کیش
شد
شاه دلم
رقیبم
شطرنج بازی
ماهر
است
کیش
شد
شاه دلم
رقیبم
شطرنج بازی
ماهر
است
شـ طـ ر نـ جِ اجباری
بازیِ زندگــی
سـرباز ی تنهــا
شاهی بی حرکتـــ
فریادی برخاستــ
کیشـ
ماتــ
پایانِ اجبار
خم نشــو
ایستاده بمیــــــر
...
خوبم،
من...
به تو
می بازم.
می دانم...،
می دانی.
گــُـلم،
جای تفنگ،
آفتابگردان
در دست دارم...
منطقم
این است...
من و دستانم
تنها
به تو می نگریم...
از چه...از چه قلبم...
تیـــــر می کشد؟!
از چه...
این آفتابگردان
خونین است؟!
آه،
با تو...
شطرنج هم
قمار است...
Last edited by iman0007; 01-09-2013 at 03:05.
اخه با شطرنج چی بگم؟
شاه یا سرباز
وقتی بازی
شروع شود
برگشتی وجود ندارد
اری زندگی هم
شطرنج گونه
شطرنجی میکند معانی را
در شب تنهایی ..
اگر
شطرنج هم
بازی کنم ...
به خودم خواهم باخت !!
م.ن.ح.خ
Last edited by Harvest_moon_majid; 05-09-2013 at 14:12.
زه
خون
دل
پر
شط
رنجم
تهی
از
جان
دستم
تشکر از دوستایی که همیشه با همراهیشون باعث دلگرمی ما هستند مثل رها ،مرتضی و مجید عزیز، همچنین دوست عزیزمون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] و حضور افتخاری [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، امیدواریم که همچنان همراه ما باشید
با نظر تیم داوری برنده این دوره دوست خوبمون [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] هستند
از برنده مسابقه خواهش میکنم موضوع بعدی رو تعیین کنند
به امید حضور هر چه بیشتر دوستان گل ادبیاتی![]()
درود خدا بر همه دوستان
سپاس از تیم داوری
موضوع این هفته : رها
رهایم کن
از حس غریب یک مرد
و از تدبیر
و از بحران
رهایت میکنم
از من
و از تکرار
پرنده
پرواز
حسِ
بینظیرِ
رهایی
اوج
بگیر
تا
آسمان
که
از
تعلقات
به
در
آیی
باشد
که
به
رَه
آیی
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)