تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا انسان بر خلاف سایر موجودات دارای فطرت است؟

راي دهنده
45. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • آری، انسان برخلاف همه موجودات چیزی به نام فطرت دارد.

    24 53.33%
  • خیر، انسان همانند سایر موجودات چیزی به نام فطرت ندارد.

    21 46.67%
صفحه 14 از 26 اولاول ... 410111213141516171824 ... آخرآخر
نمايش نتايج 131 به 140 از 253

نام تاپيک: آیا انسان بر خلاف سایر موجودات دارای فطرت است؟

  1. #131
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    دوست عزیز اگه واقعا میخواید بدونید چرا ادعای شما دقیقا مثل ادعای هیولاست، بررسی اش ساده است (و این آخرین ارسال من در پاسخ به شما خواهد بود):

    -> ادعای هیولا یک ادعای غیرقابل رد است.
    -> ادعای شما یک ادعای غیرقابل رد است.

    چرا ادعای شما در چارچوبی که شما دارید بیانش می کنید غیر قابل رد هست؟ چون شما چندین بار گفتید دلیل/مدرک بیارید که هوش انسان ناقص است، و از طرف دیگه متاکاگنیشن رو یکی از قابلیت های هوش انسان برای تصحیح خود می دونید، برای همین هر دلیل یا مدرکی ارائه بشه شما میگید از کجا فهمیدید؟ بله هوش شما فهمید، پس هوش ناقص نیست چون خودش خودش رو تصحیح کرد. این استدلال رو یک مورچه هم برای هوش خودش می تونه ارائه کنه چون هر دلیلی که یک انسان ارائه کنه شما میگید خود انسان فهمیده پس دلیل وارد نیست. حتی اگه یه موجود فضایی با هوش کاملتر از ما بیاد و بگه هوشتون به اون دلایل ناقصه، شما می تونید بگید "من نمی فهمم چی میگه" و لحظه ای که بفهمید، میگید باز هم "هوش من" فهمید پس هوش من ناقص نیست. در حقیقت چه کشف این نقص ها و چه عدم کشف این نقص ها رو تاییدی برای موضع خودتون میدونید. شما اگه در یک ژورنال علمی از این موضع صحبت کنید، مقاله تون از اولین مرحله داوری هم رد نمیشه.

    خیر / چیزهایی که شما لیست کردید لزوما ادعا نیستند چون ربطی به واقعیات جهان ندارند، اگه من بگم "شما لازمه برید ماشینتون رو حرکت بدید" ، من ادعایی درباره جهان نکردم، اگه بگم "ماشین شما جلوی در خونه من پارک کردید" من ادعا کردم. بعضی هاشون ادعا هستند ولی شما باز هم جملات قبلی و بعدی رو بریدید چون من همون موقع که همگی رو لیست کردم براشون دلیل آوردم. مثلا بحثی که من درباره Type I Cognition Error کردم خودش توضیح و دلیلی بود که برای یکی دیگه از جملاتی که شما لیست کردید آورده بودم، شما باز هم جمله ها رو تفکیک کردید، با قیچی و ... بریدید و الان میگید اینها ادعاست. این همه تحقیق درباره Cognitive Error و Cognitive Bias در روانشناسی هست که کارشون تحقیق همین چیزی است که شما میگید اصلا وجود نداره، البته باز هم شما "وجود داشتن این تحقیقات" رو دلیلی می دونید که این نقص وجود نداره. من نمی دونم اگه مثلا [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ها شواهد و مدارک برای وجود نقص در هوش و سیستم تفکر انسان نیستند (که دقیقا تعریف علمی اش همین است) واقعا چه شواهدی به نظر شما می تونه صحیح باشه.

    دلیل اینکه من این شواهد رو آوردم "اثبات" یک موضع نبود، دلیلش وجود تناقض بین ادعاهای شما و سایر یافته های علمی بود. مثلا ما تئوری کوانتوم مکانیک برای جاذبه نداریم ولی اگه من یک تئوری ارائه کنم که با همه یافته های کوانتوم مکانیک در تضاد باشه سایرین سایر مشاهدات رو برای من لیست خواهند کرد که با ادعای من مطابقت نداره، حتی اگه اون مشاهدات خود به خود اثباتی برای موضع نقیض ادعای من به حساب نیاد.

    انیشتین و نیوتن و داروین برای ادعاشون دلیل آوردند، همگی حتی آزمایش های فرضی ایجاد کردند که بر اساس نتایجش (که خودشون هم نمی دونستند چه خواهد بود) می شد ادعاشون رو رد کرد. داروین خودش گفت اگه یک فسیل در لایه های اشتباه پیدا بشه کل تئوری مردود است، نیوتن خودش حرکت آینده سیاره ها رو پیشبینی کرد و گفت اگه قوانین جاذبه اش درست باشه این اتفاق ها می افته (که نبود)، انیشتین هم همینطور.

    --

    اگه دقت کرده باشید در این پست دیگه سوالی از شما پرسیده نشده (چون شواهد نشون میدن پاسخ نخواهید داد). این هم آخرین پست من در چارچوب بحث درباره هوش با شماست. میل خودتونه چطور پاسخ بدید (پاسخ جمله به جمله به کلمات من یا برگشتن و مرور کلی بحث و انجام وظیفه اثباتی که برای ادعاتون دارید).

    --

    متوجه نشدم تاپیک قفل شده بود / امشب دوباره باز میشه.
    جناب استریم یعنی اگر من دلیل بیارم که هر ادعایی که غیر قابل رد هست، لزوما از جنس اعتقاد به هیولا نیست، شما در مورد این حرفتون که "شما اگه در یک ژورنال علمی از این موضع صحبت کنید، مقاله تون از اولین مرحله داوری هم رد نمیشه." تجدید نظر میکنید؟

    اول شکل منطقی ادعاتون رو مینویسم (قبول دارید که این دیگه یک ادعای مثبت هست؟)
    صغرا: ادعای من یک ادعای غیرقابل رد است
    کبرا: هر ادعایی که غیرقابل رد باشه، از جنس اعتقاد به هیولا هست
    نتیجه: ادعای من از جنس اعتقاد به هیولا هست

    اجازه بدید از این ادعای شما من چند نتیجه دیگه بگیرم:

    1. ادعایی اینکه 1 از 2 کوچکتر هست غیر قابل رد هست
    2. ادعای اینکه ما وجود داریم غیر قابل رد هست
    3. ادعای اینکه 2+2 میشود چهار غیر قابل رد هست
    4. ادعای اینکه مجموع زوایای مثلث میشود 180، غیر قابل رد هست
    5. ادعای اینکه یک شکل نمیتونه همزمان هم سه زاویه داشته باشه هم ده زاویه، غیر قابل رد هست
    6. ادعای اینکه یک چیز بزرگتر، از یک چیز کوچکتر بزرگتر هست، غیر قابل رد هست
    7. و ...

    اگر قبول دارید اینها هم غیر قابل رد هستن، پس بنا بر ادعای شما اینها همه از جنس اعتقاد به هیولا هستن!
    اگر قبول ندارید که اینها غیر قابل رد هستن، حداقل یکی از اونها رو برای من رد کنید


    گفتید:
    این همه تحقیق درباره Cognitive Error و Cognitive Bias در روانشناسی هست که کارشون تحقیق همین چیزی است که شما میگید اصلا وجود نداره، البته باز هم شما "وجود داشتن این تحقیقات" رو دلیلی می دونید که این نقص وجود نداره. من نمی دونم اگه مثلا Cognitive Bias ها شواهد و مدارک برای وجود نقص در هوش و سیستم تفکر انسان نیستند
    +
    ... دلیلش وجود تناقض بین ادعاهای شما و سایر یافته های علمی بود.
    اگر منظورتون از یافته های علمی تحقیقات مربوط به Cognitive Error و Cognitive Bias هست، شما از کجای این تحقیقات نقص هوش (ناتوانی در شناخت جهان) رو نتیجه گرفتید؟
    تعریف Cognitive Bias:
    Cognitive biases are tendencies to think in certain ways.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    میدونید که تندسی یعنی تمایل و با flaw/shortcoming/defect فرق میکنه. اینکه من بخاطر نداشتن دانش کافی نتونم از کامپیوترم درست استفاده کنم و اونو خراب کنم با اینکه خود کامپیوتر نقص داشته باشه فرق داره.

    اما دلایل Cognitive Error و Cognitive Bias :
    Bias arises from various processes that are sometimes difficult to distinguish. These include

    • information-processing shortcuts (heuristics


    • mental noise


    • the mind's limited information processing capacity


    • emotional and moral motivations

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    شما از کجای این دلایل نقص هوش رو نتیجه گرفتید؟ در کدام یک از این دلایل به mind’s flaw/shortcoming/defect اشاره شده که شما با استفاده از اون به وجود تناقض بین ادعاهای من و سایر یافته های علمی پی بردید؟

    همین خاصیت متاکاگنیشن بنظر شما کافی نیست برای اینکه نتیجه بگیریم هوش نقصی نداره؟ گفتید:
    " حتی اگه یه موجود فضایی با هوش کاملتر از ما بیاد و بگه هوشتون به اون دلایل ناقصه، شما می تونید بگید "من نمی فهمم چی میگه" و لحظه ای که بفهمید، میگید باز هم "هوش من" فهمید پس هوش من ناقص نیست."
    خود این دلیلی نیست بر نقص ذاتی نداشتن هوش؟ اینکه حتی اگر یک موجود با هوش کاملتر هم وجود داشته باشه، هوش ما بخاطر خاصیت متاکاگنیشن میتونه خودش رو تصحیح کنه و به اون حد برسونه؟ اگر می تونستید اثبات کنید اساسا هوش ما نمیتونه خودش رو تصحیح کنه و تا یک مرز خاص دیگه جلوتر نمیتونه بره حرف شما رو میپدیرفتم

    اگر احساس میکنید بحث زیاد منحرف و آف تاپیک شده، بگید تا بحث رو دیگه ادامه ندیم، یا جایی دیگه بحث رو دنبال کنیم.

    اما نکته آخر: جناب استریم نمیدونم چرا برای شما و بقیه دوستان عقیده من خیلی عجیب و غریب و دور از واقعیت بنظر میاد، در صورتی که خیلی از دوستانی که دارن سعی میکنن نظر من را با ملانصرالدین و هیولا مقایسه کنن نه تنها خودشون بصورت بسیار افراطی تر همین نظر رو دارن، بلکه این ادعا پیش فرض اکثر استدلالات اونهاست!!!! (شما رو نمیدونم)

    اما توضیحش، میدونید که اکثر دانشمندان، و بعضی از فلاسفه بخصوص ماتریالیستها و بعضی از دوستان تو این انجمن به صورت قطعی و صددرصد جهان رو کاملا مادی میدونن، و اگر بشون بگید خدا، روح و دیگر پدیده های غیر مادی هم وجود دارن، اگر شما رو تمسخر نکنن (مثال هیولا) نظر شما رو عجیب و غریب و خلاف منطق و غیر قابل اثبات میدونن، و اگرخیلی باانصاف باشن از شما خواهند خواست ادعاتون رو اثبات کنید. نمونش رو تو همین انجمن بوفور میتونید پیدا کنین.

    اما اگر کمی دقت کنیم، میبینم پایه و پیش فرض چنین ادعایی (مادی صرف بودن دنیا) همون عقیده من (بی نقص بودن هوش) هست! اما بصورت افراطی تر! چرا؟ چون اگر این افراد قلبا معتقد بودن که هوش ما کامل نیست و نقص هایی داره، هیچ وقت به خودشون جرات نمیدادن اینچنین جسورانه با اطمینان درباره جهان نظر بدن، حداقل میگفتن "چون هوش ما ناقص هست، نمیتونیم جهان رو آنچنان که هست بشناسیم، بنابراین مطمئن نیستیم که غیر از ماده چیزی هست یا نه، ما فعلا ماده رو درک میکنیم، شاید غیر ماده هم وجود داشته باشه" و چون ادعای شناخت کامل هستی رو نداشتن معتقدین به ماوراالطبیعه رو بجرم داشتن عقاید مخالف (خدا، روح، ...) متهم به خرافه گرایی نمی کردن، و برای تحقیرشون از مثال قوری و هیولا استفاده نمیکردن!

    میبینید جناب استریم! چطور برخی (حتی دانشمندان و فلاسفه) دچار همون کاگنتیو بایس های که اشاره کردید میشن، میبینید چطور غرور علمی انسان رو از حقیقت دور میکنه! از یک طرف اگر کسی بگه عقل ناقص نیست، متهم به جزم اندیشی، خشک اندیشی، مطلق اندیشی، غیر منطقی بودن، دارای عقاید غریب، مغالطه گر و ... میشه، و از طرف دیگه خودشون با پیش فرض گرفتن همین ادعا، درباره جهان، خدا، روح و ... نظر میدن و اگر کسی مخالف نظرشون بود باز همون صفات رو بهش میچسبونن!

    من معتقد به بی نقص بودن هوش هستم، اما برای هوش محدودیت های قایل هستم و معتقدم تا رفع کامل این محدودیت ها ما نمیتونیم از تمامی ظرفیت هوشمون استفاده کنیم، اما این افرا پا رو از این هم فراتر میذارن! و بدون در نظر گرفتن محدودیت های هوش طوری در مورد هستی نظر میدن که گویا هوش انسان همین الان تمام هستی رو شناخته (شرط شما)! میبینید از من هم کاتولیک تر! وقتی هم کسی اعتراض میکنه متد علمی رو توی صورتش میزنن و میگنن اگر تونسی با روشی که ما میگیم ادعات رو ثابت کنی، قبول، در غیر اینصورت ادعای تو برای من در حد ادعای وجود یک هیولا است (مودبانه ی تو خرافه پرست هست)!!!!

    چطور میشه این تناقض رو حل کرد؟ باید از خودشون بپرسیم...

    دوستان باور کنید اگر بخواییم اصولی بحث کنیم، اول باید پیش فرض های مشترک داشته باشیم. در غیر این صورت بحث بسیار سطحی و کلیشه خواهد شد، هر کس با پیش فرض های خودش نظر میده و دیگری رو رد میکنه و چون در آخر به نتیجه نمیرسن همدیگر رو متعصب، لجباز و ... میدونن، در صورتی که مشکل فقط نبود پیش فرض های مشترک هست. اگر بخواهیم در اینجور موضوعات اصولی بحث کنیم ابتدائا باید پیش فرض های همدیگه رو قبول داشته باشیم و این یعنی منحرف شدن بحث و ...
    دوستان میگن که من ادعایی میکنم و بعد از شما میخوام ادعام رو رد کنن و اگر نتونسن میگم پس من برحقم! البته اینطور هم نیست اما اگر باشه هم نقدی برش وارد نیست! چون به هرحال شما با استفاده از پیش فرض هایی نظر من رو قبول ندارید، اگر اون پیش فرض ها صحیح نباشن چرا باید من اساسا با قبول این پیش فرض ها برای ادعام دلیل بیارم. مثلا در تاپیک "من چیست" برچه اساسی دوستان حرف من رو قبول نمیکردن و احیانا مرادف با چرت و پرت میدونسن؟ پیش فرضشون چی بود؟ همین ادعایی که من اینجا دارم سعی میکنم اثبات کنم و خودشون میخان ردش کنن!!!!
    عجب شیر تو شیری شده!

    جناب استریم من هیچ وقت با اطمینان نگفتم که هوش بی نقص هست، بلکه تا الان چندین بار تکرار کردم که فعلا چنین اعتقادی دارم چون دلیلی برای ردش نمی بینم. فرقش با دیگر نظریات رسمی و غیر رسمی از این نظر چیه که این قدر غریب و شاذ بنظر میرسه؟ جز اینکه قابل آزمایش و قابل رد نیست، مثه اونایی که اول بحث اوردم
    Last edited by N I G H T P E A C E; 06-09-2014 at 20:42.

  2. 3 کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #132
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    جناب استریم یعنی اگر من دلیل بیارم که هر ادعایی که غیر قابل رد هست، لزوما از جنس اعتقاد به هیولا نیست، شما در مورد این حرفتون که "شما اگه در یک ژورنال علمی از این موضع صحبت کنید، مقاله تون از اولین مرحله داوری هم رد نمیشه." تجدید نظر میکنید؟

    اول شکل منطقی ادعاتون رو مینویسم (قبول دارید که این دیگه یک ادعای مثبت هست؟)
    صغرا: ادعای من یک ادعای غیرقابل رد است
    کبرا: هر ادعایی که غیرقابل رد باشه، از جنس اعتقاد به هیولا هست
    نتیجه: ادعای من از جنس اعتقاد به هیولا هست

    اجازه بدید از این ادعای شما من چند نتیجه دیگه بگیرم:

    ادعایی اینکه 1 از 2 کوچکتر هست غیر قابل رد هست
    ادعای اینکه ما وجود داریم غیر قابل رد هست
    ادعای اینکه 2+2 میشود چهار غیر قابل رد هست
    ادعای اینکه مجموع زوایای مثلث میشود 180، غیر قابل رد هست
    ادعای اینکه یک شکل نمیتونه همزمان هم سه زاویه داشته باشه هم ده زاویه، غیر قابل رد هست
    ادعای اینکه یک چیز بزرگتر، از یک چیز کوچکتر بزرگتر هست، غیر قابل رد هست
    و ...

    اگر قبول دارید اینها هم غیر قابل رد هستن، پس بنا بر ادعای شما اینها همه از جنس اعتقاد به هیولا هستن!
    اگر قبول ندارید که اینها غیر قابل رد هستن، حداقل یکی از اونها رو برای من رد کنید
    دوست گرامی شما مثل این که متوجه منظور صحبت های ایشون نشدین .

    وقتی میگیم که ادعایی غیر قابل رد هست یعنی این که نمیشه اون رو تحت فرمول بندی در آورد و با معیارها و قوانین و قواعد مورد نظر قابل سنجش نیست .

    مثل این که من بگم وجود گودزیلایی نامرئی در سمت راست بدن شما باعث زنده ماند و فعالیت شماست . شما از من مدرک میخواین من هم میگم مدرکی وجود نداره ولی با این که نامرئیه و دیده نمیشه , میدونیم/میدونم که وجود داره .


    ولی موارد بعدی که عنوان کردین همگی تحت فرمول بندی و قواعد ریاضی قرار میگیرن و ما با استناد به مدارک صحبت میکنیم و همه چیز قابل آزمایش و تکرار و رد کردنه .[در صورت مشاهده مورد نقض]

    وقتی چیزی تحت فرمول بندی در بیاد و شرایط یک ادعای علمی رو به خودش بگیره دیگه اسم اون رو ادعای غیر قابل رد نمیذارن .

    اون موقع است که مورد مد نظر تا حدودی حالت علمی و وجه قابل قبول از نظر آزمایشگاهی به خودش میگیره چون که قابل بررسیه . اگر هم کسی خواست بعده ها اون رو آزمایش و تکرار کنه یا نقضش کنه دستش بازه و مشکلی از این بابت نداره .


    ولی وقتی ادعا به سمت مواردی میره که هیچ شواهدی برای اون نداریم و در شرایط آزمایشگاهی قابل بررسی و تکرار نیستن به اون یک ادعای غیر قابل رد میگن و اصولن این مدعیات جنبه علمی ندارن .

    چون که هیچ شاهد و مستند و مدرکی پشتش نیست .

  4. #133
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    دوست گرامی شما مثل این که متوجه منظور صحبت های ایشون نشدین .

    وقتی میگیم که ادعایی غیر قابل رد هست یعنی این که نمیشه اون رو تحت فرمول بندی در آورد و با معیارها و قوانین و قواعد مورد نظر قابل سنجش نیست .

    مثل این که من بگم وجود گودزیلایی نامرئی در سمت راست بدن شما باعث زنده ماند و فعالیت شماست . شما از من مدرک میخواین من هم میگم مدرکی وجود نداره ولی با این که نامرئیه و دیده نمیشه , میدونیم/میدونم که وجود داره .


    ولی موارد بعدی که عنوان کردین همگی تحت فرمول بندی و قواعد ریاضی قرار میگیرن و ما با استناد به مدارک صحبت میکنیم و همه چیز قابل آزمایش و تکرار و رد کردنه .[در صورت مشاهده مورد نقض]

    وقتی چیزی تحت فرمول بندی در بیاد و شرایط یک ادعای علمی رو به خودش بگیره دیگه اسم اون رو ادعای غیر قابل رد نمیذارن .

    اون موقع است که مورد مد نظر تا حدودی حالت علمی و وجه قابل قبول از نظر آزمایشگاهی به خودش میگیره چون که قابل بررسیه . اگر هم کسی خواست بعده ها اون رو آزمایش و تکرار کنه یا نقضش کنه دستش بازه و مشکلی از این بابت نداره .


    ولی وقتی ادعا به سمت مواردی میره که هیچ شواهدی برای اون نداریم و در شرایط آزمایشگاهی قابل بررسی و تکرار نیستن به اون یک ادعای غیر قابل رد میگن و اصولن این مدعیات جنبه علمی ندارن .

    چون که هیچ شاهد و مستند و مدرکی پشتش نیست .
    غیر قابل رد رو تعریف جدید میکنید؟ شما از کجای این عبارت این تعریف رو دراوردید؟
    شما فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد رو فقط محدود به همین چیزهایی میدونید که فعلا داریم؟ یعنی در آینده چیزی اضافه یا کم نخواهد شد؟ اگر چنین نظری دارید پس خودتون دارید ادعای من رو ثابت میکنید! که هوش بی نقص هست!
    اما اگر چنین نظری ندارید پس نباید بگید امکان غول و ... رو هیچ وقت نمی شه تحت فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد دراورد.

    گفتید:
    همگی تحت فرمول بندی و قواعد ریاضی قرار میگیرن و ما با استناد به مدارک صحبت میکنیم و همه چیز قابل آزمایش و تکرار و رد کردنه .[در صورت مشاهده مورد نقض]
    لطفا "ادعای اینکه ما وجود داریم " رو با استفاده از این قوانین و قواعد و مدارک مورد ازمایش و تکرار قرار بدید...

  5. این کاربر از N I G H T P E A C E بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  6. #134
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    من برمیگردم به بحث چندین صفحه ی پیش با دوستمون ...

    بله مفهوم برتری یک مفهوم نسبی هست، مثل بسیاری از مفاهیم دیگه که ما بکار میبریم،اساسا بسختی میشه مفهومی رو پیدا کرد که از هر نظر مطلق باشه و تعریفش وابسته به یک معیار نباشه، اما این به این معنی نیست که این مفاهیم گویای هیچ واقیت خارجی نیستن. مفهوم سنگینی هم نسبی هست، یک چیز ممکنه نسبت به الف سنگین باشه اما نسبت به ب سبک، اما این دلیل نمیشه بگیم چون این مغهوم نسبی هست پس نباید زیاد بش بها بدیم، این مفهوم انتزاعی و نسبی (سنگینی) نماینده یک واقعیت هست، یعنی مقدار ماده یا جرم یک چیز خاص، که خودش منجر میشه به یک سری آثار واقعی خاص

    در مورد انسان، فیل و عقاب درسته که هوش فقط برای انسان مهمه و فیل و عقاب بش نیازی ندارن، اما شما فرض کن زمانی پیش بیاد که انسان، فیل و عقاب بخوان برای بقاشون با هم بجنگن و فقط یکی بتونه ادامه حیات بده، اینجا اون برتری که گفتم چون ریشه در یک واقعیت داره (هوش) موضوعیت پیدا میکنه و تنها عامل تعیین کننده پیروز این جدال خواهد بود. در حالت عادی چون معیار هوش نیست حرف شما درشته، اما در مثالی که زدم دیگه خرطوم و چشم تیز بین و پنجه های قوی دیگه مهم نیستن (حتی برای فیل و عقاب) و بود و نبودشون هیچ تاثیری در نتیجه جدال نخواهد داشت، اون برتری که گفتم اینجا خودش رو بروز میده و نشون میده که واقعا وجو داره و فقط یک مفهوم ذهنی و انتزاعی نیست

    در رابطه با خودآگاهی اگه اون رو فقط درکی از من منسجم در نظر بگیریم بله حیوانات هم تا این حد خوداگاهی دارن، اما اگر یه پله بریم بالاتر و توانایی اندیشیدن در موردن این من و خویشتن رو هم به تعریف اضافه کنیم، بنظر میاد چون دیگه وابسته به توانایی هوشی میشه یا حیوانات دیگر اساسا فاقد چنین توانایی هستن یا در سطح بسیار پایین و ابتدایی این توانایی رو دارن. همین توانایی انسان برای تامل در مورد خویشتن یکی از پایه اساسی هر سیستم اخلاقی رو تشکیل میده

    در مورد علم دوستی، این واقعیت هست که انسان حرص دانستن، کشف کردن و فهمیدن دارد، نشانه های این میل زیادن، مثلا افرادی که حتی هنگام مرگ هم این اشتیاق رو نشون دادن (که دیگه ربطی به بقا نداره) یا اینکه مثلا اگر به شما بگویند در فلان سیاره بسیار دور فلان اتفاق افتاده، با وجود اینکه هیچ ربطی به ما نداره و هیچ تاثیری در زندگیمون نداره، باز دونستنش رو بر ندونستنش ترجیح میدیم، گاه این میل انچنان زیاد میشه که بر سایر نیازهای ابتدایی و اصلی انسان مثل خوراک، میل جنسی، استراحت و ... سایه میندازه و فرد رو در حد یک عاشق درگیر خودش میکنه

    در رابطه با زیبایی پرستی هم چنین قضیه وجود دارد، عشق، غزل، موسیقی، خطاطی و ... همه نشونه های این میل هستن، انسان از زیبایی آنچنان لذت میبره که دیگه به صرف درک اون در جهان راضی نیست و دست به خلقش میزنه، این میل هم مثه میل به علم میتونه تمام زندگی و نیازهای انسان رو تحت تاثیر خودش قرار بده
    دوستان در مورد هوش توضیح دادن ... نوع فکر کردن و استدلال کردن ذهن انسان هم در طی فرگشت تکامل یافته ، و مربوط به ویژگی ها و شرایط خودشه ... دقیقا مابقی موجودات هم همچنین ... درسته که یک مفهوم نسبی عقیم نیست ، ولی باید ببینید شما اون رو در چه چارچوبی بکار میبرید که آیا نسبی بودنش با بکار بردنش در اون چارچوب تناقض داره یا نداره. وقتی میگید انسان ها برتر هستن چون باهوش ترن ، از نظر من رفتید تو یه چارچوب نادرست ... مخصوصا با این مثال که اگر فرض کنیم جنگ بقا بین موجودات راه بیافته !! چون همچین فرضی وجود نداره (به اون معنی که بکار بردید). اگر فرض کنیم همچین شرایطی بر طبیعت حاکم میبود معلوم نبود اصلا هموسپین نسلش باقی می موند یا نه که بخواد باهوش بشه !!

    امیدوارم منظورم رو در مورد خارج شدن از چارچوب با مثالتون رسونده باشم . خلاصه بگم ، مثال در واقعیت وجود نداره . برگردید به واقعیت چون هوش همونطور که گفتیم اتباط تنگاتنگ با شرایط واقعی موجودات داره .

    ===
    باقی موجودات هم در همون سطحی که ذهنشون تکامل یافته به سطحی از اخلاقیات دست یافتن ... اساسا اخلاقیات نیاز به هوش و خوداگاهی نداره . تفاوت اخلاقیات بسته به نوع محیط ، ویژگی های خود موجود ، فرگشت و ... داره عموما .

    ===

    از نظر من وقتی میگیم فطرت ، باید اشاره به پدیده ی رفتاری ای داشته باشیم که بلا استثنا در اون موجود میبینیم. ولی شما خودتون کلمه ی گاهی رو بکار بردید در توصیف شدت حس علم دوستی ! قطعا معتقدید که این حس با توجه به شرایط شدت بوز متفاوتی داره . دقیقا به این خاطر از نظر من فطری نیست . ذهن ما ناخواسته چیزهایی رو از محیط بدست میاره میتونیم اسمشو بذاریم یادگیری ولی اون معنی از یادگیری که بریم دنیال علم در چین و ماچین بگردیم ، اصلا در همه ی انسان ها نیست اگر بود بیسوادی در جهان در همین قرن ها اینقدر بی داد نمیکرد ! سطح آگاهی عمومی نسبت به اونچه که دنیای علم داره به سمتش میره خیلی پائینتره فکر میکنم. اگر موافق باشید ، پس حس علم دوستی کجاست ؟ بسیاری هستن علم اموزی بدون کاربرد رو اصلا بیهوده میدونن ، بسیاری هم علاقه هایی براشون ایجاد شده که بدنیال دانستن برن مثلا تربیت در کودکی ...

    ===
    حیوانات هم کاملا به زیبایی تمایل دارن ... فکر کنم همین جمله ی من کافیه ! شما باهاش مخالفید ؟

  7. این کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #135
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    غیر قابل رد رو تعریف جدید میکنید؟ شما از کجای این عبارت این تعریف رو دراوردید؟
    شما فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد رو فقط محدود به همین چیزهایی میدونید که فعلا داریم؟ یعنی در آینده چیزی اضافه یا کم نخواهد شد؟ اگر چنین نظری دارید پس خودتون دارید ادعای من رو ثابت میکنید! که هوش بی نقص هست!
    اما اگر چنین نظری ندارید پس نباید بگید امکان غول و ... رو هیچ وقت نمی شه تحت فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد دراورد.

    گفتید:

    لطفا "ادعای اینکه ما وجود داریم " رو با استفاده از این قوانین و قواعد و مدارک مورد ازمایش و تکرار قرار بدید...
    غیر قابل رد منظور ، ابطال پذیری هست ...

    ابطال‌پذیری یا ابطال‌گرایی (به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : falsifiability یا refutability) امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشان داد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  9. 5 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #136
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    من برمیگردم به بحث چندین صفحه ی پیش با دوستمون ...


    دوستان در مورد هوش توضیح دادن ... نوع فکر کردن و استدلال کردن ذهن انسان هم در طی فرگشت تکامل یافته ، و مربوط به ویژگی ها و شرایط خودشه ... دقیقا مابقی موجودات هم همچنین ... درسته که یک مفهوم نسبی عقیم نیست ، ولی باید ببینید شما اون رو در چه چارچوبی بکار میبرید که آیا نسبی بودنش با بکار بردنش در اون چارچوب تناقض داره یا نداره. وقتی میگید انسان ها برتر هستن چون باهوش ترن ، از نظر من رفتید تو یه چارچوب نادرست ... مخصوصا با این مثال که اگر فرض کنیم جنگ بقا بین موجودات راه بیافته !! چون همچین فرضی وجود نداره (به اون معنی که بکار بردید). اگر فرض کنیم همچین شرایطی بر طبیعت حاکم میبود معلوم نبود اصلا هموسپین نسلش باقی می موند یا نه که بخواد باهوش بشه !!

    امیدوارم منظورم رو در مورد خارج شدن از چارچوب با مثالتون رسونده باشم . خلاصه بگم ، مثال در واقعیت وجود نداره . برگردید به واقعیت چون هوش همونطور که گفتیم اتباط تنگاتنگ با شرایط واقعی موجودات داره .

    ===
    باقی موجودات هم در همون سطحی که ذهنشون تکامل یافته به سطحی از اخلاقیات دست یافتن ... اساسا اخلاقیات نیاز به هوش و خوداگاهی نداره . تفاوت اخلاقیات بسته به نوع محیط ، ویژگی های خود موجود ، فرگشت و ... داره عموما .

    ===

    از نظر من وقتی میگیم فطرت ، باید اشاره به پدیده ی رفتاری ای داشته باشیم که بلا استثنا در اون موجود میبینیم. ولی شما خودتون کلمه ی گاهی رو بکار بردید در توصیف شدت حس علم دوستی ! قطعا معتقدید که این حس با توجه به شرایط شدت بوز متفاوتی داره . دقیقا به این خاطر از نظر من فطری نیست . ذهن ما ناخواسته چیزهایی رو از محیط بدست میاره میتونیم اسمشو بذاریم یادگیری ولی اون معنی از یادگیری که بریم دنیال علم در چین و ماچین بگردیم ، اصلا در همه ی انسان ها نیست اگر بود بیسوادی در جهان در همین قرن ها اینقدر بی داد نمیکرد ! سطح آگاهی عمومی نسبت به اونچه که دنیای علم داره به سمتش میره خیلی پائینتره فکر میکنم. اگر موافق باشید ، پس حس علم دوستی کجاست ؟ بسیاری هستن علم اموزی بدون کاربرد رو اصلا بیهوده میدونن ، بسیاری هم علاقه هایی براشون ایجاد شده که بدنیال دانستن برن مثلا تربیت در کودکی ...

    ===
    حیوانات هم کاملا به زیبایی تمایل دارن ... فکر کنم همین جمله ی من کافیه ! شما باهاش مخالفید ؟
    بله متوجه هستم، منظورم از اون مثال این بود که اگر بخوایم در مورد مفاهیم نسبی نظر بدیم حتما باید اون رو در یک چارچوب خاص در نظر بگیریم و بر اساس یک معیار خاص صحبت کنیم، در غیر این صورت اساسا نظر دادن در مورد مفاهیم نسبی غیر ممکن خواهد بود.

    اگر اشتباه نکنم لب کلام شما این هست که:
    از نظر من وقتی میگیم فطرت ، باید اشاره به پدیده ی رفتاری ای داشته باشیم که بلا استثنا در اون موجود میبینیم.
    باید دقت داشت که طبق تعریف لزومی نداره فطرت در همه افراد به یک اندازه بالفعل شده باشه:

    ویژگی‌های فطریات

    ۱. فراحیوانی بودن: ویژگی‌های غیراکتسابی انسان -که از غریزه آگاهانه‌تر است- «فطریات» و گرایش‌های مشترک بین انسان و حیوان «غریزه» نامیده می‌شود.

    ۲. غیر اکتسابی بودن: عوامل خارجی در بودن یا نبودنشان نقشی ندارند؛ هرچند بر رشد یا رکودشان مؤثرند.

    ۳. همگانی بودن: هر انسانی دارای آن‌هاست و وابسته به زمان، مکان و شرایط خاص نیستند.

    ۴. قابل تجربه درونی بودن؛

    ۵. بدیهی بودن: بینش‌های فطری از لوازم وجود انسان‌اند و انسان به‌گونه‌ای آفریده شده که این احکام را بفهمد؛ پس هیچ‌کس در آن‌ها اختلاف ندارد. حتی اموری که در احکام عقلی اختلاف ایجاد می‌کنند، در فطریات بی‌تاثیرند.

    ۶. نیک بودن

    +

    ادراکات و دانسته‌های بالقوهکه در ذهن همه هستند، هرچند شاید در برخی بالفعل موجود نباشند یا خلافشان موجود باشد، و به‌مرور زمان بالفعل می‌شوند

    بنابراین معتقدین به فطرت اعتقاد ندارن که فطریات باید در همه بالفعل وجود داشته باشه
    در بحث فطرت نوع انسان اهمیت داره نه افراد

    اگر موافق باشید ، پس حس علم دوستی کجاست ؟
    اگه الان به شما بگم در یکی از سیاراتی که نسبت به ما بسیار دوره و هیچ تاثیری بر زندگی ما ندارد اتفاق عجیبی افتاده، دوست ندارید بدانید چه اتفاقی افتاده؟ حتما با اشتیاق خواهید پرسید " چی شده؟"در صورتی که دونستن یا ندونستنش هیچ تاثیری بر زندگیتون نداره..."
    بنظر شما این اشتیاق در همه نیست؟

    حیوانات هم کاملا به زیبایی تمایل دارن ... فکر کنم همین جمله ی من کافیه ! شما باهاش مخالفید ؟
    هنوز قانع نشدم که چنین تمایلی بصورتی که در انسان موجود هست در حیوانات هم موجود باشه، چرا؟ چون ما از زیبایی لذت میبریم، نوعی شور و شعف و بهجت رو تجربه میکنیم، و بخاطر تجربه این احساسات هست که بدنبالش میریم و خلقش میکنیم (این نظر من هست، اگر موافق نیستید دلیلتون رو بگید)، اما آیا رفتار حیوان هم ناشی از همین دلیله یا نه دلایلش چیز دیگس؟ برام ثابت نشده، این رو شما باید اثبات کنی
    Last edited by N I G H T P E A C E; 07-09-2014 at 01:38.

  11. #137
    تعلیق عضویت ...
    تاريخ عضويت
    Jul 2014
    پست ها
    494

    پيش فرض

    غیر قابل رد منظور ، ابطال پذیری هست ...

    ابطال‌پذیری یا ابطال‌گرایی (به [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] : falsifiability یا refutability) امکان منطقی این است که غلط بودن یک گزاره را بتوان از طریق یک مشاهده یا تجربه فیزیکی نشان داد.

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    بله دقیقا، منظور من هم این هست که همه عقاید که ما اونها رو پذیرفتیم این ویژگی رو ندارن، حال چون این ویژگی رو ندارن می تونیم انها رو از جنس اعتقاد به هیولا بدونیم؟

    البته بهتره این بحث دیگه اینجا ادامه پیدا نکنه ...
    Last edited by N I G H T P E A C E; 07-09-2014 at 17:13.

  12. #138
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2014
    پست ها
    97

    پيش فرض

    همین که انسان میتواند درباره تفاوت خود با سایر موجودات تفکر کند خود دلیل محکمی است برای وجود فطرت.

  13. #139
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی و علوم انسانی havzhini's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2012
    پست ها
    1,565

    پيش فرض

    بله دقیقا، منظور من هم این هست که همه عقاید که ما اونها رو پذیرفتیم این ویژگی رو ندارن، حال چون این ویژگی رو ندارن می تونیم انها رو از جنس اعتقاد به هیولا بدونیم؟

    البته بهتره این بحث دیگه اینجا ادامه پیدا نکنه ...
    غیر قابل رد رو تعریف جدید میکنید؟ شما از کجای این عبارت این تعریف رو دراوردید؟
    شما
    فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد رو فقط محدود به همین چیزهایی میدونید که فعلا داریم؟ یعنی در آینده چیزی اضافه یا کم نخواهد شد؟ اگر چنین نظری دارید پس خودتون دارید ادعای من رو ثابت میکنید! که هوش بی نقص هست!
    اما اگر چنین نظری ندارید پس نباید بگید امکان غول و ... رو هیچ وقت نمی شه تحت فرمول بندی و معیارها و قوانین و قواعد دراورد.
    گرامی شما در زمان حال زندگی میگنید یا اینده؟
    در زمان حال چه گودزیلا چه روح و ... مردود و بی ارزش و نامفهوم هستن چون هیچ دلیل مدرک شاهد و ... همراه خودشون ندارم
    با این استدلال خودتون پس از کجا میدونید در اینده گودزیلا اثبات نخواهد شد؟

    در اینده حالا همین فردا یا هزار سال دیگه اگر کسی برای چیزی مدرک و دلیل اثبات پذیر اورد اون روز ما خواهیم گفت بله اینها وجود دارن حالا میخواد گودزیلا باشه میخواد روح باشه میخواد فطرت یا ...
    در فردا کسی چه با فرمولهای حاظر مدرکی اورد چه فرمول جدیدی رو کشف خواهد کرد هیچ فرقی نداره بلکه باید مدرک غیر قابل رد برای فرمول و معیارش بیاره بعد ادعاش رو توسط فرمول جدیدش به اثبات برسونه

    پس این چیزی جز مغلطه نیست من چون الان حرفی برای گفتن ندارم همه رو پاس بدم به اینده که حالا اینده کسی ممکنه و شاید و احتمالا بیاد ادعای من رو ثابت کنه پس همه شما باید ادعای من رو قبول کنید و هیچ سوالی و شکی هم نکنید

  14. 2 کاربر از havzhini بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #140
    آخر فروم باز danielo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    پست ها
    1,021

    پيش فرض

    همین که انسان میتواند درباره تفاوت خود با سایر موجودات تفکر کند خود دلیل محکمی است برای وجود فطرت.
    فیل و خیلی از حیوانات دیگه میتونند در مورد دیگر موجودات تفکر کنند.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •