تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 1329 از 2734 اولاول ... 32982912291279131913251326132713281329133013311332133313391379142918292329 ... آخرآخر
نمايش نتايج 13,281 به 13,290 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #13281
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    با یک ناسزا آغاز؛
    و دهها قربان صدقه ی بعدی
    فضای زندگی را معطر دایم میکنی.
    روزها میگذرد.
    با سکوت خود مرا چیز خورد میکنی.

    -----------
    نمی دونم والا..احتمالا به خاطر کهولت سنه

  2. #13282
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    يک کدوم صبح تا غروب تو کوچه ول نمي شه
    ميگه يک دل مگه از فولاده
    که تو اين دور و زمونه چشش و هم بذاره
    هيچ چيزي نبينه يا اگه چيزي ديد
    خم به ابروش نياره
    ميگم آخه بابا جونم اون دل فولادي
    دست کم دنبال کيس خودشه
    ميگه از اشک چشش زير پاش گل نميشه
    ميگه هر صيد که مي شه قلب باشه
    ميگه هر صيد که مي شه قلب باشه
    اما هر چي قلب شد دل نمي شه
    نه ديگه نه ديگه
    نه ديگه اين واسه ما دل نمي شه
    نه ديگه اين واسه ما دل نمي شه
    *-*-*
    اگه بهش نگفتم این رو گفتی

  3. #13283
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    روی تخم سفید با خواندن نام
    همه کسانیکه مظنون بودند.
    حتی آنها که او ابا داشت و فشار بیشتر بر سکه میداد.
    همه ی خویشان را نام برد و تخم نشکست.
    دوباره رفت تو پستو؛ از صندوق چفت و رز دارش
    کتاب ازمابهتران را درآورد.
    با ورق زدن صفحات چاپ سنگی کاهیش
    عکس خانوادگی آنها را
    با انگشت مسن سبابه اش نشان داد.
    رو بمن کرد؛ ملایم گوید:
    "این از تخم و ترکه پریان است."
    در این تصویر آل، دواله پا، جن، دیو، پری، غول
    - نیم انسان نیم جانور: سمدار ،دمدار، ناخندار، پرمو ، بیمو، بیدم
    شاخدار، بیشاخ، قوی، ظریف - ردیف ایستاده.

    -
    ممد تهدید م یکنی..باج می خواهی
    دعا می کنم دندونات بریزه ها

  4. #13284
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    خانه ام آتش گرفتست
    آتشي جانسوز
    هر طرف مي سوزد اين آتش

    پرده ها و فرش ها را
    تارشان با پود
    من به هر سو مي دوم گريان
    در لهيب آتش پر دود
    وز ميان خنده هايم تلخ
    و خروش گريه ام ناشاد
    از درون خسته سوزان
    مي کنم فرياد ، اي فرياد
    خانه ام آتش گرفتست
    آتشي بي رحم
    همچنان مي سوزد اين آتش
    نقش هايي را که من
    بستم به خون دل
    بر سر و چشم درو ديوار
    در شب رسواي بي ساحل
    واي بر من
    واي بر من
    سوزد و سوزد غنچه هايي را که پروردم
    بدشواري در دهان گود گلدان ها
    روز هاي سخت بيماري
    از فراز بامهاشان شاد
    دشمنانم موزيانه خنده هاي فتحشان بر لب
    بر من آتش بجان ناظر
    در پناه اين مشبک شب
    من بهر سو مي دوم گريان
    از اين بيداد مي کنم فرياد ، اي فرياد
    واي بر من همچنان مي سوزد اين آتش
    آنچه دارم يادگار و دفتر و ديوان
    وانچه دارد منظر و ايوان
    من بدستان پر از تاول
    اين طرف را مي کنم خاموش
    وز لهيب آن روم از هوش
    زان دگر سو شعله برخيزد ، بگردش دود
    تا سحرگاهان که ميداند
    که بود من شود نابود
    خفته اند اين مهربان همسايگانم شاد در بستر
    صبح از من مانده بر جا : « مشت خاکستر »
    واي آيا هيچ سر بر مي کنند از خواب
    مهربان همسايگانم ازپي امداد
    سوزدم اين آتش بيداد گر بنياد
    مي کنم فرياد ، اي فريــــــــــــــاد ، فريــــــــــــــــــــاد
    ***
    نه نه تو رو خدا نکن.اون وقت تنها لذتم یعنی خوردن رو از من میگیری

  5. #13285
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    دایی با داعیه خواندن کتاب سینوهه مصری در لندن،
    سودازدگی و بی اشتهایی مرا به غلظت خون و صفرا ربط دادند.
    دستور فرمودند مرا هجمه کرده؛
    زالو گیر دوره گرد را امر کردند تا از کیسه خود ۶ زالو
    گذاشت به سینه و بازو -
    برای مکیدن لختگی خون.
    نیم ساعت بعد این جوخه سیاه کرمان کلفت شده.
    اینبار دایی دستور دادند برای من
    عناب، برگ تربچه و لیوان آب انار؛
    سپس جوشانده، گزنگبین و نبات.
    برای ناهار هم آش گشنیز با قلم گوسفند و هویج.
    ولی از آروغ عافیت و چورت قیلوله خبری نشد.

    از پدر بزرگ پرسیدم؛
    ازغزلیات حافظ با نیت من شاهد آورد:
    "پیرهن چاک.."
    پدر سطوری از شاهنامه، امیرارسلان و بینوایان خواند.
    عمو روزنامه را ورق زده به قسمت
    بروج فلکی حواله ام کند.
    در همان صفحه سطری با ۳ واو رایانه یآبم.
    در تارنما نشانی ترا خواستم.
    صفحات متوالی نام، مشخصات، عکس و نشانی
    در عدسی چشمانم ظاهر شدند.

    ---------
    باشه دعا می کنم موهات بریزه

  6. #13286
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    آمده ام که سر نهم عشق تو را به سر برم
    ور تو بگوييم که ني ني شکنم شکر برم
    آمده ام چو عقل و جان کز همه ديده ها نهان
    تا سوي جان و ديدگان مشعله نظر برم
    آنکه ز زخم تير او کوه شکاف مي کند
    پيش گشاد تي ر او واي اگر سپر برم
    در هوس خيال او همچو خيال گشته ام
    وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم
    اوست نشسته در نظر من به کجا نظر کنم
    اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر برم

    *-*-*-*-
    زشت میشما

    یادمه این اهنگ رو میخواستی نه؟پیدا شد؟

  7. #13287
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    من دنبال او بودم؛
    ولی طومار نامها و زبانها مرا دربر گرفت.
    باز قطرات پیام و نامه از دور میچکد.
    **
    آه معشوق من پری ست؛
    اوبا منست ۲۴×۷ ایام.
    شب بر شاخه توت کهن مرا صدا میزند.
    صبح سحر کنار چشمه
    با ۲ کبوتر مغرور بر ۲ قایق خوشتراش و زانوی مخدرش
    در استتار "پیرهن چاک " مرا اشاره میدهد.
    در صلات ظهر، در هرم لغزان گرمای صحرا
    زیر سایه درخت گردوی سر به فلک،
    رقصی پرپیچوتاب میکند.
    سپس از پاواز رود به کناره خاوری رفته
    زیر سایه درختچه های آلبالو، موازی ماهی خزر،
    روی چادر سفید گلریز پهن خود.
    در تولد دوباره اش
    خورشید کسوف میکند.
    چشمان باز مرا خیره؛ سپس خواب میکند.
    با تماس دست من با این برج عاج بپهلو فتاده
    برق فشار قوی ز بازو گذشته مرا با صرع رعشه ای زمین میزند.
    در قفل قامت افقی ۲ نخل شناور کارون
    از گهواره پرفشار آبهای خلیج فارس
    به اقیانوس آرام میبرد.
    غروب بر شیب مطبوع اخرایی تپه
    بر گیسو۱۰۰۰بار شانه میکشد.
    از پشت پرده مشکی مویش
    ۲ چشم میشی مرا نظاره میکنند.
    وشب، باز شب، در رویای خواب و بیدارمن
    با کش وقوس مرا اسیر امواج هوس میکند.
    در خیسی سرد سحر، قبل از خروس خوان؛
    تحریک نیمرخ ماهرنگ او
    با آبشار سیاه گیسو
    پرده ی مهدار پنجره را پر وخالی میکند.

    ---------------
    ایول نه نجستمش

    اینقدر دوستش دارم
    یاد در.وان طفولیتم می افتم

  8. #13288
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    دلم گرفت اي هم نفس
    پرم شکست تو اين قفس
    تو اين غبار . تو اين سکوت
    چه بي صدا . نفس نفس

    از اين نامهربوني ها
    دارم از غصه مي ميرم
    رفيق روز تنهايي .
    يه روز دستاتو مي گيرم

    تو اين شب گريه مي توني
    پناه هق هقم باشي
    تو اي همزاد همخونه
    چي ميشه عاشقم باشي؟

    دوباره من دوباره تو
    دوباره عشق . دوباره ما

    دو هم نفس . دو هم زبون
    دو همسفر . دو همصدا

    تو اي پايان تنهايي
    پناه آخر من باش
    تو اين شب مرگي پاييز .
    بهار باور من باش

    بذار با مشرق چشمات .
    شبم روشنترين باشه
    ميخوام آيينه خونه
    با چشمات همنشين باشه
    l
    دلم گرفت اي هم نفس
    پرم شکست تو اين قفس
    تو اين غبار . تو اين سکوت
    چه بي صدا . نفس نفس

    *-*-*

    بیا این در خیال یادگاری من برا شما
    .
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by mohammad99; 26-07-2007 at 03:32.

  9. #13289
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سحر با باد ميگفتم حديث آرزومندي
    خطاب آمد كه واثق شو با لطف خداوندي
    درين بازار اگر سوديست با درويش خرسند است
    خدايا منعنم گردان به درويشي و خرسندي


    راستی محمد گوش دادم خیلی قشنگ بود

  10. #13290
    آخر فروم باز mohammad99's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    برگشتم اینچا
    پست ها
    2,977

    پيش فرض

    يارم به يک لا پيرهن خوابيده زير نسترن
    ترسم که بوي نسترن..مست است و هشيارش کن
    ي آفتاب آهسته نه پا در حريم يار من
    ترسم صداي پاي تو خوابست و بيدارش کند
    -------
    سلام

    دارم میرم

    اهنگ که قابل نداشت.فرانک دعا فراموش نشه.

    خدافظ


    قربانتان



    محمد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •