من به گريه التماس میکنم
يا گريه به من؟
و تو انگار کن از آغاز بودهای
مثل خدا
و مرا آفريدهای
مثل نگاهت
يا خندههات ...
خوشحالم که خوشتون اومد
محمد کجا میخوای بری؟
من به گريه التماس میکنم
يا گريه به من؟
و تو انگار کن از آغاز بودهای
مثل خدا
و مرا آفريدهای
مثل نگاهت
يا خندههات ...
خوشحالم که خوشتون اومد
محمد کجا میخوای بری؟
Last edited by sise; 06-08-2007 at 00:36.
توقف کنم،چرا؟
پرنده ها به ستوی جانب آبی رفته اند
افق عمودی است
افق عمودی است و حرکت : فواره وار
و در حدود بینش
سیاره های نورانی میچرخند
زمین در ارتفاع به تکرار میرسد
و چاههای هوایی
به نقب های رابطه تبدیل میشوند
و روز وسعتی است
که در مخیله ی تنگ کرم روزنامه نمیگنجد
چرا توقف کنم؟
راه از میان مویرگ های حیات می گذرد
کیفیت محیط کشتی زهدان ماه
سلول های فاسد را خواهد کشت
و در فضای شیمیایی بعد از طلوع
تنها صداست
صدا که ذوب ذره های زمان خواهد شد .
چرا توقف کنم؟
----
جلال جون همین بغلا زیاد دور نیست
Last edited by mohammad99; 06-08-2007 at 00:43.
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شدهای
بر طور برو ترک گله کن
خوبه. تماستو با من قطع نکن!
نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد
نميخواهم بدانم
کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد
ساخت
ولي بسيار مشتاقم
که از خاک گلويم سوتکي سازد
گلويم سوتکي باشد
بر دست کودکي گستاخ و بازيگوش
و او
يکريز و پي در پي
دم گرم خودش را در گلويم سخت
بفشارد
بدين سان بشکند
دائم سکوت مرگ بارم را
//*/
اون بستگی به شرایط داره.یا مثل یچه ادم برمیگردیم دوبراه هی پست میدیدم هی ادیت میکنیم یا...
آنجا که حسن دست به تیغ کرشمه برد
اول جفا کشان وفادار میکشد
وحشی چنین کشنده بلایی که هجر اوست
ما را هزار بار نه یک بار میکشد
خب مثل اینکه اوضات بحرانیه!
انشا الله حل میشه و همیشه ادیت میکنی!
شب همه خوش
دلا امشب سفر دارم ....چه سودائي به سر دارم
حكايتهاي پر شرر دارم....چه بزمي با تو تا سحر دارم
***
شب بخیر جلالی راستی نگفای این دومیش برا چیه ها؟
بچه ها یه گالری درست کردم از مینیاتور های استاد فرشچیان.تو پی سی بدون تگ url نمیشه گزاشت
این لینکش(این یک تبلیغ بود)
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
Last edited by mohammad99; 06-08-2007 at 01:17.
مبتلا گشتم در این بند و بلا
کوشش آن حق گزاران یاد باد
در شعر من چون آرزوی مرگ بیند
در دل نخواهد گفت : آمین ؟
ایا نگاه من تواند خواست از او
حرمت نهان موی برفین پدر را ؟
ایا نگاهش را تواند داد پاسخ
چشمی که نتوانست دیدن دورتر را ؟
با من چهخواهد گفت آن روز؟
چندان به چشمم خیره خواهد شد که تا شرم
با پنجه های گریه بفشارد گلویم
بر گونه ام ، اشک روان خواهد شد آنگاه
از تابش خورشید رویش ، برف مویم
او ، گرچه در ایینه ی پیشانی من
نقشی تواند دید از بیزاری خویش
من ، بی خجالت گریه خواهم کرد آن روز ؟
گرییدنی مستانه در هوشیاری خویش
...
شاعر دنيا من اگه بودم
آغاز شعرم با کلام پدرم بود
عشق تو صحرا من اگه بودم
آب حياتم توي دست پدرم بود
واي اگه گندم پوست تنم بود
اون که با دستاش من مي کاشت پدرم بود
ريشه رو تو خاک اگه مي ذاشت پدرم بود
***
جون ممد نگو این دیگه تکراریه؟
دل من سخت شکست
مطمئن باش و برو
ضربه ات کاري بود
دل من سخت شکست
و چه زشت ...به من و سادگيم
خنديدي
برو تا راحت تر... تکه هاي دل خود را سر هم بند زنيم
***
ما رفتیم بخوابیم
صبح بخیر
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)