتمام شده اند . رويشان خط بكش .
تعدادي از آنها كودكانه اند و اصلا ارزش اين را ندارند كه به دنبالشان باشي . خوب ، باطلشان كن.
تعدادي از آنها نيز از روي خامي در ذهن نشسته بوده اند .آنها اهدافي هستند كه اگر الان خوب فكر كنيد ، مي بينيد با توجه به روحيات و خصوصياتي كه الان داريد ، آنها اصلا ربطي به شما ندارند . روي اينها هم يك خط پر رنگ بكشيد وحذف.
تعدادي از اهداف هم در توان شما نيستند . با يك حساب دو دو تاي منطقي اين اهداف كاملا معلوم و روشنند . البته منظور من اهدافي است كه بيش از حد بزرگند و تحققشان عمر نوح مي خواهد به انضمام يك گروه پر كار. اينها بيشتر به آرزو و تخيل شبيهند نه يك هدف واقعي در زندگي . اينها را هم باطل كن.
تعدادي ديگر از اهداف هم اشتباها هدف شمرده شده اند . الان كه فكر مي كنيد مي بينيد ، اينها اهداف و آرزوهاي اشتباهي بوده اند كه خدا را شكر تحقق نيافته اند . اينها در حال و آينده هم نبايد تحقق يابند . روي اينها هم خط بكش.
ته ماجرا تعدادي اهداف كوچك و بزرگ ديگر باقي مي ماند : بيست تا، سي تا ، يا بيشتر. حالا بايد براي اينها برنامه ريزي كني . يك نكته مهم . اهدافي را كه روي آنها خط كشيدي و باطلشان كردي ، به طور كامل از ذهنت دور بريز . يك نفس عميق بكش و از اين به بعد ديگر نه به آنها فكر كن و نه براي تحققشان تلاش.
در اين مرحله براي برنامه ريزي براي اهداف باقيمانده بايد زمان بندي كني . اهداف باقيمانده را به دو دسته كوتاه مدت و بلند مدت تقسيم كن . اين كوتاهي و بلندي نسبي است. اما منظور من از اهداف بلند مدت در اينجا اهداف چندين ساله (پنج يا ده ساله به بالا) است . حديثي بدين مضمون وجود دارد: طوري كار كن كه گويا قرار است صد سال ديگر زنده بماني و نيز طوري نماز بخوان كه انگار همين الان قرار است بميري. حالا شما براي اهداف بلند مدتتان فقط به ده يا بيست سال ديگر فكر نكنيد. عددي بالاتر از اين مقدار ها را هم مي توانيد در نظر داشته باشيد. البته چيزي كه معقول و ممكن باشد. بلند همت باشيد (نه بلند پرواز 9 و دور انديش . اهداف و آرزوهاي كوتاه و بلند باقميانده را با يك نظم خوب تفكيك كنيد . مثلا اهافي كه يك ماه براي تحقق آن كافي است را زير هم ، اهداف شش ماهه را زير هم ، اهداف يك ساله را زير هم و همين طور دو ساله پنج ساله ، ده ساله و بيست ساله و ... .
حالا از درون هر يك از اين گروه هاي زماني يكي دو هدف را انتخاب كنيد . دقت كنيد كه ما مي خواهيم به صورت پلكاني برنامه ريزي كنيم. يك مثال مي زنم :
فرض كنيد من الان بيست سال دارم . هدف بزرگ و بلند مدت من آن است كه ده سال ديگر فارغ التحصيل رشته ادبيات در سطح دكترا باشم. دو تا فرزند داشته و ... هدف پنج سال ديگر من ازدواج است . هدف دو ساله ام، خريد ماشين ؛ هدف يك ساله ام، قبولي در كنكور و هدف يك ماهه ام ، سفر مشهد و ...
براي گلچين اهداف باقيمانده دقت كنيد بايد آنها را كه در اولويت قرار دارند برگزينيد . قاعده اي وجود دارد به نام قاعده پارتو يا قاعده 80/ 20 از اقتصاددان ايتاليايي ويلفردو پارِتو . اين قاعده در تمام جنبه هاي زندگي جاري است . بر اساس آن 20 درصد از فعاليت ها و اهداف شما عامل 80 درصد از نتايج مي شود و بر عكس ، 80 درصد ديگر 20 درصد نتيجه مي دهند . شما اگر عاقل باشيد كدام را انتخاب مي كنيد . معلوم است ديگر . اگر در فهرست شما ده مورد وجود داشته باشد ، دوتاي از آن را كه به اندازه هشت مورد ديگر مي ارزند ، انتخاب خواهيد كرد.
خوب حالا كه اهدفتان را گلچين كرديد ، بايد آنها را به تناسب به اهداف كوچكتر تقسيم كنيد ؛ مثلا ده ساله را به پنج ساله ، دو ساله ، يك ساله ، شش ماهه ، يك ماهه ، و هدف يك ماهه را به دو هفته ، يك هفته ، سه روزه و يك روزه و ....
مقلا اگر قرار است ده سال ديگر دكتراي ادبيات شويد ، هدف پنج سال ديگرتان شركت در آزمون كارشناسي ارشد باشد ، در سال ديگر كارشناسي ، امسال قبولي در كنكور ، كارداني يا كارشناسي ، شش ماه ديگر تمام كردن دوره كتاب هاي سال هاي اول و دوم و سوم دبيرستان ، يك ماه ديگر تمام كردن كتاب هاي پايه اول ... اين هفته اتمام مرور كتاب هاي ادبيات ، سه روز ديگر تمام كردن كتاب اول ادبيات ، امروز مرور صفحه يك تا صد و پنجاه كتاب اول ادبيات . ساعت هشت تا نه صبح مرور صفحه يك تا پنجاه و .... . فكر كنم با اين مثال منظور مرا درك كرده باشيد. پس اهدافتان را تجربه كنيد . اكنون نتايجي كه حاصل شده را در يك دفتر ويژه پاك نويس كرده و در جاي امني قرار دهيد . لزومي ندارد ديگران از تمام اهداف و برنامه ريزي زندگي شما با خبر باشند .
نكته : در اين دفترچه تعداد اهداف بلندي كه براي امسالتان برگزيده ايد از ده مورد نبايد تجاوز كند. اكنون نوبت مي رسد به دفترچه اي جيبي كه قبلا از آن صحبت كرديم . سراغ دفترچه برويد. ورق اول را خالي بگذاريد (چون معمولا در طول استفاده اين ورق كنده مي شود. پس احتياطا آن را به عنوان حاشيه اي امن كنار بگذاريد) و برويد سراغ ورق دوم.
اينجا چه چيزي را بايد بنويسيد . دفتر اصلي برنامه ريزي هاي زندگي تان را بياوريد . به ده هدفي كه براي امسالتان برگزيده ايد و انها را تجزيه كرده ايد ، نگاه كنيد. از بين آنها ده هدفي را كه بايد در يك ماهه اخير انجام دهيد ، برگزينيد. اين ده هدف را در برگه دوم دفترچه جيبي با خط خوش بنويسيد . اكنون به ورق سوم برويد و ده هدف هفته اول را بنويسيد . به تعداد ايام هفته برگه ها را بشماريد و بعد ده هدف هفته دوم و همين طور سوم و ... را ثبت كنيد.
حالا مي رسيم به برگه چهارم دفترچه كه روز اول اجراي برنامه زندگي شماست.
در برنامه روزانه تان لزومي ندارد ، اهداف را با دقت زياد و زمان بندي دقيق بنويسيد. برنامه را طوري بنويسيد كه انعطاف داشته باشد. هر چه خشك تر و ميليمتري بنويسيد ، ضمانت اجرايي و موفقيت آن كمتر مي شود. مثلا مي توانيد براي اهداف امروزتان بنويسيد:
تماس با علي
مطالعه ده صفحه از رمان (منِ او)
كلاس زبان
خريد پنير ، پوشك كامل و ماست.
تماس با تعمير كار براي تعمير يخچال
پاك نويس مقاله راهنماي برنامه ريزي
تعويض روغن ماشين
مرور پنجاه صفحه كتاب درسي ...
تلفن براي مشاوره و
و ...
همان طور كه مي بينيد بسياري از اهدافي كه در برنامه روزانه مشاهده مي شوند . هيچ ارتباطي با اهداف يك ماهه و يك ساله و ده ساله ندارند .
اهداف قابل ثبت در برنامه روزانه اولا بايد از مهمترين ها باشند . مثلا خوردن صبحانه و استراحت و خواندن نماز و ... لزومي ندارد در برنامه نوشته شود . ثانيا در برنامه هر روز بايد دو سه مورد از اهداف هفتگي در آن گنجانده شود . مثلا يكي از مهمترين اهداف من در اين هفته تعمير يخچال است . بنا بر اين امروز فقط براي يافتن تعمير كار تماس مي گيرم و هزينه را مي پرسم . فردا براورد هزينه كرده و با تعمير كار قرار مي گذارم به منزل بيايد يخچال را بررسي كند ... تا اين كه اين هدف من به تدريج تا آخر هفته تحقق يابد.
همان طور كه لزومي ندارد تمام اهداف موجود در برنامه روزانه از اهداف كلان باشد ، همين طور لزومي ندارد تمام اهداف موجود در برنامه هفتگي از برنامه هاي كلان شما باشد . هر چند وجود حداقل پنج الي شش مورد آنها لازم است . وقتي در برگه چهارم برنامه روزانه و اهدافتان را ثبت كرديد ، به اجراي آنها بپردازيد در اين مورد لازم است دفترچه را همراه داشته باشيد و پيوسته نزديك ترين هدف را براي اجرا از نظر فاصله زماني پيدا كنيد و آن را انجام دهيد . به محض پايان يافتن يك هدف يك نفس عميق بكشيد خودتان را تشويق كنيد : با يك خط پر رنگ آن هدف را محو كنيد و به دنبال اجراي نزديك ترين هدف بعدي از نظر فاصله زماني باشيد. سعي كنيد اهداف مهمتر را زودت و معمولا در صبح ها انجام دهيد . اگر به انجام هدفي موفق نشديد ، خود را سرزنش نكنيد . آن را در اهداف روز بعد بنويسيد . اگر باز هم نشد روز بعد آن قدر بنويسيد تا بالاخره انجامش دهيد . اگر برنامه ريزي شما كامل انجام نشد ، اعتماد به نفس خود را از دست ندهيد . برنامه اي كه بيش از هفتاد درصد آن انجام شده باشد ، موفق به حساب مي آيد . اگر مي بينيد خيلي برنامه تان نا موفق شده يا به اين علت است يا اشتباه برنامه ريزي مي كنيد (بيش از حد توان ، در وقت نامناسب) و يا اين كه تنبلي مي كنيد.
سعي كنيد تا انرژي تمام كردن يك كار را به دست نياورده ايد ، سراغ كار بعدي نرويد . طوري برنامه ريزي كنيد كه تمام طول وقت شما را در بربگيرد. علاوه بر اين اگر هميشه با برنامه ريزي عمل كنيد ، فرد موفقي در زندگي خواهيد بود . براي موفقيت بيشتر در برنامه ريزي يك كتاب را معرفي مي كنم . حتما آن را بخوانيد .
قانون مندي طبيعت يا همه چيز با خدا ممكن است ، اثر سيد مجتبي حورايي.
يك نكته مهم : جلسات محرمانه خودتان براي برنامه ريزي را به طور مرتب داشته باشيد.
شب قبل از اين كه بخوابيد دفترچه را بالاي سرتان بگذاريد و به برنامه فردا فكر كنيد و اهداف مهم را بنويسيد.
هر جمعه شب براي اهداف كلي هفته بعدتان جلسه داشته باشيد . در اول هر ماه نيز از برنامه ريزي ماهانه غفلت نكنيد . در طول سال يك روز را براي خودتان به عنوان مبدا انتخاب كنيد . روز تولدتان مي تواند گزينه خوبي باشد. در آن روز همين جلسه دو الي سه ساعته را داشته باشيد . مجددا به تجزيه و تحليل اهدافتان بپردازيد. ميزان پيشرفتتان را بررسي كنيد . برنامه ريزي كنيد و با نگاه به آينده ، زمان حالتان را دريابيد. در روشني پيش برويد و بدانيد كه چه مي كنيد . مانند كساني نباشيد كه هر روز دور خودشان مي چرخند . يك زندگي گنگ دارند و نامفهوم و نمي دانند كجا هستند و چه بايد بكنند.
منبعک اینترنت (قران)
دوست عزیز من وقت نداشتم درستش کنم شما خودت سرهمش کن
من خداییش اصلا وقت دارم بیام دنبال مقاله برا بقیه الانم دیدم اعصابت قاطی شده گفتم آرومت کنم
![]()