ذوالفقارنسب مربی بشه اصلا مطابق میل تماشاگرا بازی نمیکنه و ورزشگاها خالی تر از همیشه ممکنه بشه ولی در نهایت فکر کنم نتیجه رو بتونه با پرسپولیس بگیره که با این شرایط نتیجه گرفتن واسه پرسپولیس خیلی مهم تره
ذوالفقارنسب مربی بشه اصلا مطابق میل تماشاگرا بازی نمیکنه و ورزشگاها خالی تر از همیشه ممکنه بشه ولی در نهایت فکر کنم نتیجه رو بتونه با پرسپولیس بگیره که با این شرایط نتیجه گرفتن واسه پرسپولیس خیلی مهم تره
موافقم
البته انصافا اوضاع استقلال خيلي بهتره كم مهره نداره
كلا دو تيم اصفهاني تنها تيمهايي هستن كه از بودجه دولت كمال استفاده رو ميكنن
البته اگه منصف باشيم مديران شركتهاي ذوب آهن و فولاد مباركه قابل تقديرن
اما حرف اينه كه تا تربيت بدني 2 تومن به استقلال و پرسپوليس كمك ميكنه بلافاصله صداي همين تيما در مياد
كلا فكر ميكنم اگر تيمهاي تهراني( به غير از دو تيم پر طرفدار ) رو به طور حقيقي به استانهاي ديگه منتقل ميكنن
دارن پرسپوليس و استقلال رو به طور مجازي از تهران بيرون ميبرن
آخ كه چقدر به اين جمله ات حسوديم شدچون کلا از لیگ ایران زیاد سر در نمیارم
اي كاش من هم سر در نمياوردم![]()
آره با ذات فوتبال پرسپوليس همخوني نداره
ولي برديا جان تماشاگراي ما هم نتيجه گرا هستن
به خدا با دوتا نتيجه يك صفر 40 تا 50 هزار تماشاگر مياد ورزشگاه
دیروز وقتی عمران زاده توپ را شوت کرد بیرون،توپ خورد به جباری که اونطور عصبانی شد؟
بیاطلاعی از قوانین توجیهی ندارد/ رسیدگی نشود به مراجع دیگر شکایت میکنیم مدیرعامل باشگاه مس کرمان با اشاره به اینکه تصاویر تلویزیونی گویای تضییع حق این تیم در دیدار برابر ذوب آهن اصفهان است، بی اطلاعی داور این مسابقه از قوانین جدید فیفا را بدون توجیه دانست. فتحالله نژادزمانی در گفتگو با خبرنگار مهر، در مورد اتفاقاتی که در جریان دیدار این تیم برابر ذوبآهن اصفهان رخ داد، ضمن بیان مطلب فوق افزود: تصاویر این دیدار کاملا گویاست که داور چه حقی را از تیم مس تضییع کرده است زیرا داور ابتدا به سود ما گل اعلام کرد و توپ به وسط زمین برده شد اما ناگهان با کمک داور و ناظر بازی مشورت کرد و این گل را مردود اعلام کرد.
وی افزود: میدانیم طبق قوانین فوتبال مهاجم نباید پیش از نواختن ضربه پنالتی مکث کند اما همان قانون میگوید در صورت مکث بازیکن و گل شدن ضربه، داور باید به آن بازیکن اخطار داده و ضربه را تکرار کند ولی سعید بخشیزاده داور مسابقه دچار اشتباه شد و یک ضربه آزاد غیر مستقیم به تیم ذوب آهن داد. وقتی داور اطلاعی از قوانین نداشته باشد، توجیهی برای کارش وجود ندارد.
مدیرعامل باشگاه مس کرمان در این مورد اضافه کرد: در زمان به ثمر رسیدن گل برتری تیم ذوب آهن هم بین داور و کمک داور ناهماهنگیهای وجود داشت. متاسفانه برای قضاوت این دیدار حساس و سرنوشت ساز، از داوری استفاده شد که از قوانین اطلاعی ندارد و با کمک داور یا ناظر برای تصمیم گیری مشورت میکند و در نهایت این مشورتها هم باعث اجرای دقیق قوانین نمیشود.
وی همچنین خاطرنشان کرد: امروز صبح شکایتی را تنظیم و به فدراسیون فوتبال و کمیته داوران ارسال کردیم و دنبال حقمان هستیم که امیدواریم مسئولان حق قانونی ما را زنده کنند. آقایان اگر به اعتراض ما طبق قانون پاسخ ندهند، گرچه دوست نداریم این اتفاق بیافتد اما به مراجع دیگر شکایت میکنیم.
نژادزمانی در ادامه گفتگویش با خبرنگار مهر، تاکید کرد: جایگاه تیم ما در جدول ردهبندی بسیار حساس است و نگرانیم تکرار این اتفاقات در نهایت به ضرر تیم ما شود. منتظر پاسخ مسئولان هستیم و امیدوارم پاسخ مناسبی به این اتفاق بدهند.
وی با بیان اینکه از عملکرد بازیکنان مس در دیدار با ذوب آهن رضایت کامل دارد، افزود: ما در این دیدار بارها روی دروازه حریف موقعیتهای خطرناکی را بوجود آوردیم. در مصاف با ذوب آهن ما بازی کردیم اما در نهایت 3 امتیاز به این تیم رسید که نوش جان آنها باشد.
مدیرعامل باشگاه مس کرمان با بیان اینکه این نازیباییها، اصل و جذابیتهای فوتبال را زیر سوال میبرد، در مورد حرکات غیرورزشی مربی و بازیکن این تیم در پایان گفت: قبول دارم که در چنین شرایط هم مربیان و بازیکنان باید خویشتنداری کنند اما مطمئن باشید این مسئله را پیگیری کرده و با عوامل آن برخورد خواهیم کرد.
دیدار تیمهای فوتبال ذوب آهن اصفهان و مس کرمان در چارچوب هفته نوزدهم رقابتهای لیگ برتر که عصر روز یکشنبه در ورزشگاه فولادشهر اصفهان در حالی با برتری یک بر صفر تیم ذوب آهن به پایان رسید که سعید بخشیزاده در دقیقه 62 این بازی ضربه پنالتی ادینهو مهاجم برزیلی این تیم را به دلیل مکث پیش از ضربه مردود اعلام کرد.
بازيكن بزرگ، مربي كوچك
خبرگزاري فارس: علي دايي در پرسپوليس هم نتيجه نگرفت تا مشخص شود هر چقدر بازيكن بزرگي بوده اما در عرصه مربيگري ناموفق است.
به گزارش خبرگزاري فارس، كارنامه مربيگري شهريار فوتبال ايران روز گذشته پس از شكست 4بر يك پرسپوليس مقابل صباي قم بار ديگر با سرنوشتي تلخ به پايان رسيد تا خاطره دراماتيك علي دايي با تيم ملي كه در روز هشتم فروردين سال 88 و شكست برابر عربستان رخ داد، اين بار در جمع سرخ پوشان پايتخت تكرار شود.
دايي مقابل صباي قم چهلمين تجربه خود را به عنوان سرمربي پرسپوليس تجربه مي كرد كه اين عدد براي وي خوشيمن نبود. پرسپوليس با دايي 2 شكست در فصل گذشته و 8 شكست در فصل دهم را تجربه كرد و با وجود حمايت هاي حبيب كاشاني، روز گذشته در نشست مطبوعاتي استعفايش را اعلام كرد و از پرسپوليس جدا شد.
همه اهالي فوتبال اعم از داخلي ها و خارجي ها اذعان دارند كه دايي بازيكن بزرگي بوده و هنرنمايي شهريار در صفحات اول شناسنامه فوتبال ايران درج شده، اما اين سؤال هميشگي وجود دارد كه آيا ستاره هاي سابق ميتوانند مربيان بزرگي باشند يا خير؟
پله،پلاتيني، مارادونا و....همگي از نوابغ فوتبال دنيا بودهاند اما چرا آنها روي نيمكتهاي داغ جايگاهي ندارند؟
دايي برترين گلزن دنيا معرفي شده و هيچ كس نمي تواند گل هاي وي با پيراهن تيم ملي، آرمينيابيلفلد و حتي حضورش در بايرن مونيخ را فراموش كند اما سؤال اصلي اينجاست كه چرا خداحافظي هاي اخير دايي به عنوان سرمربي با آنچه كه در زمان بازياش داشته، متفاوت است. چرا رفتن دايي از روي نيمكتها شكل وشمايل دراماتيك داشته و دايي روز گذشته پس از شكست مقابل صبا با همان گلوي بغض كردهاي كه پس از شكست 2 بر يك برابر عربستان داشت، كنار رفت.
براي ارزيابي بهتر اين موضوع مي توان به گذشته برگشت و با بررسي دقيقتر وضعيت مربيگري دايي به حقايق بيشتري پي برد.
*بزرگترين هديه يك آلماني در اولين تجربه مربيگري دايي
علي دايي در ششمين دوره ليگ برتر ايران يعني در سال 1385 موفق شد با خداحافظي ناگهاني ورنر لورانت اولين دوره مربيگري خود را در سايپا تجربه كند.
تيمي كه لورانت آلماني اول فصل با درايت و دورانديشي خاص بسته بود به يك باره به دايي هديه شد.
رحمان احمدي، آلو توره، سيد جلال حسيني، ابراهيم صادقي، اميد شريفي نسب، كيانوش رحمتي، كاظم برجلو و محسن خليلي آماده ترين بازيكنان آن زمان فوتبال ايران بودند كه لورانت آنها را در يك تيم جمع كرد چون مي خواست سايپا را به جام ششم برساند، اما يك باره اتفاقاتي، برنامه هاي مربي 57ساله آلماني را برهم زد و كاري كرد كه لورانت در پايان هفته پنجم و باكسب 3پيروزي و 2تساوي و با وجود صدرنشيني، سايپا راترك كرده و راهي تركيه شود.
با جدايي لورانت مسئولان وقت سايپا تصميم گرفتند دايي را به عنوان كاپيتان مربي روي نيمكت نارنجي پوشان قرار دهند؛ تيمي كه از همان روزهاي آغازين فصل بوي قهرماني مي داد.
به هر حال مهاجم سابق تيم ملي در فصل ششم تيمي كه به نام لورانت نامگذاري شده را به قهرماني رساند. تيمي كه تك تك بازيكنانش مقابل قطب هاي فوتبال ايران از جمله استقلال و پرسپوليس به خوبي توانايي هايشان را نشان دادند. سايپا بايد قهرمان مي شد چون نفوذ به خط دفاع اين تيم كار راحتي نبود و در ميانه زمين نيزآماده ترين هاي ايران به خوبي مهاجماني مانند محسن خليلي را تغذيه مي كردند و گام ها را به درستي به سوي قهرماني بر مي داشتند.
به هر حال قهرماني سايپا در جام ششم به نام دايي ثبت شد و شايد با همان قهرماني بسياري از فاكتورهاي مورد نياز دايي براي مربيگري ناديده گرفته شد.
لطف لورانت به سايپا و دايي با شروع هفتمين دوره ليگ برتر ايران نمايان شد چرا كه سرمربي سايپا با آغاز مسابقات ليگ هفتم و تيمي كه خودش بسته با چالش هايي روبرو شد و مدعي قهرماني ليگ ششم در هفتمين دوره به رتبه هشتم سقوط كرد و انتقاد مسئولان باشگاه از گوشه و كنار آغاز شد.
دايي در حالي كه با سايپا در رتبه هشتم ليگ برتر قرار گرفته بود بار ديگر شانس به سراغش آمد و پيشنهاد سرمربيگري تيم ملي ايران در مرحله مقدماتي جام جهاني 2010را دريافت كرد.
*از وعده صعود به جام جهاني2010 تا خداحافظي تلخ برابر 100هزار تماشاگر
در روز دوازدهم اسفند ماه سال 86 دايي چالش هاي روبرو شده با سايپا را فراموش كرد و در پاسخ به پيشنهاد فدراسيون فوتبال (شايد هم به پيشنهادي خارج از فدراسيون فوتبال) پاسخ مثبت داد. وي خيلي سريع به فدراسيون رفت و دستوري كه به اين فدراسيون داده شده بود را با امضاي قرار دادي به انجام رساند.
دايي براي رساندن ايران به جام جهاني وعده هاي خوبي به هواداران و مردم ايران داد. وي در اولين اظهاراتش گفت: با افتخار مسئوليت هدايت تيم ملي كشورم راپذيرفتم و ما به جام جهاني صعود خواهيم كرد.
دايي قول صعود تيم ملي به جام جهاني را داده بود، اما عملكرد تيم ملي برابر كره جنوبي در آزادي ،امارات در العين و حتي كره شمالي در تهران زنگ خطر را به صدا درآورد. انتقادها عليه سرمربي تيم ملي شدت گرفته بود، اما گوش شنوايي نبود تا اينكه در روز هشتم فروردين 88 و در يكي از حساس ترين ديدار تيم ملي برابر عربستان در ورزشگاه آزادي اين دمل چركي سرباز زد و همه پنبه ها را رشته كرد.
ايران مقابل بيش از 100 هزار تماشاگر خودي با نتيجه 2بريك شكست خورد تا مقدمات خداحافظي شهريار از تيم ملي فراهم شود كه اين اتفاق در كمتر چند ساعت بعد از بازي با عربستان رخ داد و سرمربي تيم ملي كنار گذاشته شد.
*بازگشت دايي پس از 9 ماه دوري از فوتبال
علي دايي با حرف و حديث هاي فراوان از تيم ملي كنار گذاشته شد و همين بركناري كاري كرد كه شهريار 9 ماه به دور از فوتبال و اخبار رسانه اي كشور باشد. سكوت و بي خبري فوتبال از دايي ادامه داشت تا اينكه حبيب كاشاني پس از بركناري كرانچار، سرمربي وقت پرسپوليس به سراغ دايي رفت تا اين سكوت را بشكند.
هنوز افكار عمومي شعار «حيا كن رهاكن» روز هشتم فروردين را فراموش نكرده بودند كه دايي به فوتبال برگشت و روي نيمكت بسيار ملتهب و داغ پرسپوليس نشست. اين مربي با حمايت هاي همه جانبه كاشاني اقدامات خود را با همان روش هميشگي اش كه همان مديريت تك بعدي است آغاز كرد.
ابتدا احمدرضا عابدزاده را از پرسپوليس كنار گذاشت هر چند در ادامه راه و درجام حذفي موفق شد يك قهرماني براي پرسپوليس به ارمغان آورد. جامي كه هرگز نمي توان آن شب طوفاني برابر صبا در مرحله نيمه نهايي و هنگام زدن ضربات پنالتي را فراموش كرد چون بسياري معتقد بودند كه مه وخورشيد و فلك (و البته برق)به كار آمدند تا پرسپوليس از سد صبا عبور كرده و درفينال با غلبه بر فولادگستر تبريز قهرمان شود. پرسپوليس در راه اين قهرماني حريفان سرسختي را پيش رو نداشت و غلبه بر تيم هاي دسته اولي كار مشكلي به نظر نمي رسيد.
با شروع دهمين دوره ليگ برتر و باپيچيده تر شدن مسابقات روي واقعي سكه به شهريار نشان داده شد. دايي كه اوايل فصل در يارگيري موفق عمل نكرده بود پس از گذشت 5 هفته ناگفته هاي فوتبال براي مربيان را شناخت.
اول فصل پرسپوليس پس از كنار گذاشتن محسن خليلي به دنبال مهاجم كلاسيك بود و اين نيازي بود كه بارها مطبوعات راجع به آن نوشتند، اما دايي دوست داشت خودش به تنهايي تصميم بگيرد. تصميم دايي براي تقويت خط حمله به مهاجم هپاتيتي ختم شد، اگر چه شهريار همچون زمان مربيگري اش در تيم ملي چشم اميدش را به يك مهاجم سرعتي اما كوتاه قامت به نام غلامرضا رضايي دوخته بود.
نكته جالب اين كه پرسپوليس در خط دفاعي نيز نتوانست خود را تقويت كند تا چوب اين موضوع را در ليگ دهم بخورد.
روند يارگيري زنگ خطر را به صدا درآورده بود وصداي اين زنگ درآمد و در اواسط مسابقات نيم فصل اول فازهاي عقب نشيني براي پرسپوليسي ها آغاز شد.
پرسپوليس مقابل صبا، ملوان، استقلال، پيكان، تراكتورسازي و شاهين بوشهر شكست خورد اما براي پنهان كاري و براي محفوظ ماندن از فشار انتقادها يك سپر دفاعي به نام «داور» و فدراسيون فوتبال وجود داشت.
هضم كردن شكست در دربي 69 براي هواداران پرسپوليس كار راحتي نبود اما كمك داور بازي اين ماموريت خطير را به جان خريد تا دوباره ضعف ها پنهان بمانند.
سپر دفاعي به نام داوران تا 7 شكست سرخ پوشان كارآيي داشت و به قول معروف پرسپوليسي ها براي شناخت و بررسي عوامل شكست هايشان به دنبال قاتل بروسلي بودند اما در مسابقه برگشت مقابل صبا كه در ورزشگاه آزادي برگزار شد همگان پي بردند كه قاتلي در شكست هاي پرسپوليس نقش ندارد بلكه بزرگ ترين معضل پرسپوليس در مسايل فني خلاصه مي شود. خوردن 4گل از صباي 10 نفره جاي حرف و حديثي نداشت و حتي كريمي(كمك داور دربي 69) نيز نمي توانست براي محافظت از جايگاه دايي وارد شود.
500 تماشاگر پرسپوليس كه براي حمايت تيمشان برابر صبا به آزادي آمده بودند همان رفتاري كردند كه 100هزار تماشاگر در ديدار با عربستان آن را انجام داده بودند اگر چه براي رفتار دوگانه اين تعداد هوادار و ليدرهاي پرسپوليس در نيمه اول و دوم پرسپوليس و صبا مي توان يك كتاب و گزارش هاي جداگانه نوشت.
علي دايي همان بازيكني كه افتخار فوتبال ايران است دوباره در وضعيتي بد از فوتبال كنار رفت و در كارنامه مربيگري خود يك پرونده ناموفق ديگر را برجاي گذاشت. آفتاب دايي مانند تيم ملي براي پرسپوليس هم خيلي زود غروب كرد و 2 روز قبل از شروع شدن فصل زمستان و در هواي نه چندان سرد پايتخت روزهاي سرد خود را تجربه كرد.
حالا با اين كارنامه دايي مي توانيم متوجه شويم كه چرا بسياري از ستاره هاي فوتبال نمي توانند در زمينه مربيگري موفق باشند چون فاكتورها و معيار هاي مربي شدن با بازيكن شدن تفاوت هاي آشكاري دارد.
اين روزها پارك جي سونگ، ستاره كره جنوبي در تيم منچستريونايتد هنر نماي مي كند و آسيا به داشتن چنين بازيكني در ليگ برتر انگليس افتخار مي كند اما هيچ تضميني وجود ندارد كه پس از خداحافظي اين بازيكن از فوتبال بتواند به عنوان سرمربي تيم ملي كشورش انتخاب شده و در آن حوزه عملكرد موفقي داشته باشد.
تجربه نشان داده براي هدايت تيم هاي بزرگ بايد دوره هاي پيشرفته و حرفه اي مربيگري را طي كرد. گذراندن دوره هاي درجه اول مربيگري، داشتن ارتباطات عميق و كارآمد، داشتن قدرت لازم براي مديريت، انتخاب مناسب بازيكنان و مهره هاي مورد نياز، ايجاد انگيزش بالا در قالب هاي انفرادي و تيمي، تعامل مطلوب با حوزه هاي درگير با باشگاه، داشتن ارتباط دوستانه و صميمي با بازيكنان و البته مغرور نبودن از فاكتورهاي اصلي براي هر مربي فوتبال است.
در پايان بازي با صبا دايي با گلويي بغض گرفته و به نوعي تجربه ناموفق خود از پرسپوليس خداحافظي كرد. اين خداحافظي با آينده كاري شهريار ارتباط عميقي دارد چون بايد دوباره منتظر بماند و ببيند كه در آينده چه مديري براي مربيگري به سراغش خواهد رفت. البته در فوتبال ايران برخي مديران تصميمهايي ميگيرند كه فقط از عهده آنها برميآيد از جمله اين كه به يك مربي كه هنوز دوران مربيگري را طي نكرده تيم ميدهند. بيجهت نيست كه گفته ميشود گاهي اوقات فوتبال ايران نياز به مديران خارجي دارد تا مربيان خارجي.
دايي رفت و با خودش غرورش را هم برد، همان غروري كه حتي براي خودش هم آزار دهنده بود. آيا او همچنان با اين غرور در جامعه حاضر ميشود؟ كارنامه مربيگري دايي كه چيز ديگري ميگويد.
Last edited by fandak; 20-12-2010 at 14:50.
پشت صحنه ی آسیا چه خبر بود ؟ بنیاد کار که تحقیر شد چی پشت صحنه بود ؟ الاتحاد که حذف شد چی ؟ سایر رقبا چی ؟تاكتيك هاي ويژه سرمربي تيم
زیر سوال بردن ابراهیم زاده و ذوب آهن مدرن از لحاظ تاکتیکی ؟؟؟![]()
یادداشت ویژه : شکست دایی شکست پروینیسم بود!
سایت گل -
صفر- علی دایی بحق شناسنامه ی فوتبال ایران است. ستاره ای که مرزهای باور نکردنی پیش از خود را در نوردید. به بایرن مونیخ رفت. در لیگ قهرمانان به چلسی و میلان در سن سیرو گل زد. رکورد پوشکاش را جابجا کرد. چهارگل در یک بازی به تیم ملی کره جنوبی زد. پایه گذار دو تا از مهمترین گل های تاریخ فوتبال ملی ایران در مقابل استرالیا و امریکا بود. علاوه براین با توجه به تحصیلکرده بودن،، صراحت و رودررویی اش با جریان لمپنیسم در فوتبال ایران به طور خاص مورد توجه جریان نوگرای فوتبال ما بوده است.
یک- ظهور علی دایی به عنوان مربی جنبه ی اجباری داشت. پس از جدایی ورنر لورانت از تیم سایپا او تقریبن یک فصل کامل را با عنوان مربی-بازیکن این تیم را هدایت کرد و به مقام قهرمانی رساند. شاید همین موفقیت زودرس زمینه ساز افول ستاره ای شد که در مربیگری یک شبه ره صد ساله طی کرد و خود را بی نیاز از لوازم اولیه ی مربیگری در سطحی که از او انتظار می رفت دانست.
دو- انتظار از علی دایی به عنوان فردی باهوش، تحصیلکرده، موفق و حرفه یی این بود که مدارج ترقی را تا بالاترین سطح ممکن در کلاس های مربیگری بین المللی طی کند.سه- هنوز البته دایی در ابتدای راه است. دو تجربه ی پیاپی ناکام (به لحاظ نتیجه لااقل) شاید تلنگری باشد تا علی دایی با بازنگری در راه طی شده به جبران کاستی ها و ارتقاء بار فنی خود اقدام کند.
مشکل بسیاری از مربیان ما که به کلاسهای آسیا آن هم در داخل کشور بسنده می کنند آشنا نبودن با زبانهای خارجی است. حال آنکه علی دایی با تسلط به زبانهای انگلیسی و آلمانی و البته ارتباطات گسترده با بزرگان فوتبال دنیا از امکان استفاده از پیشرفته ترین امکانات قابل تصور برای مربیان ایرانی برخوردار بود.
اما آن قهرمانی زودرس و این که شاید خود را به اعتبار سوابق معتبر دوران بازیگری نخوانده ملا تصور می کرد باعث شد بدون طی کردن مدارج منطقی و حرفه یی خود را آماده ی هدایت تیم ملی و پر طرفدار ترین تیم باشگاهی ایران ببیند. وشد آنچه دیدیم.
اگرچه تغییر در توطئه انگاری، تکروی و خودمحوری علی دایی نیازمند تلاشی دراز مدت و شخصی ست اما به عنوان یک دوستدار علی دایی می شود از او خواست که با رجوع به منش حرفه یی خود با افزودن بر بار دانش و تجربه فوتبال ما را از داشتن یک مربی درجه اول و بین المللی محروم نکند. علی دایی باید بپذیرد که دوران علی پروین ها سپری شده است. شهریار می تواند به شرط گذراندن دوره های بین المللی و طی کردن سلسله مراتب نوید دهنده ی آغاز دوران علی دایی در فوتبال ایران باشد.
محتوای مخفی: منبع
توافق براي بازگشت دايي به پرسپوليس
در جلسه امروز بازيکنان و کادر فني و مسئولان باشگاه پرسپوليس پس از درخواست برخي بازيکنان مبني بر بازگشت علي دايي، تصميم گرفته شد که فردا بازيکنان، مربيان و تعدادي از مسئولان باشگاه پرسپوليس به ديدار دايي بروند و او را به پرسپوليس بازگردانند.
اين تصميم در جلسه داخلي اعضا گرفته شده اما حبيب کاشاني پس از جلسه اعلام کرد که بعد از ديدار با سعيدلو نتيجه نهايي را اعلام ميکند. ظاهرا او منتظر تاييديه رئيس مجمع باشگاه و رئيس سازمان تربيت بدني است.
علي دايي پس از شکست مقابل صباي قم از سمت خود استعفا کرده بود.کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)