مرکز نگهداری معتادان پرخطر شفق
معتاد پر خطر کیست؟ آخر خط اعتیاد کجاست؟ چه زمانی مصرف مواد مخدر افراد را به انتها می رساند؟ کریه ترین چهره اعتیاد چگونه است؟ اینها سووال هایی است که با دیدن معتادانی که در مرکز شفق نگهداری می شوند می توان به آنها پاسخ داد.
پس از مدتها بحث بر سر جمع آوری معتادان پرخطر خیابانی در جلسات ستاد مبارزه بامواد مخدر و کمیته درمان ستاد ، از اول اسفند ماه 1384 طرح مذکور آغاز و معتادان پرخطر شهر تهران به مرکز شفق منتقل می شوند. مهم ترین دغدغه ای که از ابتدا برای مسوولان و کارشناسان در این زمینه وجود داشت چگونگی نگهداری این افراد و نحوه درمان آنها بود. زیرا این افراد کسانی هستند که خطرناک ترین چهره اعتیاد در آنها حلول کرده است و چهره جامعه را نیز زشت کرده اند.
خوشبختانه با همکاری اعضا ستاد از جمله نیروی انتظامی ، سازمان زندانها ، وزارت بهداشت ، سازمان بهزیستی ، قوه قضائیه و با هماهنگی دبیرخانه ستاد ، شرایط مرکز شفق برای این امر مهیا و از اسفند سال گذشته تاکنون طرح در حال اجرا است. برای آگاهی از شرایط مرکز نگهداری معتادان پرخطر شفق به آنجا رفتیم و آنچه می خوانید حاصل بازدید دو ساعته ما از آنجاست.
روی تابلو سردر مرکز شفق نوشته است. مرکز آموزشی ، درمانی و بازتوانی 400 تختخوابی بیماری های روانی اجتماعی شفق تهران تاریخ تاسیس تیرماه 1384
با هماهنگی وارد مجموعه شدیم و به محل نگهداری معتادان رفتیم. معتادان پرخطر خیابانی پس از دستگیری توسط نیروی انتظامی به مدت 6 روز در قرنطینه نگهداری می شوند و پس از آزمایشهای متعدد و روشن شدن کامل وضعیت آنان به سالن اصلی منتقل می شوند.
قرنطینه بخشی است که معتاد تازه از کوچه پس کوچه های شهر به آنجا آمده است. چهره ها درآنجا کاملاً شبیه آنچه بود که انتظار داشتیم . عده ای با مصرف داروهای تجویز شده توسط پزشکان در خواب بودند و عده ای هم با چهرهای تکیده و نگاههای ثابت روی تخت نشسته بودند.
سعی کردیم با تعدادی از آنها صحبت کنیم و وضعیت مرکز را از آنان جویا شویم.
یکی که جوان 25 ساله ای بود گفت: من هروئین تزریق می کردم (وآستین پیراهنش را بالا زد تا جای تزریق را نشان بدهد.)
پرسیدیم: چطور دستگیر شدی؟
گفت: در میدان آزادی
پرسیدیم: از وضعیت مرکز راضی هستی؟
گفت: بله ، اینجا لااقل سرپناهی داریم. دکترها دارو هم می دهند.
و بعد پرسید: شما می دانید ما کی آزاد می شویم؟
گفتیم: هر وقت سالم بشوی. نظر خودت چیست؟
جوابی نداد و رفت.
به سراغ مرد مسن تری که حدود 45 سال سن داشت رفتیم
پرسیدیم: چرا اینجا هستی؟
نگاه ثابتش را به طرف ما چرخاند و گفت: هروئین(لهجه شهرستانی داشت)
پرسیدیم: اینجا چطور است؟
جوابی نداد
جوان دیگری جلو آمد و گفت : با من صحبت کنید.
گفتیم : بگو
گفت: من دو ماه است اینجا هستم
گفتیم: بعد از 6 روز از قرنطینه خارج نشده ای ؟
گفت : خودم خواستم. اینجا راحت ترم.
گفتیم: نظرت راجع به درمان در اینجا چیست؟
گفت: آقا من که راضی هستم . الان حالم خوب است و همه چیز خوب است فقط اگر لوازم بهداشتی و لباس بیشتری بدهند کاملاً راضی هستم.
در کنار سالن قرنطینه مرکز مشاوره قرار دارد و معتادان تک ، تک برای مشاوره به آنجا هدایت می شوند.
پس از خروج از قرنطینه به سالن اصلی رفتیم . آنجا فضای دیگری است . افراد سالم به نظر می رسند و گرچه از چهره های تکیده شان معلوم است که طوفان سهمگین اعتیاد از روی آنها عبور کرده اما واضح است که در مسیر سلامتی گام برمی دارند.
در مرکز شفق 400 نفر معتاد پرخطر خیابانی نگهداری می شوند و در سالن اصلی پزشکان ، روانشاسان ، روانپزشکان و پرستاران مستقرند و روزانه معتادان را متادون درمانی می کنند .
به سالنی رفتیم که معتادان برای گرفتن قرص متادون به آنجا مراجعه می کردند . در سالن اصلی به خلاف سالن قرنطینه کسی گوشه گیر نبود و افراد به دورما حلقه زدند. آنجا راحت تر با افراد گفت و گو کردیم.
کسی که خودش را حسین دوست محمدی معرفی کرد به ما گفت: 35 سال سن دارم روز اول که به اینجا آمدم خودم را نمی شناختم . حتی پدر و مادرم را تشخیص نمی دادم . اما از وقتی به اینجا آمده ام خودم را پیدا کرده ام. الان دو ماه است اینجا هستم و کاملاً راضی هستم. در مورد مشکلات که از او پرسیدیم گفت: همه چیز خوب است . او می خواست از طرف او به سایر معتادان بگوییم برای درمان به مرکز شفق بیایند.
فرد دیگری که نام خود را کامران دولتشاهی ذکر کرد گفت: من هروئین مصرف می کردم . از درمان راضی ام اما نیاز به نظافت بیشتری داریم. حالا که سالم شده ایم غذای بیشتری می خواهیم.
سپس به بخش « گروه درمانی » در انتهای سالن رفتیم . افراد در آنجا گرد مشاور حلقه زده بودند و او سعی می کرد با روش گروه درمانی و تقویت روحیه افراد ، آنها را به ادامه درمان تشویق کند.
با چند نفردیگر هم صحبت کردیم. عده کمی هم از آمدن به مرکز شفق ناراضی بودند. کسی که خود را علیرضا محمودی اهل همدان معرفی کرد گفت: من تریاک مصرف می کردم ولی در حال ترک بودم و 5 ماه بود که مصرف نمی کردم ولی چون قبلاً تزریق کرده بودم و جای تزریق روی تنم بود مرا به اینجا آوردند.
از او پرسیدیم: کجا دستگیر شدی ؟
گفت: میدان آزادی
پرسیدیم : آنجا چه می کردی؟
جوابی نداد.
با کسی هم به نام محمد اکبری گفت و گو کردیم که می گفت: دو سال است هروئین مصرف می کند و 25 سال سن دارد .
از درمان با متادون راضی بود اما او هم خواستار نظافت بیشتری بود و می خواست بداند کی از مرکز خارج میشود.
در پایان بازدید از مرکز شفق با دکتر سعید صفاتیان مدیرکل امور درمان و بازپروری ستاد هم گفت و گو کردیم.
از دکتر صفاتیان خواستیم نظرش را راجع به مرکز بگوید و او گفت: می خواهم بر این نکته تاکیدکنم که این مرکز و این شیوه درمان برای نخستین بار در کشور اجرا می شود و باید ازاین منظر به آن نگاه کنیم .اگر ازاین منظر نگاه کنیم طرح موفق بوده است و ما می توانیم با آسیب شناسی به موقع نقایص را برطرف کنیم.
وی گفت: هم اکنون درمرکز شفق به اندازه کافی پزشک و روانپزشک داریم و معتادان هر روز ویزیت می شوند و متادون دریافت می کنند و این شرایطی است که برای درمان آنها مناسب است.
پرسیدیم: بیشتر افراد خواستار بهداشت بیشتر هستند نظر شما چیست؟
دکتر صفاتیان گفت: من هم می پذیرم که نظافت باید بیشتر باشد
پرسیدیم: به نظر شما علاقه معتادان به رعایت نکات بهداشتی نکته مثبتی نیست؟
گفت: دقیقاً همین طور است وقتی یک معتاد خیابانی پرخطر در گوشه خیابان دستگیر شده است خواستار نظافت بیشتر می شود به این معنا است که حالش خوب شده.
در مورد مدیریت مرکز شفق از دکتر صفاتیان پرسیدیم و گفت: تاکنون مدیریت مرکز به عهده نیروی انتظامی بوده است اما از این به بعد مدیریت مرکز به سازمان بهزیستی محول خواهد شد و نیروی انتظامی وظیفه حراست از مجموعه را به عهده خواهد داشت.
وقتی از مرکز شفق خارج می شدیم تعدادی از معتادان پشت در سالن جمع شده بودند و ما را نگاه می کردند. از یک سو خوشحال بودیم که بخش عمده ای از افراد حاضر در مرکز به یک وضعیت نسبتاً مناسب از سلامت رسیده اند و از سوی دیگر ناراحت بودیم از اینکه چرا باید انسانی خود را به ورطه نابودی بکشاند که جامعه مجبور شود او را از خود براند و در یک منطقه دور افتاده نگهداری کند؟
منبع: روابط عمومی دبیرخانه ستاد مبارزه با مواد مخدر