یه عالمه پسر مشهور و مجرد داریم که طرفداراشون رو نمیشه شمرد منتهی خب هیچکدوم مشکلی ندارند با این قضیه ...
گمان نکنم کنار اومدن با این قضیه سخت باشه ...
احتمالا یه نوع رفتاری داری که جلب توجه میکنه ، یعنی متفاوته . حس میکنی بیشتر به خاطر چی دنبالتن؟
یه عالمه پسر مشهور و مجرد داریم که طرفداراشون رو نمیشه شمرد منتهی خب هیچکدوم مشکلی ندارند با این قضیه ...
گمان نکنم کنار اومدن با این قضیه سخت باشه ...
احتمالا یه نوع رفتاری داری که جلب توجه میکنه ، یعنی متفاوته . حس میکنی بیشتر به خاطر چی دنبالتن؟
سوالتون رو اینجا مطرح کنید
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سلام.دوستان نظرتون درباره این جمله چیه؟
باهاش ازدواج میکنم،دوست داشتن کم کم به وجود میاد.
موافق یا مخالف؟چرا؟
مخالف / چون این حرف غلط است. درسته که دوست داشتن کم کم بوجود میاد ولی نه بین هر دو نفر که با هم ازدواج کنند. و البته چرا اول صبر نکنند دوست داشتن بوجود بیاد و بعد ازدواج کنند؟
موافق
پدر بزرگ و مادر بزگمون! تا قبل از عروسی هم همدیگرو نمی دیدند!
نگید قدیمی فکر می کنم، ماله فقط 80 سال پیشه... انسان چند صد هزار ساله داره زندگی می کنه. حالا تو این 80 سال چی شده یه دفعه اینطوری شده رو نمی دونم!
من خودمم مخالفم ولی نمیدونم چرا خیلی از ازدواجایی که الان میبینیم اینطوریه؟یعنی فاصله بین خواستگاری عقد کمه،تو این مدت چه دوست داشتنی پیش میاد؟چرا کسایی که میخوان ازدواج کنن تو موقعیتش که میفتن همه چیز سریع میشه دیگه این چیزا یادشون میره؟
پسرا میرن فقط قیافه طرفو میبینن،دخترام که ظاهرو(تاحدودی) واینکه طرف دستش به دهنش میرسه یا نه.خلاصه اوکی میدن دیگه بقیش هرچه پیش آید!
(البته نمیگم همه اینطوری اندا!ولی اکثریت)
خداییش که دیگه الان نمیشه مثل اون موقع ازدواج کرد.یعنی شما خودت حاضری ندیده بری بشینی سر سفره عقد بعد بگی خب دوست داشتن که خودش بوجود میاد؟
Last edited by deadboy; 15-10-2013 at 22:31.
مخـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــالف
در اکثر مواقع تنفر به وجود میاد تا علاقه
چطور میتونیم با کسی که اصلا شناختی از روحیات و شخصیتش نداریم به راحتی و با چشم بسته ازدواج کنیم که علاقه خودش بیاد؟!؟!
میشه همون حکایتِ "هرچه بادا باد"
این جایی که داریم زندگیم تو این یه صده اخیر خیلی اتفاقا افتاده که میشه باهاش توجیه کرد!
این هم از اون اتفاق های عجیبی است که توی ایران می افته. من هم خیلی دیدم فاصله خیلی کم بین خواستگاری و عقد و وقتی باهاشون صحبت می کنیم بعضی وقت ها میگن ترسیدیم از دستمون در بره! مثل اینکه آدم ماشین یا خونه ارزون گیرش اومده باشه و بخواد سریعا معامله رو تموم کنه (در پست های قبلیم هم گفتم، نگاه کالایی به زن و مرد در ازدواج).
اون زمان همه انسان ها مثل هم بودن، توقع ها (به خصوص از طرف زن ها) خیلی خیلی پایین بود و دنیای 80 سال پیش ایران با دنیای 1000 سال پیش از نظر شرایط اجتماعی و روابط انسانی تفاوت خاصی نداشت، تفاوت ایران امروز با 80 سال پیش خیلی خیلی خیلی بیشتر از تفاوت 80 سال پیش با 1000 سال پیشه. توی همین 20 سال دنیا بیشتر از 200 سال قبل از اون تغییر کرده (الان با 1990 بسیار متفاوت تره نسبت به 1990 با 1800).
اصلا چیزی که باعث شد این پستو بدم این بود.یکی از اقوام 10روزه پیش خواستگار غریبه براش رفته فردا شب عقد داره(عقدا !!!)امروز دیدمش بهش میگم خب حالا طرفو دوست داری میگه دوست که نه ولی خب دوست داشتن بعد خودش تو زندگی بوجود میاد!اصلا من قفلم بخدا تو 10روز!بهش گفتم حداقل 1 مشاوره میرفتید!
حالا طرف کسی بود که قبلش میگفت من حداقل باید 6ماه نامزد کنم ببینم طرف چیکارس!حالا ولی تو موقعیتش که افتاده 10 روزه!شگفتا!
Last edited by deadboy; 15-10-2013 at 23:39.
اگر مساله جنسی نبود به هیچ وقت ازدواج نمیکردم . اصلا از دختر جماعت خوشم نمیاد ....
1- باید خرج شو بدی
2- ماهانه نصف حقوقت یک دفعه غیب میشه
3- همیشه باید قر زدن رو تحمل کنی
4- باید اماده رقابت و چشم و هم چشمی بشی
5- باید غیبت زنهای دیگران رو بشنوی
6- باید همیشه ناز بکشی
و .....
...
....
باید و نباید که بماند و جاش نیست . بیایید به نظرات هم احترام بگذاریممممممممممم.![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)