تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 136 از 469 اولاول ... 3686126132133134135136137138139140146186236 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,351 به 1,360 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #1351
    پروفشنال
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    پست ها
    876

    پيش فرض

    من تازه كامپيوتر خريده بودم سال 1377
    مي رفتم رشته كامپيو تر خيلي زرزر مي كردم
    يه روز داداش كوچيكه اومد گفت داداش مگه سي دي هست كه چند بار روش رايت بشه بكني؟
    گفتم عمرا"
    گفت چرا ؟
    گفتم چون كه فهميدم كم آوردم پيچوندمش
    گفت دوستم داره
    گفتم
    اره
    سر كاري گفتش برات بيا رم
    گفتمفردا رفت آورد گفتش ضايع ری رایت دیدی ؟ من هم زرتی داد زدم از اتاق من برو بیرون.

  2. #1352
    داره خودمونی میشه C.GAM3R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    Behind You
    پست ها
    81

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط bababarghi40000w
    من تازه كامپيوتر خريده بودم سال 1377
    مي رفتم رشته كامپيو تر خيلي زرزر مي كردم
    يه روز داداش كوچيكه اومد گفت داداش مگه سي دي هست كه چند بار روش رايت بشه بكني؟
    گفتم عمرا"
    گفت چرا ؟
    گفتم چون كه فهميدم كم آوردم پيچوندمش
    گفت دوستم داره
    گفتم
    اره
    سر كاري گفتش برات بيا رم
    گفتمفردا رفت آورد گفتش ضايع ری رایت دیدی ؟ من هم زرتی داد زدم از اتاق من برو بیرون.
    پسر خيلي خنده دار بود ؛ خودمونيما منم از اين سوتيا زياد ميدم ؛ نگي جايي!!!

  3. #1353
    داره خودمونی میشه C.GAM3R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    Behind You
    پست ها
    81

    پيش فرض

    يا من نفهميدم چي شد يا يکمي بي مزه بود!(ببخشيدا)

  4. #1354
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    فولادشهر
    پست ها
    2,228

    پيش فرض

    سوتی بعدی
    تو مغازه بودم کلی جنس اومده بود
    منم اون پشت مشتا داشتم سیم و کابل این کیس رو که برای تعمیر آورده ب.دن وصل میکردم
    در حین وصل کزدن به داداش همکارم گفتم محسن
    عجب جایی شده ها شده خونه خالی عجب.......
    دیدم محسن هی با چشم علامت میده
    منم که ماشاالله خیلی خنگم در این موارد گفتم خوب راست میگم دیگه نگاه کن
    جا به این توپی
    تا اینو گفتم دیدم یه خانومه از پشت این کیسا اومد پشت میز که همون دخل باشه
    منم شده بودم
    شانس آودم چیز بهم نگفت
    وگرنه
    تازشم منکرات همون لحظه از جلو مغازه رد شد

  5. #1355
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    فولادشهر
    پست ها
    2,228

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط c.gam3r
    يا من نفهميدم چي شد يا يکمي بي مزه بود!(ببخشيدا)
    با سلام
    دیگه شرمندتم بی مزه بود آخه خیلی شو سانسور کردم
    واسه همین

  6. #1356
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    فولادشهر
    پست ها
    2,228

    پيش فرض

    رفته بودم تعاونی مصرف کارکنان شرکت ملی فولاد ایران دو تا کوچه پایین تر از سوییت
    داشتم با مادرم جنس می خریدم(منظور از جنس همون مواد غذایی است فکر بد نکنید)
    دیدیم اونجا یه چیزی هست مثل نوشابه ام آبی جلدش
    رفتم یه دونه وردارم
    دیدم روش نوشته آب soda
    منم گفتم حتما این همون سون آپ هست دیگه
    رفتیم دمه حسابداری به یارو گفتم آقا این سون آپ هستش ؟؟
    یارو یه نگاه به ماسکم انداخنت
    گفتش نه خیر این آب soda هستش
    منم گفتم بله می دونم
    یادم رفته بودم(برای اینکه ضایه نشم که البته شدم)
    اومدم خونه گفتم خوب بذار اینو بخوریم ببنیم چه مزه ایی هستش
    درشو باز کزدم دیدم عجب گازی داره
    باید حتما خوشمزه باشه
    اومدم یه ذره ریختم تو لیوان یه قلپ خوردم یهو دیدم بابا این دیگه چیه حالم بد شد
    دیدیم آب معمولی بدون هیچ طعمی با گاز فراون
    مامانم گفتش حقته تا دیگه تو باشی هر چی تازه در میاد نری بخری
    منم دیگه غلط بکنم از اینا بخرم
    هنور هم نتونستم بقیشو بخورم
    آخه هیچ مزه ای نمی ده

  7. #1357
    داره خودمونی میشه C.GAM3R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    Behind You
    پست ها
    81

    پيش فرض

    آخرش من نفهميدم اين سوتي بود
    يا مخصوصا فيلم نگزاشته بود توش؟

  8. #1358
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Scout_Mov's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    299

    1

    این روزه سرم شلوغه و فکرم مشغول و حواسم پرت

    شب بود می خواستم آشغال (ذباله) ببرم پایین دم در بالاخره از کارم اومدم بیرون (مثلا) و رفتم كه آشغال رو بذارم پایین
    اما ...........
    رفتم پایین اما بدون آشغال بابام گفت چرا آشغالو نبردی دوباره امودم بالا و آشغالو بردم
    فرض کنید شما می خواید این کار رو انجام بدین اما ذباله رو بر نمی درارید و میرید پایین دست خالی از نظر من که جالبه شاید فکر کنید بی مزه است ولی موقعی متوجه میشید که واستون پیش بیاد

    یک بار هم رفتم بودم یک مغازه (خدمات کامپیوتری) با موتور
    موتور رو گذاشتم کنار مغازه سویچ هم روش (سریع می خواستم بیان موتور هم جلو چشمم بود) کارک تموم شد اومدم بیرون اما انگار نه انگار که با موتور اومده بودم و راهی خونه شدم نزدیکای خونه رسیدم تازه احساس کردم یک چیزی جا گذاشتم ( یه چیزی کمه . دستم خالیه ) یادم افتاد موتور کنار مغازه است !!! دویدم موتور رو بیارم !!!

    یک بار هم سر همین قضیه اولی موقع نهار آب رو ریختم تو کاسه پر از ماست !!! و ماست رو هم به عنوان خورشت !!!

    بی خیال دخترا بابا زندگی . عشق و حال . بی خیالی
    Last edited by Scout_Mov; 20-07-2006 at 03:31.

  9. #1359
    آخر فروم باز R@R#M@N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    قومس ( سمنان )
    پست ها
    8,163

    پيش فرض

    دومي و سومي باحال بود

  10. #1360
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض يه سوتي تو توهم

    من يه زماني حال و روز خوشي نداشتم دكترا گفتن بايد برم زير تيغ جراحي
    جراحي سنگيني بود طحال و كيسه صفري و يه قسمتي از كبدم رو بايستي ور مي داشتند يادش بخير قبل از عمل همش بچه ها به من مي گفتن كي مي خواي بزايي ؟ البته نه به خاطر عمل بلكه به خاطر اينكه اينقدر شكمم جلو اومده بود هركي مي ديد فكر مي كرد آره
    خلاصه بعداز عمل كه ما رو داشتن از اتاق عمل بيرون ميآوردن يه چيز تو مايه هاي توهم بودم نه به اون صورت به هوش بودم نه بي هوش خلاصه فكل و فاميل اومدن كنارم اولين كسي رو كه ديدم پدرم بود و منم كه عاشق پدرم هستم بدون هيچ مقدمه اي گفتم بابا حالت خوبه؟!!
    يه هو ديدم همه زدن زير گريه بابام گفت اين رو من بايستي از تو مي پرسيدم نه تو از من بلاخره اينطوريبود كه براي اولين بار اشك پدرم رو ديدم البته تو توهم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •