سریال ساختمان پزشکان

[MoH_@_MaD]

منم این دو قسمت اخیر خیلی دلم به حال نیما سوخت
کلی حال کردم وقتی عروسیشون به هم خورد : دی

[*M!L4D*]

امشب خیلی لج درار بود ... البته دیگه برام طبیعی شده .
اون قسمت زندان هم باحال بود + شقایق دهقان هم امشب محو بود ولی تو همون یه تیکه که اومد خوب بود .

[moslem47]

تو قسمت امشب جایی که پدره سند را برای نیما اورد و بعد کنسل شد واقعا جای گریه داشت...طفلکی
دیالوگ های این سریال واقعا جالب و تازه هست مخصوصا دیالوگ های ناصر.
یه سوال: این دیالوگ ها رو میشه از جایی پیدا کرد؟

ناصر: زندگی متاهلی مثل یه زندون میمونه که با سند هم نمیشه ازاد شد

شاید یکی از خوبی هایی که تو این سریال هست برای نقش های اصلی از بازیگر های تکراری طنز استفاده نشده
خلاصه اینکه سریال توپیه..........

---------- Post added at 12:21 AM ---------- Previous post was at 12:19 AM ----------

نیما - یعنی چی؟! ماشین نازنینمو زده داغون کرده، حالا می‌خواد بیاد اینجا چایی هم بخوره؟!
مادر - نفهمیدم؟! از کی تا حالا ماشین واسه نازنین شده؟!
نیما - نه مادر جان! این نازنین اون نازنین نیست !
مادر - پس کدوم نازنینه؟! پای کسی دیگه در میونه؟!

لطفا دیالوگ های برتر از دید خودتون را قرار بدید................

[Kurosh]

بچه‌ها ساختار سناریوی این قسمت عالی بود !!
اینکه به طور موازی قبل ازدواج ناصر و دختره، و چند سال بعد از اون رو (در زندان) نشون بده، فوق‌العاده بود !!‌
اصلاً نیاز نیست شخصیت‌ها به این موضوع پی ببرن که ممکنه آینده‌ی ناصر اونی بشه که تو زندان دیدیم !! این ماییم که به عنوان مخاطب در جریان قرار می‌گیریم ... توهمات اون زندانی خیلی خوب و قشنگ در اومده بود ... این کات‌های سریع و سوییچ بین دو موقعیت مختلف، یکی حال، و دیگری آینده‌ی محتمل ناصر، نکته‌ی شاخص این قسمت بود ...
دوستش داشتیم ... !‌

[dimah2005]

لیلی کیه؟

- دو تا جلیلی بود ، ج یکی شو پاک کردم شده لیلی

[legolas 224]

بچه‌ها ساختار سناریوی این قسمت عالی بود !!
اینکه به طور موازی قبل ازدواج ناصر و دختره، و چند سال بعد از اون رو (در زندان) نشون بده، فوق‌العاده بود !!‌
اصلاً نیاز نیست شخصیت‌ها به این موضوع پی ببرن که ممکنه آینده‌ی ناصر اونی بشه که تو زندان دیدیم !! این ماییم که به عنوان مخاطب در جریان قرار می‌گیریم ... توهمات اون زندانی خیلی خوب و قشنگ در اومده بود ... این کات‌های سریع و سوییچ بین دو موقعیت مختلف، یکی حال، و دیگری آینده‌ی محتمل ناصر، نکته‌ی شاخص این قسمت بود ...
دوستش داشتیم ... !‌

ایول کوروش جان زدی تو خال
راستش من فکر کردم اونی که تو زندان بود شوهر قبلی سعیده بودد (درست گفتم سعیده بود؟)

تو قسمت امشب جایی که پدره سند را برای نیما اورد و بعد کنسل شد واقعا جای گریه داشت...طفلکی

منکه اینقدر چیز شده بودم یه لحظه گفتم با خودم اگه جایه نیما بودم یه جمله( که توش همه حقیقت ها نسبت به طرفداری اونا به ناصر بود ونامردی هایی که اونا در حقش کردن) به پدر و مادرم میگفتم و دست زنم رو میگرفتم و میرفتم تا اونا هم راحت بشن و قدر منو زنم رو بدونند !

[yashgin128]

wow
من امشب با سرسری این قسمت رو دیدم اخه همش پای پی سی بودم.خیلی محو فیلم نبودم.
البته بعدش هم فیلم برره رو طبق معمول هر شب دیدم.برره از شبکه استانیمون(فارس)پخش میشه.
دو تا طنز با فضایی کاملا متفاوت.
الان که اومدم اینجا این توضیحات دوستان رو خوندم یه لحظه گفتم درباره این سریال دارن توضیح میدن.
پس این قسمتش برای خودش پدرخوانده ای بوده و ما خبر نداشتیم.

هر چی بتونن نقش شقایق دهقان رو پر رنگ تر کنن این سریال قشنگ تر میشه.

[dimah2005]

تو قسمت امشب جایی که پدره سند را برای نیما اورد و بعد کنسل شد واقعا جای گریه داشت...طفلکی

نمی دونم چرا اینجا رو که دیدم یاد متن طنز فیلانی افتادم در وصف خانواده و این صحبت های فیلان

دقیقا هی اون متن طنز جوی چشام رژه می رفت

[B L A S T E R]

خیلی قشنگه خداییش : دی
یه سبک نو تو طنزه به نظرم : دی
بازیگراشم مث بعضی بازیگرای خز طنز دلقک نیستن !
کلا میشه رو سریالش فکر کرد !
وای اون قسمت که رفته بود تو تلویزیون حرفای زنــــاشویی زده بود خیلی باحال بود : ))

[jeremy28]

من دیشب ندیدم، فکر کردم نمی ده

تکرارشو امروز می ده؟