تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 139 از 638 اولاول ... 3989129135136137138139140141142143149189239 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,381 به 1,390 از 6373

نام تاپيک: شعر گمنام

  1. #1381
    حـــــرفـه ای mehrdad21's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    tehran
    پست ها
    2,312

    پيش فرض

    از دنیا برایش
    یک خیابان کپک زده مانده است
    از خیابان یک خانه ی ورم کرده
    و از خانه
    یک اتاق کوچک
    با تخت خوابی که شب به شب
    بزرگ تر می شود .

  2. 3 کاربر از mehrdad21 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1382
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    در رطوبت زمان
    خود را به اعداد می فشاريم
    تا با پيامکی ارسال شويم
    يا شماره ای که به هم ارتباطمان دهد
    اينگونه است روزگار معاصر ما
    زندگی می گذرد از آخرين پيچ تاريخ
    با هرزی مختصری
    که رهايمان می کند
    تا
    در رطوبت زمان
    اکسيد شويم
    اعتبار عشق من دائمی است
    نگران طولانی شدن زمان مباش
    عقلم را می فشارم در دست
    تا احساس شوم
    در تبلور تصویر
    و عکس عقلی می شوم سرخ
    خود را می فرستم به تمام مشترکینی که
    هیچگاه در دسترس نمی باشند


    بهزاد جلالی

  4. 2 کاربر از eMer@lD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1383
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    باور کن يک روز حوصله ي خورشيد
    طبق حاصل هيچ حرفي سر مي رود
    از اين همه سکوت
    غرقه مي شويم در رويا
    بهتر نيست
    ببينيم در گردش زمين
    تا کجا
    کجاي ناتمام
    تمام مي شویم؟
    من!
    تو!
    و حتی
    خدايي که از شيطان
    در تعجبِ يک کال
    سيب
    به دندان زده است...

  6. #1384
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    سخت است از چشمان من چیزی بفهمی
    چیزی از این بارانِ پاییزی بفهمی

    من دوستت دارم، ولی یادت بماند
    دیگر نباید بیش از این چیزی بفهمی

  7. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #1385
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    به نام هیچ کس
    من خدایم را پشت دیوارهای بلند حاشا
    با یک ضربه داس
    کُشتم!
    دستم را مفشار
    دست های من آلوده ست
    به نفس های عمیق هوسم
    و به خدایی که همین جا کشتم
    من تو را نیز یک روز
    در شک
    خواهم کُشت
    و برایت
    گریه ها خواهم کرد...
    باز هم می آیی!!
    باز هم به عبث
    عشق مرا می خواهی؟

  9. این کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  10. #1386
    حـــــرفـه ای wordist's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    ‡‡‡ Icy Heart ‡‡‡
    پست ها
    7,604

    پيش فرض

    روزي كه آمدي
    تند تند تايپ مي كردي
    و
    ميان من و تو
    "فاصله" نمي گذاشتي
    چون درست تايپ كردن نميدانستي

    ...

    روزي كه رفتي
    تايپ كردن بلد شده بودي
    و
    بين من و تو
    "فاصله"
    انداختي

    ....

    و حال
    اين فاصله ميان من و تو
    در درونم بيداد مي كند
    كاش مي دانستي كه
    من
    و
    تو
    "كلمه"
    نيستيم
    .
    .
    .
    .
    لعنت بر اين Space

  11. 8 کاربر از wordist بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #1387
    حـــــرفـه ای Ar@m's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    3,300

    پيش فرض

    امروز تمام وقت دنبال تو مي گشتم
    ديگر بچه نيستيم كه قايم باشك بازي كنيم
    اگر براي هم گم شويم ديگر
    هرگز
    پيدا نخواهيم شد!

  13. 5 کاربر از Ar@m بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #1388
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    مرا از جمعه ها آغاز کُن، از شنبه بیزارم
    که از حس ِ غریب و مبهم ِ آدینه سرشارم

    من از تعطیل ِ چشمانِ شما - نه - برنمی گردم
    خدایم خواسته، پس من کیم تا دست بردارم

    به شوقت چشم های خسته را تا عشق می آرم
    از اینجا می رسی؟ باشد... بگو تا چند بشمارم؟

    برایم هفته از دیدار ِ تو آغاز می گردد
    مرا از جمعه ها آغاز کُن، از شنبه بیزارم

  15. #1389
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    حرفی بزن !!!

    کلامی آشناتر

    چشم من راه گرفته به لب هایت...

    من غریبانه

    به غربت خویش زنجیرم...

    کلام تو،

    رمز ِ عبور ِ من از پس ِ دیوارها

    آینه ی شب،

    از دوریِ اختران، بی تصویرست

    لحن ِ این مردم برایم غریب است...

    حرفی بزن...!!!
    Last edited by دل تنگم; 22-08-2008 at 04:40.

  16. #1390
    اگه نباشه جاش خالی می مونه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    293

    پيش فرض

    تازگيها آفتاب از خود جوابش كرده است
    همنشين سايه هاي اضطرابش كرده است

    در دلِ يك صفحه هم حرفش نمي گنجد ،ولي
    انتشارات دل مردم كتابش كرده است
    .
    حال و روزش پيش از اين،باور كنيدآباد بود
    غير عادي بودن دنيا خرابش كرده است.



    اختيار دل كه نيست اينبار هم ققنوس عشق
    بي خيال شعله هاي التهابش كرده است
    .
    ماهي روحم به اقيانوس هم راضي نبود؛
    طفلكي لالايي اين بركه خوابش كرده است
    .
    طفلكي يك لحظه غفلت كرد،
    عاشق شد...
    و بعــد
    تازه فهميدم كسي آدم حسابش كرده است!!!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •