این اسنو چه کارکتر باحالیه خوشم امد ازش...
اینم که خیلی خشنه....
![]()
این اسنو چه کارکتر باحالیه خوشم امد ازش...
اینم که خیلی خشنه....
![]()
اوا! به کاراکتر بنده فوش نداهاینم که خیلی خشنه....خوبه به اسنو فوش بدم؟
![]()
نه Lightning قلب مهربونی داره یکم بری جلو میفهمی
مثل اینکه ما باید فعلا بریم همینطوری موجود پوجود بکشیم... این چپتر 11ش خیلی سخته منم که میخوام کله کوئست ها رو برم ...
راستی دوستان این جاهایه زرد واسه چیه؟ آخه یکی از Mission Stone ( Ci'th Stone )s هام اونجایه! نمی دونم چجوری برم!
یکی دیگشونو زیر لنگه این دایناسور هایهیک بار خواستم بزنمشون 2 تا پا کوبید ترکیدم...
شوخی کردم اونم کارکتر فوق العاده ای هستش.
اخه من هنو چاپتر 5 هستم راه به راه میاد اسنو رو می زنه بسه دیگه....شیطونهمیگه...
می گم عجب باس تو باسی شده..خیلی سخته کشتنشون.
این منو هاش با ایتمهاش هم خیلی پیچیدست.
دوستان تو بخش sell چه ایتمهایی رو میتونیم بفروشیم که به درد نمیخوره و اینکه تو بخش optimize چه کاری میکنه؟؟
این مطالبم بسیار مفیدن و خوندنش خالی از لطف نیست:
راهنمای Final Fantasy XIII
آپدیت 14 فروردین:
* قسمت دوم داستان تا پایان دیسک 1
* آپگرید سلاحها
* نحوه استفاده از Eidilonها( سامونها)
---------------------------
سلام. با توجه به اینکه لذت بردن از یک بازی Jrpg در گرو درک کامل داستان و گیمپلی میباشد، سعی کردم مقالهای بنویسم و مسائل مهم بازی را در آن توضیح دهم. با خواندن این متن سوالات اصلی شما جواب داده خواهد شد.
فهرست مطالبی که در این راهنما خواهید یافت:
اصطلاحات و نام مکانها:
Pulse
Fal’cie
L’cie
Cei’th
Crystal stasis
Cocoon
The hanging edge
Bodhum
Pulse Vestiges
Sanctum
Purge
PSICOM
Guardian corpse
Bodhum security regiment
NORA
مسائل مربوط به مبارزات و آپگرید:
Chain and Staggering
Shrouds
Preemptive strike
Paradigms
Crystarium
آپگرید کردم سلاحها
نحوه استفاده از Eidilonها( سامونها)
در پایان هم خلاصهای از ایتدای داستان
------------------------------------------------------------------
اصطلاحات و مکانها:
Pulse
Pulse سرزمینیست وسیع پر از رمز و راز که در زیر سایه Cocoon آرام گرفته است. موجودات خطرناک بسیاری در این سیاره زندگی میکنند. مردم معتقدند که هیچ انسانی نمیتواند در این سرزمین پر مخاطره زندگی کند. طبق قوانین، رفتن به این مکان قدغن میباشد و هیچ کس تابحال پا بر روی آن نگذاشته تا حقیقت آن را در یابد. حتی افراد بالا رتبه سانکتوم نیز نمیتوانند ادعا کنند که آنجا را با چشمان خود دیدهاند. در تاریخ آمده است که قرنها پیش موجودات وحشی این سرزمین به Cocoon حمله کردند و خرابی و صدمات زیادی به بار آوردند.
Fal’cie
فالسیها در واقع ماهیتی خدایی دارند. آنها دارای قدرت جادویی مافوق تصور هستند. دو نوع فالسی وجود دارد: فالسیهای Cocoon و فالسیهای Pulse. فالسیهایی که Cocoon را ساختند محافظان بشریت هستند. از طرف دیگر فالسیهایی که در سرزمین Pulse هستند، دشمن خونین Cocoon محسوب میشوند.
L’cie
فالسیهای Pulse توانایی این را دارند تا هر انسانی را که با آنها مواجه شود به بردگی خود در آوردند. به افرادی که تحت کنترل فالسیهای Pulse در آیند L’cie( اِلسی) گفته میشود. وقتی کسی به السی تبدیل شود، روی بدنش علامتی بوجود میآید که هیچگاه پاک نخواهد شد و همچنین آن فرد توانایی استفاده از جادو را پیدا میکند. یک السی در اختیار فالسی خود میباشد و باید از فرامین او تبعیت کند.
وقتی کسی به السی تبدیل شد هیچ راه برگشتی برای او وجود ندارد. السیها از طرف فالسی خود ماموریتهای ویژهای به نام Focus دریافت میکنند که موظف به انجام آن میباشند. السیها دشمن Cocoon هستند.
Cei’th
وقتی کسی به السی تبدیل شود از طرف فالسی خود ماموریتهایی به نام Focus دریافت میکند. یک السی برای مدت زمان معینی وقت دارد تا ماموریت خود را به انجام برساند و اگر در این راه موفق نشود به Cei’th تبدیل میشود.
یک Cei’th تا ابد گرفتار عذاب و اندوه میشود و هر گونه ارادهای از او گرفته میشود. نه زنده است و نه میمیرد و تا ابد رستگار نخواهد شد.
Crystal stasis
طبق افسانهها وقتی یک السی موفق شود که ماموریت خود را به انجام برساند، به او زندگی ابدی اهدا خواهد شد و به خوابی عمیق فرو رفته و به قطعهای کریستال تبدیل میشود. هر چند گذراندن یک عمر بی پایان در قطعهای از کریستال چندان فرقی با مرگ ندارد. مردم Coccon از السیها وحشت دارند. آنها معتقدند یک السی در هر دو صورت محکوم به مرگ است. پس یک السی دو سرنوشت میتواند داشته باشد: یا Cei’th میشود یا به قطعهای از کریستال تبدیل میشود.
Cocoon
یک فالسی در 13 قرن پیش، شهری معلق را در اتمسفر سیاره Pulse خلق کرد تا به بهشتی برای انسانها تبدیل شود. شهری بسیار متمدن و پیشرفته، بدون بیابانهای خشک و بی آب و علف.
شهرهای وسیع با جمعیتهای میلیونی در Cocoon وجود دارد. گرچه هنوز نیز حیوانات خطرناکی در Cocoon وجود دارند ولی تکنولوژی پیشرفته و امنیت بالا به مردم این اطمینان را میدهد تا با خیال راحت زندگی کنند. برای مردم Cocoon، سفر به سرزمین Pulse ممنوع است. هر چند مردم Cocoon از همان ابتدای تولد یاد میگیرند که باید از هر چیزی که به Pulse مربوط است دوری کنند. بنابراین حتی فکر رفتن به Pulse را هم نمیکنند.
The hanging edge
این منطقه در نزدیک دیواره خارجی Cocoon واقه شده. زوزگاری Hanging edge مرکزی پر جمعیت و پیشرفته بود. قرنها پیش لشکری از موجودات Pulse به این منطقه حمله کرد و پوسته دور شهر را شکست و صدمات زیادی به بار آورد. از آن به بعد این منطقه متروکه شد و شهروندان Cocoon حق ورود به آن را نداشتند.
Bodhum
شهری خوش آب و هوا در کنار ساحل دریا. لایتنینگ و خواهرش سارا و همچنین Snow و اعضای تیمش در این شهر زندگی میکنند. شهری بسیار آرام و زیبا که اکثر مردم تعطیلات خود را در آن میگذرانند.
یکی از مراسم باشکو این شهر، آتش بازی سالانهای میباشد که در کنار ساحل برگذار میشود. در افسانهها آمده است که در این شب، هر کس آرزویی بکند، برآورده خواهد شد.
Pulse Vestiges
در روزگار باستان، وقتی که فالسی قصد داشت Cocoon رابسازد، از مواد اولیه و منابعی که در سرزمین Pulse موجود بود استفاده کرد. وقتی که پوسته بیرونی Cocoon در جنگ با Pulse شکست، باز نیز برای تعمیر آن از مواد موجود در Pulse استفاده شد. باقیمانده این مواد هنوز نیز در Cocoon یافت میشوند.
Pulse Vestiges نیز قطعهای بود که در تعمیر پوسته استفاده نشد و در شهر ساحلی Bodhum به عنوان نمادی از بازسازی دوباره Cocoon گذاشته شد. برای مدتهای مدیدی مردم معتقد بودند که این قطعه هیچ ضرر و زیانی ندارد و کسی به آن توجه نمیکرد. پس از مدتی دولت Cocoon فهمید که دروازه ورود به این بنا که مدتهای درازیست بسته بود، بطرز مشکوکی باز شده است. گروهی از سربازان برای تحقیق فرستاده شدند و طی یک تماس رادیویی اعلام کردند که یک فالسی Pulse در این بنا آرمیده است. با این کشف، تمام مردم شهر Bodhum در وضعیت خطرناکی قرار گرفتند. دولت از ترس اینکه مبادا این سربازان به السی تبدیل شده باشند، درب را بر روی آنها بست و سربازان را در داخل انجا زندانی کرد و سپس جلسهای فوری تشکیل داد تا راه حلی پیدا کند.
Sanctum
سانکتوم همان دولت و حکومت مرکزی Cocoon میباشد که قدرت اجرایی، قانونگذاری و قضایی دارد. همچنین تمام نیروهای نضامی Cocoon تحت نظارت سانکتوم هستند. اداره این دولت در درست فردیست به نام Galenth Dysley
Purge
مردم Cocoon در ترس و اضطراب همیشگی از Pulse هستند. هر کس که کوچکترین ارتباطی با Pulse برقرار کند به عنوان دشمن Cocoon و کل بشریت شناخته میشود.
با کشف اخیر فالسی Pulse در شهر Bodhum موج شدیدی از نا آرامی ساکنان Cocoon را در بر گرفت. دولت سانکتوم باید خیلی زود راه حلی پیدا میکرد. سران دولت طی جلسهای فوری، قانون جدیدی را وضع کردند. قانونی به نام Purge( پاکسازی)
طبق این طرح، تمام ساکنان شهر Bodhum ممکن است به فالسی Pulse الوده شده باشند( یعنی السی شده باشند) و بنابراین باید برای همیشه به Pulse تبعید شوند.
PSICOM
نیروهای نظامی سانکتوم از دو بخش اصلی تشکیل شدهاند: PSICOM و Guardian corpse
PSICOM از سربازان نخبهای تشکیل شده که وظیفه حفاظت Cocoon از حملات احتمالی Pulse را بر عهده دارند. این سربازان تا دندان مسلح به سلاحهای پیشرفته و کشتیهای هوایی جنگنده هستند. همین سربازان PSICOM مسئول اجرای طرح Purge هستند.
Guardian corpse
شاخهای از نیروهای نظامی سانکتوم که مسئول برقراری صلح و آرامش در شهر هستند. سربازانی که در این شاخه خدمت میکنند در واقه در حکم پلیس هستند و هر گونه فعالیتهای جنایی را در سطح شهر کنترل میکنند.
چون سر و کار این سربازان با شهروندان Cocoon میباشد به ندرت از زره و سلاحهای سنگین استفاده میکنند.
Bodhum security regiment
گردان امنیتی Bodhum زیرمجموعه ای از Guardian corpse میباشد که بطور اختصاصی در شهر Bodhum فعالیت میکند. قبل از اینکه قانون Purge توسط سانکتوم به تصویب برسد، لایتنینگ یکی از اعضای این گردان امنیتی بود.
در شهر آرام و بی سر و صدای Bodhum چندان وظیفه سنگینی بر عهده سربازان این گردان نیست. از انجایی که سربازان این گردان اغلب اوقات بیکار بودند، به مناطق دیگر اعزام میشدند تا خطرات احتمالی مناطق دیگر را بر طرف کنند.
NORA
گروهیست به سرپرستی Snow که از جوانان همفکر شهر Bodhum تشکل شده است. مرکز فعالیت آنها قهوهخانهای در ساحل Bodhum میباشد. آنها همیشه در اطراف ساحل گشت زده و اگر مشکلی برای مردم پیش بیاید به کمک آنها میروند. این مشکلات در حد همان مبارزه با حیوانات وحشی میباشد.
در جریان تصویب و اجرای طرح Purge، تمام اعضای گروه NORA نیز شامل این طرح شده و میبایست به Pulse تبعید شوند. بنابراین گروه NORA به سر دسته شورشیان علیه Purge و سانکتوم تبدیل میشود.
-------------------------------------------------
مسائل مربوط به مبارزات و گیمپلی:
Chain and Staggering
زیر خط خون دشمنان، یک نوار خالی وجود دارد. هر بار که شما به دشمن ضربه بزنید این نوار مقداری پر میشود( با رنگ نارنجی). وقتی که نوار کاملا پر شد دشمن شما وارد حالت Stagger شده است( یعنی گیج شده است).
وقتی دشمن Stagger شده باشد، ضربههای شما خون بیشتری از او کم خواهد کرد. برای کشتن دشمنان قوی واجب و ضروریست که هر چه سریعتر آنها را Stagger کرده تا کارتان راحتتر شود. خط Stagger هم به تدریج کم شده و به صفر میرسد.
Shrouds
Shroudها یک سری مهمات یکبار مصرف هستند که خارج از مبارزات استفاده میشوند و قابلیتهای تکنیکی منحصر بفردی به شما میدهند.
برخی از آنها مانند Fortisol و Aegisol در ابتدای ورود به نبرد اثر میکنند. مثلا Fortisol در همان ایتدای ورود به نبرد بر روی تمام اعضای گروه جادوی افزایش سرعت اعمال میکند.
استفاده از Deceptisol شما را از دید دشمن مخفی میکند. در این حالت شما میتواند به مبارزات وارد نشوید یا اینکه Preemptine strike اجرا کنید.
برای استفاده از Shroudها دکمه LB را در حالت غیر مبارزه بزنید. اگر آیتمی داشته باشید نشان داده میشود که میتوانید ان را انتخاب کرده و از مزایای آن بهره ببرید. توجه کنید که اثر این ایتمها پس از مدتی از بین میرود. پی زمان بندی درست داشته باشید.
Preemptive strike
دشمان وقتی شما را ببینند بر روی سر انها مثلثی قرمز رنگ ظاهر میشود. اگر طوری به دشمن نزدیک شوید که شما را نبید و وارد مبارزه شود انگاه حالت Preemptive بوجود میآید. در این حالت از همان ابتدای مبارزه همه دشمنان در وضعیت Stagger قرار میگیرند و شما براحتی میتوانید انها را نابود کنید.
Paradigms
این بخش بسیار مهم است. هر کاراکتر میتواند 6 نقش متفاوت در مبارزه داشته باشد( که در پایین توضیح داده خواهد شد). تغییر نقش یک کاراکتر، تواناییها و نحوه عملکرد او را تغییر میدهد. این نقشها به هر طریقی که در کنار هم قرار گیرند، Paradigmهای متفاوت ایجاد میکنند.
در منو بازی، در قسمت Paradigms شما میتوانید Paradigmهای مورد علاقه خود را بسازید. در حین مبارزات میتواندی با فشار LB منوی Paradigm را باز کرده و ترکیب مورد نظر خود را نتخاب کنید.
شما باید همیشه مواظب وضعیت کاراکترهای خود باشد. در مبارزه با دشمنان قوی یک کاراکتر با نقش Sentinel(نگهبان) میتواند ارایی خوبی داشته باشد، برای تمام کردن سریع مبارزه Commandoها بسیار مناسب هستند. وقتی اوضاع کاراکترهایتان وخیم شد Medic میتواند به کمک شما بیاید. در زیر نگاهی به هر 6 نقش میاندازیم.
Commando( کماندو)
تخصص این افراد در حملات فیزیکی قدرتمند میباشد. خون دشمن را سریعا کاهش میدهند ولی خط Chain دشمن با حملات این افراد زیاد پر نمیشود.( سعی نکنید دشمن را با کامندوها وارد حالت Stagger کنید چون وقتگیر است).
کماندوها وقتی در کنار Ravagerها قرار بگیرند بسیار کارایی خوبی دارند.
Ravager
تخصص این افراد در جادوهای سیاه و قدرتمند میباشد. این افراد خط Chain دشمن را خیلی زود پر کرده و او را وارد حالت Stagger میکنند. اگر یک کماندو در کنار آنها باشد زج موفق را تشکیل میدهند.
Sentinel
تخصص این افراد در دفاع کردن است. آنها توجه دشمن را به سوی خود جلب میکنند و به بقیه گروه این امکان را میدهند تا سالم بمانند و شمن را از پای در اورند. افرادی باید در این نقش گذاشته شوند که توانایی و خون بالایی دارند( مثل Snow).
این افراد قابلیتی به نام Provoke نیز دارند. وقتی دشمن Stagger شود، خط Stagger آرامتر کاهش میابد و به بقیه افراد این زمان را میدهد تا ضربههای قوی بیشتری روی دشمن اجرا کنند.
Medic
تخصص این افراد در شفا دادن گروه، پر کردن خون آنها و از بین بردن افکتهای بدیست که دشمن روی اعضای گروه ایجاد میکند. این افراد حتی میتوانند اعضای KO شده را دوباره زنده کنند.
این افراد به شدت لازم و ضروری هستند ولی از طرفی شدت حمله شما را کاهش میدهند. پس وقتی یک بار از آنها استفاده کردید بهتر است Paradigm خود را تغییر داده و به حالت هجومی بروید تا دشمن را سریعتر نابود کنید.
Synergist
تخصص این افراد در بالا بردن کارایی افراد دیگر گروه است. این افراد با اجرای جادوهایی بر روی افراد گروه، عملکرد آنها را در زمینه سرعت، قدرت، مقاومت و غیره بالا میبرند.
Saboteur
تخصص این افراد در تضعیف کردن دشمن میباشد. اینافراد با اجرای جادوهایی بر روی دشمن آنها را دارد حالتهای متفاوتی میکنند که در نتیجه ضربات اعضای دیگر گروه بهتر اثر میکند، دشمن کند میشود و غیره.
** باید توجه داشته باشید که این 6 نقش که در بالا ذکر شد در ابتدای بازی همه در Level 1 هستند. هر چه شما Level کاراکتر خود را در یک زمینه بالاتر ببرید، آن کاراکتر تواناییها و قابلیتهای بهتری در آن نقش پیدا میکند.
Crystarium
کاراکتر شما باید در نقشهای متفاوت پیشرفت کند تا کارایی بهتری داشته باشد و تکنیکهای جدیدتری یاد بگیرد. بدین منظور از سیستم Crystarium استفاده میشود.
ابتدا از منوی بازی وارد گرینه Crystarium شوید و کاراکتر مورد نظر خود را انتخاب کنید. حالا باید تصمیم بگیرید که کاراکتر خود را در کدامیک از آن نقشهای شش گانه ارتقا دهید. گزینه مورد نظر را انتخاب کنید تا نمودار موبوط به رشد کاراکتر باز شود.
در این نمودار یک سری گوی و یک سری کریستال( به شکل گل) مشاهده میکنید که با خطوطی به هم وصل شدهاند. کریستالها همان تکنیکها و چیزهاییست که قبلا بدست آویدهای. گویها، همان تکنیکها و مزایایی هستند که هنوز بدست نیاوردهاید.
شما در صورتی میتواندی یک گوی را بدست آوردی که یک کریستال در کنار آن باشد. یعنی باید خطها را دنبال کنید و نمیتوانید به دلخواه هر گوی را بدست آوردی. بدین منظور وقتی مکاننما( علامت انگشت) روی یک کریستال است، جهت را به سمت گوی مد نظر بگیرید و کلید A را فشار دهید. خط پر میشود و وقتی به گوی مورد نظر رسید شما آن را بدست آوردهاید.
این پر شدن خط و دریافت تکنیکهای جدید به Crystal Point یا همان( CP) نیاز دارد. کاراکترها در پایان هر نبرد مقداری CP دریافت میکنند. اگر میخواهید کاراترهای خود را بیشتر قوی کنید، مبارزات بیشتری انجام دهید و بعد به همین بخش بیایید و CPهای خود را مصرف کنید.
آپگرید کردم سلاحها
از چپتر 4 به بعد، در هنگام سیو کردن بازی گزینهای به نام آپگرید در اختیار شما قرار میگیرد. وقتی روی آن کلیک کنید دو قسمت به شما نشان داده میشود. آپگرید و Dismantle
گزینه آپگرید را انتخاب کنید. شما میتوانید هم سلاحها و هم Accessoryهای خود را ارتقا دهید. هر کدام که مد نظرتان است انتخاب کنید تا صفحه مورد نظر باز شود. حالا نوبت استفاده از Componentها ست. یعنی همان آیتمهایی که بصورت تصادفی بعد از هر مبارزه بدست آوردهاید.
برای اینکه یک سلاح به Level بالاتر برود به مقدار مشخصی EXP نیاز دارد که در پایین صفحه نوشته میشود. هر کدام از Componentهای شما نیز میتوانند مقدار معینی EXP فراهم کنند. وقتی به اندازه کافی Component مصرف کنید، سلاح شما به Level بالاتر میرود.
بعضی از Componentها به شما پاداش هم میدهند. مثلا بعد از استفاده شما خواهد دید که عددی مثل EXP x 1.5 نشان داده میشود. این بدین معنیست که سلاح شما زودتر آپگرید خواهد شد. البته قابل ذکر است که برخی دیگر نیز اثر معکوس دارند و EXP شما را کم میکنند.
---
و اما Dismantle
اگر سلاح یا Accessory دارید که دیگر از آن استفاده نمیکنید با استفاده از این قسمت میتواندی آنها را به Component تبدیل کنید. سلاح یا Accessory شما حذف شده و Component در اختیار شما قرار میگیرد که بعضی وقتها خیلی کمیاب و با ارزش هستند.
نحوه استفاده از Eidolonها( سامونها)
برای احضار یک سامون شما نیاز به TP دارید. همان خط زرد رنگ که زیر خون کاراکتر ها نشان داده میشود. سعی کنید مبارزان را به بهترین نحو( 5 ستاره) به اتمام برسانید تا TP شما پر شود.
سامون را احضار کنید. اول از همه به خط بنفشی توجه کنید که در پایین صفحه در حال کم شدن است. اگر سامون شما ضربه بخورد این خط زودتر کم میشود. اگر این خط کاملا خالی شود، سامون شما ناپدید میشود. شما باید تا حد امکان سامون خود را حفظ کنید و در کنار او مبارزه کنید. درست در لحظهای که این خط میخواهد به پایان برسد دکمه X را فشار دهید تا وارد حالت gestalt شوید.
در این حالت در گوشه سمت چپ شما عددی خواهید دید که به آن Time unite میگویند.هر چه در مرحله قبل، بیشتر سامون خود را حفظ کرده باشید، این عدد بزرگتر خواهد بود. همچنین در گوشه سمت چپ صفحه دکمههایی میبینید. اینها حرکتهای ویژهای هستند که میتوانید با سامون خود انجام دهید. اگر دکمه A را فشار دهید، سامون بطور خودکار حمله میکند و نیازی به دستور شما ندارد. ولی بهتر است خودتان او را کنترل کنید.
هر حرکت، بها و قیمت مشخصی دارد که در کنار آن با رنگ سفید نوشته شده. با زدن هر حرکت، از میزان Time Unite شما کم میشود و وقتی به صفر برسد، سامون ناپدید میشود.
پس از ناپدید شدن سامون، خط Chain دشمنان صفر میشود و دشمنان Stagger شده نیز به حالت عادی بر میگردند.
در عوض HP تمام پارتی نیز پر میشود و افکتهای بد( Status ailmenها) نیز از بین میروند.
-----------------------------------------------------------------
قسمت اول داستان
از آنجایی که ابتدای داستان کمی گنگ به نظر میرسد در اینجا میتوانید مسائلی که تا ابتدای چپتر 3 و جمع شدن کاراکترها دور هم اتفاق میافتند را بطور خلاصه بخوانید.
در ابتدای بازی طرح Purge اجرا شده است و سربازان PSICOM با استفاده از یک قطار سریع و سیر در حال انتقال مردم شهر Budhum به Pulse میباشند. در بین این افراد، لایتنینگ و ساژ نیز حضور دارند. در یک لحظه لایتنینگ به سربازان حمله کرده و بقیه مردم نیز به کمک او میآیند. قطار وارد منطقه Hanging Edge میشود و در آنجا مورد حمله رباتهای پرنده که متعلق به سانکتوم هستند قرار میگیرد و متوقف میشود. لایتنینگ راه خود را از میان سربازان باز میکند و ساژ نیز بدون اینکه بداند هدف اصلی او چیست، به دنبالش میرود.
پس از تصویب قانون Purge باید تمام افرادی مشکوک به Pulse تبعید شوند ولی از انجایی که این کار وقت و هزینه زیادی میگرد و از طرفی این خطر را دارد که خود سربازان نیز آلوده شوند، سانکتوم تصمیم میگیرد که مردم آلوده را قتل عام کند. جنگ تمام عیاری در Hanging edge براه میافتد. Snow، سرپرست تیم NORA نیز مردم را به شورش و مقاومت علیه سانکتوم تشویق میکند. مادر پسری به نام Hope به Snow میپیوندد تا با این کار بتواند از پسرش دفاع کند. حملهای به Snow صورت میگیرد و آن مادر در هنگام دفاع از Snow از پرتگاهی به پایین پرت شده و میمیرد. Hope که از دور این منظره را میبیند دچار شوک و سردرگمی میشود.
Pulse Vestage همان قطعهایست که در در شهر Budhum قرار داشت و سانکتوم فهمید که در آن یک فالسی Pulse قرار دارد. سربازان در حال حمل این قطعه میباشند تا آن را به نقطه مورد نظر رسانده و نابود کنند. سارا، خواهر لایتنینگ، به السی تبدیل شده و درون این بنا محبوس شده است. لایتنینگ و ساژ به داخل Vestage میروند. سارا همچنین نامزد Snow نیز هست. Snow وظایف را به عهده اعضای تیم NORA گذاشته و او نیز به Vestage میرود. Hope نیز که Snow را مسئول مرگ مادر خود میداند به همراه دختری به نام وانیل به تعقیب او به راه میافتد.
وقتیHope و وانیل به Snow برخورد میکنند او میگوید که میخواهد سارا را نجات دهد. نجات کسی که به السی تبدیل شده غیر ممکن است. Hope از فرط عصبانیت شروع به لرزیدن کرده و نمیتواند حرف خود را به Snow بزند. Snow ان دو را همراه خود میبرد تا سارا را پیدا کنند. در راه به Cie’thها برخورد میکنند. همان سربازانی که برای تحقیق به داخل Vestage فرستاده شده بودند و سانکتوم از ترس اینکه مبادا آنها به السی تبدیل شده باشند، درب را بر روی انها بسته بود.
لایتنینگ و ساژ نیز به دروازهای بسته میرسند. لایتنینگ به جلوی دروازه رفته و با صدای ارام سخنانی میگوید و معذرتخواهی میکند و ناگهان در باز میشود. آیا فالسی صدای او را شنید؟ یا کس دیگری مسئول باز شدن در بود؟ همه افراد در یک لحظه به هم میرسند و سارا را میبینند.
در افسانههای Cocoon آمده که اگر یک السی موفق شود ماموریت( Focus) خود را به درستی به انجام برساند عمر ابدی یافته و به کریستال تبدیل میشوند. سارا در مقابل چشمشان به کریستال تبدیل میشود. آخرین سخن او این است که Cocoon را نجات دهید! آیا واقعا سارا عمر ابدی یافته؟ او چه ماموریتی را به انجام رسانیده؟
Snow آیندهای میخواهد که در آن با سارا ازدواج کند به همین منظور تصمیم میگیرد که به راه خود ادامه داده و فالسی Pulse را پیدا کند و از او بخواهد تا نامزدش را ازاد کند. در همین هنگام سربازان PSICOM نیز شروع به تخریب Vestage میکنند. گروه سرانجام فالسی Pulse را پیدا میکنند. نام این فالسی Anima میباشد. Snow لابه و التماس میکند تا نامزدش آزاد شود ولی جوابی نمیشود. لایتنینگ و ساژ عصبانی شده و به فالسی حمله میکنند. Snow نیز به انها ملحق شده و فالسی را نابود میکنند. در لحظه نابودی فالسی ناگهان همه انها بیهوش میشوند و رویای یکسانی را میبینند. رویای یک هیولای خبیث به نام Ragonark که قصد نابودی Cocoon را دارد. Vestage به دست سربازان نابوده شده و به دریاچه زیر Hanging edge سقوط میکند. موجی که از انفجار فالسی بوجود آمده بود همه جا را به یخ و کریستال تبدیل میکند.
وقتی بیدار میشوند ناگهان Snow میبیند که بر روی دستش علامت مخصوص السی حک شده. بقیه نیز بدن خود را نگاهی میاندازند. بله، همه به السی تبدیل شدهاند. آنها توانایی استفاده از جادو را پیدا کردهاند. نکته مهم این است که یک السی باید قبل از تمام شدن وقت خود ماموریتش (Focus) را انجام دهد وگرنه به Cei’th تبدیل میشود. ولی ماموریت گروه ما چیست؟ آنها باید چه کاری را به انجام برسانند؟ تنها سرنخ همان رویای یکسانیست که دیدهاند.
Snow معتقد است که انها باید Ragonark را پیدا کرده و نابود کنند و آرزوی سارا را که همان نجات Cocoon بود بر آورده کنند. اما این نمیتواند ماموریت یک السی باشد. چون السیها دشمن Cocoon هستند! بهرحال گروه به راه میافتند. چه سرنوشتی در انتظار انهاست؟
قسمت دوم داستان( تا پایان دیسک 1)
آیا سارا مرده است یا صرفا به خواب رفته؟
سارا حالا به کریستالی بی تحرک تبدیل شده است. برای لایتنینگ بسیار سخت است که از او دل بکند ولی چارهای ندارد و از سارا خداحافظی میکند. ارتش سانکتوم در تعقیب ان ها هستند. اگر بخواهند زمان با ارزش را صرف جدا کردن کریستال سارا از سطح یخ زده دریاچه بکنند، قطعا در دام سربازان PSICOM گرفتار میشوند. اما این شرایط سخت، ذره ای از عشق Snow نسبت به نامزدش کم نمیکند. در حالی که بقیه گروه به راهشان ادامه می دهند، Snow همانجا میماند تا از سارا محافظت کرده و هر طور شده آرزوی او که نجات Cocoon بود را بر آورده کند. لایتنینگ و بقیه که میدانند عوض کردن تصمیم او غیر ممکن است او را ترک کرده و حرکت میکنند. Hope هر چند از ته دل میخواهد سر Snow داد بزند و عقدهاش را خالی کند اما باز هم نمیتواند حرف خود را به Snow بزند.
لایتنینگ، Hope، وانیل و ساژ از دریاچه یخ زده عبور میکنند و پس از چندی با گروه عظیمی از سربازان PSICOM روبرو میشوند و در گوشهای کمین میکنند تا ببینند اوضاع از چه قرار است. دولت سانکتوم دستور داده است که افراد فراری که قرار بود به Pulse برده شوند، باید هر چه زودتر نابود شوند. به همین جهت سربازان PSICOM با کشتیهای پرنده خود در سراسر Cocoon به گشتزنی مشغولند. این عملیات وسیع برای یافتن فراریها نشانگر این است که مردم Cocoon به شدت از هر چیزی که به Pulse مربوط است ترس و وحشت دارند.
اگر بخواهیم ریشهیابی کنیم، در واقع خود مردم Cocoon بودند که با ترس مفرط و بیشاز حد خود باعث شکل گرفتن طرح Purge( پاکسازی) شدند. در واقع دولت سانکتوم فقط یک وسیله است و آن چیزی که مردم بخواهند را اجرا میکند.
دولت سانکتوم زیر نظر یک فالسی به نام Eden هدایت و سرپرستی میشود. هر گاه سانکتوم میخواهد تصمیمات اساسی و مهمی برای Cocoon بگیرد باید زیر نظر و تایید Eden باشد. در واقع Eden مغز متفکر Cocoon میباشد و نابودی او به نوعی نابودی Cocoon محسوب میشود. ( توجه: Eden نام یک فالسی است. شهری که این فالسی در آن قرار دارد هم Eden نامیده شده است. این شهر پایتخت Cocoon میباشد و بسیار پیشرفته و شلوغ است. در وسط این شهر عمارت بزرگیست که مرکز فرماندهی Primarch( سانکتوم) میباشد).
در روزی که قرار بود طرح Purge(پاکسازی) توسط دولت سانکتوم تصویب شود، فالسی Eden با سکوت اختیار کردن،به نوعی رضایت خود را از انجام این پروژه اعلام کرد. حالا لایتنینگ و گروهشکه به السی تبدیل شدهاند در حال فرار هستند و ارتش سانکتوم نیز در تعقیب انهاست. آنها باید هر چه زودتر ماموریت( Focus) خود را پیدا کنند و قبل از تیدل شدن به Cie’tj آن را به انجام برسانند. اما چگونه؟ تنها سرنخی که دارند رویاییست که از هیولای Ragonark دیدند. آن ها حالا السی هستند، یعنی دشمن Coccon. آیا واقعا ماموریت آنها نابود کردن وطن خود است؟
Snow اینطور فکر نمیکند. او معتقد است ماموریت آنها به انجام رساندن آخرین آرزوی سارا و نجات Cocoon است. آما چونه ماموریت یک السی میتواند نجات Cocoon باشد. این فرضیات Snow فقط باعث میشود که خشم و عصبانیت لایتنینگ دو چندان شود و او را مسئول سرنوشتخواهرش بداند.
لایتنینگ و گروه، خود را از شر سربازان خلاص کرده و از دریاچه یخزده خارج شده و به خرابههای شهری میرسند که سالها پیش در جنگ بینPulse و Cocoon با این وضع در آمده است. در میان خرابهها ناگهان یک کشتی پرنده پیدا میکنند. همه سوار میشوند به این امید که از آن منطقه خارج شده و خود را از دست سربازان نجات دهند.
Snow همچنان پیش سارا مانده و قاطعانه تلاش میکند تا او را از سطح دریاچه جدا کند. او هیچ تردیدی به خود راه نمیدهد. گرچه آنها السی هستند ولی هیچوقت دشمن Cocoon نخواهند بود. او معتقد است که باید هیولای Ragonark را نابود کنند و سرزمینشان را نجات دهند. گروه زیادی از سربازان PSICOM به او حمله میکنند. Snow یکه و تنها در مقابل انها میایستند و مبارزه میکند ولی سرانجام خسته و بیحال میشود. در این هنگام ناگهان اتفاق عجیبی رخ میدهد. علامت السی او پر رنگ میشود. خواهران دوقلوی شیوا( Shiva) در مقابل او ظاهر میشوند و براحتی تمام سربازان PSICOMرا نابود کرده و سپس وارد مبارزهای نفسگیر با Snow میشوند. Snow بالاخره آنها را شکست میدهد و خواهران Shiva در کنترل و اختیار او قرار میگیرند.
Eidolonها( سامونها)
Eidolonها موجودات عجیب و قدرتمندی هستند که فقط در مقابل بعضی از السیهای نخبه ظاهر میشوند. در افسانهها آمده است اگر به یک السی ماموریتی داده شود که بر خلاف میل و ارادهاش باشد، این موجودات به کمک او میآیند تا بتواند ماموریت خود را کامل کند. بدون استثنا، اگر بخواهند به کسی کمک کنند ابتدا به او حمله میکنند. اگر فرد موفق شود انها را شکست دهد، در اختیارش قرار میگیرند.
البته سالهاست که هیچ السی در Cocoon نبوده و بنابراین این افسانه نیز تقریبا به فراموشی سپرده شده است.
ادامه:
بعد از نابودی سربازان PSICOM، ناگهان گروه جدیدی از سربازان سانکتوم از راه میرسند که یونیفرومهای جدید وشکلی متفاوت دارند. Snow نمیداند آنها چه کسانی هستند. زنی مرموز نیز بین سربازان است. او ضربهای به صورت Snow میزند و سپس به سربازان دستور میدهد تا او را اسیر کرده و سوار کشتی پرنده خود کنند. بر روی بازوی این زن نیز علامت السی وجود دارد اما به گونهایست که انگار سوخته و یا کمرنگ شده باشد! کسی که علامت السی دارد، دشمن Cocoon محسوب میشود. چگونه او با سربازان سانکتوم کار میکند؟
لایتنینگ و گروه نیز سوار بر کشتی پرندهای که در خرابهها پیدا کرده بودند شده و به راه میافتند. سربازان انها را پیدا کرده و تعقیب و گریز شدیدی شروع میشود. ساژ که در راندن سفینه مهارتهای بالایی دارد موفق میشود که چندین عدد از سفینههای دشمن را منهدم کند. آنها با سفینه خود از کنار فالسی Phonix(ققنوس) عبور میکنند. این فالسی در واقع خورشید Coccon است و وظیفه تامین نور و گرما را برای مردم دارد. آنها سرانجام مورد اصابت گلوله قرار میگیرند و در منطقهای به نام Vile peak سقوط میکنند. سفینه آنها از کار افتاده و مجبور میشوند که پای پیاده به راه خود ادامه دهند.
قرنها پیش جنگی بین Pulse و Cocoon اتفاق افتاد که باعث صدمه دیدن مناطق مختلفی از Cocoon شد. فالسیهای Cocoon برای تعمیر و مرمت خرابیها، مواد خام زیادی را از سطح Pulse به Cocoon آوردند. Pulse Vestage هم که حاوی فالسی Pulse بود به Cocoon آورده شد و بعدا به عنوان نمادی از بازسازی در شهر Bodhum رها شد و کسی فکر نمیکرد که خطرناک باشد. بعد از بازسازی، مواد اضافی و باقیماندهها به همین مکانی که حالا به آن Vile Peak میگویند آورده شد. این منطقه خالی از سکنه میباشد و فقط حیوانات و درندگان وحشی در آن زندگی میکنند.
لایتنینگ که به نبردهای سریع و پیاپی عادت دارد، سریعا راه خود را در پیش میگیرد و Hope نیز به دنبال او به راه میافتد. ساژ کمی خسته و نا امید به نظر میرسد و نمیتواند به دنبال لایتنینگ برود. او میداند که ارتش سانکتوم به هیچ وجه از تعقیب آنها دست بر نخواهد داشت. حتی اگر موفق شوند با شانس و اقبال از دست آن ها خلاص شوند، ممکن است سرانجام به Cie’th تبدل شوند. چطور آنها میتوانند Focus خود را پیدا کنند؟
علیرغم این وضعیت ساژ نمیتواند وانیل را به حال خود راها کند. او عزمش را جزم میکند تا به همراه وانیل به دنبال بقیه گروه بروند. راه جلوی آنها مسدود میشود و ساژ و وانیل از سمتی دیگر به حرکت خود ادامه میدهند.
لایتنینگ وقایع چند روز پیش را به یاد میآورد. در شب آتشبازی در شهر Bodhum، لایتنینگ مسئول برقراری امنیت و اتفاقات احتمالی بود. او در میان جمعیت، رییس خود یعنی ستوان Amodar را میبیند. او به لایتنینگ اطلاع میدهد که سربازان PSICOM مورد مشکوکی در Vestage پیدا کردهاند. لایتنینگ سریعا به یاد اتفاقی میافتد که 6 روز پیش در نیروگاه تغذیه انرژی افتاده بود. طبق شایعات، اثراتی از فعالیت یه فالسی Pulse در آنجا کشف شده بود. لایتنینگ میخواهد سر صحبت را با ستوان Amodar باز کند ولی او به لایتنینگ نصیحت میکند که از صحبت در مورد چیزهایی که به Pulse مربوط میشود خودداری کند. سپس به او مرخصی میدهد تا به کارهای خود برسد. زیرا 2 روز دیگر، تولد لایتنینگ میباشد.
ادامه:
لایتنینگ حالا از دست خودش بسیار عصبانیست. به خاطر تبدیل شدن به السی، به خاطر اتفاقی که برای خواهرش افتاد، به خاطر اینکه مجبور است یک فراری باشد. Hope و لایتنینگ به راه خود ادامه میدهد. Hope از او میپرسد که چرا لایتنینگ درگیر این طرح Purge شد و سرانجام این اتفاقات برای او افتاد؟
لایتنینگ اتفاقاتی از چند روز گذشته را برای Hope بیان میکند:
در روزی که طرح Purge تصویب شد، لایتنینگ اطلاع پیدا کرد که خواهرش سارا نیز به داخل قطار برده شده تا به Pulse فرستاده شود. او میدانست که اگر لحظهای تردید کند دیگر هیچگاه خواهرش را نخواهد دید. بنابراین خودش داوطلبانه به داخل قطار رفت تا بلکه خواهرش را از مهلکه نجات دهد.
در حالی که لایتنینگ در صف ایستاده بود تا به قطار وارد شود، ساژ نیز بطور داوطلبانه وارد قطار شد. او نیز حتما دلیلی برای این کارش داشته است.
Hope همینطور که به داستان لایتنینگ گوش میدهد، کمکم میفهمد که چقدر در مقابل لایتنینگ ضعیف و بی اراده است. او میداند که توان مقابله با این موقعیتهای حساس و خطرناک را ندارد. نا امیدی شدیدی او را فرا میگیرد و نمیتواند درست بجنگد. Hope ساکن شهر Palumpolum (پالام پولوم) است. او چگونه در این مخمصه گرفتار شده است؟ در واقع از شانس بد او، روزی که طرح Purge اجرا شد، Hope و مادرش برای تماشای آتشبازی به شهر Bodhum آمده بودند. تمام خروجیهای شهر بسته شد و Hope و مادرش نیز در آنجا گیر افتادند و به قربانیان طرح Purge تبدیل شدند.
Hope حالا از سرنوشت شوم خودش متنفر است. از دولت سانکتوم که طرح Purgeرا اجرا کرد و همچنین فالسی که او را به السی تبدیل کرد متنفر است. اما بیشتر از همه، از Snow متنفر و عصبانیست. زیرا او را مسئول مرگ مادرش میداند.
لایتنینگ از صحرهای بالا میرود و Hope که نمیتواند او را دنبال کند، همانجا میماند. در این حال ساژ و وانیل نیز راه خود را از سمت دیگر ادامه میدهند و به Hope میرسند. ساژ سعی میکند که Hope را برای بازکشتن به خانه و پیش پدرش ترغیب کند. اما به نظر میرسد که Hope علاقهای به پدر خود ندارد. ساژ روی پیشنهاد خود پافشاری میکند. او خوب میداند پدر بودن یعنی چه!
آنها به راه میافتند تا لاینتنینگ را پیدا کنند. ساژ رهبری گروه سه نفرهشان را به دست میگیرد تا از Hope و وانیل محافظت کند. وضعیت نابسامانی آنها را فرا گرفته است. انگار همه راهها به بن بست و نا امیدی میرسد. ساژ امیدوار است که لایتنینگ برای رهایی از این وضعیت چارهای بیندیشد.
در این هنگام لایتنینگ تصمیم مهمی میگیرد.
فالسی Pulse، او و خواهرش را به السی تبدیل کرده است. فالسی سانکتوم( Eden) نیز دستور داده که آنها را شکار کنند. مهم نیست که فالسیها از چه نوعی هستند. حالا برای لایتنینگ، " فالسی" فقط یک معنی دارد:" دشمنی که زندگیاش را نابود کرده." لایتنینگ حالا مصمم و قاطع است که فالسیها دشمن او هستند. به عنوان اولین حرکت مهم، او تصمیم میگیرد که به پایتخت Coccon نفوذ کرده و فالسی Eden را از بین ببرد.
از بین بردن فالسی Eden میتواند به عنوان پایان کار Cocoon و از بین رفتن آن باشد. این نقشه جسورانه لایتنینگ درست در مقابل آرزوی خواهرش ساراست که میخواست Cocoon نجات پیدا کند. این نقشه همچنین کاملا خلاف نظر Snow میباشد. زیرا او در تلاش است که به هر نحو ممکن، Cocoon را نجات دهد. به هر حال لایتنینگ در اجرای این نقشه مصمم است. این تنها راهیست که خشم او را فرو مینشاند.
ساژ و وانیل با این نقشه مخالفت کرده و راه خود را در پیش میگیرند. Hope وقتی که میبیند اجرای این نقشه بر خلاف عقیده Snow میباشد، از آن استقبال کرده و به دنبال لایتنینگ به راه میافتد. لایتنینگ مصمم است تا سانکتوم و فالسیها را از بین ببرد ولی نمیداند که چه اتفاقاتی در انتظار اوست.
در راه آنها مجبورند با سربازان سانکتوم مبارزه کنند. این کار برای Hope بسیار سخت و طاقت فرساست و پس از مدتی خشته میشود. لایتنینگ عصبانی میشود. در مواجهه با این دشمنان خطرناک او نمیتواند از Hope نیز مراقبت کند. بنابراین تصمیم میگیرد که او را رها کرده و تنها به راهش ادامه دهد. در این هنگام ناگهان سوزش دردناکی بر روی علامت السی خود حس میکند. در این هنگام سامون Odin ظاهر میشود و به Hope حمله میکند. لایتنینگ سریعا به حفاظت از Hope میپردازد، همان کسی که تا چند لحظه پیش میخواست رهایش کند. بعد از نابودی Odin، این سامون در اختیار لایتنینگ قرار میگرد. تصمیم لایتنینگ عوض میشود. او تصمیم میگرد تا Hope را نیز همراه خود ببرد.
ساژ و وانیل مخالف نقشه لایتنینگ بودند راه خود را در پیش میگیرند. تنها کاری که آنها میتوانند انجام دهند فرار کردن از دست سربازان است. ساژ میداند که السی یعنی دشمن خونین Cocoon. و اگر قرار است Cocoon نجات یافته و به آرامش برسد، تنها راه، مرگ و نابودی آنهاست. اما وانیل که دختری بشاش و مثبتاندیش است به ساژ دلداری میدهد. آنها باید حرکت کنند و هر چه زودتر ماموریت( Focus) خود را بیابند.
و اما Snow کجاست؟
بعد از اینکه Snow در دریاچه یخزده دستگیر شد به درون کشتی پرندهای به نام Lindblum برده شد. سربازانی که او را دستگیر کردهاند جزو یکی از شاخههای Guardian Corpse به نام Wide-area Response Brigade هستند. این گروه یک نام غیر رسمی دیگر نیز دارند: Cavalry
یک گروه سیار حوزه فعالیت مشخصی ندارند. آنها همیشه در مناطق خالی از سکنه بین شهرها مشغول گشتزنی هستند و آماده پاسخگویی به موقعیتهای اضطراری میباشند. این گروه جا و مکان مشخصی ندارند و چون باید همیشه در حال گشتزنی باشند، یک کشتی پرنده به نام Lindblum در اختیار آنها قرار گرفته است که هم خانه و هم مرکز فرماندهی سربازانشان میباشد. این سفینه کاملا زرهپوش و قوی میباشد اما به پای سفینههای ضد Pulse که در اختیار گروه PSICOM است، نمیرسد. رهبر این گروه فردیست به نام Cid Rains
Cid دلیل این رفتار اخیر سانکتوم و سربازان PSICOM را بدین صورت توجیه میکند: وی میگوید که سانکتوم قصد دارد یک کشتار دست جمعی از السیها به راه بیندازد. اگر السیها در مقابل چشم مردم نابود شوند، آنگاه ترس و وحشتی که مردم را فرار گفته از بین میرود.
هویت Cid مشخص نیست. آیا او و سربازان Cavalry نیز دست نشانده سانکتوم هستند؟ و آن زن مرموز که با آنها همکاری میکند کیست؟ آیا او واقعا یک السی و دشمن Cocoon است؟
ذهن Snow پر از این سوالات بیجواب است و انگیزه اصلی این افراد را نمیداند. در همین حال او خاطرهای از چند روز پیش را به یاد میآورد. در آن روز نیز Snow به همین صورت گیج و مبهوت شده بود. روزی که فهمید معشوقهاش، سارا، به السی تبدیل شده است. در آن روز سارا به حوالی شهر رفته بود. وقتی که دید درهای Vestage باز هستند از روی کنجکاوی به داخل رفته و پس از تماس با فالسی Pulse به السی تبدیل شده بود. او نتوانست به خواهرش چیزی بگوید ولی این رازش را برای نامزش Snow فاش کرد. او نمیخواست که Snow دچار دردسر شود و تصمیم گرفت که رابطهاش را برای همیشه با او قطع کند. اما Snow با دنبال او رفت. در غروب خورشید، در کنار دریاچه، Snow در حالی که سارا را در آغوش گرفت، قسم خورد که به او کمک خواهد کرد تا ماموریتش را به انجام برساند.
ساژ و وانیل نا امیدانه به دنبال پیدا کردن Focus خود، به راه ادامه میدهد.
Snow مصمم است که آرزوی سارا را به انجام رسانده و Cocoon را نجات دهد. او شک ندارد که ماموریتش نجاتCocoon است.
Hope و لایتنینگ نیز که از سونوشت شوم خود ناراضی هستند تصمیم میگیرند تا به Eden، پایتخت Cocoon رفته و سانکتوم و فالسی Eden را از بین ببرند.
چه سرنوشتی در انتظار افراد گروه ماست؟
خسته شدم بابا یکی کمکم کنه....
بازی هم این همه سخت...3 ساعت با اون جونوره گنده هه جنگیدم یدونه زد کل جونمو برد...
بابا این خیلی سخته...کلا بازی سخته...عجب گیری کردیم داستانش خوب نبود اصلا ادامه نمی دادم.
اقا مهدی این مطالب رو نوشتن باید حد اقل لینک منبع رو میزاشتی.
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
من این ورژن رو بازی نکردم ولی ورژن های قبلیش رو تا شماره ده بازی کردم. تا اونجایی که تجربه بهم ثابت کرده این بازی طوری هست که دفعه اول خیلی سخته ولی وقتی راه مبارزه رو یاد بگیری خیلی آسون میشه. واقعا 180 درجه اوضاع به نفعمون برمیگرده. و هر غولی واسه خودش یه راه خاصی داره. حیف که کنسول ندارم وگرنه راه کشتن همه غول ها رو پیدا میکردم و واستون میزاشتم.
توی شماره نه یه راهنما داره که دقیقا توضیح میده که بعضی از غول ها (معمولا پرنده) نسبت به باد و طوفان آسیب پذیر هستن. غول های کنار دریا نسبت به رعد و برق. غول های Undead (زامبی) نسبت به Cure یا Potion و Holly آسیب پذیرند. غول های توی مناطق گرم سیر نسبت به یخ. غولهای توی مناطق روغنی نسبت به آتش. و الی آخر...
من این xi رو واسه کامپیوتر گرفتم،این بایستی آنلاین بازی بکنم حتمآ؟کسی باهاش کار کرده که بگه چطوری میشه ازش استفاده کرد؟
سلام من تو چپتر 7 هستم . اگه تو یکی از چپترای 1 تا 7 گیر کردین بگین شاید بتونم کمک کنم.![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)