تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: --

راي دهنده
0. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • --

    0 0%
  • --

    0 0%
صفحه 130 از 469 اولاول ... 3080120126127128129130131132133134140180230 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,291 به 1,300 از 4685

نام تاپيک: ســــــو تــــــــــي بــــــــــازار!

  1. #1291
    پروفشنال mirmohammadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2004
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    721

    پيش فرض

    اين هم يه سوتي جديد از يكي از دوستهام
    ديروز با 5 - 6 تا از بچه ها نشسته بوديم و راجع به فوتبال صحبت مي كرديم
    يه بچه ها از شجاعتهاي مربي هاي جام جهاني مي گفت و گفت براي مثال مارچلو ليپي دو فصل پيش مربي يوونتوس بود و در كل فصل از ترزگه و دل پيرو به طور ثابت استفاده كرد اما الان اينقدر جرات داره كه هر دو رو روي نيمكت نشونده و اصلا از ترزگه استفاده نمي كنه.
    آقا ما رو مي گي اول اينجوري شديم
    بعدش اينجوري
    طرف هنوز نفهميده بود چي گفته يه بچه ها بهش گفت دليل اينكه ليپي از ترزگه استفاده نمي كنه اينه كه نمي تونه ازش استفاده كنه
    اين رفيق ما باز هم نفهميد كه سوتي داده گفت چرا نمي تونه هم آماده هست هم گلزن ولي چون به درد تاكتيك تيمي نمي خوره روي نيمكت مي شينه

  2. #1292
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    فولادشهر
    پست ها
    2,228

    پيش فرض

    با سلام
    ممنون از همه سوتی نویسان گرامی
    راستی بچه ها این یزید اومده ایران
    من بهش تبریک میگم ورود به خاک ایران زمینو
    امیدوارم که موفق باشه
    حالا من یه سوتی یادم اومد که بگم خیلی جالب بود
    من کلاس 4 دبستان بودم
    بعد بابام قول داد اگه معدلت 20 شد برات سگا میخرم
    ما هم که خیلی خر خون بودیم شدیم 20
    بعد قرار شد بریم شمال بعد که اومدیم برام بخره
    از قضا تو راه شمال باید از قزوین رد شیم میدونید که......
    البته شهر صنعتی رفتیم وگرنه خود قزوین خطرناکه
    خلاصه ما رفتیم اونجا خونه خالم
    بعد دیدم شوهر خالم اینا با اون یکی پسر خالم که بزرگ بودن رفتم براش سگا بخرن
    وقتی اومدن منم تو کف بودما
    خلاصه یه بازی گذاشتن توش و شروع کرد به بالا اومدن
    تا اومد بالا نوشت SEGA
    منم که خیلی هول شده بودم و هیچی هم سر در نمیاوردم
    گفتم نگاه کن نوشته کمبت
    عجب بازی کمبت هستش
    خلاصه تا اینو گفتم همه زدن زیر خنده
    گفتن خره اینجا نوشته سگا نه کمبت
    اینقدر ضایه شدم که نگو
    اینقدر که ضایع شدن دردناک بود من کلید کردم به بابام من سگا می خوام که خلاصه یه پس گردنی هم از بابام خوردم اونجا به کل ضایع شدم

  3. #1293
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    ترم اول دانشگاه بود ... يه اوستا داشتيم بسي سگ !!! که 1 2 ماهي با جناب نوح تفاوت سني داشت با اين اخلاق بدي که ميگفت وقتي من دارم درس ميدم احدالناسي نبايد حرف بزنه !!!!! ما هم به ...حواله ميکرديم ...
    يه روز داشت درس ميداد که يکي از دختر ها با بغل دستسي اش حرف زد و اين استاده هم بدجوري عربده کشيد که الاغ حرف نزن !!!! دختره هم بغضش گرفت ....
    اوستا هم ديد که ضايع شده و بدجوري ..خراب كرده ، رفت که اسکي بره ..
    من اصلا منظوري نداشتم ..... من همه شوما رو دوست دارم .... و ... همه شوما فرزندان «علمي» من هستين ...
    ما هم که ديديم اين استاده بدجوري نرم شده وتريپ صلح و صفا و صمصميت برقراره !!! جو کلاس ما رو گرفت و از اونجائي که ميگن آدم رو سگ بگيره ولي جو نگيره !!! خواستيم با استاده خودموني تر بشيم و صد البت صنعت جناس رو هم در ادبيات بکار گرفته باشيم ..... اين بود که گفتيم ..
    - راستي استاد از فرزندان « عمليتون » چه خبر ؟ چند تا فرزند داريد ؟
    بگذارين ديگه بقيش رو تعريف نکنم ....
    کلاس رفت رو هوا و ما هم با فضاحت هر چه تمام تر از کلاس اخراج شديم .... و پس از رايزني هاي متعد با ترم بالائي ها مستقيم رفتيم اموزش و واحدمون رو حذف کرديم تا ستاد آخر ترم به ما زير 1 نده !!!!

  4. #1294
    داره خودمونی میشه C.GAM3R's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    Behind You
    پست ها
    81

    پيش فرض

    سلام دوستان
    حالا که انقدر سوتی هاتون باحاله گفتیم ماهم یه سوتی بدیم
    نه ببخشید یعنی یه سوتی رو تعریف کنیم
    یه بار با بچه ها نشسته بودیم اشتیم درمورد gf و اینجور چیزا بحث میکردیم
    بعد یدفعه از شانس خوشگل ما یه دختره باکلاس خوشتیپ و ... اومد رد شد یه نگاه مستم کرد به ما و رفت
    ولی مطمئن نیستم نگاه کدوممون کرد
    خلاصه رفت تو یه سربالایی حدود 100 متر بالل تر واساد.
    یه ده دیقه ای همینطوری عرض خیابونو میرفت اینور و اونور
    بعد منم اومدم کلاس بزارم جلو بروبچ یه نیگا به ساعتم انداختم گفتم خوب دیگه وقتشه من برم منتظرمه
    بچه ها یه نگاهی کردن بهم گفتن ای کلک کی منتظرته؟
    گفتم چقدر خنگین بابا اون دیگه که الان اومد از اینجا رد شد
    منتظر منه
    بعد دیدم هرکی به یه کاری مشغول شد و خلاصه همه روشون رو کردن اونور منم دیدم اوضاع داره خراب میشه
    گفتم پس من برم
    یکی از بچه ها اومد گفت کجا
    گفتم مگه نشنیدی
    دیدم یکی از بچه ها زیر لب بهم گفت این آبجیشه!!
    بنظر شما تو این موقعیت شما اگه بودین چیکار میکردین
    منم اومدم درستش کنم نگا کردم دیدم یکی دیگه نزدیکشه گفتم بابا منظورم اون مانتو سفیدس
    بعد خلاصه همه فهمیدن دارم چرت و پرت میگم زدن زیر خنده بعد خودش گفت اشکال نداره اینبار میبخشمت
    بعد از پس فردا فهمیدم اونم اون یکی آبجیش بوده
    ببخشید اگه یکم لوس بود
    Last edited by C.GAM3R; 09-07-2006 at 20:08.

  5. #1295
    Banned x-boy's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    HoTeL CaLiFoRnIa
    پست ها
    881

    پيش فرض

    سلام ورودتو تبريك ميگم باسه اولين سوتي خوب بود

  6. #1296
    آخر فروم باز MR.Punisher's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    محل سكونت
    None of your Business
    پست ها
    1,711

    6

    نقل قول نوشته شده توسط WooKMaN
    كاظم جان به نظر من بهتره شما نام كاربريتون رو از MR.Punisher به Anti.Girl تغيير بدي !!!
    فکر بدی نیست ووکمن جان.شاید هم گذاشتم Girl Punisher(مجازات کننده ی خانوما)

  7. #1297
    حـــــرفـه ای Vmusic's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    vmusic.ir
    پست ها
    5,376

    6

    نقل قول نوشته شده توسط WooKMaN
    اهان يه چيزي يادم اومد!!!

    ترم اول دانشگاه بودم كه درس تنظيم خانواده رو گرفته بودم
    يادمه اين درس در كلاس 102 ساعت 2 برگزار ميشد
    چون كلاس ها شماره گزاري نشده بودند منم نميدونستم كدوم كلاس كلاس 102 هستش
    به همين دليل در يه كلاس رو باز كردم
    از يه دختره پرسيدم كلاس تنظيمه ؟؟؟ گفت آره
    منم وارد كلاس شدم و يه گوشه نشستم
    وقتي استاد آمد ديدم همه دارن ميخندن
    تازه فهميدم بجاي كلاس تنظيم خانواده آقايان سركلاس خانم ها رفته بودم !!!!!!!!!!!!!!!
    (اينقدر بيخيال بودم اصلا توجه نكردم چرا پر كلاس دختره !!!!)
    خیلی با حال بود ....

  8. #1298
    آخر فروم باز WooKMaN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    محل سكونت
    Ķêŗmάņšĥąħ
    پست ها
    10,533

    پيش فرض

    خدا بخواد دوستان جديدي واسه تعريف كردن سوتي به جمعمون اضاف شدن !!!

  9. #1299
    آخر فروم باز Ali_k's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــفــــــهــــــان
    پست ها
    2,310

    پيش فرض

    سلام به برو بکس
    منم چند وقت پیش یه سوتی دادم میخواستم اینجا بنویسم
    چند روز پیش خالم اومده بود خونمون ، بعد از یه مدتی که نشست میخواست بره و موقع رفتن همین طور تعارف میکرد که علی بیا خونمونا چرا چند وقت خونه ی ما نمیای . خب . بعد از اینکه یه چند بار گفت حتمن خون هی ما بیا . منم که اومد جوابش بدم و بگم مزاحمتون میشم ، گفتم : چشم خاله حتمن تشریف میارم . وقتی این کلمه از دهنم در اومد خیلی تابلو بود جلو شوهر خالم و من کلی سرخ شدم

  10. #1300
    آخر فروم باز m654's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    اهواز
    پست ها
    1,345

    پيش فرض

    بابا خوشمزه ها!!!!!!

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •