مشاعره

[sise]

همین نه من به پناه شبانه در زده ام
که وقت حادثه ، شب نیز در پناه من است !

نه بیم سنگ فنایش به دل ، نه تیر بلا
پرنده ای که قُرق را شکسته ، آه من است

مژگان خانوم هست بصورت اینویزیبل مثل روح سرگردان تو فروم میچرخه و لی سری نمیزنه اینجا(از وقتی همکار شده)
آره بقیه هم کمتر سر میزنن
(حالا بقیه کیا هستن؟)

[Payan]

تب عشقت جانم را همه شب مي سوزاند
چه كسي در اين عالم غم من را مي داند

عشق تو زده آتش بر دلم
لحظه اي بنشين در محملم
اي شكفته در آوايم
صبح روشن فردايم
خواب خوب من
رؤياهايم

[sise]

من از جهان بي تفاوتي فكرها و حرفها و صدا ها مي آيم
و اين جهان به لانه ي ماران مانند است
و اين جهان پر از صداي حركت پاهاي مردميست
كه همچنان كه ترا مي بوسند
در ذهن خود طناب دار ترا مي بافند
سلام اي شب معصوم
ميان پنجره و ديدن
هميشه فاصله ايست ...

فروع فرخزاد

[Payan]

تو که مستانه زدي باده ز پيمانه من
چشم افسون تو شد شهرت افسانه من


شب خوش دوستان

[aftabkhanom]

ناله ی ماهیها از لای ترانه ها پیدا بود
آهشان تر
دهاشنان خشک
خشک و تر با هم می سوخت



شب خوش

[sise]

تو را به جانِ مستان مده شرابم امشب
که یاد چشم مستش کند خرابم امشب

همین دو جرعه می زد به جان زارم آتش
مده ، کز آتش غم کنی کبابم امشب

از من نیز شب خوش

[aftabkhanom]

به من گفت
نمازت همان هفت خط پیش تمام شده
التماس دعا

[mohammad99]

از پي ديدن رخت
همچو صبا فتاده‌ام
خانه به خانه در به در
كوچه به كوچه كوبه كو


ممد فعلا یه خورده قاطیه فقط شما براش دعا کنید

[hamid_hitman47]

سلام...ببخشید:
اینجا 1307 صفحه داره...من چرا فقط میتونم صفحه 1305 رو ببینم...واسه شما دوستان هم همینطوریه؟؟؟

[mohammad99]

اره به خاطر ارتقا هست.درست مبشه حالا شما >>و<< بده من باشم این پست رو هم بعدا ادیت میکنم