تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 14 از 17 اولاول ... 41011121314151617 آخرآخر
نمايش نتايج 131 به 140 از 164

نام تاپيک: فریدون مشیری

  1. #131

    پيش فرض


    ساحل در انتظار كسي بــود

    تا پاسخي بگويــد، فرياد آب را .

    بـا نالــه گره شده، دلتنگــــ ، خشمگــين،

    سر زير پر كشيدم و رفتـم !

    جوابــــ را


  2. #132
    داره خودمونی میشه Atefeh.N's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2011
    پست ها
    149

    پيش فرض

    در پهنه دشت رهنوردی پیداست
    وندر پی آن قافله ، گردی پیداست
    فریاد زدم :
    دوباره دیداری هست ؟
    در چشم ستاره اشک سردی پیداست !

  3. 5 کاربر از Atefeh.N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #133
    آخر فروم باز GOLI87's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    پست ها
    1,380

    پيش فرض

    لب دريا، سحر گاهان و باران،

    هوا، رنگ غم چشم انتظاران،

    نمي پيچد صداي گرم خورشيد،
    نمي تابد چراغ چشم ياران


    Last edited by GOLI87; 18-07-2011 at 23:09.

  5. 4 کاربر از GOLI87 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #134

    پيش فرض

    از اوج باران، قصيده‌واري،
    - غمناك-
    آغاز كرده بود.

    مي‌خواند و باز مي‌خواند،
    بغض هزار ساله دردش را،
    انگار مي‌گشود.

    اندوه زاست زاری خاموش!
    ناگفتني است ...،
    اينهمه غم؟!
    ناشنيدني است!

    پرسيدم اين نواي حزين در عزاي كيست؟
    گفتند اگر تو نيز،
    از اوج بنگري،
    خواهي هزار بار ازو تلخ‌تر گريست!

  7. 2 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #135
    داره خودمونی میشه atefeh8766's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    محل سكونت
    WonderLand
    پست ها
    20

    پيش فرض

    هنگامه ی شکوفه ی نارنج بود و من
    با یاد دست های تو،
    - سرمست -
    تن را به آن طبیعت عطرآگین
    جان را به دست عشق سپردم .
    با یاد دست های تو،
    ناگاه!
    مشتی شکوفه را بوسیدم
    و به سینه فشردم

  9. 2 کاربر از atefeh8766 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #136

    پيش فرض


    مـــرغ دريا بادبان هاي بلنــدش را
    در مسير باد مي افراشتـــــ !
    سينه مي سائــيد بر مــوج هوا،
    آنگونه خـــوش، زيبا

    كه گــفتي آسمان را آب مي پنداشتـــــ !

  11. 3 کاربر از F l o w e r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #137
    داره خودمونی میشه atefeh8766's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2011
    محل سكونت
    WonderLand
    پست ها
    20

    پيش فرض

    معنای زنده بودن من، با تو بودن است.

    نزدیک، دور
    سیر، گرسنه
    رها، اسیر
    دلتنگ، شاد
    آن لحظه ای که بی‌ تو سر آید مرا مباد !




    مفهوم مرگ من

    در راه سرفرازی تو، در کنار تو
    مفهوم زندگی است.




    معنای عشق نیز

    در سرنوشت من
    با تو، همیشه با تو، برای تو زیستن است
    Last edited by atefeh8766; 22-07-2011 at 12:11.

  13. 2 کاربر از atefeh8766 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #138
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    ای داد

    ای داد دوباره کار دل مشکل شد
    نتوان ز حال دل غافل شد
    عشقی که به چند خون دل حاصل شد
    پامال سبکسران سنگین دل شد



  15. 2 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #139
    پروفشنال Rainy eye's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    864

    پيش فرض

    دل از سنگ بايد كه از درد عشق
    ننالد خدايا دلم سنگ نيست
    مرا عشق او چنگ اندوه ساخت
    كه جز غم در اين چنگ آهنگ نيست
    به لب جز سرود اميدم نبود
    مرا بانگ اين چنگ خاموش كرد
    چنان دل به آهنگ او خو گرفت
    كه آهنگ خود را فراموش كرد
    نمي دانم اين چنگي سرونوشت
    چه مي خواهد از جان فرسوده ام
    كجا مي كشانندم اين نغمه ها
    كه يكدم نخواهند آسوده ام
    دل از اين جهان بر گرفتم دريغ
    هنوزم به جان آتش عشق اوست
    در اين واپسين لحظه زندگي
    هنوزم در اين سينه يك آرزوست
    دلم كرده امشب هواي شراب
    شرابي كه از جان برآرد خروش
    شرابي كه بينم در آن رقص مرگ
    شرابي كه هرگز نيابم بهوش
    مگر وارهم از غم عشق او
    مگر نشنوم بانگ اين چنگ را
    همه زندگي نغمه ماتم است
    نمي خواهم اين ناخوش آهنگ را

  17. 2 کاربر از Rainy eye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #140
    آخر فروم باز H.Operator's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    5,526

    پيش فرض

    دیوان لحظه ها و احساس
    چگونه


    گفتم دل را به پند درمان کنمش
    جان را به کمند سر به فرمان کنمش
    این شعله چگونه از دلم سر نکشد
    وین شوق چگونه از تو پنهان کنمش


  19. 4 کاربر از H.Operator بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •