مجاهد خزیراوی ستاره ی کم سن و سال سابق استقلال و تیم ملی که به دلیل دستگیری در یک پارتی که خیلی از فوتبالیست های سرشناس هم در ان حضور داشتند برای چند سال محروم شد
در صورتی که برای افراد سرشناس دیگر هیچ اتفاقی نیفتاد
مجاهد خزیراوی ستاره ی کم سن و سال سابق استقلال و تیم ملی که به دلیل دستگیری در یک پارتی که خیلی از فوتبالیست های سرشناس هم در ان حضور داشتند برای چند سال محروم شد
در صورتی که برای افراد سرشناس دیگر هیچ اتفاقی نیفتاد
میشناسمش بابا. قیافش چه عوض شده. تو عکس نشناختمش.
یادته چه بازی هایی میکرد؟
واقعا مجاهد خیلی حیف بود. تازه داشت تو فوتبال به چیزی که حقش بود میرسید، سرمربی تیم ملی و سرمربی استقلال بهش اعتماد کرده بودن، خیلی خوب بازی میکرد، من با اینکه پرسپولیسی هستم واقعا هر وقت یاد مجاهد میفتم دلم میسوزه که الان ما میتونستیم چه مهاجمی تو نوک حمله تیم ملی داشته باشیم و نداریم.
Last edited by mojtaba-civil; 21-08-2010 at 23:41.
يادداشت دوم:براي ما دايي چيز ديگري بود...
سایت گل
«فریاد نزدن حقیقت و سکوت کردن در جایی که باید آن را فریاد زد گناهی است که آدمی را تا سرحد خروج از انسانیت بزدل و حقیر می کند.»
الا ویلر ویلکاکس یکم
مقدمه:
آغاز این نوشته همان آغاز فیلم ماندگار الیور استون است. فیلمی به نام «جی اف کی» که با شعر درخشانی از شاعره فقید آمریکایی شروع می شود و تماشای چندین و چندباره اش روح انسان را صیقل می دهد.
پس از تماشای برنامه نود پنجشنبه شب زمان زیادی را صرف فکر کردن به چرایی اتفاقاتی که در آن افتاد کردم و برعکس همیشه بلافاصله ذهنیاتم را قلمی نکردم. رابطه عادل فردوسی پور و علی دایی بر همه معلوم بود و هست، پس "دلیل" این گشاده دستی در اهدای فرصت به دایی مشخص بود.
این همان "دلیلی" است که باعث این موج حمایت از دایی و فحاشی به یادداشت «چرا آقای فردوسی پور؟» شده است.
آن یادداشت با علم به این "دلیل" نگاشته شد و طبیعتا انتظار این حجم از مخالفت را هم داشت. آنچه در پی می آید نه به قصد توجیه است و نه براثر سرسوزنی شوکه شدن از دیدن واکنشها. یادداشت جدید به نوعی می خواهد آن "دلیل" را توضیح دهد و پیشاپیش می داند که چه کار سختی در مقابل دارد.
یادداشت اول 1570 کلمه بود که به دلایلی تنها 1113کلمه اش منتشر شد. اتفاقا شاید اگر مخاطبین محترم آن را کامل می خواندند برای مزدور فدراسیون و مایلی کهن دانستن نویسنده مشت پرتری می یافتند. اما آن یادداشت پس از ساعتها کلنجار ذهنی به نگارش درآمد تا بیانیه ای باشد نه علیه دایی که علیه "دلیلی" که اشاره شد: پوپولیسم.
اولین یادداشت این قلم در سایت گل بعد از حذف بارسا به دست اینتر مورینیو منتشر شد و موتیف اصلی آن هم مبارزه با پوپولیسم بود که اتفاقا بازخوردی مشابه همین یادداشت اخیر داشت. در برنامه نود پنجشنبه شب از نگاه منفی مردم به فدراسیون فوتبال به عنوان نهادی دولتی سوء استفاده شد و اساسا دعوای حقوقی دایی بهانه ای بیش نبود. البته نود به دنبال جذب مخاطب بوده و این موضوع قابل درک است، اما حقیقتی قربانی پوپولیسم شد و این درد ریشه ای این سرزمین است.
دوم؛ علی دایی:
چه کسی برای اولین بار علی دایی را به منفورترین شخصیت ورزشی تاریخ ایران تبدیل کرد؟ چه کسانی کار را به جایی رساندند که پس از جام جهانی 2006 نام علی دایی در اس ام اس ها و بلوتوثهای مردم به توهین آمیزترین شکل ممکن خودنمایی می کرد؟ آیا مقصر اصلی شکست تیم ملی در آن جام فقط و فقط علی دایی بود؟ عادل فردوسی پور چه نقشی در سیبل کردن دایی در آن زمان داشت؟ لطفا حامیان کامنت گذار امروز دایی صادقانه آن روز خود را به یاد بیاورند. دوران کودکی نگارنده با شروع درخشش دایی همراه بوده است.
دایی تنها آدم معروفی است که از او امضا گرفته ام. غروبی را به یاد می آورم که در آخرین بازی فصل سایپا به ورزشگاه رفته بودم و بعد از قهرمانی تیم دایی آن قدر خوشحال بودم که سر از پا نمی شناختم. چرا؟ چون حقیقت تیم ایران در جام جهانی 2006 با موج پوپولیستی ای که بعضیها درست کردند و خیلیها(از جمله دکتر دادکان) و در راس همه علی دایی را قربانی کردند متفاوت بود و آن قهرمانی سایپا فریاد "حقیقت" دایی بود در برابر "پوپولیسم".
ماجرای دعوای دایی و پروین در فصلی که بگوویچ مربی پرسپولیس شده بود و ما پرسپولیسیهای خسته از پروینیسم پس از آن هشت گل بازی با پگاه به فصلی درخشان امیدوار شده بودیم را یادتان هست؟ بلایی که همین موج پوپولیستی(که آن روز از روزنامه ...هدایت می شد) بر سر دایی و بگوویچ و آن تیم خوب پرسپولیس آورد را چطور؟ خوب به خاطر دارم که در اوج آن دعوا یک هفته از این روزنامه به آن مجله می رفتم تا مطلبی که در حمایت از دایی نوشته بودم منتشر شود و نشد.
علی دایی مثل هر انسان معروف دیگری روزگاری طرف حقیقت بود و امروز آن روزگار نیست. تمام حرف یادداشت قبلی آن بود که کمی به اتفاقات سال 88 دقیق تر نگاه کنیم و صرفنظر از دعواهای سیاسی به حقیقت بیندیشیم. به راستی آن چه قطبی را به یکباره از آن اوج عظیم محبوبیت پایین کشید یک مسئله فوتبالی بود یا یک داستان سیاسی؟
آن چه دایی را قانع کرد که مردم احساسشان پس از تماشای رقص خالد هزازی عربستانی روی چمن آزادی در هشتمین شب فروردین را فراموش کرده اند چطور؟ جز این بود که اتفاق بزرگتری که در این مملکت رخ داد حواس مردم را به کلی از 8 فروردین منحرف کرد و دایی فرصت یافت که انتقامش را از دستهای برکنارکننده اش بگیرد؟ اصلا از این هم بگذریم. آیا به دنبال پول به هر دری زدن مذموم است؟ نه. آنچه مذموم است سواری روی امواج احساسات مردم است. اینکه آقای دایی برای یک سال فعالیت در تیم ملی با آن نتایج نزدیک به یک میلیون دلار دریافت کرده و باز هم می خواهد به خودش مربوط است. اما چرا مدام فریاد می زند که به دنبال پول نیست؟ لطفا کمی به ذهنتان فشار بیاورید، چند نمونه از آدمهایی که به دنبال پول و قدرت بوده اند اما به مردم می گفتند که به دنبال عدالت و آزادی و رفاه آنها هستند جلوی چشمتان ظاهر می شوند؟
آقای دایی و فدراسیون سر پول دعوا دارند و این کوچکترین اهمیتی برای هیچکس ندارد. دعوا آن جایی مهم می شود که یک طرفش چنان منفور مردم است که دیگر کسی توجهی به حق بودن یا نبودن طرف دیگر نمی کند. مساله فقط مخالفت با قطب منفور است و نه حقیقت دعوا و این یعنی پوپولیسم.
سوم؛ حقیقت و پوپولیسم:
علی دایی اتفاقا خود زخمی پوپولیسم است. آن موج حیرت انگیز فحاشیها و توهین هایی که جزو فرهنگ عامه شده بود هرگز از یاد دایی نمی رود و نباید هم برود. او خودش خوب می داند که اگر امروز برایش فرصت دو ساعته می سازند تا به فدراسیون بتازد نه از روی حب دایی که به خاطر اطلاع برنامه سازان از بغض مردم نسبت به فدراسیون است. او بهتر از همه می داند که این موج فعلی هم تمام می شود و به محض دوباره زمین خوردنش همین کباده کشان فعلی چنان پشتش را خالی می کنند که هیچکس تصور هم نکند. او می داند که اگر اتفاقات خرداد 88 نمی افتاد علی دایی این بار برای همیشه از صحنه فوتبال پاک شده بود.
یعنی فهمیدن اینکه کسی مثل عبدالرحمن شاه حسینی که عزادار صندلی ازدست رفته اش است با چه انگیزه ای علیه فدراسیون فعلی از دایی دفاع آنچنانی می کند این قدر کار سختی است؟ آیا دایی که علی آبادی را مقصر برکناری اش می داند از خودش نمی پرسد در فاصله آن یک هفته جادویی چه گذشت که او به یکباره از مربی ای بی کس و بدون لابی به نیمکت تیم ملی رسید؟ آیا نصب او به سرمربیگری تیم ملی فوتبالی بود که چنین از عزل غیرفوتبالی اش شاکی است؟ آیا دست روی قرآن گذاشتن و دعوت دیگران به این کار یک رفتار حرفه ای است؟ آیا به راستی و با استانداردهای جهانی دستمزد دایی یک میلیون دلار در سال است؟ آیا اگر روی نیمکت تیم ملی نشستن برای کسی حق می آورد مثلا منصور ابراهیم زاده نمی تواند بابت روی نیمکت تیم ملی نشستنش از فدراسیون طلب کار باشد؟
علی دایی باید حواسش به گزیده شدن چندباره از یک سوراخ باشد. او تا به حال بیشتر و بهتر از هرکسی خالی شدن یکباره زیرپا را حس کرده و نباید سوار بر امواج پوپولیستی و رسانه ای فعلی شود که تنها به دنبال جذب مخاطب برای برنامه شان و گرفتن دستمزدها و آگهی های بیشترند و ذره ای دلشان به حال دایی نسوخته. سوزش زخم از پشت را آن کسی که در عرض ده دقیقه جهنمی هشتمین غروب فروردین از روی دوش یکصدهزار نفر به زیر پایشان سقوط کرد بهتر از هرکس دیگری می شناسد.
چهارم؛ موخره:
فوتبال و سینما و هر حوزه دیگری که "مردم" در آن حضور دارند برای ما پلی است به سوی "سیاست". سیاست به معنی گرفتن موضع و اعلام آن در برابر یک رخداد. سوژه سیاسی بیش از هرچیزی باید با پوپولیسم بجنگد. پوپولیسم از جمله یعنی اینکه وقتی از کسی متنفری و فردی علیه آن کس موضعی می گیرد کاری به حقیقت دعوا نداشته باشی و صرف مخالفت برایت مهم باشد. چه بسا دعواهایی که هردو طرف آن ناحق هستند و چه بسیار باطل هایی که در یک لحظه در موضع حق قرار می گیرند.
پس از یادداشتی که در جام جهانی و در حمایت از مارادونای کبیر نوشتم خیلی ها به سوء استفاده از احساسات و موج سواری متهمم کردند. خوشحالم که این بار خودم را زیر بار اتهامات همین موج قرار دادم. اما دوستان عزیز! همه ما که نگران کشورمان و سرنوشتش هستیم باید از تاریخ درس بگیریم. در دعوای دایی و فدراسیون بدون شک حقیقتی هست. اینکه کسی در این دعوا دایی را محق نمی داند و مدعی است که دایی منافع و انتقام گیری شخصیش را دارد پشت نقاب القاب دهن پرکن حقوقی و بعضا سیاسی مخفی می کند اصلا به معنی طرفداری از فدراسیون نیست. کافی است فرصت مناسبی پیش بیاید تا ثابت شود که نگارنده تا چه حد از فدراسیون فعلی بیزار است.
اگر کسی به یکی از طرفین دعوا حق می دهد باید از دلایلش بگوید و از "حقیقت" دفاع کند. راحت ترین کار در اینگونه مواقع نسبت دادن نظر مخالف به یک دشمن و یک توطئه بیرونی است. اینکه نویسنده یادداشت «چرا آقای فردوسی پور؟» از مایلی کهن و فدراسیون پول گرفته کمکی به استدلال مخالفین و رد دلایل آن یادداشت نمی کند. این همان درد مزمن و قدیمی این مرز و بوم است که هر گفته ای را به توطئه ای و زد و بندی مربوط بدانیم. کمی به پشت سرمان نگاه کنیم، نمونه های چنین برخوردهایی خیلی خیلی به ما نزدیکند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
علی کفاشیان ، رئیس فدراسیون فوتبال ایران مدعی است که یکی از مسئولان تیم فوتبال ایران ، در زمان سرمربیگری علی دایی ، امانت در خیانت کرده است.
علی دایی که از ابتدای سال 1387 تا روز 8 فرودین سال 1388 سرمربی تیم ملی ایران بود ، پنجشنبه شب گذشته در برنامه تلویزیونی 90 تصویری از متمم قرادادش با فدراسیون فوتبال را نشان داد که امضای کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال زیر آن دیده می شد در حالی که جای امضای خود او خالی مانده بود.دایی در آن برنامه بارها مدعی شد این متممی است که فدراسیون برای پرداخت نکردن آنچه او بخشی از او حقوقش می داند ، به آن استناد می کند در حالی که به گفته دایی نمی تواند وجاهت قانونی داشته باشد ، چون به امضای او نرسیده است.
کفاشیان ، رئیس فدراسیون فوتبال این ابهام بزرگ را در گفت و گویی با ایلنا این گونه توضیح می دهد:«در آن دوره رابطه فدراسیون فوتبال و سرمربی تیم ملی مثل امروز نبود.به همین خاطر بعضی کارها با واسطه انجام می شد.ما متمم قرادادی نوشتیم که قرار شد آقای دایی آن را امضا کند.متمم را با چکی که باید می گرفت به آقای ابراهیمی ، سرپرست وقت تیم ملی دادیم تا ببرد پیش ایشان.گفته بودیم اول متمم را امضا کند بعد چکش را بگیرد، متاسفانه ایشان توجه نکرده بودند و چک را به آقای دایی داده بودند در حالی که حاضر نشده بود متمم را امضا کند.»
رئیس فدراسیون فوتبال می گوید تاکنون در این باره حرفی نزده چون معتقد بوده سرپرست تیم ملی خیانت در امانت کرده است.
در گفت و گوی با ایلنا کفاشیان به پرسش هایی درباره شایعه ریاست حبیب کاشانی در فدراسیون فوتبال ، رابطه اش با رئیس سازمان تربیت بدنی ، میزان علاقه اش به ماندن در فدراسیون ، مسائل مالی فدراسیون و قرارداد حق پخش تلویزیونی با صدا و سیما پاسخ داده است.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
اعلام اسامی تیم ملی فوتبال ایران:حضور آندو و میرزاپور و عدم دعوت از مجیدی و میداوودی
در اینکه آندو بازیکن مطرح و با کیفیتی است شکی نیست اما این بازیکن خیلی وقت است که بازی نمی کند و این یک رسم بزرگ است که حق بازی در تیم ملی را به بازیکنانی می دهند که بازی می کنند
سايت گل - افشین قطبی برای بازی های تدارکاتی تیم ملی ایران برابر چین و کره جنوبی نام 25بازیکن را برای شرکت در اردو اعلام کرد. دراین لیست غیبت برخی بازیکنان مانند علی کریمی و فرهاد مجیدی و میلاد میداوودی و شاید نکته مهمتر حضور برخی بازیکنان مثل هاشم بیگ زاده ،ایمان مبعلی و حتی آندرانیک تیموریان در لیست قطبی است.
با اینحال تیم ملی با این بازیکنان روز 12 شهریور با تیم ملی چین در شهر ژنگژو و روز 16 شهریور با تیم ملی کره جنوبی،به میدان خواهد رفت.
دروازبانان:
در اولین مرحله انتخاب افشین قطبی بدنبال دروازبانان دوم و سوم خود می گردد چون سید مهدی رحمتی کماکان و بی هیچ حرف و حدیثی دروازبان اول تیم ملی ایران است و البته کسی هم با این موضوع مخالفتی ندارد.اما آنجا که حرف از ذخیره های دروازبانی می رسد حضور ابراهیم میرزاپور بشدت عجیب و حتی نگران کننده می نماید.میرزاپور در اینروزها روی فرم خوبی نیست ودر کنار او علیرضا حقیقی است که او هم با گلهای بدی که برابر راه آهن خورد به نیمکت تیم باشگاهی اش انتقال یافت.
مدافعان:
در خط دفاعی تیم ملی هادی عقیلی ،سید جلال حسینی ،حنیف عمران زاده مدافعان وسطی هستند که مدنظر قطبی قرار دارند.هر چند هیچکدام از این بازیکنان هفته های خوبی را در لیگ برتر با تیمهای باشگاهی خود سپری نکرده اند اما آنچه مشخص است اینکه این نفرات همان مدافعان مد نظر قطبی در جام ملتهای آسیا خواهند بود.در این جمع شانس سید جلال و هادی عقیلی برای حضور ثابت بمراتب بیشتر از دیگران است و این با توجه به هماهنگي اين دو كانلا طبيعي است. البته در این بین محمد نصرتی هم اسما یک مدافع وسط است که احتمالا قطبی روی او بعنوان یک مدافع چپ حساب می کند.در کناره ها خسرو حیدری، هاشم بیک زاده، احسان حاج صفی و حسن اشجاری در این اردو حاضر هستند .در این منطقه نیز وجود نام هاشم بیگ زاده کمی انتخاب قطبی را زير سئوال مي برد.البته هاشم بازيكن كم حاشيه ايست و اين علت اصلي دعوت از اوست!.
خط مياني:
علامت سوال بزرگدر این خط کم نیست.از آندو تیموریان که مدتها می شود او را با لباسی به جز تیم ملی ندیده ایم.بازیکنی که می گوید از ژانویه به بلکبرن می پیوندد مدت مدیدی است که فوتبال باشگاهی را به فراموشی سپرده است. وقتی در ابتدای این فصل صحبت از حضور آندو در یک تیم داخلی به گوش می رسید این امیدواری پیدا شد که دعوت این بازیکن از جانب افشین قطبی توجیهی بیابد .در اینکه آندو بازیکن مطرح و با کیفیتی است شکی نیست اما این بازیکن خیلی وقت است که بازی نمی کند و این یک رسم بزرگ است که حق بازی در تیم ملی را به بازیکنانی می دهند که بازی می کنند.
لوکاس پوولسکی برای فرار از نیمکت نشینی در بایرن مونیخ به کلن رفت تا تیم ملی را از دست ندهد. علامت سوال بعدی ایمان مبعلی بازیکن تکنیکی و طراحی است که در اینروزها در تیم خودش استقلال که با کمبود مهره دست پنجه نرم می کند ،کیفیت لازم را ارائه نکرده و بعنوان بازیکنی نمکت نشین به میدان می رود است.
با این وجود در خط میانی اوضاع تیم ملی ایران خوب به نظر می رسد آنهم در جایی که بازیکن بزرگ و با تجربه ای بنام جواد نکونام بازی می کند.مسعود شجاعی نیز که احتمالا به یک خط جلوتر منتقل می شود یکی دیگر از بازیکنان مطرح و تاثر گذار این پست به شمار می رود. اما بازیکنان خیلی خوب دیگری هم در این خط حضور دارند.پژمان نوری، فرزاد آشوبی و محمد نوری هافبک های خلاق و صاحب سبکی هستند که می توانند خط هافبک قدرتمندی را بهمراه نکونام و شجاعی تشکیل بدهند.
خط حمله:
افشین قطبی باید از شانس خودش متشکر باشد که در خط حمله اینقدر دست و بالش باز است.به این اسامی توجه کنید تا بفهمید تیم ملی ایران در خط حمله چقدر می تواند خطرناک و قدرتمند باشد: محمدرضا خلعتبری،غلامرضا رضایی، میلاد زنیدپور، هادی نوروزی، کریم انصاریفرد، محمد غلامی و مهرداد اولادی .هرچند یکی دو نفر از این تعداد احتمالا همراه تیم به چین و کره نمی روند اما همانطور که گفته شد تیم ملی شرایط ایده آلی را در خط حمله اش می بیند.خلعتبری و غلامرضا رضایی در اوج آمادگی خود به احتمال فراوان دو بازیکن گوش در سیستم 4-2-3-1مورد علاقه قطبی خواهند بود.
سرعت ، تکنیک چیزی است که این دو بازیکن به حد اعلا از آن برخوردارند .هرچند رضایی قدرت بدنی بسیار بالاتر وخلعتبری تکنیک بالاتری دارند.مهاجم نوک جوان تیم ملی هم کسی نیست جز کریم انصاریفر.بازیکنی بلند قد و سرزن که در عین حال تککنیک و سرعت قابل توجهی هم دارد.انصاریفرگلزن چارچوب شناسی است که می تواند پس از چند سال تیم ملی را صاحب یک مهاجم گلزن و تمام عیار بکند.
نکته جالب اینجا است که تیم ملی بازیکنی مثل هادی نوروزی را دارد که اکنون یکی از بهترین های لیگ برتر و تیمش پرسپولیس است.در واقع نوروزی هم باندازه خلعتبری و رضایی شانس بازی را خواهد داشت.محمد غلامی هم در نقش یک فوروارد قدرتی ، سرزن و شوت زن در اوج دوران آکادگی خود به تیم ملی دعوت شده است.مهرداد اولادی هم دیگر مهاجم تکنیکی ، سرعتی تیم ملی است که قدرت بدنی بالایی دارد و برایتیمش ملوان بازیهای بسیار خوبی انجام داده است.اولادی که اینروزها باتجربه نشان می دهد بر قدرت خط حمله ایران اضافه خواهد کرد.
غايبها
اما درمیان اسامی دعوت شده به تیم ملی جای خالی یک دو نفر احساس می شود.اگرعدم دعوت فرهاد مجیدی را بدلیل سن و سال او بدانیم اما دعوت نشدن میلاد میداوودی بازیکن سرشناس استقلال بسیار عجیب به نظر می رسد.هرچند آنطور که شنیده ایم عدم حضور میلاد میداوودی در تیم ملی به خاطر مسائل فنی نیست .به هر حال این بازیکن که می تواند به بازیکنی بزرگ در فوتبال آسیا تبدیل شود با تکنیک ،سرعت و آن ضربه های آزاد استثنائی ، در جام ملتها می تواند برای تیم ملی تاثر گذار باشد.ستار زارع كاپيتان شاهين هم در اوج آمادگي است و او هم مي توانست در جمع ملي پوشان حاضر باشد.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
گردان: قطبي افراد را بر اساس تونايي هايشان به تيم دعوت مي كند!
سايت گل - شهاب گردان درباره تيم ملي با تغيير حرفهاي قبلي مي گويد: هر بازيكني آرزويش اين است كه در تيم ملي كشورش بازي كني من هم دوباره سعي مي كنم كه به تيم دعوت شوم.مطمئن هستم قطبي افراد را بر اساس تونايي هايشان به تيم دعوت مي كند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
حرفهاي صريح قطبي درباره مجيدي ، استقلال ، ميداوودي ، شجاعي ، ميرزاپور و تيم ملي /
- باشخصيتها ملي پوش مي شوند
سايت گل – افشين قطبي امروز بعد از ظهر در كنفرانس مطبوعاتي به سئوالات خبرنگاران پاسخ داد. آم چه كه مي خوانيد روايت سايت گل از اين جلسه است كه قطبي با صراحت در آن صحبت كرده است:
به اين آمار توجه كنيد
پس از راهنيافتن به جام جهاني وظيفه ما ساختن تيمي خوب براي حضور در جام ملتهاي آسياست تا پس از 35 سال بتوانيم قهرماني را از آن خود كنيم. ما در اين مدت بازيهاي سختي را بيرون از خانه انجام داديم كه متاسفانه در رسانهها به آن پرداخته نشد.ما 7 بازي بدون باخت را پشت سر گذاشتهايم كه 6 تاي آنها بيرون از خانه بودهاند. ما در همين بازيها 4 بار به پيروزي رسيدهايم كه 3 برد ما خارج از خانه بوده است. ما در مسير درستي قرار داريم و از زماني كه من سرمربي تيم ملي ايران هستم با حساب بازي برابر اندونزي 21 مسابقه ميگذرد. ما 15 بار خارج از خانه بازي كردهايم و در فوتبال بينالمللي پيروزي در خارج از خانه سخت است و مشكلات مختلف خود را دارد. با اين همه تيم ما نشان داد كه بيرون از خانه اعتماد به نفس بيشتري دارد. ما در جام ملتهاي آسيا بايد همين كار را انجام بدهيم.
همه بازيكنان خسته اند
به خاطر شلوغي تقويم ليگ برتر و بازيهاي فشرده تيمها سطح كيفي مسابقهها تا حدودي پايين آمده است. بازيكنان بايد هر هفته دو بازي را انجام بدهند و اين خستگي آنها را در پي دارد. ضمن آن كه اين بازيها در شهرها با مسافتهاي طولاني انجام ميشود و باعث خستگي بيشتر و كيفيت پايين بازيها ميشود. بايد به مربيان باشگاهي به خاطر استفاده از بازيكنان بيشتر تبريك بگويم. آنها در رقابتهاي مختلف بيش از 11 بازيكن را به كار گرفتهاند و اين نتيجه مثبتي دارد. اين روش باعث ميشود تا بازيكنان جوان هم فرصت بازي داشته باشند و از آسيب ديدگي بازيكنان پيشگيري شود. با تقويت تيم ها آنها همچنين ميتوانند نتايج بهتري را به دست بياورند.
20 ساعت پرواز در انتظار ماست
ما در حال حاضر با مشكل خستگي بازيكنان روبرو هستيم و در يك روز و نيم آينده در تهران بايد با انجام تمرينهاي ريكاوري خستگي بازيكنان را برطرف كرده و آنها را به آمادگي برگردانيم. ما در روزهاي آينده كار مشكلي را در پيش داريم. بايد با سه پرواز و سفري طولاني كه بيشتر از 20 ساعت طول ميكشد به چين برويم و در 72 ساعت تيم را آماده بازي با چين بكنيم. پس از آن هم بايد به كره جنوبي برويم. با همه اين مشكلات و سختي ها بازيكنان نشان دادهاند كه با روحيه دوستي و همدلي ميتوانند اين كار سخت را انجام بدهند. خودشان را نشان داده و ما هم آموزش خوب براي ساخت تيم ملي داشتيم.
چه كسي تحمل زندگي جمعي 41 روزه را دارد؟
تقريبا به تيم و ساختار اصلي مورد نظرم ميرسم، با اين همه قلب و درهاي تيم ملي همواره باز است و در دعوت از بازيكنان مورد نظر به
ملاكهاي فني از جمله تكنيك فردي و آمادگي جسمي بازيكنان و همچنين شخصيت ملي آنها توجه ميكنيم. براي من شخصيت ملي بازيكن و روحيه اي كه دارد بسيار مهم است. رفتار و اخلاق يك بازيكن در تيم ملي با اهميت است. ما در جام ملتها بايد 41 روز مثل خانواده زندگي كنيم. بازيكنها بايد بدانند چطور رفتار كنند. ما 4 بازي دوستانه و 6 بازي مهم را در جام ملتهاي آسيا پيش رو داريم و بايد ملي فكر كنيم.
خوشحالم كه ميرزاپور در تيم ملي است
انتخابهاي من ملي است، من بايد سه گلر را به جام ملتها ببرم. رحمتي دروازه بان شماره يك من و يكي از بهترينهاي آسياست. سعي ميكنم در مدت باقيمانده به او اعتماد به نفس بدهم. از ميان دروازهبانهاي دوم و سوم هم يكي بايد با تجربه باشد و ميرزاپور از نظر تجربه يكي از بهترينها است. او 70 بازي ملي در كارنامه دارد و از نظر بدني هم يكي از بهترينها در اردوهاي ملي است. دروازهباني با چربي زير 7 درصد و تجربه و شخصيت خوب خود، هر بار به تيم ملي ميآيد با خود فضاي مثبتي را ايجاد ميكند. ما برخلاف احساسات هواداران و خبرنگاران تنها به بازيهاي خوب يا بد او در باشگاه نگاه نميكنيم. ما به او به عنوان گلر دوم نظر داريم و ميتواند صدرصد به ما كمك كند. با اعتماد به نفسي كه دارد و آمار خوبش در بازيهاي ملي. او در 70 بازي ملي ميانگين دريافت كمتر از يك گل خورده را دارد. خوشحالم او در گروه ماست و به او افتخار ميكنم. برعكس بسياري از داستانها كه در رسانهها مطرح ميشود. گلر سوم هم بايد در اين رقابتها كسب تجربه كند و براي آينده تجربه جمعآوري كند.
شجاعي جوان است و اشتباه كرده است
احساس كرديم كه دو موقعيت خوب داريم تا بتوانيم وضعيت مسعود شجاعي را مورد ارزيابي قرار دهيم و ببينيم كه آيا او ميتواند از لحاظ هاي مختلف به ما كمك كند يا خير؟ همه ميدانند كه در يكي از بازيهاي تيم ملي وقتي شجاعي تعويض شد از تصميم كادر فني ناراحت بود و مصاحبههايي را عليه تيم ملي و من انجام داد. به هر حال فكر ميكنم شجاعي جوان است و اشتباه كرده است. احساسم اين است كه به خاطر ديدگاه ملي بايد شجاعي را به تيم ملي باز گردانيم. وقتي شجاعي به تيم ملي اضافه شود دو نفري با هم صحبت خواهيم كرد تا او تفكرات من را درك كند. هيچ بازيكني در تيم ملي نمي تواند بيرون از تيم اعتراض كند و اگر مشكلي دارد بايد در داخل خانواده تيم آن مشكل را مطرح كند. هر بازيكني كه اعتراضي رسانهاي به وضعيت تيم ملي داشته باشد شك نكنيد كه او را كنار خواهم گذاشت.
اولادي به ما كمك مي كند
از زماني كه اولادي در فوتبال امارات حضور داشته است به بازي اين بازيكن علاقه پيدا كردهام و احساس ميكنم كه او ميتواند به تيم ملي كمك كند. يك سال و نيم است كه او سرباز است. اما حالا موقعيتي به وجود آمده كه ميتواند به تيم ملي در جام ملتهاي آسيا كمك كند.
مجيدي در ليست ما هست
هر كس با تفكرات من آشناست ميداند كه من چقدر به فرهاد مجيدي و بازياش علاقه دارم. مجيدي يكي از بهترين بازيكنان چند سال گذشته و تاثيرگذارترين بازيكن استقلال در چند سال اخير بوده است و من همواره نظر بسيار مثبتي بر روي او داشتهام. مجيدي در گذشته در فهرست تيم ملي بوده و الان هم در ليست است. در سه ديداري كه برابر ايسلند، مقدونيه و اردن داشتيم او به دليل مصدوميت نتوانست در دو بازي اول بازي كند اما در بازي سوم بازي كرد و عملكرد تاثيرگذاري داشت. با اين حال همه ما حساسيت سرمربي استقلال و مديران اين باشگاهها در دعوت از بازيكنان به تيم ملي را ميدانيم. وقتي بيش از 4 نفر از استقلال دعوت ميكنيم اعتراض ميكنند كه چرا اين قدر از استقلال بازيكن دعوت ميكنيد و وقتي هم كه كم از اين تيم به تيم ملي دعوت ميكنيم باز هم اعتراض ميكنند. شما به من كمك كنيد. واقعا بعضي وقتها من نميدانم چه كاري انجام دهم. ميخواهم همواره رابطه مثبتي بين باشگاهها و تيم ملي وجود داشته باشد.
اگر احساس كنم بازيكن تشنه حضور در تيم ملي نيست كنارش مي گذارم
براي من مهم است بازيكن دعوت شده به تيم ملي تشنه و گرسنه بازي در تيم ملي باشد. باشگاههاي ما رقمهاي كلاني به بازيكنان ميدهند و وقتي اين بازيكنان به تيم ملي ميآيند فكر ميكنند پاداش كمي ميگيرند و اين براي فوتبال ايران مشكل ساز است. بايد من و يا مربي آينده اين مشكل را حل كنيم و اگر اين مشكل حل نشود در آينده هم دچار مشكل خواهيم شد. باشگاهها در ساخت فوتبال و بازيكنان تاثير بسيار زيادي دارند. يك بازيكن بايد افتخار كند كه در تيم ملي حضور دارد. اگر احساس كنم بازيكن تشنه حضور در تيم ملي نيست خيلي راحت و بدون تعارف آن بازيكن را كنار ميگذارم چرا كه فضاي تيم ملي بسيار حساس است. هر زمان كه باشگاه استقلال و خود مجيدي از اعماق وجودشان خواستند كه اين بازيكن در تيم ملي باشد قطعا مجيدي به تيم ملي دعوت ميشود.
من قول نميدهم
قولي نميدهم چون هدف ما ساده است. پس از 35 سال ميخواهيم تيمي بسازيم كه در جام ملتهاي آسيا قهرمان شود. تمام كساني كه در تيم ملي فعاليت ميكنند تلاششان همين خواهد بود. من قول نميدهم تا حادثهاي ايجاد نشود. وقتي آدم قول ميدهد بايد بتواند همه شرايط را كنترل كند ولي وقتي من نميتوانم چيزي را كنترل كنم قول دادن سخت ميشود.
مبعلي به تيم ملي كمك ميكند
ايمان مبعلي همان بازيكني است كه در مورد تيموريان گفتم. وظايفي كه او داخل زمين انجام ميدهد بينظير است و شخصيت او ميتواند به تيم ملي كمك كند.
گاهي شرايط يك باشگاه بهترين آن بازيكن را فراهم نميكند اما همان بازيكن در تيم ملي نمايش خوبي دارد. من بازيهاي مختلفي را ميتوانم مثال بزنم كه با حضور مبعلي در تركيب تيم ملي شرايط عوض شد و او توانست تأثيرگذار باشد ضربههاي ايستگاهي او بينظير است.
ميلاد براي استقلال مثل شير بازي كرد
در اردوي قبلي به خاطر اينكه به تواناييهاي ميداودي اعتقاد داشتم او را به تيم ملي دعوت كردم. پيش از بازي با ارمنستان احساس كردم به خاطر فشاري كه روي اين بازيكن بوده مصدوم است اما من كه دكتر نيستم كه بگويم اين بازيكن مصدوم بوده يا نه؟ ولي برايم عجيب بود كه سه روز بعد براي استقلال توانست 90 دقيقه مانند شير بازي كند. وقتي ديويد بكام مصدوم بود و نميتوانست در جام جهاني در تيم ملي بازي كند آن قدر تشنه حضور در تيم ملي بود كه به هر حال خود را كنار تيم رساند اما من احساس كردم ميداودي تشنه بازي در تيم ملي نيست و وظيفه سرمربيگري تيم ملي به من حكم ميكند كه اين بازيكن را دعوت نكنم. آن هم در شرايطي كه بازيكناني مانند غلامي،شجاعي و اولادي را در اختيار دارم. من با ميداودي تعارف ندارم. اگر او نشان دهد كه تشنه حضور در تيم ملي است و ميتواند به تيم ما كمك كند شك نكنيد كه او را به تيم ملي دعوت ميكنم.
گروه من بايد باشخصيت باشند
شخصيتي كه پدر و مادرم به من دادهاند اين بوده كه در صداقت با كسي تعارف نداشته باشم و رك حرفهايم را بزنم. من با مسووليت 75 ميليون ايراني بيدار ميشوم، زندگي ميكنم و ميخوابم و هر نفسي كه ميكشم بر مسووليتم اضافه ميكند. هيچ تصميم من بدون تفكر و فكر قبلي نيست. تجربهام به من ميگويد شايد بازيكناني به لحاظ فني در بهترين سطح باشند اما اين دليل نميشود كه آنها بتوانند در مجموعه تيم مثمر ثمر باشند، من ميخواهم وقتي 23 بازيكن را جمع ميكنم اين 23 بازيكن بشود يك لشگر 75 ميليوني. بازيكنان بايد گروه را بزرگ كنند. اگر ما نتوانستيم 35 سال به فينال جام ملتها برويم دليل كم هوشي و بياستعداد بودن و كمبود عشق بازيكنان به فوتبال نيست بلكه دليل اصلياش اين است وقتي گروهي جمع ميشويم آن گروه را كوچكتر ميكنيم. همانطور كه در جام جهاني 2006 تيم ملي ايران بهترين تيم ملي ايران نبود. من سعي ميكنم بازيكناني را به تيم ملي دعوت كنم كه با اخلاق ، رفتار و شخصيتشان بتوانند به تيم ملي كمك كنند.
كادر فني تيم ملي عقده ندارد
من افرادي را كنار دستم دارم كه سالها حضور در بالاترين رده را داشتند و سرپرستي نيز در كنار من است كه بيش از 50 بازي ملي دارد، اين افراد نظراتشان را به من ميدهند ولي آخر سر اين افشين قطبي است كه نظر نهايي را ميدهد. اگر ببينم بازيكني ميتواند به تيم ملي كمك كند دعوتش ميكنم اما متاسفانه خيلي از حرفهايي كه مطرح ميشود احساساتي است.
آندو هميشه بهترين بوده است
هر زمان كه آندره تيموريان را به تيم ملي دعوت كردم او جزو بهترين ها بوده است. در تورنمنت قطر و ديدار با كره شمالي به عنوان بهترين بازيكن انتخاب شد. بدن او تنها 7 درصد چربي دارد و شرايط بازي اش بينظير است و از بازيكنان با اهميت تيم ملي است. وقتي او نتوانست در اردوي اتريش و بازي با ارمنستان حاضر شود احساس كردم كه بايد او را براي بازيهاي آينده تيم ملي دعوت كنم، ضمن اينكه او در پستي بازي ميكند كه رقباي چنداني ندارد.
دلتنگ آزادي هستيم
خيلي شفاف بگويم ما دوست داشتيم به جاي تيم ملي تيم اميد به اين بازيها اعزام شود اما براساس قوانين فدراسيون غرب آسيا بايد تيمهاي اول در اين مسابقات شركت كنند. ما در مرحله گروهي دو بازي با عمان و بحرين خواهيم داشت. پس از آن 17 نوامبر و در روز فيفا يك بازي در تهران خواهيم داشت. ما براي بازي در ورزشگاه آزادي دلتنگ شدهايم. چند گزينه براي اين بازي داريم و احتمال ميدهم كه حريف ما يك تيم غيراسيايي باشد ضمن اينكه 17 روز پيش از شروع جام ملتهاي آسيا در نزديكي قطر اردوي تداركاتي خواهيم داشت و در اين اردو دو ديدار پشت درهاي و دو ديدار با حضور خبرنگاران و تماشاگران انجام خواهيم داد.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
نمايش غافلگيركننده خط حمله استقلال خيلي زود نگاهها را به سمت جايگاه ويژه و صندلي مخصوص سرمربي تيم ملي چرخاند و حتي دوربينهاي تلويزيوني هم پس از شعبدهبازيهاي فرهاد مجيدي و ميلاد ميداوودي روي چهره افشين قطبي كه اين دو بازيكن را در آخرين فهرست تيم ملي از قلم انداخت، زوم كردند.
تهران امروز : اكثر اتفاقات مهم نيمه اول بازي زماني متولد شدند كه توپ به خط حمله استقلال ميرسيد. زوج مجيدي و ميداوودي خط دفاعي پرآوازه و گرانقيمت سپاهان را به سرگيجه انداخته بود و آشفتگي چهره امير قلعهنويي پس از موقعيتهايي كه روي دروازه تيمش خلق ميشد نشان از استيصال و درهم ريختگي ذهني او براي مهار نقطه قوت استقلال داشت.
ميداوودي گل اول را با جاگيري در فضاي خالي بين دو مدافع ملي پوش و بلندقامت سپاهان با ضربه سر به ثمر رساند و در دقايق پاياني نيمه اول هم با يك ضربه آكروباتيك هنرمندانه استقلال را سه گله كرد. او اما ستاره انگشت نماي زمين نبود. فرهاد مجيدي از همان دقايق ابتدايي بازي هرگاه صاحب توپ شد خط دفاعي سپاهان را به هم ريخت و در سه نوبت با دريبلينگ موفق ملي پوشان حريف خطرساز شد. فضاسازي مجيدي و دوندگي بيامان او در اين نيمه كم نظير بود و در نهايت با گلي كه پس از عبور از سه بازيكن سپاهان به ثمر رساند نامش را در ذهن مخاطبان بازي خاص هفته هفتم حك كرد.
در آن لحظات هواداران استقلال در شعارهاي هماهنگ خطاب به افشين قطبي خواهان حضور مجيدي در تيم ملي شدند و سرمربي تيم ملي كه ميدانست تصويرش روي آنتن است به لبخندي كمرنگ اكتفا كرد. در آخرين فهرست او نام مهاجماني مثل محمد غلامي، كريم انصاريفر، غلامرضا رضايي و هادي نوروزي جلب نظر ميكند كه به گواه آمار و آنچه از كيفيت فردي بازيكنان طي يكسال گذشته به ثبت رسيده فرهاد مجيدي در قياس با تمام اين نفرات عملكرد بهتري را ارائه كرده اما همچنان تمايلي به دعوت از او به تيم ملي وجود ندارد. قطبي مدتي پيش در مصاحبهاي درباره غيبت ميداوودي و مجيدي در تيم ملي گفته بود: «آنها خودشان بهتر ميدانند چرا دعوت نشدند.» اين توجيه نيش دار از اختلافي عميق حكايت دارد و به نظر ميرسد قطبي پس از حذف علي كريمي پروسه كنار گذاشتن بازيكنان ناراضي را با سرعت بيشتري پيش ميبرد.
ماجراي فرهاد مجيدي در قياس با ميداوودي كمي پيچيده تر است. او پس از بازي درخشاني كه مقابل سپاهان ارائه داد به اتاق تست دوپينگ فراخوانده شد و در زمان تحويل نمونهاش، به افسران ستاد مبارزه با دوپينگ و فدراسيون فوتبال پرخاش كرد. مجيدي خطاب به آنها گفت: «فدراسيون با اين كارها چه چيزي را ميخواهد ثابت كند؟ به جاي اين كارها بررسي كنند و ببينند چرا خوب بازي ميكنم. علت اين خوب بازي كردن من را نميتوانند از تست دوپينگ در بياورند. براي چندمين بار است كه از من تست گرفته ميشود و نميدانم چه چيزي را ميخواهند ثابت كنند.» منشا غيبت مجيدي در تيم ملي را بايد در اختلافات او با فدراسيون فوتبال جستوجو كرد.
قبل از اردوي اتريش از فدراسيون با او تماس گرفته ميشود تا پاسپورتش را تحويل دهد اما مجيدي به مسئول مربوطه ميگويد چون ويزاي شينگن يكساله دارد ميتواند به همراه تيم ملي به اروپا اعزام شود و نيازي به تحويل دادن پاسپورت ندارد. با اين حال از طرف فدراسيون اصرار ميشود كه مجيدي هم بايد مثل بقيه بازيكنان پاسپورتش را تحويل بدهد و همين كشمكش ساده باعث ميشود او حضور در اردوي اتريش را از دست بدهد. پس از اين اتفاق مجيدي همه چيز را از چشم افشين قطبي ميبيند و وقتي در جريان بازي استقلال و نفت تهران در جايگاه ويژه با سرمربي تيم ملي مواجه ميشود ترجيح ميدهد به او سلام نكند و به اين ترتيب قطبي در عدم دعوت از مجيدي مصممتر ميشود.
از سويي حضور مكرر مجيدي در اتاق تست دوپينگ گويا ادامه ماجراي اختلاف او با فدراسيون فوتبال است و به اعتقاد اين بازيكن ماجرا اساسا از فدراسيون فوتبال آب ميخورد. مجيدي پازلهاي داستان را اينگونه كنار هم ميچيند: «فصل گذشته پنجبار از بازيكنان استقلال تست دوپينگ گرفتند كه پنجبار آن مربوط به من ميشد. طبق قوانين فيفا بايد تست دوپينگ تصادفي انجام شود.
پس از بازي جمعه شب قرعهكشي انجام شد و اسم من درنيامد اما مامور مبارزه با دوپينگ در حضور دكتر استقلال گفت، مسئولان فدراسيون فوتبال گفتهاند از من حتما تست گرفته شود. آيا براي مسئولان فدراسيون فوتبال تنها اين مهم است كه از من تست دوپينگ بگيرند؟ براي آنها اهميتي ندارد كه چرا افشين قطبي، فرهاد مجيدي را به تيم ملي دعوت نميكند؟ كفاشيان و شريفي بايد پاسخگو باشند كه اين مسئول فدراسيون فوتبال چه كسي است كه ميخواهد مدام از من تست دوپينگ گرفته شود.
اگر از من مطمئن نيستند بيايند تمام بدنم را كالبدشكافي كنند.متاسفانه يك عده خودشان اين طور فوتبال بازي كردهاند و فكر ميكنند من هم مثل خودشان هستم. فعلا دعوت نشدن به تيم ملي مشكل من نيست. مشكل من اين است كه بايد پاكيام را ثابت كنم. در زمان پورحيدري، مايلي كهن، طالبي، قلعه نويي، بلاژويچ، برانكو و دايي در مقاطعي به تيم ملي دعوت شدم و در مقاطعي نشدم. همواره به تصميم سرمربي تيم ملي احترام گذاشتم اكنون هم به نظر قطبي احترام ميگذارم. با اين حال اميدوارم قطبي بگويد چرا من را به تيم ملي دعوت نميكند.»
مجيدي معتقد است از يك سو در فدراسيون فوتبال عدهاي مايل نيستند او در تيم ملي حضور داشته باشد و همين افراد سعي ميكنند بازيهاي خوب او را به استفاده از مواد نيروزا ربط بدهند و از سوي ديگر استقلاليهاي كادر فني و سرپرستي تيم ملي مثل عليرضا منصوريان و اصغر حاجيلو بهدليل اختلافات قديمي با اين بازيكن قطبي را مجاب كردهاند كه به فرهاد مجيدي فكر نكند.
احمد هاشميان، رئيس كميته پزشكي و مبارزه با دوپينگ فدراسيون فوتبال ادعاي مجيدي مبني بر زوم كردن كميته دوپينگ روي او و خط گرفتن اين كميته از برخي افراد غير مسئول فدراسيون را صرفا توهماتي غيرواقعي ميداند:« هيچكدام از مسئولان فدراسيون و كميته مبازره با دوپينگ دستور ندادند از مجيدي تست گرفته شود. سرپرستان يا پزشكان دو تيم در بين دو نيمه بازي از كيسههاي جداگانه، قرعه هر تيم را براي تست انتخاب ميكنند. به عنوان مثال در اين بازي پزشك سپاهان قرعه استقلال را انتخاب كرد و برعكس. پس حرفهاي مجيدي نميتواند صحت داشته باشد. ما هيچوقت شماره مجيدي يا بازيكن ديگري را كه چند بار تست داده عمدا از قرعه خارج نميكنيم.»
اين در حالي است كه پزشك سپاهان با تكذيب ادعاهان هاشميان تاكيد ميكند نام مجيدي را او از داخل كيسه قرعه بيرون نياورده و اين بازيكن به همراه جلال حسيني به صورت هدفمند انتخاب شده اند.
دكتر رشادي در اين باره ميگويد:« در بين دو شمارهاي كه ما اتفاقي انتخاب كرديم شماره مجيدي وجود نداشت اما از او تست گرفته شد. همچنين شماره سيد جلال حسيني هم توسط استقلاليها انتخاب نشد، منتهي مانند مجيدي از او نيز نمونه گيري صورت گرفت. در واقع حسيني و مجيدي به صورت هدفمند از سوي مامور مبارزه با دوپينگ انتخاب شدند.» پس از تكذيب شدن حرفهاي دكتر هاشميان توسط پزشك سپاهان، او ديگر تلفن همراهش را پاسخ نداد و حاضر نشد در اين خصوص اظهارنظر كند.
ماجراي فرهاد مجيدي و تيم ملي در صورت ادامه درخشش اين بازيكن با پيراهن استقلال به اين زوديها به نقطه پايان نزديك نخواهد شد. شايد نمايش قابل اعتناي كاپيتان 34 ساله استقلال خاطره سلامي كه عليك نشد را از ذهن قطبي پاك كند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
به گزارش خبرنگار ورزشي، سرمربي يكي از تيمهاي ملي يك دوست ويژه داشت كه همواره كمكهاي بسيار به موقعي را برايش به هتل محل اقامتش ميرساند.
آتی نیوز : اين دوست ويژه از سوي سرپرست تيم ملي انتخاب و به جناب آقاي مربي معرفي شده بود به همين دليل هر زمان كه اين مربي دو مليتي هوس مصرف نوشيدنيهايي غير از آب خنك ميكرد به اين آقاي ويژه تلفن كرده و ساعتي بعد سفارش او در اتاق هتل به دستش ميرسيد.
اما از بد حادثه مدتي پيش، اين دوست ويژه از سوي ماموران انتظامي دستگير شده و ماموران از اين آقاي ويژه بابت نوشيدنيهاي كه همراه داشته است توضيح ميخواهند و جالب است بدانيد آقاي ويژه هم در كمال شرمندگي ميگويد "من ساقي آقاي مربي معروف هستم!"
شنيده ميشود مسئولان اين تيم ملي به شدت دنبال آزادي فرد مورد نظر هستند تا بحث به رسانه ها كشيده نشود !
اميد است آتي نيوز مجبور به ارائه جزئيات بيشتر از اين دوست ويژه و مربي يادشده نشود و مسئولان نيز با دقت و جديت بيشتري نحوه انتخاب مربيان تيم ملي را مدنظر داشته باشند.
2 بازيکن ايراني باشگاه اوساسونا که زودتر خود را به چين رسانده بودند، به محض ورود کاروان ايران به جنجو به استقبال همبازيان خود آمدند.
سایت فوتبال3- تيم ملي فوتبال ايران که براي برگزاري يک ديدار دوستانه به کشور چين سفر کرده، شب گذشته وارد شهر جنجو مرکز ايالت هنان شد.
*جواد نکونام و مسعود شجاعي که پس از بازي هفته نخست فصل جديد لاليگا برابر آلمريا به چين پرواز کرده و زودتر از ساير نفرات به جنجو رسيده و در هتل مستقر شده بودند هنگام ورود ساير اعضاي تيم به استقبال آنها آمدند.
*کاروان تيم ملي پس از ورود به جنجو و پس از طي يک مسير 30 دقيقه اي با اتوبوس از فرودگاه، به هتل کراون پلازا که يکي از بهترين هتل هاي اين شهر و در جنب چند هتل بين المللي ديگر قرار دارد وارد شده و بلافاصله شام را صرف کرده و به اتاق هاي خود که از قبل هماهنگ شده بود رفتند تا خستگي اين سفر را از تن بدر کنند.
* بازيکنان امروز صبح نيز پس از صرف صبحانه به استراحت پرداختند و با رفتن به استخر و سالن بدنسازي سعي کردند خستگيشان به طورکامل رفع شود.
*تيم ملي بعد از ظهر امروز و ساعت 18:30 يک جلسه تمرين خواهد داشت و فردا نيز تمرينات خود را ادامه خواهد داد تا خود را براي بازي عصر جمعه برابر تيم ملي چين آماده کند.
* موقعيت شهر جنجو ايالت هنان که مرکز آن شهر جنجو است در شمال شرقي جمهوري خلق چين و نزديک درياي چين شرقي قرار دارد. وسعت اين استان 167 هزار کيلومتر مربع و جمعيت آن براساس آخرين سرشماري در سال 2007 بالغ بر 94 ميليون و 290 هزار نفر است. نام اين استان Henan از دو بخش تشکيل شده است. He به معناي رودخانه که منظور همان رودخانه معروف زرد است و Nan به معناي جنوب. بدين ترتيب معناي واژه Henan (جنوب رودخانه زرد) است. جنجو مرکز اين ايالت پرجمعيت ترين شهر اين استان است و از ديگر شهرهاي قابل ذکر هنان مي توان به کاي فنگ، لويانگ، شين شيانگ، آنيانگ، لو هه و شوچانگ اشاره کرد.
هواي شهر جنجو نسبتا گرم و شرجي و امروز ابري است.
* ديدار دوستانه تيم هاي ملي ايران و چين ساعت 19:30 روز جمعه به وقت محلي (16 به وقت ايران) در ورزشگاه اصلي شهر جنجو برگزار خواهد شد.
2010/09/01کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
---------- Post added at 09:03 PM ---------- Previous post was at 09:00 PM ----------
سرمربي تيم ملي فوتبال کشورمان گفت: درهاي تيم ملي هميشه باز است و تمام بازيکنان فرصت دارند با نمايش تواناييهاي خود امکان حضور در اين تيم را بدست آورند.
سایت فوتبال 3- افشین قطبی در پایان تمرین عصرديروز دوشنبه تیم ملی گفت: من ثابت کردهام بحث تیم ملی بسیار مهم است و هیچگاه براساس احساسم در خصوص انتخاب بازیکنان این تیم تصمیم گیری نکردهام. قطعا تمام بازیکنان آماده فوتبال ایران می توانند فرصت حضور در تیم ملی را بدست آورند.
وی با تاکید براینکه تمام بازیکنان شایسته که بتوانند به تیم ملی برای موفقیت در جام ملتهای آسیا کمک کنند به اردوی این تیم دعوت خواهند شد، افزود: درهای تیم ملی همیشه باز است اما بازیکنان بزرگ هم باید بدانند تیم ملی از آنها بزرگتر است. بازیکنان باید به این واقعیت برسند که شاید یک روز مربی بنابه مصالح تیم ملی آنها را دعوت نکرده یا نیمکت نشین کند. آنها در این شرایط نباید کاری کنند که به ضرر تیم ملی شود.
سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان اضافه کرد: میداووی، مجیدی، کریمی وحتی بازیکنان دیگر هم شانس دعوت مجدد به تیم ملی را دارند اما نکته مهم این است که در مقطع فعلی کادر فنی تیم ملی تصمیم گرفت با نفراتی که در اردو حاضر هستند به دیدار کره و چین برود.
وی در خصوص پرواز طولانی مدت تیم ملی به چین خاطرنشان کرد: ما سعی می کنیم شرایطی را به وجود آوریم که بازیکنان بیش از اندازه خسته نشوند.
قطبی در خاتمه تصریح کرد: می خواهیم تیمی 70 میلیون نفره بسازیم و در این تیم از بازیکنانی استفاده خواهیم کرد که در سختترین روزها برای موفقیت تیم ملی، بالابردن پرچم ایران و پیروزیهای بزرگ این تیم بجنگند.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
2010/08/31
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)