تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 131 از 640 اولاول ... 3181121127128129130131132133134135141181231631 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,301 به 1,310 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #1301
    آخر فروم باز MILIN3M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    IN SHIT
    پست ها
    2,244

    پيش فرض

    زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم
    ناز بنياد مکن تا نکَني بنيادم

    مي مخور با همه کس تا نخورم خون جگر
    سر مکش تا نکشد سر به فلک فريادم

    زلف را حلقه مکن تا نکُني در بندم
    طره را تاب مده تا ندهي بر بادم

    يار بيگانه مشو تا نبري از خويشم
    غم اغيار مخور تا نکني ناشادم

    رخ برافروز که فارغ کني از برگ گُلم
    قد برافراز که از سرو کني آزادم

    شمع هر جمع مشو ور نه بسوزي ما را
    ياد هر قوم مکن تا نروي از يادم

    شهره شهر مشو تا ننهم سر در کوه
    شور شيرين منما تا نکني فرهادم

    رحم کن بر من مسکين و به فريادم رس
    تا به خاک در آصف نرسد فريادم

    حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روي
    من از آن روز که در بند توام آزادم

  2. #1302
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    وسکوت........

    زیباترین آواز در سمفونی تنهایی

    در اوج فرو رفتن در خویش

    در اعماق قله ی رهایی



    به هنگامی که نمیبینی آشنایی که ببیند تورا

    که برهاند تورا از قفس بغض

    که بپرسد:

    ( ( به کدامین جرم به دیار تنهایان تبعید گشته ای؟))



    کاش گوشی .سکوتم را میشنید!!!!

  3. #1303
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    سکوت شبهای سیاه و بی صدا پر از بهانه های دل برای توست

    هر ثانیه لحظه شماراین سکوت درحسرت لحظه ای خندیدن توست

    درگیر و داردیدن خورشید شب درجست و جوی ردپای دل توست

    پیدا نمی کند تو را اما هنوز هر شب میان آسمان درپی توست

    قهراست حتی آسمان با این غریب تنها نیاز من فقط بخشش توست

    شبها صدای ناله های جغد شب تنها صدا در قحطی آواز توست

    میسوزم هرشب درفراق زلف تو پروانه‌‌ ی قلبم پی شعله ی توست

    آسان نیافتم من نگین عشق را تقدیم این جانم بهای عشق توست

  4. #1304
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    نمي دونم چه طور ميشه زندگي بي تو واسه من

    راضي نشو به مردنم نشكن نرو اي گل من



    خودت ميدوني اون نگات آتيش به جونم ميزنه

    از من نگير نگاهتوبگذار كه قلبم بزنه



    هر چي بخواي همون ميشم فقط نگو مي خواي بري

    بكش منو تا نبينم كه منو تنها مي گذاري



    بدون تو دنياي من پر از سياهي و غمه

    چه جور بگم كه رفتنت شروع اشك و ماتمه



    اگه بري روز هاي من هيچ فرقي با شب ندارن

    ابر هاي آسمون مي خوان از غم دوريت ببارن



    سهم من از اين روزگارتنها تو هستي و چشات

    تمام آرزوم فقط ديدن خنده رو لبات



    تمام غمهات واسه من هرچي خوشي براي تو

    زجرم نده با گريه هات الهي من فداي تو

  5. #1305
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    من ، يه غريبه ، توي شهر بي وفايي

    تو ، خود فرياد ، توي اوج بي صدايي



    ****

    من ، تك و تنها ، توي اين زمونه ي پوچ

    تو ، خود مقصد ، بهترين جا واسه ي كوچ



    ****

    من ، يه درختم ، خشك و بي برگ توي بيشه

    تو ، گل سرخي ، شاد و خندون تا هميشه



    ****

    من ، يه جزيره ، كه جدا از همه خاكه

    تو ، مثل دريا ، كه وسيع و صاف و پاكه



    ****

    من ، پر ظلمت ، پر وحشت و سياهي

    تو ، خود نوري ، مثل خورشيد مثل ماهي



    ****

    من ، خالي از خويش ، گمشده تو بينهايت

    تو ، مثل كوهي ، پر غروروبا صلابت



    ****

    من ، يه پرنده ، سرنوشتم يه قفس بود

    تو ، يه قناري ، آرزوت يه هم نفس بود



    ****

    من ، پر گريه ، پر التماس و خواهش

    تو ، ميكشيدي ، بر سرم دست نوازش



    ****

    من ، مثل فرهاد ، جان به راه عشق داده

    تو ، تا ته عمر ، دل به غير من نداده

  6. #1306
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    بگو با من چرا تا کی نمی بینم تو را ای ماه

    بگو تا کی اسیرم من اسیر درد ورنج و آه

    نمی دانم چه خواهد شدحدیث عشق و دل دادن

    چه پایان دارد این قصه نبرد غصه ها با من

    به پاهایم توانی نیست شدم خسته ازاین تکرار

    از این دور تسلسل ها میان گنبد دوار

    درونم شعله ای سرکش برونم رو به خاموشی

    به قلبم خاطراتی تلخ پر از حس فراموشی

    زمن پرسند بهر چه چنین بی تاب و حیرانی

    بیا ای آسمان بشنو دلیل این پریشانی

    که اکنون مدتی باشد ندیدم دلبر خود را

    ندیدم روی خندانش و آن چشمان زیبا را

  7. #1307
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض



    خسته ام از اين زمونه خسته از دنياي نامرد



    خسته از بازي هر روز خسته از حرفهاي پردرد



    خسته از شعر نگفته يك بغل حرف تو سينه



    حرفامو هميشه خوردم انگاري قسمت همينه



    خسته از آوازوفرياد حسرت زخمه رو گيتار



    زل زدن به قاب عكست قابي خالي روي ديوار



    خسته از سوختن و ساختن مثل پروانه پي شمع



    چون غريبه گنگ و ساكت تنها موندن توي يك جمع



    خسته از گريه ي هر شب گريه هايي بي سرانجام



    بغضي سنگين توي سينه هق هقي ساكت و آرام



    خسته از دوري عشقت تو كه پاكي و پراحساس



    پيشكش هرم نگاهت يك سبد پرازگل ياس



    خسته از نبودن تو اي تو بهترين ترانه



    مي پرستمت عزيزم هر شب وروزعاشقانه

  8. #1308
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض



    دل و جانم فداي يك نگاهت تمام هستيم باشد برايت

    اگرحتي بگويي رو توازدل بدان من تاابد سوزم به پايت



    ********

    ازآن روزي كه يارازدردرآمد غموغصه شب تارم سرآمد

    اسير آن دو چشم ناز گشتم ميان ظلمتم ماهي بر آمد



    ********

    بود در سينه ام قلبي شكسته ميان آن غم عشقت نشسته

    بگوبامن چه كردي توپريزاد عقابي گشته ام با بال بسته



    ********

    مرا پروانه ها گر ميشناسند تو را گلهاي پرپر ميشناسند

    توآنسان آشناهستسي كه حتي تو را ازعشق بهترميشناسند

  9. #1309
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    فلک در یاد می مانی، بدان تاوان این را از تو می گیرم
    فلک داغ دلم کردی، بدان داغت کنم یکشب
    پدر رفتی به آرامی خدا پشت و پناهت باد
    علی شیر خدا در روز محشر میزبانت باد
    پدر، جانم، عزیزم، مهربان بابا، چرا رفتی؟ چه پیش آمد که ناگه مهر ببریدی؟
    پدر، ای کاش می ماندی
    هنوز این وازه را قلبم نمی فهمد_ دگر بابا نمی آید
    دگر بابا نمی آید که دستم را به دستانش گره سازم
    دگر بابا نمی آید
    ولی ای کاش می آمد
    ولی ای کاش یک لحظه، فقط یک لحظه یک لحظه
    به دنیای غریب و بی کسی هایم سری می زد
    عجب دردی دلم دارد، دلم امشب دگر در سینه میمیرد
    دلم غمگین غمگین است، غمم سنگین و سنگین است
    ندارم طاقتی دیگر
    که اشک و ناله مادر، دل بشکسته و زار برادر

  10. #1310
    Banned
    تاريخ عضويت
    May 2006
    محل سكونت
    کــــرج
    پست ها
    559

    پيش فرض

    غصه نخور مسافر اینجا ما هم غریبیم

    از دیدن نور ماه یه عمره بی نصیبیم

    فرقی نداره بی تو بهارمون با پاییز

    نمی بینی که شعرام همه شدن غم انگیز

    غصه نخور مسافر اونجا هوا که بد نیست

    اینجا ولی آسمون اشک ریختن هم بلد نیست

    غصه نخور مسافر فدای قلب تنگت

    فدای قلب نازت اون چشمای قشنگت

    غصه نخور مسافر تلخه هوای دوری

    من که اینو می دونم که تو چقدر صبوری

    غصه نخور مسافر بازم میای به زودی

    ما رو ببین چه کردیم از وقتی تو نبودی

    غصه نخور مسافر غصه اثر نداره

    از دل تو میدونم هیچکی خبر نداره

    غصه نخور مسافر همیشه که اینجوری نیست

    همیشه که عزیزم راهت به این دوری نیست

    غصه نخور مسافر تولد دوباره

    غصه نخور مسافر غصه نخور ستاره

    غصه نخور مگه تو کنار دریا نیستی

    من چشم به راهت می مونم ببین تو تنها نیستی

    غصه نخور مسافر غصه کار گلها نیست

    سفر یه امتحانه به جون تو بلا نیست

    غصه نخور مسافر تو خود آسمونی

    در آرزوی روزی که بیای و بمونی

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •