تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 130 از 416 اولاول ... 3080120126127128129130131132133134140180230 ... آخرآخر
نمايش نتايج 1,291 به 1,300 از 4151

نام تاپيک: Naruto / بحث مانگای ناروتو

  1. #1291
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    サイ
    Sai
    سن : 16
    sai بچه ی یتیمی بود توی سازمانی به نام Root بزرگ شد . در اون جا به sai یاد دادن که نباید احساس داشته باشه وهیچ حس تعلق و وابستگی نسبت به دیگران داشته باشه . ( البته این رو تقریبا به همه ی نیجا ها می گن ولی این جا قوانین سخت گیر تره )
    sai خیلی قشنگ نقاشی می کشید وهمین استعداد نقاشی توجه یکی از اعضا که از sai بزرگتر بوده رو به خودش جلب کرد . sai و اون فرد ارتباط نزدیکی باهم پیدا کردن و sai مثل یک برادر بزرگتر به اون نگاه میکرد . sai از بودن با اون احساس خوشبختی می کرد و دوست داشت تمام ماموریت ها رو با اون انجام بده . اما متاسفانه برادرش در اثر یک بیماری می میره . با مردن اون امید به زندگی sai هم از بین می ره و sai دوباره به بی احساس ترین عضو Root تبدیل می شه . به موجودی که تمام عمرش آموزش دیده بود که اون جوری باشه .
    هنگام ملحق شدن sai به تیم 7 بی احساس بودنش براش مشکل بزرگی می شه . sai برای اولین بار سعی می کنه موقع لبخند زدن طبیعی به نظر برسه ولی هم تیمی های جدیدش عدم صمیمیت آشکار اون رو حس می کردن .
    بعد از این که sai مدت بیشتری با اون ها می مونه و ارتباط نزدیک ناروتو رو با بقیه می بینه یاد خودش و برادرش می افته وبه این نتیجه می رسه که چیز هایی که بهش یاد دادن اشتباه است و شروع می کنه که سردی خودش رو کنار بزاره . sai سعی می کنه چیز هایی رو که بهش گفته بودن فراموش کنه و خودش برای زندگیش قانون بزاره . ساکورا و ناروتو و کاکاشی هم با لبخند های ناشیانه ی sai ( که خیلی سعی می کرد طبیعی به نظر بیاد ) احساس صمیمیت بیشتری می کردن .
    توی تلاشی که sai می کنه تا با دیگران ارتباط برقرار کنه این عادت رو پیدا کرده بوده که افراد رو با اسم های الکی صدا کنه . ( توی یه کتاب خونده بود که این کار بامزه است و دوست یابی رو آسون می کنه )
    مثلا به ساکورا می گفت : " hag " یعنی " عجوره , جادوگر پیر "
    بعد مدتی آدم ها رو با ویژگی های خیلی آشکار صدا می کنه . مثلا به چوجی مگه : " چاقالو "
    (خیلی هم براش جالب بوده که هیچ کس واقعیت وجودش رو قبول نداره )
    برای همین افراد رو با برعکس اون چیزی که به نظرش می آمد صدا می کرد . مثلا به Ino میگفت : خوشگل
    sai همیشه سعی می کرد که مفید باشه و به همه کمک کنه . مثلا یک بار که دست های ناروتو آسیب دیده بود . نمی تونست غذا بخوره بهش غذا میده . ( البته ناروتو زیاد خوشش نیومد , بیشتر دوست داشت ساکورا بهش غذا بده . سکورا هم که ..... )
    sai استعداد نقاشی فوق العاده ای داره و همین استعداد برگه برنده ی jutsu هاشه . sai می تونه روی طومار نقاشی بکشه و به اون زندگی بده و وادار به حرکت کنه . ( اندازه ی اون ها هم دست خودشه )
    مثلا پرنده بکشه و با اون پرواز کنه یا با جوهر از خودش کپی درست کنه .
    sai همچنین می تونه کلمات نوشته شده روی طومار رو به حرکت دراره وبرای ارتباط از اونا استفاده کنه .

    sai از طرف یکی از افراد ما فوقش به نام Danzo به تیم 7 ملحق می شه تا ساسوکه رو به konoha برگردونه .
    ماموریت اصلی sai این بوده که ساسوکه رو به عنوان خائن konoha پیدا کنه اما انگیزه sai بعد از مدتی خوشحالی ساکورا وناروتو میشه .
    نوشته شده توسط sakura haruno

  2. #1292
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    綱手




    Tsunade , the fifth hokage



    سن : 51
    روز تولد : August 2 ( یازده مرداد )
    گروه خونی : B
    قد : 163.1
    وزن : 48.9
    کشور : آتش
    شهر : konohaTsunsde نوه ( یا نتیجه ) ی هوکاگه ی اول هست به همین خاطر اهالی konoha برای اون احترام خاصی قائل اند و اون رو با لقب " Hime " ( شاهزاده خانم ) صدا می زنن. ( به جز ناروتو که بهش می گه مامان بزرگ )
    Tsunade مثل orochimaru و Jiraiya یکی از شاگرد های هوکاگه ی سوم ( Sarotobi ) هست . این سه نفر به خاطر استعداد و مهارت های خاصی که داشتن به Sanin معروف شدن ولی بعد از مدتی به خاطر خیانت های orochimaru گروهشون از هم پاشید .


    یکی از دارایی های ارزشمند Tsunade یک گردنبند سبز رنگه قیمتی که از پدر بزرگش به ارث برده . Tsunade در روز تولد 12 سالگی برادرش Nawaki اون رو بهش می ده . Nwaki آرزوش بوده که مثل پدر بزرگش هوکاگه بشه و با تمام وجود از konoha و مردم اون دفاع کنه . ( هوکاگه ی اول حس مسولیت خاصی نسبت به اهالی konoha داشت . ) Tsunade هم برای این که به برادرش نشون بده تو خون و وجودت هم از یک هوکاگه است گردنبد رو به اون می ده . دقیقا فردای روز Nawaki می میره .


    مرگ nawaki به Tsunade خیلی ضربه می زنه . این حادثه باعث می شه که Tsunade به استاد قبلی خودش ( که در اون موقع هوکاگه شده بوده ) پیشنهاد بده که همراه هر گروه شینوبی که برای ماموریت میفرستن یه نفر
    به عنوان پزشک ( Medical nin ) بره . هوکاگه هم به خاطر این که آموزش چنین گروهی وفت زیادی می بره پیشنهاد رو رو میکنه .
    تنها کسی که توی اون جمع از Tsunade طرفداری میکنه jonin جوانی به اسم Dan بود . ( خواهر dan هم توی یکی از جنگ ها به دلیل رسیدگی دیر مرده بوده ) بعد از بحثی که بین dan و هوکاگه در می گی ره , هوکاگه پیشنهاد tsunade رو قبول می کنه .


    حمایت dan و این که او هم مثل tsunade یکی از عزیزانش رو از دست داده بود باعث می شه روابطشون صمیمی تر بشه . tsunade بعد از مدتی شیفته ی طرز تفکر و ایدال های میشه بعدشم عاشق خودش .
    وقتی dan تصمیم می گیره هوکاگه بشه tsunade گردنبندش رو به اون میده .
    نمی دونم سرنوشت tsunade از اول با رنگ سیاه نوشته بودن یا این که گردنبندش نحس بود ....... به هر حال dan هم در یکی از جنگ ها به شدت زخمی می شه . حتی tsunsde هم که در شفا دادن و درمان بقیه مهارت داشت نتونست زندگیش را نجات بده .


    بعد از این دو حادثه مقام هوکاگه برای tsunsde مثل فرشته ی مرگی شد که برادر و عشقش رو ازش گرفت .
    فکر می کرد اون 2 تا برای این مردن که میخواستن هوکاگه بشن . ( مثلا nawaki که اون موقع ginin بود همیشه با بزرگ تر از خودش در میافتاد . tsunade هم بهش می گفت توی این وضعیت ها فرار کن برو . تیکه کلام nawaki
    هم این بود که یک مرد هیچ وقت فرار نمی کنه .)
    خلاصه tsunade از هرچی که مربوط به هوکاگه شدنه متنفر میشه و بعد از مدتی konoha رو با خواهرزاده ی دان
    shizune ترک میکنه .


    بعد از مبارزه ی orochimaru با هوکاگه ی سوم , به دلیل نفرینی که روی دست هاش قرار می گیره توانایه حرکت دادن دست هاش رو از دست می ده . ( از شدت درد یکی از افرادی که می خواستن بهش دارو بدن رو می کشه)
    orochimaru دنبال tsunade می ره تا دست هاش رو در مان کنه و حاضر می شه درعوض این کار Tsunde , دان و برادرش رو با جتسم های منوعه زنده کنه . این پیشنهاد جواب نه محکمه Tsunade رو شل میکنه . orochimaru هم که قیافه ی وارفته ی tsunade رو می بینه یک هفته به اون فرصت فکر کردن می ده .


    توی اون یک هفته tsunsde با ناروتو و jiraiya رو به رو می شه . ( از ملاقاتش با orochimaru چیزی نمی گه )
    jiraiya این خبر رو به tsunade می ده که تو رو به عنوان هوکاگه ی پنجم انتخاب کردن . tsunade هم این مقام رو با لحن خیلی بدی رد می کنه و میگه : فقط آدم های احمق هوکاگه می شن !
    ناروتو هم غیرتی میشه و بلند میشه tsunade بزنه !
    ناروتو و Tsunade می رن بیرون برای مبارزه . tsunade با یک انگشت و ناروتو با تمام وجود !
    ناروتو سعی میکنه جتسوی spiraling sphere رو tsunade اجراکنه . اما موفق نمی شه . شباهت بیش از اندازه ی ناروتو به nawaki و این که می خواد هوکاگه بشه tsunade رو به یاد گذشته ی غم انگیز خودش می اندازه و سعی می کنه ذوق تاروتو رو کور کنه . tsunade به ناروتو می گه اگه نتونی این جتسو رو تا آخر این هفته کامل یاد بگیری لیقت هوکاگه شدن رو نداری . ( سر کیف پول ناروتو و گردنبند خودش هم شرط می بنده .)
    ناروتو هم کم نمیاره شروع میکنه به تمرین . حتی شب ها هم نمی خوابه . ( این نکته رو در نظر داشته باشید که این تکنیک یک ninjutsu یه فوق العاده سخت رده ی A هست که هوکاگه یه چهارم سه سال وقت صرف یادگیریش میکنه .)


    یک هفته تموم می شه . tsunade سعی می کنه با وانمود کردن این که می خواد orochimaru رو درمان کنه بکشتش . ولی kabuto مانع این کار میشه .
    توی مبارزه ای که بین tsunade و orochimaru و shizune و kabuto و jiraiya و ناروتو در می گیره ترس tsunade از خون از بین می ره . بهش ثابت می شه که ناروتو لیاقت هوکاگه شدن رو داره و طبق شرط گردنبندش رو با تمام آرزو های nawaki و dan به ناروتو می ده .
    درطول مبارزه tsunade خودش رو به عنوان هوکاگه ی پنجم معرفی میکنه وبا این عنوان با orochimaru میجنگه .


    یکی از جتسو های جالب tsunade اینکه خودش رو جوان نگه میداره . ( در اصل 50 سالشه ولی مثل یک دختر 20 ساله به نظر می رسه . ) همچنین اون این توانایی رو داره که سللول های بدنش رو باز سازی کنه ولی این کار از عمرش کم میکنه !


    tsunade خیلی اهل قماره . معمولا هم می بازه . به همین خاطر به Thelegendary sucker معروفه

  3. #1293
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    Matsuri


    ماتسوری یعنی " Fastival " . اون یکی از شاکردان مدرسه ی جدید نینجاییشهر شنه . ماتسوری تنها کسی بود که گارا رو به عنوان استادش انتخاب کرد و اون رو " Garra-sensi " صدا میزد .
    ماتسوری بعد از این که شاهده قتل پدر و مادرش بود از هر نوع سلاح وحشتداشت . بعد از مدتی ماتسوری به وسیله ی Shitenshounin دزیده میشه . در واقع اونا میخواستن از ماتسوری به عنوان یک طعمه استفاده کنن تا گارا رو به سمت خودشون بکشن واز چاکرای اهریمن نهفته در گارا برای زنده کردن بنیان گذاره شهر Takumi
    ( seimei ) استفاده کنن و بعد هم از 5 کشور اصلی ( همون آتش . شن و .... ) انتفام بگیرن .
    ماتسوری بعد از آزاد شدنش در یک جا ناروتو رو از یک حمله ی کشنده ی seimei نجات می ده و متوجه می شه که سلاح ها فقط برای کشتن نیست . می شه تزشون برایمحافظت از دیگران هم استفاده کرد و ترس ماتسوری کمی کمتر می شه . بعد از شکست seimei ماتسوری با گارا و تماری و کانکورو برمیگرده شهر شن ولی قبل از رفتنش از shikamaru می خواد که به ناروتو بگه که اون تونست چیزی رو که گارا سعی می کرد به من بفهمونه رو بهم یاد بده !! واین که راه نینجایش رو ادامه میده وشاگرد گارا می مونه .
    ظهور بعدی ماتسوری در Naruto Shippūden هست . ماتسوری جزو تیمی هست که از شهر شن میان ودنبال گارا می گردن . شخصیت ماتسوری بعد از بودن با گارا به طور کلی عوض می شه و ماتسوری دیگه اون دختره ساکتی که از سلاح می ترسه نمی مونه !!

  4. #1294
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض



    مایتو گای

    رنک : جونین

    مایتو گای سرگروه ِ گروه گای هست. ولی با اینحال بیشتر توجه ش روی راک (روک؟؟) لی هست. دلیل این کارش هم اینه که راک لی هدفش در زندگی اینه که بتونه استاد در تایجوتسو بشود.
    گای نیز برای رسیدن او به هدفش کمک میکند و وقت آزادش را صرف یاد دادن هر تکنیک تایجوتسویی به راک لی میکند.
    به خاطر توجه گای به راک لی ؛ راک لی خود را مدل استادش ؛ گای در آورده و همان لباس سبز را میپوشد و مدل مویش هم همون طور به شکل کاسه است. ( ابرو های کلفتش ار قبل شبیه گای-سنسی بود)
    لی همچنان از ژست های گای نیز کپی ور میدارد.
    گای بنا بر فلسفه ای که خودش ساخته به نام " قوانین من " زندگی میکند ؛ که در آن مجازات ِ هر شکستی تمرین زیاد است که او را به قوی تر شدن نزدیک میکند.
    مهارت گای در تایجوتسو ست. او بر خلاف لی که قادر به انجام هیچ تکنیکی به جز تایجوتسو نیست ، تایجوتسو را به بقیه ی تکنیک ها ترجیح میدهد.
    او با این که قادر به انجام نینجوتسو و کینجوتسو ست ولی از آن استفاده نمیکند و در جایی از انیمه نشان میدهد به جای استفاده از تکنیک Transformation از یک بدل مصنوئی ِ عادی استفاده میکند.
    البته در جایی از انیمه او را در حال استفاده از نینجوتسو نسان میدهد. مثل ظاهر کردن یک لاکپشت.
    با در حالی که در تایجوتسو مهارت دارد ولی تکنیک "مشت قدرتمند" را ترجیح میدهد . همچنان او قادر به باز کردن هشت دروازه ی چاکرای خود است که هر کدام به او قدرت بسیار زیادی در یک مدت زمانی میدهد.
    به دلیل رقابت او با کاکاشی ، او یک روش مقابله با استفاده کنندگان از شارینگان ابداع کرده است. با تمرکز بر پاهای آنها او میتواند حرکت های آنها را حدس زده و دفع کرده و هم با نگاه نکردن به چشمان آنها بر قدرت هیپنوتیزم شارینگان آنها مقابله کند.
    ماساشی کیمیموتو ؛ سازندی هی این سری ، گفته است شخصیت مهربان و خونگرم این گای از مربی بدن سازی او در دبیرستان گرفته شده است. البته او گفته است او احتمالا با گای نمیسازد ريال چون زیادی برای او قوی و سخت گیر است.

    منبع: ویکیپدیا

  5. #1295
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض



    نام : اوروچیمارو اوروچی : مار بزرگ مارو : یک اسم مردانه
    اولین حضور در مانگا : قسمت 46
    اولین حضور در انیمه : قسمت 26
    دهکده پنهان : دهکده ( آبادی) صدا
    رده : جونین با پتانسیل یا به عبارتی دارای قدرتی در حد کاگه ( رئیس یکی از دهکده های پنجگانه)
    رده فعلی : نینجای گمشده
    سن : 51 در ناروتو سری 1 و 54 در ناروتو شیپودن
    توضیحات : یکی از سانین های افسانه ای ، احضار کننده مار ، شاگرد هوکاگه سوم
    شاگردان : در ابتدا شاگرد او Anko بوده ( زنی که مسئول برگزاری مرحله دوم امتحان چونین بود )
    تولد : 27 اکتبر
    گروه خونی : B
    قد : 172
    وزن : 57.3
    ماموریت های رده D= 16
    مأموریت های رده C=332
    مأموریت های رده B= 521
    مأموریت های رده A= 491
    مأموریت های رده S= 108
    توانایی های بخصوص : احضار مارها ، Edo Tensei ، Fushi Tensei
    تاریخچه : پسر بچه ای جوان به عنوان گنین به ساندایمه سپرده شد تا او و دو نفر دیگر به نام های سوناده و جیرایا را تعلیم دهد . ولی اوروچیمارو بسیار متمرکز و ساکت بود و به سرعت پیشرفت می کرد. او به سرعت تمام تکنیک های ممکن را فرا گرفت . ساندایمه انتظار داشت که او هوکاگه بعدی باشد ولی او با خلوت و عقده های روانی بزرگ شد.به همین علت ساندایمه شخص دیگری را در نظر گرفت . در همین زمان بود که اوروچیمارو آزمابشات مرگبار خود را شروع کرد. او خود را وقف آزمایشات نامأنوس کرد. وقتی ساندایمه از آزمایشات او با خبر شد او فرار کرد. یگانه دوست او ، جیرایا بعد از فهمیدن موضوع خواست که او را باز گرداند به همین دلیل با او مبارزه کرد ولی اوروچیمارو پیروز شد و فرار کرد. پس از فرارش او به یک گروه عجیب به نام آکاتسوکی پیوست که ار نینجاهی گمشده تشکیل شده بودند و هدفشان بدست آوردن جوتسو و اطلاعات در مورد بیجوهابود. نهایتاً او بعد از چند سال از این گروه خارج شد. این در زمانی بود که ایتاچی اوچیها به آن گروه پیوست. ولی لو یک یادگار از آن گروه به همراه داشت که عبارت بود از یک دست واقعی که یک انگشتر مخصوص آن گروه روی آن بود. او از ساندایمه یک نفرت بخصوص داشت و به همین علت و با فراهم شدن شرایط و با فریفتن کازکاگه نینجاهی شن را به خود همراه ساخت و در طی یک مبارزه و با از دست دادن دستانش ساندایمه را به قتل رساند.اوروچیمارو یکی از معدود افرادی هست که تقریباً تمام جوتسوها را می داند . او یک دستیار به نام کگابوتو دارد که کابوتو در ابتدا یک جاسوس از طرف ساسوری هم گروهی اوروچیمارو در آکاتسوکی بوده است . این شخص توسط ساسوری هیپنوتیزم شده بود تا برای او جاسوسی کند ولی اوروچیمارو جوتسوی ساسوری روی کابوتو را از بین برد و او را با خود همراه کرد.
    جوتسوهای بلقوه اوروچیمارو : Edo Tensei , Fushi Tensei , Juinjutsu , Gogyo Fuin , Senei Jashu , Senei Ta Jashu , Shoushagan , Kanashibari , Nan No Kaizou , Kusanagi no Tsurugi , Snake Kuchiyoshi
    اسلحه مخصوص : شمشیر Kusanagi

  6. #1296
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    Nimikaze Minato


    تولد : 25 jan یا 7 بهمن
    قد : 179.2 cm
    وزن : 66 kg
    گروه خونی : B ( گروه خونیه ناروتو هم B هست )

    پسر بچه ای که قرار بود در آینده هوکاگه ی چهارم کونوها بشه در 10 سالگی آکادمی رو تمام کرد و به تیم جیرایا پیوست .
    توانایی هایی اون زیر تعلیمات جیرایا که یکی از سه SANIN بود به طرز عجیبی رشد پیدا کرد . ( البته خودش هم با استعداد بود . )
    بعد از مدتی به وسیله ی جیرایا توانایی جوتسوی احضار ها رو پیدا کرد . به این طریق که روی یک طومار رو با خونش امضا کرد . ( در واقع اسمش رو نوشت )
    دو تا از تکنیک های معروف اون Rasingan و Hirashin هست که به خاطر آخری ( Hirashin ) و مو های بورش لقب " Yellow Flash " رو گرفت .
    سال ها بعد وقتی که junin شد ,استاد کاکاشی و رین و ابیتو شد . بعد از این که کاکاشی junin شد به عنوان هدیه یک کونا ی منحصر به فرد میده که توانای اجرای Hirashin و یک نوع جابجایی رو داشت .
    اون با استفاده از این تکنیک تونست توی یکی از جنگ های مهم نقش مهمی ایفا کنه و با تلپاتی کونای ها رو به سرعت به طرف ninja های سنگ پرت کنه و 50 تای اون ها رو هم زمان از پا دراره .
    همچنین اون با این جوتسو می تونست کونای ها رو روی هوا نگه داری وثل پله ازشون بالا بره .
    توی همین جنگ Rin از کونای کاکاشی استفاده می کنه تا استادشون رو احضار کنه تا در مقابل نینجاهای سنگ از اون و کاکاشی دفاع کنه .
    کاندیا ی اول هوکلگه ی سوم برای جانشینی خودش orochimaru بود اما بعد از آزمایشاتی که اون روی بچه ها انجام می داد کنار گذاشته شد و هوکاکه سوم سراغ شاگرد مو بور جبرایا رفت و اون رو به عنوان هوکاگه چهارم انتخاب کرد .
    سال ها بعد از مرگ اون ( که همه میدونین چه جوری ) در مبارزه ای که بین orochimaru و استاد سابقش رخ میده , orochimaru از جوتسوی احضار مدرگان استفاده می کنه . هدف اون این بوده سه هوکاگه ی کونوها که در قید حیات نیستن رو زنده کنه . هوکاگه ی اول و دوم زنده می شن اما هوکاگه ی سوم از اجرای جوتسو روی هوکاگه ی چهارم جلوگیری می کنه و تابوت اون رو سریعا به زمین برمیگردونه

  7. #1297
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    هوکاگه سوم


    نام : ساراتوبی

    توانایی ها : توانایی در اجرای بیش از 1000 جوتسو – استعداد و نبوغ ذاتی – احضار کردن

    اعضای خانواده : کونوهامارو (نوه پسری ) – آزوما ساراتوبی (پسر )

    شاگردان :
    جیراییا –
    اوریچیمارو –
    تسوناده (هوکاگه پنجم )


    اطلاعات :
    ساراتوبی رو از هر دیدی که نگاه میکردی پیرمردی مهربان بود. او به تمام افراد و خوانواده هایی که در کونوها زندگی میکردند توجه میکرد و نقشش برای مردم دهکده فقط مثل یک رهبر نبود بلکه نقشی همانند یک پدر بزرگ داشت.
    بزرگترین درستاورد او در زندگی حفظ امنیت کونوها و شادی بخشیدن به افراد ساکن در دهکده بود، اون گرچه ظاهری مهربان و آرام داشت اما در حقیقت رهبری شکاک ، قوی ،شجاع و با اراده در زمان مبارزه بود.


    اطلاعات زیادی از ساراتئبی قبل از هوکاگه شدنش در دسترس نیست.ما تنها میدونیم که اون جونینی بود که رفته رفته با تمرین بسیار به درجه جنین رسید و تمایل داشت روزی همانند دو سانین افسانه ای بشه، همچنین ابداع امتحان گرفتن زنگوله ها که بعدها کاکاشی از اون برای قبول کردن ناروتو ، ساسکه و ساکورا استفاده کرد توسط ساراتوبی صورت گرفته بود.
    ساراتوبی بعد از انتخاب هوکاگه چهارم تصمیم گرفت که خودش و بازنشسته کنه و اجازه بده که آراشی دهکده رو به جلو هدایت کنه اما با کشته شدن هوکاگه چهارم در جنگ با کیوبی دوباره مقام هوکاگه به اون رسید که علتش توانایی او در هدایت و رهبری کونوها به سوی پیروزی و صلح در برابر دو کشور زمین و رعد بود.
    اون به شاگردش اوریچیمارو بخاطر نبوغ و استعدادش علاقه زیادی داشت و امیدوار بود که اون روزی عنوان هوکاگه پنجم رو به ارث ببره و عادلانه بر دهکده حکمفرمایی کنه، این رویا باعث شد اون نتونه پلیدی و بد اندیشی درون اوریچیمارو رو ببینه ، تا روزی که اوریچیمارو رو تو 1 آزمایشگاه در دهکده کونوها در حالی که برای ساختن جوتسو ممنوعه زندگی ابدی تلاش میکرد پیدا کرد . حتی بعد از مواجهه با چنین مدرکی روشنی اون نتونست خودش رو راضی کنه که شاگرد ارشدش رو بکشه ، اوریچیمارو با استفاده از فرصت فرار کرد و برای مدتها به خرابه ها پناه برد.


    روش مبارزه :پیش از حمله کشورهای باد و صوت به کونوها او برای بیش از 5 سال در دفترش برای انتخاب هوکاگه پنجم نقشه میکشید اما نقشه اون هیچگاه پیاده نشد چرا بدست اوریچیمارو شکست خورد، اگرچه در حین این شکست اون تونست با گرفتن نیروی حیات از دستهای اوریچیمارو و بی فایده کردنشون امکان استفاده اوریچیمارو رو از جوتسو گرفته و وطنش رو حفظ کنه.وجود استاد بیش از 1000 جوتسو تمام جوتسوهای مخفی کونوها رو شامل میشد و اون بهترینها رو از این مجموعه بی نظیر انتخاب کنه با این حال بنظر میومد که اون علاقه داشت از سبکهای آتش و خاک استفاده کنه . وجود این حقیقت که آتش سبک اصلی کونوها بوده و اینکه ساراتوبی بارها تا آخرین رمق با نینجاهای کشور زمین جنگیده و بیشتر ورزیدگیش مربوط به این مبارزه ها بود میتونست دلیل انتخاب این جوتسوها باشه ، اما تنها وجود این مجموعه از جوتسوها نبود که اون رو خطرناک میکردبلکه روش اون در استفاده و ترکیب این جوتسوها بود که باعث میشد اونو قویترین هوکاگه تمام دوران بنامن (حداقل زمانی که در بهترین فرمش بود )به عنوان مثال میتونیم به مبارزه با اوریچیمارو نگاه کنیم که در اون ساراتوبی تکنیک Earth Style; Earth Dragon Missile (Doton, Doryuudan),
    (که شامل پرتاب لجن از دهان اژدهای خاکی بود) رو با تکنیک Fire Dragon: Fire Style Dragon Missile (Karyuudan) (شامل نفس آتشین)ترکیب و گدازه ای سوزان ایجاد کرد که نمونه ای از یک شینوبی بسیار سطح بالا بود ،

    او همچنین میتونست از تکنیک احضار کردن (Kyuichose No Jutsu); استفاده و انما شاه میمونها رو احضار کنه.انما اگرچه به اندازه دیگر حیواناتی که فراخوانده میشن نبود اما بسیار سرسخت بود و براحتی میتونست از پس حریفهایی در حد کاگه بر بیاد، همچنین به چوبی سیاه و طلایی تبدیل میشد که سایزش به دلخواه تغییر میکرد و از الماس سختتر بود.

    در انتها ساراتوبی توانایی احضار قویترین و خطرناکترین جوتسو که توسط هوکاگه چهارم خلق شد رو داشت.(مهر روح شیطان)( the Demonic Soul Seal (Fuuinjutsu Shiki Fuujin). )تکنیکی که در اون خدای مرگ Shikigami احضار شده ودر طی اون روح قربانی توسط Shikigami مکیده و مهر شده

    و اجرا کننده نیز روحش رو در مقابل این احضار به خدای مرگ میده ، به این ترتیب هر دو از بین میرن.واضح هستش که اگه روح بطور کامل مکیده نشه Shikigami قسمتی از روح رو جدا میکنه که در مورد اوریچیمارو روح از دستهاش جدا شد و اونها رو از کار انداخت.

    ساراتوبی در انتها پس از بکار بردن( Fuuinjutsu Shiki Fuujin) در برابر اوریچیمارو کشته شد.

  8. #1298
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    Zabuza


    اطلاعات جسمي:
    سن: 26 ساله و مرده
    جنس: مرد
    تولد: 08/15
    گروه خوني: A
    قد: 183سانتي متر
    وزن: 72 كيلو گرم
    اطلاعات نينجايي:
    دهكده پنهان: مه
    درجه: جونين
    Jutsu:
    Daibakufu, Kirigakure, Mizu Bunshin, Muon Satsujin, Shunshin, Suirou, Suiryuudan
    مراحل كامل شده:
    D-Rank: 4
    C-Rank: 67
    B-Rank: 79
    A-Rank: 29
    S-Rank: 12
    اولين بار در منگا: Chapter 12
    اولين بار در انيمه: Episode 7


    زابوزا ( Zabuza ) بود يك نينجا در سطح جونين (Jounin ) از دهكده پنهان مه .اون با تلاش و كوشش خودش نام شيطان رو براي خودش برگزيد در دهكده پنهان مه و اون به راستي مبارزي درنده و نا مهار بود.اون هر روز در دهكده مه به سختي تميرن ميكرد تا به عنوان يك نينجاي جونين انتخاب بشه . دانش اموزان اكادمي به صورت دوبه دو با هم تمرين ميكردن تا زمان امتحان فرار برسه و سپس مجبور بودن با هم مبارزه كنند تا سر حد مرگ در تست مرحله فينال .ولي در طي يك سال هيچ كس نتونست يك نينجا در سطح جنين (Genin) بشه براي اينكه فقط يكي از بچه ها توانست در امتحان موفق عمل كنه و از بين يكصد داوطلب همه رو سلاخي كنه و اون بچه كسي نبود به جز موموچي زابوزا (Momochi Zabuza).
    زابوزا بزرگ شد به زودي و به سرعت شهرت پيدا كرد و متخصص در قتل هاي بي سرو صدا و ارام شد. اون با ايجاد يك توده عظيم مه به سمت دشمن به صورت پنهاني نزديك مي شد و بدون اينكه صدايي ايجاد كند كار را تمام مي كرد.سر انجام اون ملحق شد به گروه هفت نفره برترين شينوبي شمشير زن در دهكده مه . به هر حال اون نمي توانست وفادار بماند نسبت به دهكده مه و به خاطر دلايلي كه نامشخص هست تصميم ميگيره كه كودتايي رو ايجاد كنه با كشتن ميزو كاگه (Mizukage).
    تلاش اون با شكست مواجه ميشه و به هر حال اون در ادامه كارهايش يكي از دو جفت مبارزان سطح چونين را Gozu و Meizu رو انتخاب مكينه و كاملا مشخص بود كه دو برادر شيطاني هستند همچون زابوزا .زابوزا در طي مسافرتي كه اغاز كرد برخورد كرد به يك پسر كوچك كه بر روي پلي نشته و اون گرسنه و تنها بود و به اون ميگه اگر كمكي بخواد ميتونه هرچيزي كه بخواد رو به اون بده چون قدرت رو در چشمان لاون پسر ديده بود و اون پسر هم قبول ميكنه. اسم اون پسر بود هاكو Haku و قول ميده تا اخر به زابوزا وفادار بمونه و اسلحه اي باشه براي كمك به زابوزا. و زابوزا به اون هنر نينجا بودن رو ياد ميده . در طي چند سال زابوزا به هاكو اموزش ميده تا هاكو از توانايي هاي خودش استفاده كنه و توانايي هايش رو گسترش ميده تا جايي كه هاكو استاد استفاده از تكنيك آينه كريستال يخي ميشه . و در تمامي سفر ها هاكو يار و همراه زابوزا ميشه.

    در ادامه زابوزا نماينده شخصي به اسم گاتو Gato ميشه كه يك كمپاني كشتيراني داره و در دهكده Wave يا ابخيز زندگي ميكنه. Gato به زابوزا مامورايت ميده تا Tazuna رو بكشه. تازونا يك مهندس سازنده پل هست كه در دهكده موج زندگي ميكنه .هدف اون اين هست كه پلي رو بسازه براي ارتباط تجاري با جزيره هاي ديگر و Gato در اينجا مانع ساخت اين پل ميشه ! در قسمت بعدي در دهكده برگ يا همون Leaf ماموريتي به تيم هفتم داده ميشه توسط Sandaime Hokage كه هدف ماموريت محافظت از جان تازونا و رسوندن اون به صورت صحيح و سالم به دهكده Wave و پايان رساندن ساخت پل هست.
    در اولين اقدام انجام شده توسط زابوزا دو برادر به تيم هفتم متشكل از كاكاشي و ناروتو و ساكورا و ساسكه يا همون ساسوكه حمله ميكنند كه در ابتداي كار كاكاشي رو ازبين ميبرند و در حمله بعدي به سمت تازونا ناگهان كاكاشي ظاهر ميشه و حمله اونها رو خنثي ميكنه و اون ها رو ازبين ميبره در لحظه اول كاكاشي از تكنيك kawarimiاستفاده كرده بود و به جاي خودش چند تا كنده درخت رو جابه جا كرد با خودش . در قسمت بعدي زابوزا وقتي ميبينه دو برادر نتونستند كار رو به پايان برسونند خودش وارد عمل ميشه و با كاكاشي شروع به مبارزه ميكنه و با استفاده از تكنيك hydro prison كاكاشي رو به دام ميندازه بطوري كه كاكاشي هيچ حركتي توي اون لحظه نميتونه انجام بده و يكي از دستان زابوزا هم در اجراي فن نقش داره و نميتونه حركتش بده. با استفاده از تكنيك Water Clone به 4 نفره ديگر حمله ميكنه كه در اينجا نارتو با استفاده از فكر خودش نقشه اي رو اجرا ميكنه و با دادن شوريكن به ساسوكه و پرتاب اون توسط ساسوكه به سمت زابوزا اون مجبور ميشه عكس العمل نشون بده و اولي رو ميگره با دست چپش. ناگهان دومين Shuriken به سمت زابوزا پرتاب ميشه و اين بار جا خالي ميده و ناگهان شوريكن تبديل به ناروتو ميشه و چاقويي رو به سمت زابوزا از پشت سر پرتاب مي كنه ( نارتو از The Shadow Repliction يا همون Kage Bunshin no Jutsu استفاده كرده بود) و در اينجا زابوزا مجبور ميشه دستي كه در اجراي فن بوده ( انگار دارم كشتي گزارش ميكنم ) رو هم ازاد كنه و به اين ترتيب كاكاشي ازاد ميشه با استفاده از شارينگان و كپي هاي عالي از تكنيك هاي زابوزا اون رو شكست ميده و وقتي ميخواد كار رو تموم كنه ناگهان هاكو به صورت يك شكارچي نينجا ظاهر ميشه و با تكنيك خودش وانمود ميكنه كه زابوزا رو كشته و اون رو با خودش ميبره .

    و در اين قسمت كاكاشي به خاطره استفاده زياد از شارينگان از حال ميره و وقتي بيدار ميشه خودش رو در خونه تازونا ميبينه .و احساس ميكنه كه مرگ زابوزا مشكوك هست و پس از بررسي صحنه مبارزه ميفهمه كه هاكو با زابوزا هم دست بوده و اون همچنان زنده هست. در صبح همون روز نارتوو به خاطر تمرينات زيادي كه شب انجام داده بود در جنگل خوابش ميبره و صبح زود هاكو كه براي جمع كردن گياهان دارويي رفته بود به جنگل نارتو رو ميبينه و بيدارش ميكنه و باهم صحبت ميكنند در اونجا هاكو به ناروتو ميگه براي چي انقدر سخت تمرين ميكني ؟ ناروتو هم ميگه ميخوام بهترين نينجاي دهكده leaf بشم و بشم يك هوكاگه قوي . و ازش ميپرسه ايا شخصي مهمي هست تو زندگيت كه برات اهميت داشته باشه و اينكه هاكو به نارتو ميگه شخص مهمي براي من در زندگي وجود داره و من ميخوام روياهايي رو بسازم كه به سمت حقيقت پيش ميرند .و وقتي تيم هفتم بر روي پل در حال ساخت ظاهر ميشند مه غليظي پل رو فرا ميگره و بار ديگر زابوزا اين بار به همراه هاكو ظاهر ميشه و ميخواد با استفاده از تكنيك Water Clone خودش حمله اي رو اغاز كنه كه ساسوكه در اينجا با يك حركت برق اسا تمامي سايه ها رو ازبين ميبره و هاكو در اينجا با ساسوكه مبارزه ميكنه كه هاكو از Mirror Crystal Ice استفاده ميكنه و ساسوكه رو زخمي ميكنه كه در در اين بين نارتو هم به ساسوكه ملحق ميشه و تا جايي مبارزه ميكنند كه ساسوكه براي محافظت از جان نارتو فداكاري ميكنه و كشته ميشه ( البته من كه ميدونم اين تا ايتاچي رو نكشه نميميره ) و در اينجا هست كه ناروتو به عنوان يك Jinchuuriki از چاكاراي روباه 9 دم استفاده ميكنه و هاكو رو شكست ميده و وقتي ميخواد ضربه نهايي رو وارد كنه نقاب هاكو شكسته ميشه و نارتو چهره واقعه اي هاكو رو كه قبلا ديده بود ميبينه و ناگهان متوقف ميشه . هاكو به اون ميگه كه من دوستت رو كشتم اون هم ارزوهايي زيادي رو داشت پس تو هم من رو بكش.و وقتي ناروتو مياد اين كار رو انجام بده هاكو ميگه معذرت ميخوام ولي من هنوز نبايد اينجا بميرم و ناگهان غيب ميشه. از اون طرف كاكاشي با زابوزا مشغول مبارزه هستند كه زابوزا در مه خودش رو پنهان كرده و براي اينكه كاكاشي اون رو پيدا كنه از تكنيك Earth Element: Dogging Fangs استفاده ميكنه و و به كمك سگهايش زابوزا رو پيدا ميكنه و زابوزا ميگه كه تو با استفاده از كپي كردن تكنيك هاي ديگه ميتوني من و ديگران رو شكست بدي و در اينجا هست كه به كاكاشي بر ميخوره و ميگه اين تكنيك اصلي منه و به هيچ وجه كپي نيست و چاكاراي خودش رو در دستانش جمع ميكنه استفاده از تكنيك Raikiri:Lightning Edge و به سمت زابوزا حمله ميكنه و ضربه نهايي رو وارد ميكنه و خون در هوا پخش ميشه . در اين بين ناروتو به دنبال هاكو ميگرده و كم كم مه از بين ميره و نارتو ميبينه هاكو جلوي زابوزا ايستاده و ضربه كاكاشي به اون اصابت كرده و هاكو ميميره و زابوزا به سمت كاكاشي حمله ميكنه كه كاكاشي بازوي چپ اون رو از كار ميندازه و همين طور بازوي راست رو.در اين لحظه Gato با افرادش سر ميرسند و Gato به زابوزا ميگه كه ازت نا اميد شدم و ميبينه هاكو هم كه مرده و ضربه اي به جسد بيجان هاكو ميزنه كه زابوزا فقط نگاه ميكنه و اين باعث عصبانيت ناروتو ميشه و زابوزا ميگه هاكو مردهو نارتو ميگه شما واقعا نميتوني احساس كني چيزهايي رو كه اون راجبه تو ميگفت.مگر شما زمان طولاني با هم نبوديد !و زابوزا ميگه گاتو از من استفاده ميكرد من هم از هاكو.ما نينجا ها هستيم فقط يك وسيله. و ناروتو ميگه هاكو از ته قلبش تو رو دوست داشت و ميگفت كه ميخواد ازت محافظت كنه و زابوزا مثل يك پدر براي اون بود.و حتي جونش رو به خاطر تو فدا كرد و ميگه ايا توواقعا اين چيز ها رو نميفهمي؟ اين خيلي دردناكه!
    كه اشك زابوزا در اينجا در مياد و ميگه بچه ديگه نميخواد چيز بيشتري بگي در اين مورد .من ميدونم كه اون با همه فرق داشت و ميگه نينجا ها هم انسان هستند و اونها نميتونند باشند وسيله اي بدون احساس .و در اخر ميگه من شكست خوردم و نوار دور صورتش رو پاره ميكنه

    و به ناروتو ميگه يك چاقو بده به من و بعد از گرفتن چاقو به سمت Gato حمله ميكنه و با انيكه توسط افراد گاتو زخمي ميشه به سمت گاتو پيش ميره به طوري كه گاتو واقعا چهره شيطلان رو ميبينه كه به طرفش مياد و با چاقو Gato رو زخمي ميكنه و به اون ميگه شما هم با من به جهنم ميايي و اون رو با چند ضربه پياپي چاقو از بالاي پل به درون اب مياندازه.و بعد در حالي كه به شدت زخمي بود چهره هاكو رو ميبينه و ميگه اكنون زمان خداحافظي هست هاكو . متشكرم براي همه چيز. من معذرت ميخواهم و به روي زمين مي افته در اين لحظه ساسوكه زنده ميشه و از جاش بلند ميشه و نارتو خوشحال ميشه .وقتي كاكاشي به بالاي سر زابوزا ميره زابوزا ازش خواهشي ميكنه و كاكاشي ميگه چه خواهشي و زابوزا ميگه ميخوام صورت هاكو رو ببينم و ناگهان برف شروع به باريدن ميگيره در فصل كه ربطي به برف و سرما نداره و زابوزا ميگه هاكو شما داري گريه ميكني ؟ و بعد كاكاشي اون رو در كنار هاكو قرار ميده

    و زابوزا ميگه اكنون من هم در كنار شما هستم هاكو .پس من هم ميميرم براي شما و با دستش صورت هاكو رو نوازش ميكنه و ميميره و كاكاشي اون ها رو در كنار هم به خاك ميسپاره و شمشير زابوزا رو روي قبرش قرار ميده.

    3 سال بعد شمشير زابوزا توسط شخصي به اسم Suigetsu برداشته ميشه زابوزا هست اولين نينجاي مرده در ليست جونين ولي ما همچنان در نارتو هستيم

  9. #1299
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    اوروچيمارو:


    orochi به معني مار بزرگ و maru نام براي مذكر است و در اين صورت اوروشيمارو يعني مارو مار بزرگ!
    ماوريت هاي به اتما رسانده:
    Missions Completed
    D-Rank: 16
    C-Rank: 332
    B-Rank: 521
    A-Rank: 491
    S-Rank: 108


    از او به عنوان يكي از خدايان شينوبي ياد مي شود. همچنين او به همراه جيرايا و تسوناده به عنوان سه سنين افسانه ايي ياد مي شوند.
    حتي مورينو ابيكي ( morino ibiki ) كه يك نينجاي متخصص در امور شكنجه و گرفتن اطلاعات است , اعتراف مي كنه كه از اوروشيمارو با پوست سفيد و زبان دراز و چشم هايي شبيه خزندگان هميشه مي ترسيده! ( ايبيكي هموني بود كه امتحان كتبي شونين رو گرفت ). اوروشيمارو هميشه علاقه وافر به يادگيري تكنيك هاي متنوع و حتي ممنوعه نشون داده و حتي چندتا از اونا رو هم به تنها شاگردش مي تاراشي آنكو ياد داد. همچنين اون يه امضا از خودش روي گردن آنكو كه همون curse ( به معني نفرين ) هست رو باقي گذاشت كه البته غير فعاله. ( درواقع تنها از هر 10 نفر يكي مي تونه از نفرين اوروشيمارو جون سالم درببره. بنابراين آنكو از مردي كه خيلي بهش اعتقاد داشت متنفر شد)


    اوروشيمارو 50 سال قبل از آغاز سريال متولد شد. او در سن 6 سالگي آكادمي نينجا ها رو تموم كرد. اون شاگرد هوكاگه سوم زاروتبي بود.
    بعد از مدتي اوروشيمارو متوجه شد كه هرچقدر يك نينجا قوي باشه بازهم روزي خواهد مرد, بنابراين رفت دنبال راهي كه نميره! پس رفت به دنبال يوتسوهاي ممنوعه و شروع به ياد گرفتن اونها كرد. نتيجه اين بود كه توسط شوراي دهكده از انتخاب شدن به عنوان هوكاگه چهارم منع شد. در اين موقع بود كه اوروشيمارو از دهكده رفت و تصميم گرفت براي خودش كار كنه. اون انسان ها رو مي گرفت و روي اونها آزمايش مي كرد. اون حتي از ميان شونين ها, جونين ها و ANBU ها هم قرباني انتخاب مي كرد.


    يكي از آزمايشاتي كه انجام داد اين بود كه ژن هاي هوكاگه شوداي رو به 60تا بچه تزريق كرد تا بتونه توانايي هاي شوداي رو به اون بچه ها القاء كنه. اما 59تا از بچه ها مردن و تنها كسي كه زنده موند به نام ياماتو بعدا يك ANBU بسيار قوي شد و تونست از تونايي هاي شوداي استفاده كنه. ( بعدا در سريال جديد ناروتو شيپودن, ياماتو به جاي كاكاشي سرپرستيه گروه ناروتو رو به عهده مي گيره و روزي كه اوروشيمارو و ياماتو با هم روبه رو مي شن اوروشيمارو از ياماتو مي ترسه!)

    اما روزي مخفي گاهش توسط هوكاگه سوم شناسايي شد. ازش سئوال شد كه داري چي كار مي كني؟ اوروشيمارو هم گفت صادقانه گفت دارم روي يوتسويي كار مي كنم كه بتونم باش همه تكنيك ها رو ياد بگيرم و مرگ رو هم فريب بدم. متاسفانه هوكاگه سوم در اون لحظه به اون رحم كرد و گذاشت اوروشيمارو زندگيشو نجات بده.
    بعد جيرايا به دنباله اوروشيمارو ميره و ازش تقاضا ميكنه برگرده ولي اون احساسات جيرايا رو مسخره مي كنه. ( اين داستان شبيه ناروتو و سازوكه است). در آخر اون دوتا با هم مبارزه مي كنن. بعد از اون مبارزه جيرايا تصميم مي گيره ديگه براي نجات اوروشيمارو كاري نكنه.
    بعد از اون ماجرا اوروشيمارو تكنيك immortal خودشو كامل مي كنه. يعني مي تونه روحشو در يك دنياي ديگه نگه داره و در مقابل فكر خودشو به درون جسم يكي ديگه وارد كنه. ( يعني همون كه جسمشو عوض مي كنه) اون اين تكنيكو روي يك زن جوان امتحان كرد كه موفقيت اميز بود.

    پس از انكه اوروشيمارو يوتسوي تغيير جسم خودشو كامل كرد, تصميم گرفت از دهكده برگ (konoha) انتقام بگيره. در اين زمان يعني 13 سال قبل از شروع سريال اون عضو آكاتسوكي ميشه و هم تيمي اول ساسوري از دهكده شن مي شه. به نظر اوروشيمارو ساده ترين راه براي فراگيري تمام يوتسو ها داشتن شارينگان و كپي كردن تكنيك هاست. ينابراين وقتي در آكاتسوكي بوده تصميم مي گيره با استفاده از يوتسوي تغيير جسم , جسم ايتاچي اوشيا رو تصاحب كنه. ولي ايتاچي متوجه نقشه اون ميشه و ميزنه اوروشيمارو رو دربوداغون ميكنه. ( درواقع اوروشيمارو از مانگكيو شارينگانه ايتاچي خيلي مي ترسيده). بنابراين اوروشيمارو آكاتسوكيو با دلخوري و آگاهي كامل از نقشه هاي اونا ترك مي كنه ولي انگشتر گروه آكاتسوكيو نگه مي داره. اين 6 سال قبل از شروع سريال اتفاق مي افته.

    ساسوري خيلي از يوتسوي تغيير جسم اوروشيمارو خوشش مياد. بنابراين تصميم مي گيره با استفاده از تكنيك mind control يك جاسوس به نام كابوتو ياكوشي رو به سازمان اوروشيمارو مي فرسته.
    5 سال قبل از شروع سريال اون كيميمارو رو پيدا مي كنه و اونو با خودش به سازمانش مي بره و تعليم ميده.
    4 سال قبل از شروع سريال اوروشيمارو , زاكو رو پيدا مي كنه.
    1 سال قبل از شروع سريال اوروشيمارو تكنيك mind control ساسوري رو خنثي مي كنه. و كابوتو مي شه مرد دست راست اوروشيمارو و خيلي به اون وفادار مي مونه. در اين زمان اوروشيمارو به كشور مزارع برنج سفر مي كنه و گروه صوت مخفي رو تشكيل مي ده.
    اما هنوز آرزوي آموختن تاميه تكنيك ها در اوروشيمارو هست. او مي دونه كه ايتاچي يك نفر ديگه از خاندان اوشيا رو زنده نگه داشته. و اون كسي نيست جز برادر ايتاچي , سازوكه اوشيا. بنابراين نقشه ايي ميكشه كه به سازوكه نزديك بشه. براي دست يافتن به سازوكه اون ماموران مختلفي رو به امتحان شونين مي فرسه و البته خودشم با لباس مبدل وارد ميشه. اون 3 تا مامور از طرف دهكده صوت مي فرسه. سپس سه تا هم از طرف دهكده برگ به سرپرستيه كابوتو و همچنين خودش هم به اتفاق 2 نفر ديگه لباس هاي نينجا ها چمن رو برمي دارن و خودشون جاي اونا جا مي زنن. به هرحال پس از يكسري ماجراها اوروشيمارو مفق ميشه يك نفرين ( Curse ) روي گردنه سازوكه باقي بگذاره. اون به سازوكه ميگه من در چشمان تو قدرت و نفرت بيشتري رو نسبت به برادرت مي بينم. تو بزودي براي كسب قدرت به پيش من خواهي آمد.


    پس از اين كه اوروشيمارو به مسابقه شونين نفوذ مي كنه و روي گردن سازوكه , نفرين خودشو قرار ميده ميره كه مرحله دوم نقشش اجرا كنه. اون مي خواد كه به دهكده برگ حمله كنه ولي تنهايي نم تونسته. بنابراين ميره و كازكاگه دهكده شن (كازكاگه چهارم) رو مي كشه و خودشو به جاي اون جا ميزنه و به نينجاهاي دهكده شن (Suna) دستور ميده كه وسط مسابقات شونين به دهكده برگ حمله كنند. در اين مسابقات قرار بود از گارا در هيولاي درون اون براي حمله استفاده كنن. در اين ميان اون خودش به عنوان تماشاگر مسابقات به عنوان كازكاگه دهكده شن در ميدان كناره زاروتوبي هوكاگه سوم مي شينه. وقتي حمله شروع ميشه اوروشيمارو با استاد سابق خودش زاروتوبي درگير ميشه .
    اوروشيمارو در اين مبارزه از يك يوتسوي ممنوعه استفاده مي كنه و هوكاگه هاي اول و دوم و چهارم را فراخواني مي كنه كه زاروتوبي جلوي اومدن هوكاگه چهارم رو مي گيره. خلاصه پس يك مبارزه بسيار سطح بالا در سطح هوكاگه ها< زاروتوبي مجبور ميشه خداي مرگ رو احضار كنه و روح هوكاگه هاي اول و دوم رو در اختيار اون قرار بده. ( برخلاف ميل قلبيش). همچنين مي خواسته روح اوروشيمارو رو هم بگيره كه اوروشيمارو از پش توسط يك شمشير مخصوص به زاروتوبي حمله مي كنه.خلاصه اينكه زاروتوبي كشته ويشه ولي موفق ميشه اون قسمت از روح اوروشيمارو رو كه مربوط به دستاش بوده ز بدنش خارج كنه. بنابراين پس از اين مبارزه ائرئشيمارو دستاشو از دست مي ده و ديگه نمي تونه با استفاده از نشانه هاي انگشتان هيچ يوتسويي اجرا كنه.
    در اين زمالن حمله با شكست روبه رو ميشه و اوروشيمارو به همراه ماموراش فرار مي كنن. كابوتو كه يك نينجاي پزشك بسيار قهاره تمام تلاششو مي كنه كه دستاي اوروشيمارو رو مداوا كنه ولي موفق نميشه. اوروشيمارو ميگه فقط يك نفرو رو مي شناسم كه در پزشكي اونقدر تبهر داره كه مي تونه دستاي منو مداوا كنه و اون تسوناده هوكاگه پنجم است. بنابراين با كابوتو به دنبال تسوناده ميرن. ولي در بين راه جيرايا و ناروتو به كمك تسوناده ميان و اوروشيمارو پس از يك مبارزه با هم تيمي هاي سابقش بازم مجبور مي شه فرار كنه.
    پس از اين ماجرا اوروشيمارو 4 بادي گارد مخصوص خودش ار دهكده صوت رو به دهكده برگ مي فرسه تا از سازوكه براي پيوستن به اوروشيمارو به طور رسمي دعوت كنن. سازوكه در جريان ورود آكاتسوكي به دهكده برگ خيلي نسبت به برادرش و حتي ناروتو احساس ضعف مي كرد و حس انتقام در وجودش موج مي زد< به درخواست اوروشيمارو پاسخ مثبت ميده.
    در هنگام آوردن سازوكه اوروشيمارو 4 بادي گارد خودش و كيميمارو رو مي فرسه تا جلوي نينجاهاي برگ ( كيبا, شوجي, راك لي, نيجي , شيكيمارو و ناروتو ) رو بگيرن ولي با امدن نينجاهاي دهكده شن يعني گارا و كانكورو و تيماري براي جبران حمله به دهكده برگ شكست مي خورن و همشون كشته مي شن. كابوتو به اوروشيمارو ميكه حيف بود كه كيميمارو كشته شد ولي اوروشيمارو ميگه با وامدن سازوكه ديگه نيازي به كيميمارو نيست. در اين حال اون چون واقعا ديگه نمي تونست از دستاش استفاده كنه مجبور ميشه از يوتوسوي تغيير جسم خودش استفاده كنه و روحشو به درون يكي از زندانيهاش مي فرسه و دوباره دستاي نو بدست مياره. اوروشيماو هروقت اي كارو مي كنه ديگه تا 3سال نمي تونه از ايو يوتسو استفاده كنه. در سريال جديد نارتو شيپودن , ناروتو و ساكورا دو سال و نيم فقط تمرين كردند و حالا فقط 6 ماه فرصت دارن سازوكه رو برگردونن.....قبل از اين كه اوروشيمارو جسم سازوكه رو تصاحب كنه.


    وقتي سازوكه از دهكده برگ ميره و به اوروشيمارو ماحق ميشه, ديگه خبري از اونا نمي شنويم. تا 2سال و نيم مي گذره. در اين مدت ناروتو پيش جيرايا و ساكرورا هم پيش تسوناده تمرين كردن و خيلي قوي شدن. كاكاشي هم نسخه جديدي از مانگكيو شارينگانو ياد گرفته.

    در اين مدت اوروشيمارو و سازوكه و كابوتو دائم از آكاتسوكي و دهكده هاي ديگه در حال فرار بودن. به طوري كه اونا هر هفته جاي خودشونو عوض مي كردن و در هر مكان بيشتر از 3 روز نمي موندن. چراكه ساسوري از آكاتسوكي در تمام دهكده ها با استفاده از تكنيك mind control جاسوس گذاشته بوده و دائم از محل گروه اوروشيمارو و يوتسوي تغيير جسم اون كسب اطلاعات مي كرده. يكي از از اين mind control ها برروي كابوتو بود كه 5 سال پيش خنثي شد. ساسوري غافل از اين كه تكنيكش توسط اوروشيمارو خنثي شده, با كابوتو ترتيب يك كلاقاتو ميده تا بتونه اطلاعات دست اول بدست بياره. اما قبل از ملاقات با كابوتو نينجاهاي دهدكه برگ ( ساكورا و چيو از شن) در راه نجات گارا با اون مقابله مي كنن و اونو شكست ميدن. در اين زمان sai و yamato به در تيم ناروتو بودن.
    در مقابل كابوتو فقط با اآدمك ساسوري به نام هيروكو ملاقات مي كنه و وانمود مي كنه كه هنوز تحت فرمان ساسوريست. نينجاهاي دهكده برگ يعني تيم ناروتو هم به اونجا ميان. ولي كابوتو قبل از اينكه اونا كاري انجام بدن گردن هيروكو رو مي زنه.
    حالا ناروتو و اورشيمارو مقابل هم ايستادن. مبارزه ايي كه ناروتو هميشه منتظرش بود. اوروشيمارو شروع ميكنه از ناروتو بد گفتن و مقايسه كردن قدرتش با سازوكه. در مقابل ناروتو عصباني ميشه و يك ضربه سنگين به اون ميزنه كه اوروشيمارو رو به فاصله زيادي پرتاب ميكنه ولي اوروشيمارو خيلي صدمه نمي بينه.


    در اين حالت اوروشيمارو ماسك چهره خودشو كه روي جسم جديدش كشيده بود ترميم مي كنه و ميگه اين رفتار واقعا نشان دهنده اينه كه تو يك جين چوروگي هستي ( يعني كسي كه يك هيولا تو وجودش داره).
    اوروشيمارو بازم از سازوكه تعريف مي كنه و ميگه قدرت اون از ناروتو خيلي بيشتره كه باعث ميشه ناروتو بيشتر عصباني بشه. در اين حالت قدرت كيوبي ( روباه نه دم) فعال شده. ولي اوروشيمارو به جاي اينكه بترسه بيشتر حالت كنجكاو داشته كه ببينه قدرتش چقدره....
    در اين حالت ناروتو از كنترل خارج شده و به اوروشيمارو حمله مي كنه و بازوي چپ اونو قطع ميكنه. ولي اوروشيمارو ميره رزوي يه درخت واي ميسه و چندتا بازو اضافه از تو دهنش درمياره و يكشونو ميزاره جاي بازوش!!!


    اوشيمارو بازم ناروتور مسخره ميكنه و ميگه تو بازم از سازوكه ضعيف تري. ناروتو بيشتر عصباني ميشه و دم چهارم ظاهر ميشه و پويت ناورتو قرمز و شبيه كيوبي ميشه و از خودش شاكرا خارج ميكنه. ( هرچه دما بيشتر بشن شاكراي ناروتو بيشتر و ناروتو بيشتر حالت كيوبي رو ميگره). در اين حالت فقط كنجكاوي اوروشيمارو بيشتر ميشه!!!
    در اين زمان اوروشيمارو به ناروتو حمله مي كنه به اين صورت كه تعداد زيادي مار از دهنش خارج ميكنه كه هركدومشون يك شمشير تو دهنشون داشتن و ناروتو با يك پنجه همشونو نابود ميكنه. اوروشيمارو بازم مارهاي بيشتري رو ميفرسته ولي مارها در برخورد با پويست ناروتو مي سوزن و نابود مي شن.
    در اين حالت ناروتو به اوروشيماو با قدرت و سرعت زيادي حمله مي كنه و اوروشيمارو رو از وسط نصف ميكنه. ولي چند تا مار از جاي زخم ها سر برمي آرن و دو نيمه بدن اوروشيمارو رو به هم وصل مي كنن. الان ديگه اوروشيمارو واقعا از ناروتو مي ترسه و عقب نشيني مي كنه.
    ناروتو شروع مي كنه كه شكاراي خودشو متمركز كنه و يك توپ عظيم و چگال شده از شكارادرست مي كنه و به سمت اوروشيمارو پرتاب مي كنه. اوروشيمارو با خودش ميگه اين حمله ديگه مي تونه منو بكشه بنابراين 3 تا دروازه راشمون را به عنوا سپر فراخواني ميكنه. هنگامي كه توپ شكارا به دروازه ها برخورد مي كنه هر 3 تاشون نابود مي شن و ازشون هيچي نمي مونه و خود اوروشيمارو هم دربو داغون ميشه.
    در حالي كه بقيه به شدت متحير بودن اوروشيمارو با استفاده از گردنه ماريش مجبور ميشه فرار كنه. درحال فرار ساي به اونها مي رسه و به اوروشيمارو ميگه يك پغام از طرف يكي از افسران دهكده برگ به نام دنزو براي اون داره....

    پس از مبارزه ناروتو و اوروشيمارو كه منجر به فرار كردن اوروشيمارو مي شه, ساي به اوروشيمارو ميگه من از طرف يكي از افسران دهكده برگ پيغامي براي تو دارم. اوروشيمارو شمشيري به طرف ساي مي گيره و براي اينكه اون خيلي بيخيال پيش ما اومده ساي رو مسخره مي كنه. ولي متوجه ميشه كه اون خود ساي نيست بلكه يك كپي جوهري از ساي است. ( ساي توانايي هاي استفاده از تكنيك هاي جوهري رو داره!) اوروشيمارو به ساي ميگه خود واقعيتو نشون بده وساي خودشو آشكار ميكنه. در اين زمان كابوتو به ساي حمله مي كنه و اونو از پشت مي گيره درحالي كه اوروشيمارو داشته پاكت پيغام رو ورانداز مي كرده. پس از خوندن نامه اوروشيمارو به كابوتو دستور مي ده ساي رو ول كنه و به ساي ميگه همراه ما بيا. اوروشيمارو مي دونسه كه تيم ناروتو دارن اونا رو تعقيب ميكنن و بنابراين از ساي براي به تاخير انداختن اونا استفاده مي كنه. اون ساي رو از يه درخت حلقاويز مي كنه و ميره و وقتي تيم ناروتو به اونجا مي رسن مجبور مي شن ساي رو رها كنن و اوروشيمارو رو بيخيال شن.... ولي بعد متوجه مي شن كه اون ساي نيست و فقط يه كپي از ساي بوده.

    اوروشيمارو ساي رو به مقر خودش مي بره كه بتونه از اون استفاده كنه. پس از رسيدن, اوروشيمارو ساي رو سازوكه معرفي مي كنه ولي سازوكه خيلي سرد برخورد ميكنه و فقط از اوروشيمارو مي خواد يه تكنيك جديد بهش آموزش بده....بعد اوروشيمارو اطلاعاتي كه ساي به اونها داده بود رو براي كابوتو مي خونه كه عبارت بود از يكسري اسم ها ار ANBU ها و اطلاعات مربوط به اونا.


    سپس ساي سعي مي كنه فرار كنه و قدرت واقعيشو نشون مي ده و به كابوتو حمله مي كنه... ولي اوروشيماور به اونا مي گه ساي رو بيخيال شين كه دشمنان قوي تري دارم....
    در اين زمان مقر اوروشيمارو منفجر ميشه و اونا با نينجاها دهكده برگ و ناروتو يك بار ديگه مواجه مي شن. اينجاست كه ناروتو و سازوكه يك باره ديگه همو مي بينن... سازوكه مي خواد از قدرتش براي نابودي نينجاهاي برگ استفاده كنه ولي اوروشيمارو جلوي اونو مي گيره چرا كه كابوتو استدلال مي كنه اين حركت ممكنه باعث توقف برنامه هاي اونا براي نابودي آكاتسوكي و انتقام سازوكه از ايتاچي بشه...پس اوروشيمارو و سازوكه و كابوتو تصميم مي گيرن فرار كنن و مخفي بشن....

  10. #1300
    حـــــرفـه ای eMer@lD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    1,613

    پيش فرض

    KanKurou

    اولین حضور در انیمه : 20
    اولین حضور در مانگا : 35
    سن : در سری اول = 14-15 در شیپودن =17
    تولد : 15 می
    قد : 167
    وزن : 61.2
    دهکده : دهکده پنهان شن

    رده : در سری اول =گنین در شیپودن : جونین
    جوتسوها : Kugutsu, Kairai EngekiKuro Higikiki Ippatsu, Kuro Higi Kiki Ni Hatsu
    اسلحه : عروسکهایی شامل = Karasu, Kuroari, Sanshouou
    مأموریتهای انجام شده :
    D-Rank: ?
    C-Rank: 9
    B-Rank: 1
    A-Rank: 1
    S-Rank: 1
    گروه خونی : Oکانکورو برادر تماری و گارا می باشد . او پسر بزرگ یوندایمه کازه کاگه رهبر دهکده شن می باشد. پدر او در یک توطئه بوسیله اوروچیمارو کشته شد. او همیشه یک Kabuki می پوشد و صورتش را رنگ می کند . او تبهر خاصی در استفاده از عروسک دارد . او نسبت به همسن و سالانش پیشرفت بسیار کمی داست ولی سعی می کرد که به خوبی شرکت کند . او در جوانی به عضویت گروه عروسک دهکده شن در آمد . او پس از تمرینات زیاد توانست در عروسکهایی که توسط عروسک ساز افسانه دهکده شن یعنی ساسوری ساخته شده بود ، مهارت پیدا کند . در سری اول طوری نشان می داد که از بپه ها تنفر دارد زیرا وقتی که کونوهامارو به او برخورد کرد او را زد . او وقتی که کسی از او کم سنتر است ، نسبت به او احساس خوبی نداشت و مسبب اصلی آن گارا ، برادرش ، بود . کانکورو سعی می کرد که گارا را تحریک نکند با این وجود که از گارا بزرگتر بود ،ولی از او می ترسید چون برای گارا دوست و دشمن تفاوتی نداشت. لهجه کانکورو Yokohama می باشد . به همین دلیل در آخر جملاتش jaan را می آورد .
    .
    توانایی :
    کانکورو یکی از عروسک باز های قهار بشمار می رود که می تواند از 3 عروسک با هم استفاده کند . 3 عروسکی او مورد استفاده قرار می دهد توسط ساسوری اختراع شده بودند و وقتی مورد استفاده قرار گرفتند که ساسوری دهکده شن را رها کرده بود . در سری اول او مجبور بود که عروسک ها را با خود حمل کند و در شیپودن او می تواند از طومار های احضار استفاده کند و در مواقع لزوم آنها را احضار کند . هر یک از این عروسکها دارای صدا و عمل خاص خود می باشند .
    او هر بار به دلایلی رنگ آمیزی صورتش را تغییر می داد .


    حضور در انیمه :
    او اولین بار در امتحانات 3 گانه چونین حضور یافت که با گارا و تماری هم گروه بود . در مرحاه اول توانست با کمک عروسک خود گذر کند . در مرحله دوم یعنی جنگل مرگ نیز به راحتی و با استفاده از قدرت گارا ، توانستند کهطومار دیگر را بدست آوردند و به عنوان اولین گروه به معبد بروند . در مسابقات ابتدایی با کمک عروسک خود توانست حریفش را به راحتی شکست بدهد . در دور دوم مسابقات قرار بود که با شینو مسابقه بدهد . ولی به علت مأموریت مخفی گروهش ( حمله هماهنگ دهکده های صدا و شن به دهکده برگ ) از مسابقه انصراف داد . ولی بعد از اینکه گارا توسط ساسکه مجروح شد ، مجبور شد که در جنگل با شینو مبارزه کند . با وجود اینکه توانست شینو را با استفاده از غبار سمی مسموم کند ولی در مبارزه با او شکست خورد .
    دومین حضورش در جریان بازگرداندن ساسکه توسط تیم شیکامارو بود . او این بار در نقش متحد دهکده شن ظاهر شد و به کیبا کمک کرد و حریفش را که از نینجاهای قدرتمند دهکده صدا بود را به هلاکت رساند .
    سومین حضورش نیز در انتهای سری 220 قسمتی بود که این بار کیبا به همراه چوجی به کانکورو کمک کردند تا حریفش را شکست بدهند .
    در شیپودن نیز در ماجرای دستگیری گارا توسط آکاتسوکی حضور داشت و در مبارزه با ساسوری مسموم شد ولی توسط ساکورا معالجه شد .

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •