سلام
مژگان جان . ما که بلد نیستیم شعر بنویسیم اینجا . میایم و از مطالب دوستان بهره میبریم
شب خوش![]()
سلام
مژگان جان . ما که بلد نیستیم شعر بنویسیم اینجا . میایم و از مطالب دوستان بهره میبریم
شب خوش![]()
تو بی وقفه فریاد کشیدی...
ومن
دیگر آزارت نمی دهم
زین پس
قصه هایم را برای هیچ کس تعریف نمی کنم
مطمئن باش...
هنوز هم قافیه را به چشمان تو
می بازم
مطمئن باش!
ترامن درکجا یابم
ترامن از کجابویم
ترامن درکجابینم
ترامن ازکجاجویم
دل گم کرده خود را
که ویران گشته از دوری
چگونه در توآمیزم
چگونه از توپس گیرم
منم خوبم ممنون
مي خوام برگردم اما مي ترسم مي ترسم بگي حرفي نداري
بگي عشقي نمونده مي ترسم بري تنهام بذاري
هنوز پيش مرگتم من بميرم تا نميري
خوشم با خاطراتم اينو از من نگيري
خیلی بده هیچ وقت داد نکشیدد
Last edited by mohammad99; 02-08-2007 at 01:18. دليل: دوست دارم
مالک غمهای سلمانم که رنج بوذری را
بازبان سرخ مقدادی برایت می سرایم
از خدا ، از عشق ، از زن همانهایی که روزی
روزگاری یاد مندادی برایت می سرایم
آه می بینی عزیز من که من با دست خالی
زندگی را با چه استادی برایت می سرایم
مو كه افسرده حالم چون ننالم ؟
شكسته پر و بالم چون ننالم ؟
همه گويند فلاني ناله كم كن
ته آيي در خيالم چون ننالم ؟
![]()
مي خواستم كه از تو بگويم نفس نبود
آتش گرفته بود و̕ مرا ‘ راه پس نبود
بعد از هجوم وحشي آن تند باد زشت
دور و برم جز تلي از خار و خس نبود
دلي ديرم كه بهبودش نمي بو
نصيحت مي كرم سودش نمي بو
به بادش مي نهم نش مي بره باد
بر آتش مي نهم دودش نمي بو
![]()
دارم امید عاطفتی از جانب دوست
کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
دانم که بگذرد ز سر جرم من که او
گر چه پریوش است ولیکن فرشته خوست
ترانه ای زیبا
با نام تو خواهم گفت
شبی سیه تا صبح
در کنج تو خواهم خفت
ترانه ای رنگین
در گوش تو خواهم خواند
تا آخر این دنیا
در پیش تو خواهم ماند
در آن عشق و جنون مفتون تو بودم
اکنون از دل من بشنو تو سرودم
منتظرت بودم منتظرت بودم
منتظرت بودم منتظرت بودم شب انتظار
*-*-*-*-***
البت جلال جون باید و میداد![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)