جدايي تا نباشد
دوست قدر دوست كي داند
شكسته استخوان داند
قدر موميايي را
جدايي تا نباشد
دوست قدر دوست كي داند
شكسته استخوان داند
قدر موميايي را
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد دهر بر بادست
*امل=آرزو
دوست من این شعر شما کاملا" اشتباهستحال دنيا را چو پرسيدم از فرزانه اي
گفت يا ابريست يا برقيست يا افسانه اي
گفتم آنهايي كه دل بر او نهند گو باز چيست
گفت يا كورند يا كرند يا ديوانه اي
اصل شعر رو یادم نیست
در وزن شعر رو هم خراب کردید
من اینجوریشو دیدم
حال دنيا را چو پرسيدم از فرزانه اي
گفت يا بادست يا خواب است يا افسانه اي
گفتم آنها را چه ميگويي كه دل بر او نهند
گفت يا مستند يا كورند يا ديوانه اي
گفتم از احوال عمرم گو كه بازم عمر چيست
گفت يا برق است يا شمع است يا پروانه اي
کسی گفت و پنداشتم طیبت* ست
که دزدی به سامان تر از غیبت ست
بلی،گفت دزدان تهور*کنند
به بازوی مردی،شکم پر کنند
نه غیبت کن،آن ناسزاوار مرد
که دیوان سیه کرد و چیزی نخورد!
*طیبت=شوخی
*تهور=دلیری نترسی
سعدی
پرواز من به بال و پر توست زینهار
مشکن مرا که می شکنی بال خویش را
من پشیمان نیستم، من همان لحظه اول که نگاهم کردی رویش حادثه را حدس زدم
حادثه تکوین یافت، من تمامیت احساسم را که لطیف چون گل مریم بود به تو آسان دادم
آسمون به ماه میگه: عشق یعنی چی؟ ماه میگه: یعنی اومدن دوبارهی تو ماه میگه؟ تو بگو عشق یعنی چی؟
آسمون میگه : انتظار دیدن تو
سر کلاس رياضي بود که استاد اومدو دو خط موازي کشيد خط پاييني نگاهي به خط بالايي کرد و عاشقش شد. خط بالايي هم نگاهي به خط پاييني کرد و تو دلش عاشقش شد، در همين هنگام بود که استاد داد زد دو خط موازي هيچ وقت به هم نمي رسند
دوستان لطف کنن رعایت کنن
همون جور که از عنوان تاپیک پیداست اینجا فقط مربوط به اشعار از نوع دوبیتی و یا تک بیتی است
جملات عاشقانه و .... جاش اینجا نیست
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)