اولروم: باشگاه ابومسلم مرا « پياده » كرد
براى نيمكت نشينى به استقلال نمى روم
بعداز حرفهاى تند وتيز اولروم در برنامه ۹۰ كه پيكان حملاتش به سمت بنى اسد مديرعامل باشگاه ابومسلم بود، پيدا كردن مهاجم تند وتيز ابومسلم سخت بود.اولروم مى خواهد از حواشى دور باشد ولذا با خبرنگاران صحبت نمى كند. براى تنوير افكار عمومى ونور تابيدن بر زواياى تاريك باشگاه ابومسلم، ما با مدير برنامه هاى غير رسمى اولروم يعنى همسرش حرف زديم. حرفهايى كه حرف دل اولروم است كه از دهان همسرش بر روى كاغذ خزيده است.
•از اينكه با استقلال تهران قرارداد بستى نمى ترسى؟
- قرارداد با استقلال! چه كسى اين حرف را زده؟
• از منابع موثق خبرى شنيديم . شنيديم ۷۵ ميليون به تو مى رسد و ۷۵ ميليون به باشگاه ابومسلم.
- تكذيب مى كنم. مدير برنامه هايم فقط با استقلالى ها حرف زده. همين. هيچ توافقى نكرده ايم. اصلاً شايد باشگاه ابومسلم با جدايى من موافقت نكند.
• اگر در ابومسلم بمانى مشكلى ندارى؟
- اگرمشكلات مالى من برطرف شود مى مانم واگر نه، نمى مانم .
• در برنامه ۹۰ حرفهايى را زدى كه ابومسلم را به حاشيه سوق مى داد. گفتى چك باشگاه پاس نشد ومطالباتى دارى اما بنى اسد گفت تو دروغگوهستى!
- من اگر حرفى مى زنم، سند ومدرك دارم. كپى چك هاى پاس نشده باشگاه درگاوصندوق خانه من است. اولروم مسلمان است و دروغ نمى گويد. من فقط حرف حق را مى زنم. حالا شايد اين حقيقت به مذاق آقاى بنى اسد خوش نيامده.
• در ۹۰ گفتى ماشينت را به پزشك باشگاه دادى و او چك باشگاه را به تو داد اما اين چك هنوز پاس نشده. اصلاً چرا اين كار را كردى؟
- ببينيد من يك « آزرا» داشتم ومى خواستم آن را بفروشم تا مشكلاتم حل شود . در همان مقطع پزشك باشگاه يعنى دكتر نجفى از باشگاه مطالباتى داشت كه ابومسلم به آن متعهد نبود. به همين خاطر دكتر نجفى قصد داشت كه از تيم جدا شود. باشگاه به او نياز مبرم داشت ومن براى اينكه مشكل باشگاه را حل كنم به پيشنهاد آقاى بنى اسد، ماشينم را به دكتر نجفى فروختم و در عوض باشگاه يك چك ۴۰ روزه به من داد. آقاى بنى اسد مى گفت چك من حتى زودتر از موعد مقرر پاس مى شود و من خوش خيال هم قبول كردم اما حالا چند تا «۴۰» روز گذشته اما چك من يك تكه كاغذ است و پول نمى شود. به قول شما ايرانى ها آمدم ثواب كنم اما كباب شدم.
• به همين خاطر در تمرينات شركت نكردى وبى انگيزه بودى ؟
- دقيقاً به همين خاطر بود.
• اما ناصر حجازى در مصاحبه اى عنوان كرد كه استقلالى ها تو را هوايى كرده اند و به همين خاطر مقابل استقلال بازى نكردى.
- اصلاً آن موقع كه آقاى حجازى اين حرف را زد، من از قضيه استقلال خبر نداشتم. در ثانى من فقط از استقلال پيشنهاد ندارم. سايپا، مس، ذوب آهن و داماش هم مرا مى خواهند. در ضمن از امارات، چين وهلند هم پيشنهاد دارم. اى كاش با استقلال بازى نداشتيم تا اين حرفها پشت سر من نباشد اما اگر با پرسپوليس هم بازى داشتيم، اين حرفها را براى من در مى آوردند.
• فكر نمى كنى انتخاب استقلال از طرف تو اشتباه باشد؟
- روى چه حسابى اين حرف را مى زنيد؟
• استقلال مهاجمان گلزنى مثل برهانى واكبرپور دارد. در استقلال حتى به فرهاد مجيدى كه كاپيتان تيم است بازى نمى رسد. عباسفرد هم كه مدام روى سكوهاست. روى اين حساب حرف مى زنيم.
- اما من فكر نمى كنم آقاى قلعه نويى مرا براى نيمكت تيم بخواهد. من مى روم آنجا تا فيكس باشم وبراى قهرمانى استقلال گلزنى كنم اما فعلاً كه همه چيز در حد حرف و حديث است.
• اما استقلال شمشير دو لبه است. يا به آسمان مى برد تو را و يا بر زمين مى كوبد.
- به هرحال من براى نيمكت نشينى به استقلال نمى روم. البته بايد خودم هم آماده باشم تا مربى تيم مرا به نيمكت نچسباند.
• كار كدام يكى از مهاجمان استقلال را مى پسندى؟
- همه آنها عالى هستند.
• الان كه ماشين ندارى، با چه وسيله اى بر سر تمرين حاضر مى شوى؟ آژانس يا اتوبوس؟
- فعلاً با آژانس اما اگر همين روند جلو برود بايد پياده بروم.