تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1365 از 2734 اولاول ... 36586512651315135513611362136313641365136613671368136913751415146518652365 ... آخرآخر
نمايش نتايج 13,641 به 13,650 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #13641
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    به چشمان پريرويان اين شهر
    به صد اميد مي بستم نگاهي
    مگر يك تن ازين ناآشنايان
    مرا بخشد به شهر عشق راهي
    به هر چشمي به اميدي كه اين اوست
    نگاه بي قرارم خيره مي ماند
    يكي هم زينهمه نازآفرينان
    اميدم را به چشمانم نمي خواند
    غريبي بودم و گم كرده راهي
    مرا با خود به هر سويي كشاندند
    شنيدم بارها از رهگذران
    كه زير لب مرا ديوانه خواندند
    ولي من چشم اميدم نمي خفت
    كه مرغي آشيان گم كرده بودم
    زهر بام و دري سر مي كشيدم
    به هر بوم و بري پر مي گشودم
    اميد خسته ام از پاي نشست
    نگاه تشنه ام در جستجو بود
    در آن هنگامه ديدار و پرهيز
    رسيدم عاقبت آنجا كه او بود
    دو تنها و دو سرگردان دو بي كس
    ز خود بيگانه از هستي رميده
    ازين بي درد مردم رو نهفته
    شرنگ نا اميدي ها چشيده
    دل از بي همزباني ها شكسته
    تن از نامهرباني ها فسرده
    ز حسرت پاي در دامن كشيده
    به خلوت سر به زير بال برده
    دو تنها دو سرگردان دو بي كس
    به خلوتگاه جان با هم نشستند
    زباني بي زباني را گشودند
    سكوت جاوداني را شكستند
    ميپرسيد اي سبكباران مي پرسيد
    كه اين ديوانه از خود بدر كيست
    چه گويم از كه گويم با كه گويم
    كه اين ديوانه را از خود خبر نيست
    به آن لب تشنه مي مانم كه ناگاه
    به دريايي درافتد بي كرانه
    لبي از قطره آبي تر نكرده
    خورد از موج وحشي تازيانه
    مي پرسد اي سبكباران مپرسيد
    مرا با عشق او تنها گذاريد
    غريق لطف آن دريا نگاهم
    مرا تنها به اين دريا سپاريد
    ...

  2. #13642
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دريغ و درد که در جست و جوی گنج حضور
    بسی شدم به گدايی بر کرام و نشد

    هزار حيله برانگيخت حافظ از سر فکر
    در آن هوس که شود آن نگار رام و نشد

  3. #13643
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    در پرده رنگين تزوير
    با نغمه نيرنگ تقدير
    چون هفته ها و ماه ها و قرن ها پيش
    اين آدمك هاي ملول بي گنه را
    هر جا به هر سازي كه ميخواهي برقصان
    تو مانده اي با اين همه رنگ
    من ميروم با آخرين حرف
    اي خيمخ شب باز
    در غربت غمگين و دردآلود اين خاك
    آزاده اي زنداني تست
    قرباني قهر خدا نامش محبت
    زنجير از پايش جدا كن
    او را چو من از دام تزويرت رها كن
    همراه اين آزرده درد آشنا كن
    ...

  4. #13644
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    نمی‌ترسی ز آه آتشينم
    تو دانی خرقه پشمينه داری

    به فرياد خمار مفلسان رس
    خدا را گر می‌دوشينه داری

  5. #13645
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    یه نفر تمام روزا و شباش طولانیه
    پس دیگه نیازی به شبای یلدا نداره
    یاد اون حقیقت کلاس اول افتادم
    دارا خیلی چیزا داره ولی سارا نداره

  6. #13646
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    همت عالی طلب جام مرصع گو مباش
    رند را آب عنب ياقوت رمانی بود

    گر چه بی‌سامان نمايد کار ما سهلش مبين
    کاندر اين کشور گدايی رشک سلطانی بود

  7. #13647
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دل گم کرده خودرا
    که ویران گشته از دوری
    چگونه درتوآمیزم
    چگونه از توپس گیرم
    ولی آن دل من کو؟
    چرارفت آنهمه شادی
    چراغم در تن ماشد
    چراهرگونه توهین است
    به امثال من وماشد؟

  8. #13648
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    اهسته باز از بغل پله ها گذشت

    در فکر اش و سبزی بیمار خویش بود

    اما گرفته دور برش هاله ای سیاه

    او مرده است و باز پرستار حال ماست

    در زندگی ما همه جا وول می خورد

    هر کنج خانه صحنه ای از داستان اوست

    در ختم خویش هم به سر کار خویش بود

    بیچاره مادرم!



    او مرد ودر کنار پدر زیر خاک رفت

    اقوامش امدند پی سر سلامتی

    یک ختم هم گرفته شد پر بدک نبود

    بسیار تسلیت که به من عرضه داشتند

    لطف شما زیاد

    اما ندای قلب به گوشم همیشه گفت:

    این حرف ها برای تو مادر نمی شود.





    .......

    تنها مریض خانه، به امید دیگران

    یک روز هم خبر:"که بیا او تمام کرد"

    در یاچه هم به حال من از دور می گریست

    تنها طواف دور ضریح و یکی نماز

    یک اشک هم به سوره ی یاسین من چکید

    مادر به خاک رفت





    این هم پسر که بدرقه اش می کند به گور

    یک قطره اشک مزد همه ی زجرهای او







    اینده بود و قصه ی بی مادری من

    نا گاه ضجه ای که به هم زد سکوت مرگ

    من میدویدم از وسط قبر ها برون

    او بود و سر به ناله بر اورده از مغاک

    .....





    یک ناله ی ضعیف هم از پی دوان دوان

    می امد و به مغز من اهسته می خلید

    "تنها شدی پسر"

  9. #13649
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دیوارهای دانشگاه را بلندتر از
    دیوارهای زندان ساخته بودند
    حق داشتند
    نگهبانی از فكرها خیلی دشوارتر
    از نگهبانی از جرم است

  10. #13650
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    تويی آن گوهر پاکيزه که در عالم قدس
    ذکر خير تو بود حاصل تسبيح ملک

    در خلوص منت ار هست شکی تجربه کن
    کس عيار زر خالص نشناسد چو محک

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 8 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 8 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •