تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 135 از 233 اولاول ... 3585125131132133134135136137138139145185 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,341 به 1,350 از 2330

نام تاپيک: بخشي زيبا از كتابي كه خوانده ام

  1. #1341
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    فرزند من!
    اینکه تو را به دیاری دیگر نبرده ام ، از این جهت بود که از تو چشم امیدی داشتم.می خواستم که کین مرا از دشمن بخواهی .کین من کین همه ی بستگان و هموطنان من است. خلاف مردی دانستم که میدان را خالی کنم و از دشمن بگریزم.

    اکنون که اینجا مانده ایم و سرنوشت ما این است باید به فکر حال و آینده ی خود باشیم . می دانی که کشور ما روزگاری قدرتی و شوکتی داشت.امروز از ان قدرت وشوکت نشانی نیست.ملتی کوچکیم و در سرزمینی پهناور پراکنده ایم.در این زمانه که کشور های عظیم هست که ما ،در ثروت و قدرت ،با آنها برابــری نمی توانیم کرد . امروز ثروت هر ملتی حاصل پیشرفت صنعت اوست وقدرت نظامی نیز ،علاوه بر کثرت عدد ،باصنعت اوست و قدرت امروز برای کسب قدرت کافی نیست و هر چه از دلاوری پدران خود یاد کنیم و خود را دلیر سازیم با حریفانی چنین قوی پنجه که اکنون هستند کاری از پیش نمی توانیم برد.

    این نکته ا از روی نومیدی نمی گویم و هرگز یاس در دل من راه نیافته .نیروی خود را سنجیدن و ضعف و قدرت خود را دانستن از نومیدی نیست
    .
    پس اگر نمیخواهیم ،یکبار نابود شویم باید در پی آن باشیم که برای خود شان و اعتباری جز از راه قدرت مادی بدست اوریم ،تا دیگران به ملاحظه ی آن مارا به چشم اعتنا بنگرند .

    جنگ ها و پیرز ها اثر کوتاه دارند و آثار هر پیروزی تا وقتی دوام می یابد که شکستی در پی آن نیامده است.
    اما پیروزی معنوی است که می تواند شکست نظامی را جبران کند.تاریخ گذشته ی ما سار سر برای این معنی مثال و دلیل دارد.

    کشور فراتسه پس از شکست ناپلئون سوم در سال 1870 مقام دولت مقتدر درجه اول را از دست داده بود.آنچه بعد از این تاریخ موجب شد که باز آن کشور مقام مهمی در جهان داشته باشد دیگر قدرت سردارانش نیبود بلکه هنر نویسندگانش و نقاشانش بود.


    دکتر پرویز ناتل خانلری.مجله ی سخن

  2. 7 کاربر از eMer@lD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #1342
    داره خودمونی میشه amatraso's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2010
    محل سكونت
    in the speace
    پست ها
    65

    پيش فرض

    اولین شاعر جهان باید بسیار رنج برده باشد آن گاه که تیر و کمانش را کنار گذاشت و کوشید برای یارانش ُآنچه را که در هنگام غروب خورشید احساس کرده توصیف کند و کاملا محتمل است که این یاران آنچه را گفته به سخره گرفته باشند لیک او باز چنین می کند چون هنر راستین می خواهد هنرمند در آشکاری اش بکوشد . هیچ کس نمی تواند به تنهایی از زیبایی ای که درک می کند لذت ببرد.
    نامه های عاشقانه ی یک پیامبر _ جبران خلیل جبران _ اقتباس آزاد: پائولو کو ئلیو

  4. 5 کاربر از amatraso بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #1343
    آخر فروم باز rosenegarin13's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    پست ها
    1,419

    پيش فرض

    «لابد حالا حرف میزنه، خوراک می خوره و همه ی اینجور چیزا.»
    «اُه، آره.» دی زی با چشمان مات به من نگریست:«گوش کن نیک؛ صب کن چیزی رو که وقتی به دنیا اومده بود گفتم برات تعریف کنم. می خوای بشنوی؟»
    «خیلی زیاد.»
    «بهت نشون میده که احساس من نسبت به چیزای این دنیا چطور عوض شده. آره، یک ساعت از عمرش می گذشت، تام هم خدا عالمه کجا بود. به هوش که اومدم خودم رو کاملاً بی کس حس می کردم. بلافاصله از پرستار پرسیدم که پسره یا دختره. وقتی بهم گفت دختره سرم رو برگردوندم و زدم زیر گریه. گفتم خیلی خب، خوشحالم که دختره. امیدوارم که خل باشه- واسه ی اینکه بهترین چیزی که یه دختر تو این دنیا میتونه باشه، همینه، یک خل ِ خوشگل.»
    بعد با اعتقاد ادامه داد: «آخه میدونی، به نظر من همه چیز بد و مزخرفه. همه همین عقیده رو دارن-حتی اونایی که بیشتر از بقیه بلدن. و من خودم میدونم. آخه من همه جا بوده م، همه چیز دیدم، همه کار کرده م.»

    گتسبی بزرگ

    اسکات فیتس جرالد
    ترجمه ی کریم امامی
    انتشارات نیلوفر

  6. 12 کاربر از rosenegarin13 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #1344
    داره خودمونی میشه khabgard7's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2010
    پست ها
    59

    پيش فرض

    آخرین پدرخوانده
    ماریو پوزو

    قبل از اینکه به خواب برود ، خان رویایی دید او همیشه زنده خواهد بود . خون کلریکوزیوها برای همیشه جزیی از بشریت خواهد بود و این او بود ،خودش، که به تنهایی این نژاد را ساخته بود ارزشی از آن خودش.
    ولی آه ،چه شیطانی است دنیا که مردم را به گناه می کشاند .

  8. 2 کاربر از khabgard7 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #1345
    کاربر فعال گالری عکس attractive_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    FaR & AwAy حالت:TiReD
    پست ها
    1,754

    پيش فرض

    در دنیایی که هر کسی به هر بهایی برای بقایش میجنگد؛ در مورد رفتار کسانی که تصمیم

    میگیرند بمیرند، چه قضاوتی میشود؟



    ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد-کوئیلو

  10. 10 کاربر از attractive_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #1346
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض

    ...

    سیگار خاموش روی لبم بود ، سما با دست اشاره کرد به جیبم که فندک را دربیاورم و روشنش کنم.

    گفت: "بکش به سلامتی دکتر بلانسبت."میترا اگر بود می گفت : "الهی قربونت برم نکش ، میمیری ها!"



    مشکل اما این است که آدم نمی داند در هر لحظه کدام واکنش را دوست دارد. همراهی سما یا تظاهر میترا به دلسوزی.


    برای رضا که تعریف کردم گفتم فرقی نمی کند، هر کدامش که باشد آدم دلش هوای آن یکی را می کند.


    بهار 63 - مجتبا پورمحسن

  12. 8 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #1347
    کاربر فعال گالری عکس attractive_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    FaR & AwAy حالت:TiReD
    پست ها
    1,754

    پيش فرض

    به خودش یاد داده بود به مردان میزان معینی لذت ببخشد،نه بیشتر و نه کمتر،تنها همان قدر که لازم بود.
    از دست هیچکس خشمگین نمیشد،چون این کار به معنای ابراز واکنش بود،به معنای مبارزه با دشمن بود و بعد باید با عواقب غیرقابل پیش بینی آن مانند انتقام روبه رو میشد.


    ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد**پائولو کوئیلو

  14. 10 کاربر از attractive_girl بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #1348
    آخر فروم باز anon85's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    here & there
    پست ها
    1,845

    پيش فرض


    امروز، مامان مرد. يا شايد هم ديروز، نمي دانم. تلگرافي از آسايشگاه دريافت كرده ام: « مادر درگذشت. تدفين فردا. احترامات فائقه. » چيزي از آن نمي شود فهميد. احتمالا ديروز اتفاق افتاده.

    آلبر كامو، بيگانه

    Aujourd'hui, maman est morte. Ou peut-être hier, je ne sais pas. J'ai reçu un télégramme de l'asile : « Mère décédée. Enterrement demain. Sentiments distingués. » Cela ne veut rien dire. C'était peut-être hier.
    Camus, Albert. L'étranger, Gallimard, 1942
    .................................................. ....

    پ.ن. متاسفانه دسترسي به ترجمه ي آقاي اعلم نداشتم و برگردان بالا از بنده ي حقير است؛ ترجمه ي آقايان آل احمد و خبره زاده در زير مي آيد:

    امروز، مادرم مرد. شايد هم ديروز، نمي دانم. تلگرافي به اين مضمون از نوانخانه دريافت داشته ام: « مادر، درگذشت. تدفين فردا. تقديم احترامات » از اين تلگراف چيزي نفهميدم شايد اين واقعه ديروز اتفاق افتاده است.

    Last edited by anon85; 06-02-2011 at 06:51.

  16. 8 کاربر از anon85 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #1349
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2007
    محل سكونت
    متاسفانه روی خاک!
    پست ها
    1,147

    پيش فرض پرستار مادرم

    خدايا...اين دختر با اين رفتار چه آتشي رو داره در دل من روشن ميكنه؟...نه...حتما" دارم اشتباه ميكنم!
    متوجه شدم كه داره به سمت اتاق اميد ميره كه گفتم:نه خانم گماني...بيدارش نكنيد...بگذاريد بخوابه...هر وقت بيدار شد ميبرمش...مشكلي نيست...اگرم خيلي دير بشه فردا مي برمش پارك...اصلا"لازم نيست بيدارش كنيد...
    برگشت و نگاهي به من كرد و گفت:باشه...هر طور ميل شماست.
    و بعد به سمت آشپزخانه رفت.
    بي اراده دنبالش رفتم...نميدونم چرا ولي واقعا" بي اراده اين كار رو كرده بودم!
    بخشی از رمان فوق العاده زیبای پرستار مادرم اثر شادی داودی پیشنهاد میکنم حتما این رمان دنبال کنید
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    پ.ن:
    دوستان این تاپیک یکی از بهترین تاپیک های انجمن ادبیات
    دوستان عزیز یه گذری به گذشته داشته باشم بد نیست چند وقت پیش میلاد جان یه تدارکی دیدن و تو یه فضای دلباز بچه های گروه دور هم جمع شدن و با این رمان زیبا آشنا شدیم و دور هم از خوندنش لذت بردیم بعد هم تصمیم گرفتیم رمان رو سایت قرار بدیم
    تمام حرفام زدم تا بهتون بگم حتما تو شهر خودتون هر چندنفری که هستید دقیقا مثل این تاپیک دورهم جمع بشید و با خوندن یه قسمت از کتاب یا اشعار خودتون لذت ببرید
    اون صمیمیتی که تو دنیای واقعی هست خیلی زیباست حتما یه بار تجربش کنید
    جای میلاد عزیز خالیه
    شرمنده وقتتون با حرفام گرفتم ولی حتما یه بار با دوستان پی سی ورلدتون این فضارو تجربه کنید

  18. 14 کاربر از rambo_1386 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #1350
    اگه نباشه جاش خالی می مونه Mehrnaz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2011
    محل سكونت
    matrix
    پست ها
    226

    پيش فرض

    فایده زندگی چیست؟
    همه چیز پوچ است.زندگی کردن چون کاه کوبیدن است,زندگی کردن چون سوختن خود است بدون این که در اثر ان ادمی احساس گرمی کند.



  20. این کاربر از Mehrnaz1368 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •