تبلیغات :
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی، صداگیر ماینر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: کدامیک از دلایل زیر را عامل اصلی کاهش ازدواج میدانید ؟

راي دهنده
725. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • مسائل مالی و آینده ی مبهم

    578 79.72%
  • مهریه

    112 15.45%
  • عدم اعتماد به جنس مخالف

    195 26.90%
  • از بین رفتن اعتقادات

    86 11.86%
  • سایر دلایل

    151 20.83%
Multiple Choice Poll.
صفحه 14 از 328 اولاول ... 41011121314151617182464114 ... آخرآخر
نمايش نتايج 131 به 140 از 3272

نام تاپيک: چرا ازدواج میکنم / نمیکنم ؟

  1. #131
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    برای من خیلی عجیبه ایران با وجود برابری جمعیتی با فرانسه و آلمان به اندازه اونها دانشجو داره

    فرانسه و آلمان 2 کشور برتر صنعتی و علمی اروپا و دنیا هستند.کار اونا به جایی رسیده که مهندس به دیگر کشورهای اروپایی صادر میکنند.این یعنی بازار کار خودشون هم اشباع شده

    اونوقت ایرانی که صنعت در صادراتش شاید 5 درصد باشه چرا باید انقدر مهندس و مدیر داشته باشه

    برای ارتقای ایران تو ISI جمعیت دانشجویی رو افزایش دادن و الان هم تبلیغات وسیعی برای تحصیلات تکمیلی انجام میدن.تا از این تعداد دانشجو مقالات علمی بیشتری تو مجلات ثبت بشه و همجنین تا بوجود آوردن کار براشون یه پروسه 4 ساله دیگه بهش اضافه بشه

    واقعا کیفیت برخی از دانشگه ها که اکثریت دانشجو رو به خودشون اختصاص دادن به شدت پائینه.

    مشکلات تحصیلی شاید بزرگترین سد برای یک ازدواج به موقع باشه و در رتبه دوم برای پسرها خدمت 2 ساله سربازی که............بهتره هیچی دربارش نگم

    انشالله این مشکلات با مدیریت درست از کشورمون رخت برکنه و جوانهای ما همه سعادتمند و خوشبخت و عاقبت به خیر بشن

    رشته های علوم انسانی و دانشگاه های ازاد که جای خود دارند و به زعم بنده اصلا تحصیل به حساب نمیان
    به شدت مخالم

    نه اینکه دانشجوی رشته علوم انسانی یا دانشجوی دانشگاه آزادم نه......
    من مهندسی نرم افزار پیام نور میخونم.اما مطمئن باشید یکی از دلایل عقب ماندگی فرهنگی و اجتماعی ما از غرب که فکر کنم فاصله 100 ساله پیدا کرده ضعف در علوم انسانی هستیم

    علوم انسانی پایه یک جامعه مفید و متعهد و معتقد و پی ریزی میکنه.اشکال کار ما مدیریت و برنامه ریزی احساسیه!!!!!!!!!!!!!

    اگه به علوم انسانی بهای بیشتری داده بشه مطمئن باشید وضعیت اقتصادی و علمی و فرهنگی ایران به شدت ارتقا پیدا میکنه

  2. 8 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #132
    اگه نباشه جاش خالی می مونه danavan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    پست ها
    343

    پيش فرض

    علت ازدواج نکردن آقایون رو میتونید از تو همین تاپیک متوجه بشد خیلی راحته !
    خانومها اصلا آقایون رو آدم حساب نمیکنن که باهاشون وارد چنین بحثایی بشن .
    الان 130 تا پست تو این تاپیک داده شده فقط یک خانوم توش شرکت کرده ! انگار فقط آقایونن که ازدواج نکردن و خانوما اصلا مشکل ازدواج ندارن.
    هر چقدر تو گوشمون خودندن که زن در غرب مثل یک کالای تجاریه برعکسش سر خودمون اومده اینجا مرد مثل یه کالای تجاری صرفه .
    و خانومها به ازدواج مثل یک معامله نگاه میکنن ، درامد خوب داشته باشه خونه داشته باشه ماشین برام بخره ، یه عروسی آنچنانی بگیره و . . .
    بعد از ازدواج هم مثل همه خریدهایی که میکنن دلشون رو بعد از دو سه سال میزنه خیلی با افتخار میگن تفاهم نداشتیم جدا میشن و بعد از اون هم خیلی راحت میشینن پای مردای متاهل دیگه تا خونوادهاشون رو بپاشونن.
    .
    .
    .
    از بس که اراجیف به خوردمون دادن امر به خود ما مردها هم مشتبه شده که حتما باید اول زندگی همه چیمون تکمیل باشه خونه کار ثابت با درامد خوب و عروسی آنچنانی که همه فامیل که هر 10 سال یه بار میبینیم دعوت شن و . . .
    .
    .
    .

    من شدیدا به اونهایی که هنوز ازدواج نکردن پیشنهاد میکنم ماهی یه بار برن خاستگاری و بعدش بگن نخواستیم تا خانومها فکر نکنن خبریه !
    حقیقت اینه که شما میتونید ازدواج کنید و تو یه زیر پله هم خوشبخت بشید اگر طرفتون آدم حسابی باشه و ممکنه تو پنت هاوس یه برج هم هر روز احساس بدبختی کنید اگر طرفتون رو درست انتخاب نکنید. و تمام این حرفها زمانی صادقه که خودمون هم آدم حسابی باشیم.

    -

    -
    و تنها دلیلی که من با اینکه کار خوبی دارم تو سی سالگی خونم رو بدون هیچ کمکی از دیگران خریدم و تقریبا نتها رو پای خودم واستادم کمک خانوادم هم هستم اینه که هنوز دختری رو ندیدم که وقتی تو چشاش نگاه کنم بتونم مادر بچه هامو ببینم !
    متاسفانه از هر کی خوشم امیاد متاهل از آب در میاد.

  4. 14 کاربر از danavan بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #133
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    با حرفهای ghahremanimehdi موافقم.شرایط کاری خیلی پیچیده شده و نمیشه برای آینده به راحتی برنامه ریزی کرد.اقتصادی که نشه تا حدودی مردم عادی آیندشو پیش بینی کنند اقتصاد خوبی نیست

    واقعا نمیشه پول پس انداز کرد و هر چی در میاری باید خرج کنی.......کسی که منکر این حرف من نیست؟

    اما به یک نکته هم اشاره کنم که متاسفانه تخصص در محیط کاری جامعه ما حرفی برای گفتن نداره.واقعا نمیشه گفت همه کسانی که دارن کار میکنند تو زمینه ای متخصص شدنوتخصص باعث میشه هیچ وقت بیکار نباشی



    این برمیگره به فرهنگ و نظام اموزشی و اشتغال این کشور.شما چطور انتظار داری که یه مرد بعد از 5 یا 6 سال درس خوندن بره پی کاری که مرتبط با رشته تحصیلیش نیست.کسی که مدیریت صنعتی خونده میخواد شغلش مرتبط با رشتش باشه.خیلی بده از این فرد انتظار داشته باشی که بره سر خیابون بساط کنه و جنس بفروشه

    همین که دانشگاه رفتن ساده شده میتونه در آینده مشکلات رو بیشتر کنه.واقعا چند نفر پیدا میکنی که بعد از بیرون اومدن از دانشگاه و گرفتن مدرک لیسانس واقعا مهندس یا یه مدیر کارآمد باشه و بتونه به مملکتش کمک کنه.دانشگاه شده یه پروسه زمانی که باید صبر کنی تا تموم بشه و بری مدرک بگیری.واقعا تو بعضی از دانشگاه ها برای پاس کردن 3 واحد کافیه آخر ترم یه ایمیل به استاد بزنی و بهت نمره بده.دانشگاه حرمت و تقدسش رو از دست داده..بگذریم............

    با حرفهای piishii هم ومافقم.ازدواج انگیزه رو به شدت افزایش میده.....
    اما خانمهایی که قانه باشه روز به روز تعدادشون داره کمتر میشه.همونطور آقایون باغیرت و متعصب و کاری و .........

    متاسفانه تو شهر بزرگی که بهتر بگم ابر شهر!!! خیلی چیزها عوض شده.....به راحتی میتونی با نیم ساعت پیاده روی در وسط شهر متوجه منظورم بشی

    چه ظاهر آدما.........................چه باطن آدما
    من منظورم به بساط کردن نبود.تازه اگر واقعا ادم زرنگی باشه میره بساط میکنه پول جمع میکنه کم کم میشه صاحب مغازه.بهتر از اینکه بیکار بشینه خانه تا شغل مرتبط پیدا کنه نیست؟؟

    توی محیط کار ،80 درصد پرسنل مدرکشون اصلا با کاری که میکنند مرتبط نیست چون کار تخصصی توی ایران بسیار اندک پیدا میشه و اغلب کارگری و تکنسینی هستش اگر هرکسی امید به این داشته باشه که مرتبط با رشته اش کار پیدا کنه که فکر کنم انگشت شمار بشن کسایی که برن سر کار .موضوع اینه که همین عده ای هم که در مشاغل غیر مرتبط در رشته ی تخصصیشون کار میکنند امنیت شغلی ندارند و مجبورند در هر بار بیکاری دائما بین مشاغل مختلف سوئیچ کنند که این موضوع خودش فشارهای روانی و اقتصادی زیادی بر فرد ایجاد میکنه .
    در خصوص موضوع صحبت دومتون هم بله کاملا بدیهی هست که هر جوانی انتظار داره در رشته تحصیلی خودش کار کنه و کاری در شان خودش داشته باشه این یک انتظار طبیعی هست مثلا من خودم مدرکم لیسانس هست دیگه ادامه تحصیل ندادم و وارد بازار کار شدم ولی همه ی رفیقام نشستن درس خوندن و فوق لیسانس دانشگاه تهران و خواجه نصیر قبول شدن که بهترین دانشگاهها توی رشته ی تخصصی من هستش ، حدود 3 سال طول کشید تا مدرک ارشدشون رو بگیرن بدیهی است که اونا باید انتظار داشته باشن تا کار راحتتر و با حقوق بالاتر از من داشته باشند این یه اصله اگر قرار باشه هر کسی بره کارگری بکنه خوب پس درب همه ی دانشگاهها رو تخته کنن و بگن فقط مملکت کارگر و تکنسین میخواد تا کسی دیگه عمرش رو تو دانشگاهها تلف نکنه ولی وقتی طرف میره مدرک کارشناسی ارشد یا دکترای یک رشته رو میگیره که اتفاقا الان تعدادشون هم کم نیست خوب بدیهی هست که باید کاری در شان خودش بهش داده بشه که متاسفانه کارش نیست.منتها رسانه های ما عادت کردند تا قصورات رو گردن خود جوانها بیندازند تا تلویحا به جوانها بگویند شما بی عرضه هستید و کار هست و شماکار نمیکنید .
    الان همسر من فوق لیسانس الهیات داره.برادرم فوق لیسانس دامپروری داره.دقیقا این 2 تا رشته ای هستند که کار اصلا براشون نیست.الان مخصوصا برادرم کم کم داره روزی 2 تومن در میاره.10 ساله تو بازاره.3تا خانه داره.درسته وضع مملکت خیلی خرابه ولی شما بگو اگر اینها میخواستند بشینند خانه که کار مرتبط براشون پیدا بشه هنوز هم بیکار بودند.

    من که پا برهنه ببرنم پای چوبه دارم زن بگیر نیستم،اصن هر وقت خواستم زن بگیرم یه زن اروپای شرقی میگیرم و راحت تشکیل خونواده میدم،دختر خوب پیدا کنید،قانع باشه،چیزهای دیگه هم باشه من سجده اش میکنم،فکر نکنم کسی از شما مجرد باشه نه ؟ همتون دارین پست میدین دسته تو جیف پاپاهس آره ؟ یه خرده واسه ازمایش برین سر کار،خونه اجاره کنین بعدم واسه خودتونم خرج کنید اصنم کاری به تفریحات اخر هفته و وسط هفته و ماشین مدل بالا نباشین،ببینم جرات دارین برین زن بگیرین،خریت اونجاییکه میری زن میگیری خرج خودتم در نمیاری یکی دیگه هم میاری بدبخت میکنی سر سالم نشده یه کوچولو رو به این دنیا تقدیم میکنی بعد با خودت میگی ای هوار تو سرم خاک عالم،اینده این بچه میخواد چی بشه،الان پسر بچه شش ساله پی سی نمیخواد لپتاپ و تبلت میخواد الان زن مبل دو تومنی نمیخواد سلطنتی میخواد،جالب انگیزش اینکه سالی یه بارم میخواد کلهوم دکواراسیون خونه رو عوض کنه،کی تا حالا با خانمی،حالا دوستی،رابطه داشته ؟ خیلیها مگه نه ؟ همه ازت انتظار برند دارن از لوازم ارایش بگیر تا لباس و کفش و جواهرات،به جون یکی اینقدر این رفیقای همسن و سال و دوستای چندین سالمو میبینم که بدبخت شدن جراتشو ندارم،یه شب دعوت بودم خونشون شام دختره پشت لپتاپ و چت پسره تو اشپزخونه خب این زندگیه ؟

    Sent from my GT-S5570 using Tapatalk 2
    انقدر منفی نگاه نکنید.دختر خوبی که واقعا توقعاتی نداره هم پیدا میشه.

    شما با ماهی 500 تومان میتونین خونه بخرین و خرج یه عروسی و زندگی رو تامین کنین؟
    با ماهی 500 تومان نمیشه خانه خرید ولی وقتی بری سر کار و کم کم پول جمع کنی بعد از چند سال خرج عروسی و زندگیت رو در میاری.سابقه کار پیدا میکنی.کم کم خانه هم میخری

  6. 3 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #134
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    دلیل اینکه ازدواج نمی کنم اول اینه که هنو زنمیدونم برا ی چی باید ازدواج بکنم...دوم اینه که خیلی بچم هنوز و مسئولیت یک زندگی رو نمیتونم بپزیرم و خیلی خیلی کمبود دارم از لحاظ بلوغ اجتماعی...سنمم هنوز 24 ساله و فکر می کنم تا 30 سالگی جا دارم برای فکر کردن...

    بعدشم که بزرگ شدم و تجربه یک زندگی پیدا کردم مثلا 8 سال دیگه که شد 32 سالم..اونموقع مشکل خونه دارم ..مشکل درآمد .. و اصلا نمیدونم زنده هستم اونموقع یا نه..واسه همین فکر نمیکنم بهش چون سالها باید بگزره که من بزرگ شم...ولی خیلیها هستن تو سن کم بزرگ میشن...

    ..........

    خلاصش اینه که من کم میارم جلوی زندگی...ترس شدید دارم از زندگی کردن. و امیدوارم د ر10 سال آینده این ترسم برطرف بشه...

    یعنی حقیقتش رو بخوام بگم تا حالا زندگی منو بدجو رکوبونده زمین...و هنوز رو زمین دارم قل می خورم...و واقعا روحیم ضعیفه

    یه مثال ساده بزنم..اینقدر آدم ضعیفی هستم که 1 بار 6 ماه پیش همسیاه پایینی اومد گفت آروم راه برید زمین نلرزه..از اونموقع دارم آروم راه میرم پامو شمرده شمرده میزارم رو زمین...این یعن یچی؟ ( ترس - اظطراب - اظطراب اجتماعی - )

    هنوز 24 سالمه ولی شب تنهایی می ترسم بخوابم فکر میکنم جن میاد...هنوز 24 سالمه ولی مثل یه بچه 6 ساله از هر کی که بهم تذکر داده م یترسم و هر وقت می رم بیرون مواظبم کسی نباشه تو راه پله های ساختمون....

    خیلی بچم فک رنکنم تا 40 سالگی هم بتونم تشکیل زندگی بدم...باید برم روانپزشک

    ..یه مثا ل دیگه بزنم فرق یه آدم که به بلوغ اجتماعی رسیده رو با یک بچه مثل من رو متوجه بشید...

    همسایه پایینی به بابام یه بار گفت آقا چرا ساعت 1 شب میری حموم! نرو صدای اب میاد..بابام بهش گفت ماهی 1300 دارم اجاره میدم حموم رفتنمم از شما باید اجازه بگیرم؟

    همون آدم ( خیلی آدم گیر میده- خدا نگذره ازش) یه بار به من گفت حق نداری از تو راه پله بری فقط آسانسور..گفتم چشم شما جای پد رمنی حق داری بزنی تو گوشم...( چه قدر فرق بین جواب من ( بچه - ترسو ) با یک آدم بالغ اجتماعی)

    ..24 سالمه صورتم پر از ریش سیاه شده صورتم ولی می ترسم حقمو بگیرم..مدیر ساختمون اومد با توپ پر با تشر چرا آشغالاتونو صبح میزارید دم در.. حق ندارید بزارید فقط 9 شب به بعد -معذرت خواهی کردم اما صبح همون روز ازپشت پنجره دیده بودم! که زن خونه

    کناری آشغالاشو گذاشت جلوی خونه ما و نتونستم اینو به مدیر بگم....
    Last edited by Saeed System; 11-10-2012 at 10:20.

  8. 11 کاربر از Saeed System بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #135
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض

    یه مشکل دیگه هم هست اونم اینکه خانواده ها خیلی تو زندگی ها دخالت میکنند

    البته تا حدودی حق دارن.شاید من جوان خیلی چیزها رو بلد نباشم و بتونم از تجربیات اونا استفاده کنم.اما دیدم زوجهایی که به یه زندگی ساده راضی هستند اما میبینی خانواده دختر فشار عجیبی از لحاظ مالی به پس میارن.

    یکی از آشناهی ما قصد ازدواج بود و خودشون تو منطقه 17 تهران خونه داشتن.دختره راصی بود تو یکی از واحدهای آپارتمان پدر ایشون زندگیشونو شروع کنند اما خانوادش میگفت ما از وسط شهر به پائین اجازه نمیدیم دخترمون زندگی کنه!!!!!

    واقعا بعضی از پدر و مادرها زندگی بچه هاشو نو به تباهی میکشن.دیدم تو سایتهای مشاوره که دختره به پدر و مادرش لعنت میفرستاد که چرا وقتی سنش کم بود خواستگاراشو رد میکردن و میگفتن دخترمون باید درس بخونه حالا که 27 سالگی رو رد کرده دیگه کسی زنگ خونه رو برای خواستگاری نمیزنه

    کلا بحث ازدواج بحث فرهنگی داره.فرهنگ ازدواج عوض شده............

    الان همسر من فوق لیسانس الهیات داره.برادرم فوق لیسانس دامپروری داره.دقیقا این 2 تا رشته ای هستند که کار اصلا براشون نیست.الان مخصوصا برادرم کم کم داره روزی 2 تومن در میاره.10 ساله تو بازاره.3تا خانه داره.درسته وضع مملکت خیلی خرابه ولی شما بگو اگر اینها میخواستند بشینند خانه که کار مرتبط براشون پیدا بشه هنوز هم بیکار بودند.
    از نظراتتون ممونم خانم

    اما شما فکرشو بکن اگه شوهر شما به جای 8 سال تحصیلات تو رشته الهیات میرفت از همون اول دنبال کاسبی چقدر شرایطش از الان هم بهتر بود

    من منظورم اینکه وقتی تو جامعه تبلیغ اینطوریه که بری دانشگاه و شغل خوب گیرت میاد باعث بوجود اومدن توقعات و خیالات میشه.این غلطه.....

    همین الان هم داریم میبینیم تعداد شرکت کنندگان پسر کنکور سال به سال داره کمتر میشه.چون متوجه شدن بدون درس خوندن و مدرک گرفتن میشه بهتر پول درآورد.

    این تا حدودی خوبه تا حدودی بد..............این امر باعث شده جوانهای ما فقط دنبال کاسبی و دلالی باشن
    Last edited by hamid_diablo; 11-10-2012 at 11:24.

  10. 12 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #136
    پروفشنال hamijoon's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    ღღIn ThE HeAvEnღღ
    پست ها
    886

    پيش فرض

    سلام دوستان.



    انقدر منفی نگاه نکنید.دختر خوبی که واقعا توقعاتی نداره هم پیدا میشه.

    نميخوام تو اين پست از همه دختر خانم ها بد بگم اما اين موردي كه شما اشاره كردي كه بي توقع باشه فك كنم واقعا پيدا نشه .
    خيلي كم پسرايي هستن كه اگه يه دختر مناسب با توقعات مناسب پيدا بشه نخوان ازدواج كنن . اما پيدا نميشه .
    الان با اكثر دختر خانم ها كه صحبت بكني ميگن من تو خونه پدرم راحتم نميخوام برم خونه كسي كه به سختي زندگي كنم . يعني ايشون داره پدرشون رو كه مثلا 30 يا 40 سال كار كردرو با پسري كه تازه شروع به كار كرده مقايسه ميكنه .
    مگه چند درصد پسرا هستن كه تو سن هاي پايين خونه، ماشين، و درآمد خوب دارن ؟

    واقعا اگه دختري پيدا بشه كه بتونه با اين شرايط كنار بياد فك نميكنم پسري دوس نداشته باشه ازدواج كنه . پسر خودش ميدونه بايد كار كنه ، خونه تهيه كنه و... اما كم كم . يهو تو 25 6 سالگي از كجا خونه بخره يا درآمد عالي داشته باشه .

  12. 6 کاربر از hamijoon بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #137
    کابر فعال انجمن لوازم صوتی و تصویری ghahremanimehdi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    !ashfield
    پست ها
    3,666

    پيش فرض

    .
    .
    از بس که اراجیف به خوردمون دادن امر به خود ما مردها هم مشتبه شده که حتما باید اول زندگی همه چیمون تکمیل باشه خونه کار ثابت با درامد خوب و عروسی آنچنانی که همه فامیل که هر 10 سال یه بار میبینیم دعوت شن و . . .

    من شدیدا به اونهایی که هنوز ازدواج نکردن پیشنهاد میکنم ماهی یه بار برن خاستگاری و بعدش بگن نخواستیم تا خانومها فکر نکنن خبریه !
    شدیدا موافقم.چون اوضاع درآمد مردها خیلی به هم ریخته و البته توی این شرایط وخیم انتظار دختر خانمها هم بسیار بالا هست .که البته خانواده ها هم در این امر بی تقصیر نیستند.خوب با این قیمتهای سرسامآور خونه و ماشین حقیقتش اینه که مردها مقصر نیستند بلکه تورم بالا و اوضاع اقتصادی بد مملکت هستش که سطح رفاه رو کاهش داده.یه خونه آپارتمانی در وسط تهران الان حدود 3.5 الی 4 میلیون متری قیمتشه یعنی مثلا یه واحد 70 متری میشه 280 میلیون یه پراید هم الان 12 میلیون پولشه خوب اون داماد بیچاره چند صد سال باید با حقوق ماهی 500 هزار تومن کار کنه و پس انداز کنه تا یه حداقل خونه و ماشین بخره ؟ همه که باباشون مایه دار نیست و یا همه که حقوق ماهی 5-6 میلیون که نمیگیرن اغلب جوانها امروز حقوقشون به سختی به ماهی 1 میلیون میرسه تازه با کلی اضافه کاری و ماموریت و غیره.به نظر من در این شرایط یا باید سطح انتظارات زوجین بسیار پایین باشه که در زندگی به مشکل برنخورن یا باید دور ازدواج رو خط کشید.

  14. 7 کاربر از ghahremanimehdi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #138
    کابر فعال انجمن لوازم صوتی و تصویری ghahremanimehdi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    محل سكونت
    !ashfield
    پست ها
    3,666

    پيش فرض

    همین نگاه خودپسندانه ی امثال شماها بود که باعث شد من رشته برق رو به خاطر روانشناسی ول کنم !!

    پیشنهاد من به شما اینه که یه کم فلسفه مطالعه بفرمائید !! البته فلسفه به معنای واقعی کلمه ، نه اون چیری که تو ذهن اکثر عوام هست و مطمئنا شما هم پیرو اون هستید !!
    اصلا بحث بر سر رشته های انسانی و رشته های فنی نیستش بحث این بود که یکی از دوستان گفته بود علت بیکاری اینه که برای رشته های انسانی چون کاربردشون توی ایران کم هست کارش هم کمه منم منظورم این بود که برای رشته های فنی هم کار در سطح کارگری و حداکثر تکنسینی است من خودم رشتم مهندسیه اینو به این خاطر گفتم که فکر نکنید برای رشته های مهندسی نوشابه باز میکنند!!

  16. این کاربر از ghahremanimehdi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  17. #139
    پروفشنال mohammad_77's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2007
    محل سكونت
    کوچه بن بست
    پست ها
    856

    پيش فرض

    سلام. عجب بحث قابل توجهي هست . لينک بديم به بعضي ها بيان ببينند .
    هر کسي بر اساس تجربياتش نظر مي ده که غلط هم نيست . مشکل بي کاري مخصوصا براي دهه شصتي ها که بچه هاي زيادي جنگ هستند و قيمت هاي خونه و ... .
    من که خودم معتقدم آدم بايد چيزي توي جيبش باشه و بعد زن بگيره ولي واردي هم ديدم که پسر ها که وضعشون خوب نبوده و تکليف هم نداشته اند رفتند خواستگاري و زن - به حسب ظاهر - خوبي هم گيرشون اومده . حرفي رو ميزنم که متاسفانه فقط 70 درصد بهش اطمينان دارم - البته يقين دارم درسته ولي جرات ندارم بر اساسش عمل کنم - دادشم يک بار گفت بچه که بياد روزيش رو هم با خودش مياره . با توجه به وضعيتي که ازش مي دونم واقعا اين اتفاق افتاده . در مورد زن هم همين رو شنيدم که با خودش روزي مياره .
    حرف هاي بالا خيلي به کار من نيومد زيرا يک خورده منطقي فکر ميکنم و دلم رو به دريا نمي زنم .
    آخرش علت اينکه پسر ها مجردند اينه که دختر ها جواب مثبت نمي دهند و توقعاتشون بالاست . همين قديم ها هم مردم وضعيت تاپي نداشته اند و با هم ازدواج مي کردند . خدا دخترها - مخصوصا اين مورد که همش مي گن من قصد ادامه تحصيل دارم -رو بي کار کنه تا از بيکاري بروند ازدواج کنند .
    افزايش سن ازدواج باعث اختلاف سني زياد با بچه هاي متولد شده ميشه و پدر ها وقتي بچه شون جوون مي شه نه حال خوش و بش باهاشون دارند و نه ديگه درکشون مي کنند . طبق محاسباتم پسري که به سن 28 سالگي مي رسه و ازدواج مي کنه با بچه 25 ساله اش که به يک مرد براي درک کردنش احتياج داره 60 سالي فاصله داره من که خودم مطمئن هستم اون موقع از اين حالا ندارم . الان تازه مي فهمم چرا نمي تونيم همديگر رو درک کنيم . بحث جدي شد برم يک خورده بشينم فکر کنم ......

  18. 7 کاربر از mohammad_77 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #140
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    پست ها
    174

    پيش فرض

    بچه ها زن های اروبایی و امریکایی از قانونی به نام مهریه برخوردارند یا نه ؟ اگر نه خوب مگه ادم مغز خر خورده که بره یه زن ایرانی بگیره ادم میره یه زن اروبایی میگیره این مشکلات رو هم نداره

  20. 6 کاربر از esisuzuki بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •