خدا وکیلی یکی از با تعصب ترین بازیکنامون غلامرضا رضایی و آندو هستن
از جون مایه میزارن...دمشون گرم
این چرا دیشب رفته بود رو نیمکت ؟
![]()
خدا وکیلی یکی از با تعصب ترین بازیکنامون غلامرضا رضایی و آندو هستن
از جون مایه میزارن...دمشون گرم
این چرا دیشب رفته بود رو نیمکت ؟
![]()
عادل تو جام جم بهش تیکه انداخت دیگه!این چرا دیشب رفته بود رو نیمکت ؟
گفت جواد فکر کرده اون جا هم ایرانه که همین جوری بشینه رو نیمکت و کسی کاری به کارش نداشته باشه!
گفتن همین جوری دور همیم، بشینیم از اون جا بازیو ببینیم!
آخه داور چهارم اومد انداختش بیرون از نیمکت ...
واقعاً بعید بود از بازیکنی در این سطح ...
سلام.
اتفاقي که در بازي با امارات افتاد و بخصوص اينکه تيم ايران تقريبا با ترکيب دومش رفت، منجر شد تنها تيم 9 امتيازي شويم. از مجموع اين دو ميتوان چنين استباط کرد که اين بهترين ايران سالهاي اخير است. چه به لحاظ دفاعي و چه به لحاظ تنوع تاکتيکهاي هجومي.
اگرچه افشين قطبي فقط يکبار تجربه سرمربيگري پيش از اين را دارد، نبايد فراموش کرد نتيجهاي که او گرفت - يعني قهرماني پرسپوليس - را افرادي چون مصطفي دنيزلي و زلاتکو کرانچار که در کشورهاي خودشان بسيار مطرح بودند نتوانستند بگيرند. از سويي ديگر افشين قطبي زير دست مربي بسيار بزرگ و صاحب سبکي مثل گاس هيدينک کار کرده. اگرچه سبکش وجه اشتراک چنداني با هيدينک ندارد، نميتوان اثر اين تجربه را ناديده گرفت.
ايران - کره
کرهايها مقابل هند بسيار کوشيدند به ايران برنخورند. گفتهاند هم که از تيم ما ميترسند - بخصوص که با 9 امتياز صعود کرده. اين اگرچه نکته بسيار مثبتي است اما نبايد فراموش کرد احتمال اتخاد يک تاکتيک به شدت دفاعي از سوي آنها را بالا ميبرد - درست مثل 2007. اين يعني اصلا بعيد نيست کار به پنالتي بکشد. اينجاست که سرمربي بايد برنامهاي براي آموزش پنالتي زدن به بازيکنان بريزد.
پنالتيهاي تمرين شده بر ايتالياي 2006 اثر خوبي گذاشت و در فينال - در شرايطي که به خوبي همه توپها را به نيمه بالايي دروازه ميکوبيدند - به قهرماني رسيدند. در عوض دونادوني اين کار را نکرد و در يورو 2008 مقابل اسپانيا باختند.
اشتباهي که رسول خطيبي در 2007 کرد اين بود که توپ را "محکم" به وسط دروازه زد حال آنکه همه کارشناسان معتقد بودند سرعت توپ بايد در حدي باشد که پاهاي دروازهبان هنوز وسط دروازه نباشند.
خلاصه اينکه ناديده گرفتن احتمال پنالتي ايراد غير قابل انکار هردوي قلعهنويي و دونادوني در دو تورنمنت مختلف بود.
با همه اين اوصاف چيزي که واضحست، برتري روحيه بازيکنان ماست که ميتواند نتيجه بسيار خوبي داشته باشد.
یادداشت ویژه:چگونه مقابل کره با مهره سیاه بازی کنیم؟ روز دفاع زیبا
1-فوتبال واکنشی چیست؟ وقتی حریف در تملک توپ،سرعت گردش توپ در مناطق مختلف و سرعت جابجائی بازیکنان که روی هم مفهوم دینامیسم بازی را میسازد،از شما قویتر است،یعنی «کنشگرا» بازی میکند؛بهتر است شما رو به بازی واکنشی بیاورید.به این مفهوم که وارد رقابتی که در آن ضعیفتر هستید،نشوید و از در دیگری وارد مجادله فنی شوید.میتوان بازی کنشی را تعبیر به «بازی با مهره سفید» و بازی واکنشی را به «بازی با مهره سیاه» تشبیه کرد. کنش مهره سفید،واکنش مهره سیاه.
2-کرهجنوبی در مالکیت توپ،تقسیم فضا هنگام تملک توپ،سرعت جابجائی بازیکنانش و طراحی خط به خط و تدریجی، از ایران بهتر است. فشار روانی برای صعود نیز بیشتر روی آنهاست که شش ماه پیش در جام جهانی،در حد تیمهای کلاس اول جهان ظاهر شدند. مقابل چنین تیمی عقب نشستن و رو آوردن به دفاع متراکم،نه تنها ایرادی ندارد که رویکردی منطقی است. اما چگونه دفاع کردن و چگونه واکنشی بازی کردن،تعیین کننده خواهد بود.
3-الگوی دفاعی ایران(طرح کمی که نشانگر تعداد نیروهای مشارکت کننده در فاز دفاع است) باید شامل 10 نفر باشد،یعنی همه بازیکنان منهای مهاجم مرکزی که احتمالا انصاریفرد باشد. به خصوص سپرهای راست و چپ خط سوم،حتما باید زمانی که توپ در منطقه سازمانیشان گردش دارد،تا محوطه جریمه خودی عقبنشینی کنند. چرا؟ کره از چپ و راست عالی طراحی میکند. دفاع راست و چپشان اغلب به کمک سپر پیش رو میروند و در این مواقع اگر برتری عددی داشته باشند،معادل «عبور» است.برای کاهش احتمال عبور،رضائی لازم است گاهی تا پشت دفاع راست ایران را پوشش بدهد و از آن سو شجاعی(خلعتبری) باید این کار را انجام بدهد تا در کنارهها برتری عددی به کرهای ها ندهیم و در طراحیشان خلل ایجاد کنیم.
4-چگونه پرس کنیم و از کجا پرس را شروع کنیم؟ کرهای ها مثل ما ضعف بازیسازی از عقب ندارند که اگر پرس سنگین از جلو بزنیم،سریع دفاع وسط شان زیر توپ بزند و اوت دستی نصیبمان شود. آنها بازیسازی ایستگاه به ایستگاه را خوب بلدند. پس بهتر است دعوا را از عقب زمین شروع کنیم.یعنی آنها وارد زمین ما شوند و نزدیک به یک سوم دفاعیمان،پرس توپ را شروع کنیم. چون حالا فضاها کوچکتر شده و میتوان بازیکن خارج شده از پرس را پوشش داد و پرس را دوباره به سرعت شکل داد.آندرانیک و پژمان نوری(بسته به موقعیت مکانی) روی بازیکن صاحب توپ فشار میآورند و نکونام فضا را پرس میکند. ما در چپ مثلث دفاعیمان با حضور نوری و شجاعی(خلعتبری) و دفاع چپمان(احتمالا حاجصفی) شکل میگیرد،با حمایت نکونام. و در راست هم مثلثی داریم با حضور دفاع راست(احتمالا نصرتی)،آندرانیک و غلامرضائی با حمایت نکونام. حرکات ترکیبی در عمق را نیز با مثلث نکونام،آندو،نوری و با حمایت یکی از دو سپر کناری کنترل میکنیم. ما در واقع «توپگرا» و «بافاصله» دفاع خواهیم کرد،نه نفر به نفر. در این شرایط ممکن است زمان زیادی از بازی اطراف محوطه جریمه ما بگذرد اما برتری عددی در مناطق مختلف به کره نخواهد رسید و درنتیجه طراحی حمله آنها دچار مشکل خواهد شد.
5-برای اجرای این طرح دفاعی،اتفاقا بهترین سیستم 1-3-2-4 یا 1-4-1-4 است که ایران هم توان اجرای آنها را دارد. چه مهمترین نکته پوشش فضاهای کناری در فاز دفاع،با مثلثهای ساخته شده از دفاع کناری،یکی از هافبکهای میانی و سپر کناری است. این طرح دفاعیای است که در سطح اول فوتبال اروپا مقابل بارسا و تیم ملی اسپانیا زیاد اجرا میشود.حتی اینتر و چلسی و منچستریونایتد هم در سه فصل اخیر لیگ قهرمانان با این طرح دفاعی در برابر بارسا بازی کردند:«شروع پرس و درگیری از عقب زمین، ساخت مثلث در کانالهای کناری و مربع در کانالهای میانی و استفاده از سیستم 1-3-2-4 با گرایش دفاعی(تاکید روی ترکیب وصفی «گرایش دفاعی» به این جهت است که برخی یک سیستم را هجومی مینامند و یک سیستم دیگر را دفاعی، درحالی که نفرات و پلان بازی،گرایش سیستمی را تعیین میکند.)
6-این طرح اما هنوز کامل نیست.در بازی کنشی،فوتبال «از حمله به دفاع» بازی میشود.حالت غالب بازی(در نتیجه صفر-صفر) اینگونه است که توپ مال کره است و ما عقب نشستهایم. در این حالت آنها در ناخودآگاهشان جائی برای سازماندهی دفاعی در صورت از دست دادن توپ باز کردهاند و تیم ایران در ناخودآگاه جمعی خود،به فکر سازماندهی هجومی در صورت تصاحب توپ است.پس ما که مجری فوتبال واکنشی باشیم،«از دفاع به حمله» برنامهریزی شدهایم و از دفاع به حمله قرار است بازی کنیم. برای اجرای مناسب این سبک بازی،چه چیزی نیاز داریم؟
7-مهمتر از هر چیز،«سرعت انتقال.» میتوان اهمیت بسته و باز شدن تیم را در دو فاز دفاع و حمله در این فرم بازی،به حرکت «آکاردئون» تشبیه کرد. ایران چند ثانیه پس از تصاحب توپ،باید سپرهای کناریاش را حتی جلوتر از انصاریفرد ببیند. در این شرایط نیاز داریم به پاسهای 3 یا 5 امتیازی. یعنی ارسال پاسهای طولی و کلیدی،به این هدف که پیش از کامل شدن بازگشت کره به فاز دفاع،به مرحله زدن ضربه آخر برسیم. استاد صدور این پاسها محمد نوری است که در فاز دفاع ضعیفتر از نوری و آندو است و احتمالا به همین دلیل باید روی نیمکت بنشیند. پس سپرهای خط سوم ایران در فاز حمله نیز مهمترین عناصر اجرائی هستند. طبق قواعد،احتمال تعویضشان تا دقیقه 70 نیز زیاد است چه انرژیای که باید در این فرم بازی صرف کنند،به مهرههای «زودانقباض» تبدیلشان خواهد کرد،مثل آنچه در بازیهای سطح اول اروپا میبینید.
8- آکاردئون ایران باید پس از تصاحب توپ،سریع باز شود و با پاس های طولی،انصاریفرد یا یکی از دو سپر کناری را صاحب توپ کنیم. چگونه: اگر توپ را در سمت راست تصاحب میکنیم،یعنی رضائی عقب کشیده اما در آن جناح شجاعی(خلعتبری) بالاتر ایستاده و آماده استارت زدن و ورود به زمین کره با دریافت پاس است.در واقع یا پاس اول «قطری» خواهد بود،یا برای انصاریفرد. در مرحله بعد باید «همگرا» حمله کنیم. یعنی چون تعداد نفراتمان در حمله کم است،نزدیک به هم باشیم و به عمق بزنیم.
9-خطر این فرم بازی،بیش از آنکه عقب نشستن و فشار حریف باشد،احتمال خوردن «حمله سریع» است. حمله سریع یعنی تیم حملهکننده در زمین حریف توپ را از دست بدهد اما در همان نیمه زمین توپ را پس بگیرد و با چند پاس کوتاه،فرصت زدن ضربه نهائی را ایجاد کند. در واقع اگر ما در خنثی کردن موج اول حمله کره موفق عمل کنیم و توپگیری کنیم،اما بعد پاس اول برای طراحی حمله را نادرست بدهیم،در خطر بزرگی قرار خواهیم گرفت،چه پس از دریافت توپ،تیممان آماده سازماندهی هجومی شده و «تمرکز-استقرار»مان دیگر قابل مقایسه با زمانی که برای مقابله با موج اول حمله کره دفاع میکردیم،نیست. پس ما باید حتما پاس اول و دوم را درست بدهیم و توپ را به زمین کره برسانیم و اگر قرار به توپ لو دادن است،آنجا خراب کنیم تا زمان سازماندهی دوباره دفاع را داشته باشیم و با موج اول حمله مواجه شویم،نه با حمله سریع و موج دوم و سوم.
10- تمام این نکات و «ساختمان فرم بازی با مهره سیاه» باید در تمرینات امروز و فردای تیمملی دربیاید. اگر دربیاید،آن وقت تازه باید در فاز اجرا دارای تمرکز،ضریب اشتباهات پائین و خوششانسی باشیم. در این صورت میتوانیم روی سرنوشتساز شدن ضربات شروع مجدد نیز حساب کنیم. راستی اگر ایران گل اول را بخورد و زود هم بخورد،چه؟ مربیگری خاصه در این شبهای بزرگ،چه کار سختی است... دو جلسه تمرین سخت و سنگین مانده و افشین قطبی باید دو پلان متفاوت را طراحی و اجرا کند. داشتن دو مهاجم بلندزن این فایده را دارد که برای جبران عقبماندگی میتوان روی استفاده همزمانشان حساب کرد. پلان اول اما احتمالا همان فوتبال واکنشی و آکاردئونی خواهد بود.
11-زیبائی در نتیجه است؟ یا زیبائی در بازی تهاجمی است؟ در اینجا نویسنده باید خالی از محافظهکاری بگوید:«نه، زیبائی و اصولا فضیلت،در انعطاف است. انعطاف نشان دادن براساس شرایط. مقابل تیمی که با توپ قویتر است، «دفاع جانانه» چه زیباست،چنانکه حمله به تیم ضعیفتر یا خواباندن مچ حریفی همسطح در نمایشی متعادل.در اتوبان خلوت،زیباست 160 تا پُر کردن اما رانندگی با همین استیل در جاده چالوس،اعلام جدائی از زندگی و دنیاست.» ایران امروز باید انعطافی برگرفته از اندیشه را بروز دهد. تنها تیم 9 امتیازی مرحله گروهی،احتمالا بازی واکنشی را انتخاب خواهد کرد. چه ببازد،چه ببرد،باید با ایده بازی کند.زیبا دفاع کند و زیبا و با ایده حملهور شود.
فرزاد حبیب اللهی
کد:برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
علیرضا جان در مورد ایستا بازی کردن نکونام به نکته ای اشاره بکنم بد نیست ؛ اونهم این که اغلب آندو و بعضا پژمان نوری که هافبک دفاعی رو به جلوتری هستند و اغلب اوقات حتی در نقش هافبک مرکزی بازی میکنند ، داینامیک تر از نکو هستند .نکونام با تمام خوبیهاش در جا بازی میکنه
و به هافپک کناری زیاد اعتماد نمیکنه تعویض جا رو انجام نمیده توی یه خط طولی ثابت حرکت میکنه (که این باعث میشه فوتبال ایران به شدت قابل پیشبینی بشه)
اما در اوساسونا می بینیم که نکو چندان ایستا بازی نمیکنه ولی در تیم ملی ایران چرا . دلیلش هم اینه که چون آندو و نکو اگر بخوان هر دو داینامیک بازی کنند چون در عرض همدیگر قرار خواهند گرفت نتیجه ی مطلوبی نخواهد داشت و عملا کارایی خودشون رو تا حد زیادی از دست میدن،
نمونه ی این مشکل بارز رو تیم ملی انگلیس داره ، و بازی کردن همزمان لمپارد و جرارد که هیچوقت خوب از آب در نیومده چون این دو بازیکن به فضای زیادی نیاز دارند برای بازی و بازی همزمان اونها در عرض همدیگه ، سبب محدود شدن فضا و به نوعی خنثی کردن همدیگه میشه ،
البته ایستا بازی کردن نکو میتونه یک دلیل دیگه هم داشته باشه ، اونهم سرعتی نبودن دفاع ایران و امکان باز شدن و عمق دادن در ضد حملات حریف ، در کل به نظرم این تصمیم کادر فنی تصمیم بسیار درستی هست .
البته باعث خوشحالیه که تیم ملی این دوره گل محمدی رو نداره که به فکر چیپ زدن آخرین ضربه بیفتهخلاصه اينکه ناديده گرفتن احتمال پنالتي ايراد غير قابل انکار هردوي قلعهنويي و دونادوني در دو تورنمنت مختلف بود.
+
راه گم کردین جناب بابک![]()
منم گاهی اوقات که نود رو میبینم با خودم فکر می کنم که اگه الان جای عادل بودم هر چی از دهنم در می اومد رو به مسئولان فوتبال میگم این درسته که وضعیت فوتبال ایران یه چیزی فراتر از افتضاحه ولی من از عادل به عنوان یکی از باشخصیت ترین و باشعورترین افراد فوتبال ایران انتظار همچین اظهارنظری رو نداشتم![]()
خیلی خوشحالم که قطبی جواب منتقداشو با لیاقتش داد نه با زبون بازی و...
اگه ایران در برابر کره هم حذف بشه حداقلش اینه که تو گروه اول درومده و تیم رو چهارم تحویل نداده !!!
حساب کنید اگه بعضی های دیگه این شرایط براشون به وجو دمومد ( یعنی قبل از بازیها بهش میگفتن بعد جام ملت ها نمیخواهیمت ) شروع به چه کار ها وچه مصاحبه هایی میکردن با کمک عواملشون از جمله بر نامه 90 شروع به حمله به همه کس میکردن....
دمت گرم قطبی
Last edited by manreza71; 20-01-2011 at 13:21.
طعنههای پیمان یوسفی و ذوالفقارنسب، انتقاد پرویز مظلومی از تیم ملی
پیمان یوسفی حرفهای خود را با این جمله به پایان برد که: «امیدواریم اینبار آقای قطبی کف دستش را خوب نشناسد
سایت گل – البته در نگاه اول باورکردنی نیست. اما همین هست که هست و کاری هم نمیشود کرد. پیمان یوسفی مجری برنامه ویژه جام ملتهای آسیا که ذوب در بارسلونا و گواردیولاست، بعد از اظهارنظرهایی مثل اینکه قطبی با اغماض ایرانی است، مشخص است که چندان از موفقیت تیم ملی با افشین قطبی راضی به نظر نمیرسد.
شب گذشته او به اتفاق بیژن ذوالفقارنسب یکی دیگر از منتقدین افشین قطبی، برنامه جام ملتها را پیش برد و همداستان با او، به نقد تیم ملی پرداخت. در قسمتی از برنامه ذوالفقارنسب گفت: تیم ملی در نیمههای دوم مسابقاتش نمایش بهتری داشته و طبیعتا یوسفی از او درباره سهم کادرفنی تیم ملی از او سوال کرد که دکتر بیژن بیتوجه به سوال یوسفی اعلام کرد: آنچه که باعث این مساله شده، آمادگی بالای بازیکنان تیم ملی است و از این بابت باید از مربیان لیگ تشکر کرد و به آنها تبریک گفت.
او بارها به این نکته تاکید کرد که فوتبال ایران لیگ بسیار خوبی دارد و این تیم ملی از دل لیگ و با زحمات مربیان بیرون آمده است. حال آنکه پیشبینی اکثر کارشناسان و اظهارنظرهای ایشان قبل از آغاز مسابقات بر این مبنا بوده که لیگ فوتبال ایران از کیفیت لازم برخوردار نیست و تیم ملی هم بخت و اقبال خوبی برای این مسابقات ندارد.
پیمان یوسفی هم حرفهای خود را با این جمله به پایان برد که: «امیدواریم اینبار آقای قطبی کف دستش را خوب نشناسد» که این طعنهای مجدد به سرمربی تیم ملی بود که اتفاقا با تیم ملی درمسابقات مقدماتی جامجهانی بد نتیجه نگرفت اما نتایج ضعیفتر قبلی و امتیازات از دست رفته، مزید بر علت حذف تیم ایران از این تورنمنت شد. یوسفی این جملات را در حالی به زبان میآورد که تیم ملی ساعتی پیشتر در یکی از مهمترین بازیهای این چند سال با مشتی جوان و با اقتدار به مرحله پلیآف مسابقات جامملتهای آسیا صعود کرده.
امروز نیز پرویز مظلومی در گفتوگو با روزنامه خبرورزشی در مصاحبهای که بخل و حسادت از آن پیداست، از افشین قطبی و تیم ملی انتقاد کرده و جملات خود را با این کلمه به پایان رسانده که امیدواریم که کف دست قطبی ننوشته باشند شکست!
آنچه که مسلم است، تیم ملی ایران برای بازی پلیآف مقابل کرهجنوبی از بخت یکسانی مقابل این تیم برخوردار است و بیم شکست این تیم نیز میرود و البته در این صورت باید در انتظار اظهارنظرهای تندتر کارشناسان همیشگی این فوتبال بود.
محتوای مخفی: منبع
Last edited by B3HZ@D; 20-01-2011 at 13:08.
نظرات عادل در مورد تیم ملی بر میگرده به رابطه سینوسی با بعضی ها که دیگه سینوسی نیست.... عادل دلش میخواد تیم ببازه تا با رفیقش که مدتهاست روابط سینوسیشون تو بالا نگه داشته شده وبرنامش شذه مکانی برای دفاع از یه فرد خاص بیان به قطبی گیر بدن و بازم اینجور از اون شخص دفاع کنه....
تغییر موضع شما بعد کسب نتایج تیم ملی حیرت انگیزه
.
.
.
.
.
Last edited by بردیا; 20-01-2011 at 13:25.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)