گون از نسیم پرسید:
به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد بجز این سرا سرائی.
دل من گرفته اینجا ز غباراین بیابان
هوس سفر نداری؟
همه آرزویم آما
چکنم که بسته پایم
سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
گر از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها
به باران برسان
سلام ما را
"شفیعی کد کنی"