تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
سر ما خاك ره پير مغان خواهد بود
خوشحالم كه خوشتون اومد اقا جلال
به نظرتون تاپيك يه جورايي نشون دهنده وضعيت جامعه و مردم نيست؟
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود
سر ما خاك ره پير مغان خواهد بود
خوشحالم كه خوشتون اومد اقا جلال
به نظرتون تاپيك يه جورايي نشون دهنده وضعيت جامعه و مردم نيست؟
در دل ما انسانها
جایی برای سکوت عاشقانه نیست
جایی برای بغض های شبانه نیست
جایی برای درد ...
در دل ما انسانها
چرخ دنده ها حرف اول را می زنند
در دل ما انسانها
مدتی برای ایستادن
و به دوستی ها فکر کردن نیست ...
وضعیت تاپیک منظورتونه؟
تا در گذار صدف های موج دیده
تو را به اوج فراموشی ببرد
تا دریا را به خواب دعوت کنند
تو آتش را به میهمانی می خوانی تا
در چشمانش خیره بمانی
در گذار صدف ها
با موجی ، در اوج یاد
گ
ا
ه
ی
موج تا نگاه ات می رسد
دلم را لرزاندي و رفتي
چو مرغ شب خواندي و رفتي
تو اشك سرد زمستان را
چو باران افشاندي و رفتي
سياه شب لاله افشان شد
كوير تشنه گلستان شد
تو مي آيي
تو مي آيي
تو مي آيي
ز باغ قصه به دشت خواب
ز راه شيرين پر مهتاب
تو مي باري چون گل باران
به جام نيلوفر مرداب
سياه شب لاله افشان شد
كوير تشنه گلستان شد
تو مي آيي
تو مي آيي
تو مي آيي
آره كلا انجمن به نظرم اون شور و نشاط قبل درش نيست
كسي درست و حسابي سر نميزنه و......
Last edited by Payan; 23-07-2007 at 00:15.
يك لحظه نشد خيالم آزاد از تو
يك روز نگشت خاطرم شاد از تو
داني كه ز عشق تو چه شد حاصل من
يك جان و هزار گونه فرياد از تو
آره یهو خلوت شده!!
واي مرا ساده سپردي به باد
حيف كه نشناخته بردي ز ياد
همسفر بادم از آن پس مدام
مي گذرم بي خبر از بام و شام
مي رسم اما به تو روزي دگر
پنجره را باز گذاري اگر
پنجره را باز گذاري اگر ...
شب خوش
راه عشق، بی ثمر
دیده ها بی فروغ
سینه ها بی صفا
آب و غم، نان و سنگ
یک زبان، یک صدا
دین و دل، جان و روح
یک فروغ، یک سحر، یک غروب
آه من، ناله ها
شور تو، باله ها
رقص و مرگ یک هوار:
های و های
های و های
مرده ها، روزه ها، یک اتم، یک فضا
سایه ها، سایه ها
پس ز پیش، پیش جدا
من ز تو، تو جدا
من اسیر، تو رها
واژه ها بی صفا
واژه ها بی دوا
دل غریب
دل نحیف
نبض ها بی صدا
قلب ها بی صدا
زندگی بی صدا...
------------
سلام
اسير عشقم چنان كه داني
رهائي از غم نمي توانم
تو چاره اي كن كه ميتواني
گر ز دل برآرم آهي
آتش از دلم خيزد
چون ستاره از مژگانم
اشك آتشين ريزد
***
سلام مژگان
چه قیافه اشنایی داره این اواتورت؟؟
در ده پسرا می مروق را
یاران موافق موفق را
زان می که چو آه عاشقان از تف
انگشت کند بر آب زورق را
زان می که کند ز شعله پر آتش
این گنبد خانهی معلق را
هین خیز و ز عکس باده گلگون کن
این اسب سوار خوار ابلق را
در زیر لگد بکوب چون مردان
این طارم زرق پوش ازرق را
گه ساقی باش و گه حریفی کن
ترتیب فروگذار و رونق را
--------
سلام ممد جان
نمی دونم والا لابد شبیه دختر رویاهات هست دادا
اي شادي جان سرو روان
كز بر ما رفتي
از محفل ما چون دل ما
سوي كجا رفتي؟
***
این شاید دومین قیافه دختری باشه که دیدم ازش خوشم اومد!!!!
هنوز در بند الف هستی که!!!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)