درسته
ولی محیط غیر واقعی بود
نمی شه که سر راه یه جویبار یه قلعه باشه، خب هر جا که آب باشه ملت راه می رن تا سرچشمه شو پیدا کنن اونجا مراسم سیزده به در برگزار کنن
نمی شه این دروازه هه همونجا واسه خودش باشه و کسی نره توش ببینه چه خبره
بعد اون درخته هم بعد این همه سال باید می خشکید
من تو ذهن خودم یه قلعه کاهگلی قدیمی تصور کرده بودم بالای کوه لای صحره ها که یه حیاط محقر توشه و وسط حیاط یه سرو خشکیده ست