_-_-_-_+=_-مشاعره‌ی ترانه_-_-_-_+=_-

[Hamid Hamid]

ز دست ديده و دل هر دو فرياد

كه هرچه ديده بيند دل كند ياد


بسازم خنجري نيشش ز فولاد

زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

خواننده : احمد رضا نبي زاده

نام ترانه : امون از دل مو

شاعر : بابا طاهر

شنيدن اين شعر از بزرگترين شاعر سبك " دوبيتي " و صداي آروم و دانواز احمد رضا نبي زاده واقعا لذت بخش هست.

[dokhtareironi]

دو دریچه دو نگاه دو پنجره
دو رفیق دو همنشین دو حنجره
دو مسافر دو مسیر زندگی
دو عزیز دو همدم همیشگی
باهم از غروب و سایه رد شدیم
قصه ی عاشقی رو بلد شدیم
فکر میکردیم اخر قصه اینه
جز خدا هیچکی مارو نمیبینه
عاقبت جا شدن دستای ما
گم شدیم تو غربت غریبه ها
اخر اون همه لبخند و سرود
چشم پر حسادت زمونه بود

سیاوش قمیشی

[4MaRyAm]

نارفیق بودی برام آهای رفیقه بامرام
زخمه کاریتم نذاشته باله پروازی برام
دلتم خنک بشه ، پره دستم جای تیغ
ضربه ی آخرتم ، به هدف خورده دقیق

------------
نارفیق - مهدی احمدوند

[Kurosh]

هر کسی هستی یه دفعه
قد بکش از پشت نقاب
از رو نوشته حرف نزن
رها شو از پیله‌ی خواب

نقش یک دریچه رو
رو میله‌ی قفس بکش
برای یک بار که شده
جای خودت نفس بکش !

می‌خوام همین ترانه رو
رو صحنه فریاد بزنم
نقابمو پاره کنم
جای خودم داد بزنم

×××

سیاوش قمیشی - نقاب

×××

نفر بعدی با حرف د

[dokhtareironi]

دارم یخ میزنم بی تو تا فرصت هست آخه برگرد
تو این سرمای تنهایی نمیشه حفظ ظاهر کرد
جای خالی تو داره همه دنیامو میگیره
بی تو آسون ترین کارا واسم سخت و نفس گیره
سیاوش قمیشی

[Maziar_69]

هوای خانه چه دلگیر می شود گاهی
از این زمانه دلم سیر می شود گاهی
عقاب تیزپر دشت های استغنا
اسیر پنجه ی تقدیر می شود گاهی

سیاوش قمیشی - هوای خونه

[dokhtareironi]

دیگه خورشید چهرتو نمیسوزونه
جای سیلی یا یه باد روش نمیمونه
دیگه بیدار نمیشی با نگرونی
یا با تردید که بری یا که بمونی
سیاوش قمیشی_جنگل

[hamijoon]

بی خیال حرفایی که تو دلم جا مونده
بی خیال قلبی که این همه تنها مونده
آخه دنیای تو دنیای دلای سنگیه
واسه تو فرقی نداره دل من چه رنگیه

[dokhtareironi]

راز قد کشیدنت رو
عمریه دارم میبینم
داری میرسی بخورشید
ولی من بازم همینم
میزنن چوب زیر ساقه‌ات،
واسه لحظه های رستن
ریختن آب زیر پاهات
هی منو شستن و شستن
توي سرما و تو گرما،
واسه تو نجاتم عمری
تو هجوم باد وحشی،
سپر بلاتم عمری

سیاوش قمیشی _تاک

[hamid_diablo]

مسافر خسته ي من ، بارسفر رو بسته بود
تو خلوت آئينه ها ، به انتظار نشسته بود
شادمهرعقيلي